احمدی نژاد با اعضای دولتِ رئیسی دیدار دارد؟
بهمن شریفزاده در پاسخ به این سوال که آیا هیچ کدام از اعضای کابینه ارتباط تشکیلاتی و ساختاری با احمدینژاد دارند، توضیح داد: «دیدارهایی شاید وجود داشتهباشد اما ارتباط تشکیلاتی وجود ندارد. دیدارهای دوستانه حتی مشورت گرفتن از آقای احمدینژاد در حوزه خدمترسانی ممکن است صورت گیرد اما آیا شیوه تفکر آقای احمدینژاد در دولت وجود دارد؟ فکر حاکمیت مردم را تردید دارم چون خدمتگزاری ممکن است به بخشی داده شده باشد که آن بخش نمیتواند به دنبال حاکمیت مردم باشد. البته همه اینها سوالاتی ست که وجود دارد.»
به گزارش دیده بدان ایران؛ بهمن شریفزاده از روحانیون نزدیک به محمود احمدینژاد در پاسخ به این سوال که آیا میتواند گفت انتصابهای رییسی از میان اعضای سابق دولت احمدینژاد، دولت او را به دولتی مشابه سال ۸۴ یا ۸۸ دانست، گفت: «در این مورد میشود یک نگاه کمی داشت؛ به این معنا که چه کمیتی از کسانی که در سمتهای مختلف از وزیر، استاندار، فرماندار و ... در دولت آقای احمدینژاد همکاری میکردند الان در قوه مجریه مشغول به کار شدهاند؟ نگاه دیگر کیفی یا به بیانی اشتراکات کیفی بین این افراد و آقای احمدینژاد است. به عقیده من بخش کیفی ماجرا اهمیت دارد که بخش کمی را هم تحت تاثیر قرار میدهد.»
او در مورد اشتراکات کیفی دو کابینه توضیح داد: «هر تعدادی که بین دولت آقای رییسی با دولت آقای احمدینژاد مشترک هستند-بدون در نظر گرفتن این که این تعداد کم است یا زیاد-چه اشتراک کیفی با یکدیگر دارند؟ آن که فعلا در ظاهر نمایان است، کسانی که در این دولت مشغول به کار شدند در صدد خدمت به مردم هستند. دست کم ظاهر امر این است و فعلا به باطن کار نمیپردازم. ظاهر آن است که سرعت خدمترسانی به مردم جان تازهای گرفتهاست. برای نمونه واکسیناسیون، از وارد کرد و خریداری تا واکسینه کردن مردم؛ ظاهر قضیه این است که روند واکسیناسیون در این دولت شتاب گرفته با این که چیزی از عمر دولت نمیگذرد اما توانسته سرعت قابل توجهی به این امر ببخشد. ممکن است برخی از این خدمات را در بخشهای دیگر مشاهده کنیم. برای نمونه مشکل آبرسانی در خوزستان؛ لولههای آب سریعا توسط هر نهادی به بخشهای مختلف استان در حال گسترش است و تلاش میکنند مشکل آبرسانی را برطرف کنند با این که از عمر دولت رییسی زمان زیادی نمیگذرد. مثالهای دیگری هم وجود دارد. فارغ از این که اقدامات درست باشد یا غلط، شتابزده باشد یا نه، به نظر میرسد که خدمترسانی جان تازهای گرفتهاست. به نظر من این موضوع اشتراک بین دولت رییسی و احمدینژاد است.»
شریفزاده با تاکید بر تفاوت نگاه احمدینژاد و رییسی تصریح کرد: «وقتی دولت آقای احمدینژاد روی کار آمد، خدمترسانی دولتش بیش از هر چیز دیگری به چشم میآمد. مسکن، بنگاههای زودبازده اقتصادی، یارانهها، سهام عدالت و ... نمودهای مختلف خدمترسانی در آن دولت بود. این نشان میدهد که فارغ از باطن کار و انگیزههای موجود، از نظر کیفی و ظاهر رفتاری «خدمتگزاری» امر مشترک بین این دو است. البته قصد مقایسه میزان و اندازه این خدمترسانی را ندارم. اما آیا در کیفیت اختلافی وجود دارد؟ یک علامت سوال مهم وجود دارد که به مساله خدمتگزاری ارتباطی ندارد و مساله مربوط به حاکمیت است. به عقیده من آقای احمدینژاد به ویژه در دوره دوم با سرعت بیشتری مساله حاکمیت مردم بر سرنوت خویش را فریاد زد. یعنی مردمسالاری و یعنی مردم برای امور اجتماعی زندگانیشان تصمیم بگیرند. این موضوع باعث ناخرسندی پارهای از مسوولان کشور شد. حتی به زبان آوردند که شما مردم را پررو کردید، مردم مطیع بودند و الان به خواهان، مطالبهگر و ... تبدیل شدهاند.»
او ادامه داد: «احمدینژاد بعد از دوره ریاستجمهوری این تفکر را علنیتر کرد که قائل به آزادی مطلق است و قائل به این است که همه چیز باید با تصمیم و نظر مردم در این کشور انجام شود. به این معنا که حاکمیت از آن فرد بر مردم نیست بلکه از آن مردم بر مردم است. یعنی در هر امری باید از مردم نظر گرفته شود به ویژه امور مهم. ایشان صراحتا گفت در مساله برجام، جزایر جنوبی و افزایش قیمت سوخت که ماجرای آبان را ایجاد کرد و ... از مردم نظرسنجی کنید. همه اینها نشان میدهد مساله آقای احمدینژاد فقط خدمترسانی به مردم نبوده بلکه مساله حاکم کردن مردم بودهاست.»
شریفزاده افزود: «حالا باید به این پرسش پاسخ داد که آیا دولت آقای رییسی که با شتاب در خدمت گزاری وارد عرصه شده، به دنبال حاکمیت مردم نیز است یا خیر؟کمیتی که بین دولت آقایان رییسی و احمدینژاد مشترکاند، چقدر است و آیا با همان کیفیتی که دولت احمدینژاد حرکت میکرد در دولت آقای رییسی قرار گرفتند؟ پاسخ این است: کسانی در دولت احمدینژاد به خدمتگزاری مشغول بودند و به خاطر این با او همراهی میکردند چون به دنبال خدمتگزاری بود و دنبال عدالت، یعنی مردم به حق معیشت خود برسند اما در دولت احمدینژاد شاهد مخالفتها با او بودیم. بیشترین مخالفتها در دولت و در سطحی بوده که وزیر مخالف رییسجمهوری بوده و عزل شده و امثالهم برای احمدینژاد بودهاست. بیشترین مخالفتها با احمدینژاد بر سر حاکمیت مردم بود. او بر حاکمیت مردم تاکید داشت و آنها به ظاهر سنگ کس دیگری را به سینه میزدند و مخالف حاکمیت مردم بودند. حالا باید ببینید کدام عده جذب دولت آقای رییسی شدند؛ آنها که فقط به خدمتگزاری فکر میکنند یا آنها که به حاکمیت مردم اعتقاد دارند. متاسفانه عدهای که جذب شدند، عدهای نیستند که بحثشان، بحثهای اساسی احمدینژاد در مورد حاکمیت و صاحب اختیاری مردم باشند.»
این کنشگر سیاسی نزدیک به جریان احمدینژاد گفت: «عدهای حاکمیت مردم را قبول ندارند. برخی میگویند ما حاکم باشیم اما به شما هم خدمت میکنیم. چنین تفکری وجود دارد. احمدینژاد میگوید مردم باید حاکم باشند و در این صورت است که هیچ روزنهای برای اجحاف و ستم باز نمیماند. اما اگر مردم حاکم نباشند و تنها یک گروه یا تیم حاکم باشند-حتی اگر خدمت هم کنند-هیچ تضمینی نیست که روزنه ستم باز نشود چرا که مردم صاحب اختیار نیستند. نفراتی که به دولت آقای رییسی رفتند، کسانی هستند که خدمتگزاری کردند و میکنند اما آیا کسانی هستند ک به حاکمیت مردم اعتقاد داشتهباشند؟ این یک علامت سوال بزرگ است که در مورد دولت آقای رییسی وجود دارد. خدمترسانی نباید به هرکس واگذار شود. اجرا، ثروت و قدرت در این کشور نباید به بخش نظامی داده شود ولو پشت صحنه.»
دیدارهای دوستانه حتی مشورت گرفتن از آقای احمدینژاد در حوزه خدمترسانی ممکن است صورت گیرد
شریفزاده در پاسخ به این سوال که آیا هیچ کدام از اعضای کابینه ارتباط تشکیلاتی و ساختاری با احمدینژاد دارند، توضیح داد: «دیدارهایی شاید وجود داشتهباشد اما ارتباط تشکیلاتی وجود ندارد. دیدارهای دوستانه حتی مشورت گرفتن از آقای احمدینژاد در حوزه خدمترسانی ممکن است صورت گیرد اما آیا شیوه تفکر آقای احمدینژاد در دولت وجود دارد؟ فکر حاکمیت مردم را تردید دارم چون خدمتگزاری ممکن است به بخشی داده شده باشد که آن بخش نمیتواند به دنبال حاکمیت مردم باشد. البته همه اینها سوالاتی ست که وجود دارد.»
احمدینژاد اگر ببیند حاکمیت به مردم داده نمیشود، کسی نیست که سکوت کند
او در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است گعده احمدینژادیها به گعده منتقدان جدی دولت وقت مبدل شوند نیز گفت: «احمدینژاد معتقد است که به اختیار مردم ثروت و قدرت در این کشور جا به جا شود. این تفکر بسیار متفاوت با نظر بسیاری است. خیلیها این گزاره را قبول ندارند و دلیل مخالفت جدی با احمدینژاد این است. اگر منظورتان یک جریان فکری منتقد است باید توضیح دهم که احمدینژاد نسبت به خدمترسانی قطعا انتقادی نخواهد کرد اما اگر ببیند حاکمیت به مردم داده نمیشود، کسی نیست که سکوت کند. اخیرا هم سخنرانی داشته در مورد آزادی مطلق. معتقد است که انسان آزاد مطلق است و نباید کوچکترین اختیاری از او سلب شود. حالا باید دید آقای رییسی در این زمینه هم پیش میرود. من به آقای رییسی در حوزه حاکمیت مردم فعلا ایرادی ندارم اما به انتخابات ایراد دارم چون این انتخابات با اختیار مردم جلو نرفت.»