جدال کریدورها و تلاش برای جلوگیری از محاصره؛ مسئله ایران در قفقاز چیست؟
رضا نیکمنش تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی به موضوع دخالت های ترکیه در منطقه قفقاز و اتحاد های امنیتی و اقتصادی نوشت: از نظر جغرافیای سیاسی مهمترین معادله کشورها در غرب آسیا جلوگیری از محاصره و بسته شدن مجراهای ارتباطی است.
دیده بان ایران:رضا نیکمنش تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی به موضوع دخالت های ترکیه در منطقه قفقاز و اتحاد های امنیتی و اقتصادی نوشت:
از نظر جغرافیای سیاسی مهمترین معادله کشورها در غرب آسیا جلوگیری از محاصره و بسته شدن مجراهای ارتباطی است.
امروز از بلندی های هندوکش تا سواحل مدیترانه، از آسیای مرکزی تا دریای سیاه و از خط ساحلی خزر تا سواحل دریای عمان رقابتی چندوجهی در مورد کریدور های ارتباطی در جریان است.
کریدور ها مسیرهای صرفا اقتصادی نیستند که از آنان برای عبور کالاها، خدمات و مسافرین استفاده شود، بلکه می توان آنان را مسیرهایی برای ایجاد اتحادهای سیاسی، عبور نیروهای نظامی، تعمیق امنیت و از همه مهمتر خطوط مواصلاتی هویتی در بین واحدهای سیاسی در این منطقه نیز نامید.
در روی زمین و از منظر جغرافیایی، خطرناک ترین کریدور ها، حاملان هویت های ستیزنده ای هستند که در تلاش اند تا مرزها و موازنه های منطقه ای را تغییر دهند.
احمد داوود اوغلو وزیر خارجه و نخست وزیر سابق ترکیه و مبدع تئوری نوعثمانی گری در کتاب خود با عنوان عمق راهبردی که دستورالعملی برای بازآفرینی سیاست خارجی ترکیه در قرن جدید بود، مرزهای منطقه غرب آسیا و آسیای مرکزی را به دیوارهایی تشبیه کرد که بد چیده شده باشد و از طرفی خطر سقوط کل دیوار ایجاب می کند تا بازیگران تجدیدنظر طلب منطقه ای و فرامنطقهای، برای تغییر آن، کل سنگ های مختلف در دیوار را حرکت دهند.
غرب آسیا امروز صحنه تعارض چند محور استراتژیک است : یک محور مقاومت با رهبری ایران، دو محور نوعثمانی گری با محوریت ترکیه و سه سلفی گری عربی با رهبری عربستان سعودی.
اسرائیل در منطقه با استفاده از تضاد بین این سه محور و یاری رساندن به دو محور نوعثمانی گری و سلفی گری در قالب احیای دکترین پیرامونی و با استفاده از راهبرد مبارزه بین جنگ ها، سعی میکند تا سطح خطرات احتمالی را برای خود کم کند.
آنچه در قفقاز درحال رخ دادن است و منجر به واکنش جمهوری اسلامی ایران شده است، به محور نوعثمانی گری ترکیه و بازی اسرائیل برمیگردد.
ترکیه در چندسال گذشته سعی کرده تا با استفاده از گفتمان احیای اتحاد کشورهای ترک در آسیای مرکزی و قفقاز(جمهوری آذربایجان) یک کریدور شرقی_غربی را در خط مرزهای شمال ایران از ترکمنستان تا ترکیه ایجاد کند.
این کریدور که از طریق ازبکستان و قرقیزستان به چین وصل میشود، علاوه بر انتقال کالا و انرژی یک محور امنیتی و نظامی مهم برای در راستای نقش آفرینی ترکیه در منطقه خواهد بود.
از نظر امنیتی و نظامی، در چندسال گذشته ترکیه با سرمایه گذاری در حوزه نظامی سقف واردات ٧٠درصدی تجهیزات نظامی خود را به ٣٠درصد کاهش داده و در حوزه هایی مانند صنایع پهپادی به یک صادر کننده مهم تبدیل شده است.
از همین جهت یکی از محورهای سیاست خارجی ترکیه در محور کریدور شرق و غرب، دیپلماسی پهپادی است.
ترکمنستان امسال در رژه سالگرد استقلال خود از پهپاد بایراکدار تی بی ۲ خریداری شده از ترکیه رونمایی کرد ،هرچند تعداد دقیق پهپادهای تحویل گرفته شده از ترکیه توسط ترکمنستان مشخص نیست اما قطعا ازبکستان و قرقیزستان هم در امتداد دیپلماسی پهپادی قرار خواهند گرفت.
در جنگ سال گذشته در قره باغ، ترکیه در کنار اسرائیل مهمترین پشتیبان لجستیکی آذربایجان بودند. همچنین ترکیه در اجرای یک استراتژی نامتقارن نیروهای نیابتی خود را که متشکل از سلفی های آموزش دیده در جنگ داخلی سوریه هستند به منطقه قره باغ در راستای جنگ با ارمنستان اعزام کرد.
علی رغم موفقیت آذربایجان در بازپرس گیری بخشی از مناطق درناحیه قره باغ از ارمنستان، اما همچنان منطقه نخجوان از خاک اصلی آذربایجان جدا مانده است، ترکیه با تحریک آذربایجان و حمایت نظامی از آن کشور در نظر دارد تا باکو را تشویق به حمله مجدد به ارمنستان و اشغال بخش سیونیک نماید تا با اتصال نخجوان با آذربایجان مسیر کریدور شرق و غرب تکمیل گردد.
تکمیل این مسیر مساوی است با قطع خط مرزی ایران با ارمنستان و به نوعی محاصره ایران در نوار شمالی کشور بوسیله کریدور سرتاسری محور نوعثمانی گری. ارمنستان یکی از اصلی ترین محورهای ترانزیتی ایران در جهت ارتباط با خاک اروپا است و از این جهت در صورت قطع شدن نوار مرزی ایران با ارمنستان، سرنوشت تبادلات ترانزیت شمالی ایران در اختیار این محور قرار خواهد گرفت.
اما نقش اسرائیل در این معادله چیست؟
چندی پیش، نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل در دیدار با بایدن در واشنگتن از طرحی برعلیه ایران رونمایی کرد با عنوان "مرگ با هزار زخم"، در این طرح پیشنهادی قراره تا ایران با چند ضربه کوچک اما دردناک به جای یک ضربه سنگین و مستقیم در دو حوزه امنیتی و نظامی و دیپلماتیک از پا دربیاد، محاصره ایران، تحریک گسل های قومی در نوارهای مرزی ایران(کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و گلستان) و اقدامات امنیتی در داخل خاک کشورمان از جمله تاکتیکهای مدنظر اسرائیل در راستای اجرایی کردن راهبرد مرگ با هزار زخم است.
در مسئله قفقاز، اسرائیل به عنوان یه کاتالیزور در حال تسریع در اجرای سیاست های مدنظر باکو و آنکارا در اجرای قطع نوار مرزی و محاصره ایران در ناحیه قفقاز جنوبی و همچنین تحریک گروه های پان ترکیسم در مناطق شمالی ایران است.
جمهوری اسلامی ایران سیاست خود را چندبار به صراحت در این مورد بیان کرده : جلوگیری از تغییرات مرزی، جدایی طلبی گروه های قومی و همچنین عدم اجازه به حضور نیروهای دسیسه چین از ترکیه تا اسرائیل که سیاستشان مبتنی بر برهم زدن نظم در این منطقه است.
علاوه بر این ایران در نظر دارد تا ارمنستان را به عنوان یک بخش مهم در طرح کریدور شمال به جنوب خود جای دهد، کریدوری که ایران را از محاصره کریدور شرقی و غربی محور نوعثمانی ترکیه رها خواهد ساخت و محوری مهم در بازیابی امنیت جغرافیایی ایران خواهد بود.