پیروز مجتهدزاده: یکی از مشکلات ما در مذاکرات هسته ای عدم تسلط تیم مذاکره کننده به زبان انگلیسی است/ مذاکره کردن با سخنرانی کردن فرق می کند
تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: یکی از مشکلات ما در مذاکرات نیز عدم تسلط تیم مذاکره کننده به زبان انگلیسی است. مذاکره کردن با سخنرانی تفاوتهای بسیاری دارد. سخنرانی را به زبان مادری هم میتوان انجام داد و ترجمه میشود. ولی مذاکره چانه زنی است و زرنگی، درایت، حرافی و تسلط کامل به زبان بینالمللی میخواهد. باید کار را به کاردان سپرد. به نظر من تغییر در تیم مذاکره کننده کار درستی نبود مگر اینکه مذاکره کنندگان بهتری بیایند که من نمیبینم
به گزارش دیده بان ایران؛ تحولات اخیر پیرامون برجام نشان میدهد که طرفین درصددند که در کمترین زمان ممکن مذاکرات را در دور هفتم آغاز کنند و تمام تلاش خود را برای رسیدن به توافق احتمالی انجام دهند. این در حالی است که هنوز هیچ یک از طرفین بخصوص غربیها هیچ تلاش عملی در راستای افزایش احتمال توافق در مذاکرات انجام نمیدهند. به عبارت دیگر آنها معتقدند برجام باید احیا شود اما در شرایطی که آنها قدمی بر ندارند. با این تفاسیر باید دید که در ادامه چه شرایطی بر توافق هستهای حاکم خواهد شد. در این راستا برای بررسی تحولات پیرامون برجام «آرمان ملی» با پیروز مجتهدزاده کارشناس مسائل ژئوپلیتیک و تحلیلگر مسائل بینالملل به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
تحولات پیرامون برجام، احیای توافق و برخی نگرانیهای ابراز شده از سوی غربیها را چگونه ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم که اولا ابراز نگرانیهای اسرائیلیها و برخی تندروهای حزب جمهوری خواه ایالات متحده آمریکا در کنگره چیز جدیدی نیست اینها سالهای سال است که هر روز ابراز نگرانی دارند و چندان نباید به آن توجه کرد. اما در مورد اصل برجام و بازگشت به مذاکرات به نظرم این یک نتیجه گیری از پیش تدارک دیده شده است و فکر نمیکنم که اختلاف عمدهای در این کار وجود داشته باشد. اختلاف نظر بر سر جزئیات امر چگونگی بازگشت آمریکا یا بازگشت ایران به مذاکرات است. لذا در اصل ماجرا مسالهای وجود ندارد. در نتیجه خروج آمریکا از برجام از یک طرف و بالا بردن سطح غنی سازی از سوی ایران معادلات موجود زمان امضای برجام را برهم زد و معادلات جدیدی را مطرح کرد که نیازمند توازن جدیدی است. بدیهی است که برای رسیدن به هر توازنی در همه جا طرفین باید مقدار زیادی چانهزنی کنند. آنچه که اکنون وجود دارد نیز به چگونگی بازگشت ظرفین به مذاکرات باز میگردد. اینکه هر دو طرف برمیگردند شکی نیست اما اینکه چگونه باید برگردند مورد بحث، مناظره و احیانا منازعه است. از طرفی نقــش اسرائیــل در این مذاکرات نقشی درازمدت و تغییر نیافتنی است و من چیــز جدیــدی از نقش اسرائیــل در این زمینه نمیبینــم. این حرفهایی هم که در خصوص برخوردهای استراتژیک آذربایجان و ترکیه با تحــریکات مستقیم و غیر مستقیم اسرائیل مطرح میشود به نــظر مــیرســد که ارتباطی بــه برجام نداشته باشــد. آنها به دنبال این هستندکه در منطقه قفقاز و آذربایجان تاثیر گذاری و نفوذ خود را داشته باشند.
ایران بارها از سایر طرفین خواسته که برای احیای برجام پیش از مذاکرات قدمی در راستای تسریع در این امر برداشته شود؛ اما غربیها اعلام کردند که پیش از آغاز مذاکرات هیچ اقدامی انجام نخواهند داد؛ اساسا این نوع موضعگیری چه تاثیراتی بر فضای مذاکرات و رسیــدن به توافق احتمالی میگذارد؟
من معتقدم این نوع موضعگیریها و اظهار نظرها نیز در راستای همان چانهزنیها است. هر دو طرف تلاش میکنند چانه زنی کنند که دریافتیهای خود را افزایش داده و بدهیهای خود را کاهش دهند که این امر خیلی طبیعی است. ایرانیها و آمریکاییها خیلی خوب میدانند که باید چانه بزنند و مقصود از این مساله نیز این است که هر طرف میکوشد تا به اهداف مدنظر خود جامه عمل بپوشاند. هیچ کدام قصد برهم زدن توافق و اخلال ندارند. این امری طبیعی است آن هم در مذاکراتی به این با اهمیتی که هر دولتی تلاش میکند امتیازات و آوردههای بیشتری داشته باشد.
برخی معتقدند که در مـذاکــرات پیــش رو نقش ایـران و آمریکا در مذاکرات پر رنگتر است؛ اساسا تاثیر تروئیکای اروپا و چین و روسیه را در پیشبرد مذاکرات چگــونه تحلیــل میکنید؟
قطعاً این کشورها تاثیــر زیــادی در مذاکرات دارند و هر کدام به طور تمام عیار و شش دانگ شــریک در مذاکرات پیش رو هستند. منتها دعوای اصلی در داخل برجام میان ایران و آمریکا است. خب طبیعی است که این دو کشور باید با یکدیگر مصاف دهند و کشورهای دیگر نیز سعی میکنند به صورتهایی برخوردها را ملایمتر کنند تا نتیجهای دقیق و مثبت به دست آید. ما با این نگرش نمیتوانیم هیچکدام از این دو جبهه را پراکنده یا متحد خاص فرض کنیم. این دعوایی است که نه در حاشیه بلکه در داخل برجام اتفاق افتاد. دعوا سر اصل توافق و خود برجام نیست، چراکه برجام را همه امضا کرده و قبول کردند و تمام شد. این دعوا به جهت خروج آمریکا از برجام و تهدید ایران به خروج از برجام است که طرفهای دیگر از ایران خواستهاند که از توافق خارج نشود و کنار بیاید. حال این چانه زنیها برای کنار آمدن در داخل برجام است. لاجرم ما این را نباید با سرنوشت برجام، کنسل کردن یا خاتمه دادن به این توافق نگاه کنیم.
عدهای از تحلیلگران بر این باورند که مذاکرات پیش رو در جهت احیای برجام در قالب برجام 2021 است نه برجام 2015 چه میزان با این گزاره موافق هستید؟
به هیچ وجه موافق نیستم، چراکه برجام انجام، امضا و در پارلمان همه کشورها تصویب شد. پس نباید دوباره صحبت از برجام دیگری با سازوکارهای دیگر مطرح شود. اینجا دعوا بر سر جزئیاتی است که در داخل برجام بروز کرد. لاجرم نه اتحادیه اروپا، نه آمریکا و نه ایران هیچ کدام قصد خروج از برجام را ندارند. اینها سعی میکنند که در چانه زنیهای خود به اهداف بالاتری برسند و در جزئیات روند بهتری را پیش بگیرند. از طرفی مباحث پیرامون برداشته شدن تحریمها نیز که نظرات مختلفی در مورد آن وجود دارد را نمیتوان اختلاف تلقی کرد بلکه بخشی از چانه زنی است و کشورها از مهرهها و اهرمهای خود استفاده میکنند. از جهتی هم من بارها تذکر دادم برخی از تحریمها بینالمللی است و آمریکا نمیتواند آنها را بردارد. بعضی از تحریمها تصویب شده سازمان ملل است و آن روز که باید بیدار میبودیم تا ببینیم چه میگذرد نبودیم و متوجه نشدیم که سازمان ملل را وادار کردند که برخی تحریمهای قانونی علیه ایران تصویب کند که آمریکا نمیتواند آن را بردارد. ولی تحریمهایی که خود آمریکا علیه ایران وضع کرده مثل دوران ترامپ و تحریمهای هستهای باید برداشته شود. البته آمریکاییها در برداشتن تحریمها نیز قطعا چانه زنی خواهند کرد. مثلا شاید در اولین گام تحریم افراد را بردارند. البته در مقطعی هم شاهد بودیم که برخی مقامات کشورمان مقامات آمریکایی را تحریم کردند و فکر کردند که در این خصوص میتوانند چانه زنی کنند که مثلا آمریکا تحریم ظریف را بردارند و ما هم تحریم وزیر خارجه آمریکا را برداریم. گرچه به نظر میرسد که تحریم مقامات آمریکایی از سوی ایران چندان تاثیری نخواهد داشت. این بازی دیپلماسی و شطرنج ژئوپلیتیکی و دیپلماتیکی است. البته یکی از مشکلات ما در مذاکرات نیز عدم تسلط تیم مذاکره کننده به زبان انگلیسی است. مذاکره کردن با سخنرانی تفاوتهای بسیاری دارد. سخنرانی را به زبان مادری هم میتوان انجام داد و ترجمه میشود. ولی مذاکره چانه زنی است و زرنگی، درایت، حرافی و تسلط کامل به زبان بینالمللی میخواهد. باید کار را به کاردان سپرد. به نظر من تغییر در تیم مذاکره کننده کار درستی نبود مگر اینکه مذاکره کنندگان بهتری بیایند که من نمیبینم.