جنگ روانی علیه دولت جای انتقاد را گرفت!
سیاهنماییها و حملات رسانهای مشابه البته درتاریخ سهساله دولت ازسوی منتقدان کم نیست. دراین زمینه میتوان به فشار ناگهانی و چند هفتهای یک خبرگزاری منتقد به برادر رئیسجمهوری اشاره کرد که ناگهان پایان یافت و مثالهایی از این دست که تنها کافی است برای مرور آن و دمیدن روح زمان به آنها به آرشیو همین رسانهها نگاه کرد و پرسید، نتیجه آن همه سیاهنمایی و فاجعهسازی از تصمیمات دولت در یک موضوع خاص جز اینکه پس از مدتی آن را فراموش کنند و به سراغ بهانه دیگری بروند، به کجا رسیده است؟
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران، شهروند نوشت، فرود نخستین ایرباس نو، خریداریشده توسط ایرانایر و منقش به طرح هُما بر دُم، نهتنها از انتقادات علیه دولت و برجام نکاست بلکه حتی آتش تیز مخالفان و منتقدان برجام را تیزتر هم کرد. اگرچه حضور گسترده مردمی درمراسم تشییع پیکر آیتالله هاشمیرفسنجانی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام برای مدت کوتاهی، توانست تیتر روزنامهها را از آن خود کند، اما به محض پایانیافتن مراسم وداع، منتقدان به کار اصلی خود بازگشته و تیغ تیز رسانهها را برای ثمرات و دستاوردهای برجام برهنه کردهاند.
روزنامه وطن امروز از رسانههای منتقد دولت و توافق هستهای میان ایران و ١+٥ درمطلبی تحت عنوان «فرود تحقیرآمیز» نوشت: «برگزاری یک مراسم بزرگ دولتی و حضور وزیر ذوقزده و گل به دست- که تحقیرآمیز بود- شگفتی همه را در برداشت. وزیر راهوشهرسازی که نمیتوانست ذوقزدگی خود را از فرود ایرباس ٣٢١ به کشور پنهان کند، گفت: سهم ایران در حملونقل هوایی منطقه باید بازگردد و امسال ٢ فروند ایرباس ۳۳۰ و در سال ۹۶ تعداد ۹ فروند ایرباس ۳۲۱ و ۳۳۰ به ناوگان افزوده میشود.» روزنامه کیهان نیز با لحنی تمسخرآمیز درمطلبی تحت عنوان «تحقیر ملت به چه قیمت؟ یک هواپیما و این همه ذوقزدگی» نوشت: «باغ پرثمر برجام میوه داد و یک فروند هواپیمای ایرباس درفرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست.
اینکه هواپیما چیز خوبی است و وسیلهای برای تردد آسان ابنای بشر است و با آن میتوان فاصلههای طولانی را در زمانی کوتاه طی کرد و اینکه میتواند مقدار زیادی بار حمل کند و دهها فایده اعلام شده و نشده(!) هواپیما بر کسی پوشیده نیست و کسی با آن سر مخالفت و ناسازگاری ندارد، اما این همه هیجانزدگی و غش و ضعف برای هواپیمایی که محصول یک معامله فسخشده بین ایرباس و اسپانیاست، کمی زیادهروی و دور از ذهن است!» روزنامه کیهان در ادامه یادداشت انتقادی خود درباره خرید هواپیما نوشته است: «اوضاع، به مراتب بیش از آنکه دولتمردان نمایش میدهند، آشفته و نابسامان است و دهها مشکل کلیدی و حیاتی در سر راه زندگی مردم وجود دارد که هواپیما درپیش آن مشکلات، دغدغهای فانتزی قلمداد میشود.» حدودا یکسال پیش همین روزها بود که ماجرای پرونده «پی.ام.دی» ایران در شورای حکام وضعی چنین انتقادآمیز و اسفناک در رسانههای منتقد داشت. «پی.ام.دی» یا ابعاد احتمالی نظامی پرونده هستهای ایران و توافقهای صورتگرفته ازسوی تیم مذاکرهکننده برای حلوفصل موضوع تیترهای داغ رسانههای مخالف دولت را تا اواخر آذرماه سال گذشته تشکیل میداد. حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان دریکی از شمارههای این روزنامه نوشت: «منظور این است که دراین مرحله آن بخش از فعالیتهای نظامی ایران مورد نظر است که فقط احتمال- استفاده از آن در بکارگیری سلاح هستهای وجود داشته باشد. چیزی شبیه تحریم فروش سیم خاردار به ایران در دوران جنگ تحمیلی با این بهانه که گفته میشد ایران میتواند از سیم خاردار برای ایجاد موانع حلقوی درجبههها استفاده کند، بنابراین سیم خاردار درفهرست تجهیزات جنگی جای میگیرد!» موضوع جالب توجه اینجاست که اگر عنصر زمان را از گزارشها و یادداشتهای مخالفان و منتقدان نام و نشاندار برجام و دولت یازدهم بگیریم و همین حالا آن گزارشها را مطالعه کنیم، از تصور آنچه دولت یازدهم قرار است بر سر مردم بیاورد، احتمالا مو به تن خواننده سیخ میشود.
مهدی محمدی یادداشتنویس روزنامه وطن امروز و از منتقدان برجام در یادداشتی با عنوان «بدتر از برجام» که روز ١٤ آذر سال ٩٤ درباره گزارش آمانو راجع به ابعاد احتمالی نظامی پرونده ایران منتشر کرد، نوشت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی چهارشنبه گذشته گزارشی منتشر کرد که میتوان آن را مهمترین سند تولیدشده درطول تاریخ پرونده هستهای ایران نامید. این سند، درواقع یک گزارش نیست، بلکه یک «ارزیابی نهایی» است و به همین دلیل دیگر از ایران نمیخواهد توضیح جدیدی ارایه کرده یا همکاری خاصی به عمل بیاورد (معاون آمانو روز پنجشنبه گفت نقشه راه پایان یافته و نقشه راه دومی هم در کار نخواهد بود) او در ادامه نوشته است: «گزارش آمانو را باید یک فاجعه تاریخی برای دیپلماسی هستهای ایران به حساب آورد. این گزارش برای برنامه هستهای ایران یک فاجعه نیست، ولی برای دیپلماسیای که مدعی نیل به «بهترین راهحلهای ممکن»، «گشودن گرههای غامض» و «ارتقای دیپلماسی به سطح یک هنر» بوده است، حقیقتا یک سرافکندگی تمامعیار محسوب میشود.» گفتنی است که پرونده ابعاد احتمالی نظامی پرونده هستهای ایران یا (پی.ام.دی) درتاریخ ٢٤ آذرماه سال ٩٤ و تنها ١٠روز پس از پیشبینی فاجعهبار یادداشتنویس وطن امروز با رأی شورای حکام بسته شد. خبرگزاریها نوشتند؛ «با تصویب این قطعنامه مسائل گذشته و حال پی.ام.دی ایران برای همیشه مختومه شد و راه برای اجرای برجام باز میشود.»
سیاهنماییها و حملات رسانهای مشابه البته درتاریخ سهساله دولت ازسوی منتقدان کم نیست. دراین زمینه میتوان به فشار ناگهانی و چند هفتهای یک خبرگزاری منتقد به برادر رئیسجمهوری اشاره کرد که ناگهان پایان یافت و مثالهایی از این دست که تنها کافی است برای مرور آن و دمیدن روح زمان به آنها به آرشیو همین رسانهها نگاه کرد و پرسید، نتیجه آن همه سیاهنمایی و فاجعهسازی از تصمیمات دولت در یک موضوع خاص جز اینکه پس از مدتی آن را فراموش کنند و به سراغ بهانه دیگری بروند، به کجا رسیده است؟