پیرمحمد ملازهی: روحانیت اهل سنت و حاکمیت ایران به نوعی با طالبان همراه شدهاند/اگر هزاره ها به سمت جبهه مقاومت گرایش پیدا کنند، دولت ایران دچار تناقض جدی می شود
پیر محمد ملازهی تحلیل گر کارشناس افغانستان: روحانیت اهل سنت و هم حاکمیت ایران هم به یک نوعی با طالبان همراه شدهاند. این مجموعه شرایط را باید در نظر گرفت اما اینکه بگوییم مسعود و یارانش شکست میخورند، شکل قطعی قضیه را بیان نکردهایم. حتی اگر مسعود شکست هم بخورد، مقاومت در افغانستان در مقابل طالبان ادامه خواهد داشت. در حال حاضر خطر جدیتری افغانستان را تهدید میکند و آن هم جنگ داخلی است. اگر در افغانستان جنگ داخلی صورت بگیرد ممکن است هر کدام از کشورهای منطقه دخالت کنند و یک جنگ نیابتی گستردهای صورت بگیرد.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ این روزها «افغانستان» به تیتر خبرها در رسانههای سراسر جهان تبدیل شده است. کشورهایی که تا دیروز مدعی حقوق بشر و دفاع از کودکان مظلوم یمن و فلسطین و سوریه بودهاند امروز به بدترین شکل ممکن نظارهگر جنایتهای طالبان و بی پناهی مردم افغانستان هستند در حالیکه از ژستهای دفاع از مظلوم در برابر ظالمشان خبری نیست!
به گزارش دیدهبان ایران، پیرمحمد ملازهی، کارشناس ارشد مسائل افغانستان در گفتوگویی که با خبرنگار دیدهبان ایران داشته است در خصوص اظهارات مولوی عبدالحمید در دفاع از طالبان و اذعان به شکست آقای مسعود خاطر نشان کرد: نمیدانم آقای عبدالحمید بر چه اساسی دست به تحلیل میزند. اما واقعیت این است که در پنجشیر مقاومتی صورت گرفته که آقای مسعود و امرالله صالح آن را پیگیری میکنند. ظاهرا طالبان مدعی است که توانسته کنترل اوضاع را به دست گیرد. البته اخبار ضد و نقیضی به گوش میرسد. در جبهه مقابل، آقای مسعود مدعی است که مناطق از دست رفته را دوباره پس گرفته است. اما اصل قضیه دخالت پاکستانیها است و کاملا روشن شده است که در این درگیری از هواپیما و پهباد استفاده شده است. دیدگاههای متفاوتی در خصوص این موضوعات وجود دارد هم روحانیت اهل سنت و هم حاکمیت ایران هم به یک نوعی با طالبان همراه شدهاند. این مجموعه شرایط را باید در نظر گرفت اما اینکه بگوییم مسعود و یارانش شکست میخورند، شکل قطعی قضیه را بیان نکردهایم. حتی اگر مسعود شکست هم بخورد، مقاومت در افغانستان در مقابل طالبان ادامه خواهد داشت. در حال حاضر خطر جدیتری افغانستان را تهدید میکند و آن هم جنگ داخلی است. اگر در افغانستان جنگ داخلی صورت بگیرد ممکن است هر کدام از کشورهای منطقه دخالت کنند و یک جنگ نیابتی گستردهای صورت بگیرد. الان مسئله افغانستان به این سادگی قضاوت نمیشود که چه کسی شکست میخورد و یا چه کسی پیروز میشود. در این مرحله طالبان کشور را نه در جنگ بلکه در یک معامله با آمریکاییها در اختیار گرفت.
درست است که طالبان موضع قدرتمندتری دارند اما آیندهشان به بستگی دارد چه ساختاری از قدرت را مدنظر قرار میدهند. اگر به سمت انحصار قدرت بروند قطعا با مقاومت گروههای قومی و مذهبی دیگری قرار خواهند گرفت. در این صورت نمیشود گفت که یک پیروزی نهایی در انتظار طالبان است بلکه ممکن است سالها درگیر جنگهای داخلی باشند مگر اینکه طالب بیاید قدرت را میان مناطق مختلف توزیع کند اما ظاهر امر این را نشان نمیدهد که طالبان در این مسیر حرکت کند.
بنابراین به نظرمن قضاوت درباره اینکه آینده افغانستان به چه شکل خواهد بود و کدام جناح پیروز میشود مقداری زود است.
این کارشناس ارشد مسائل افغانستان در رابطه با پیام قیام ملی احمد مسعود گفت: ببینید در اینجا دو نگاه وجود داشت. یک نگاه مربوط به طالبان و نگاه دیگری متعلق به جبهه مقاومت ملی است این نگاهها با هم در تضاد هستند. طالبان در پی این است که تمامی قدرت را به دست بگیرد. در مقابل آقای مسعود به دنبال توزیع قدرت است که هر دو این دیدگاه طرفدارهای خاص خودشان را دارند. عمدتا قشر جوان و تحصیلکرده جامعه افغانستان که آقای مسعود آن را رهبری میکند به دنبال توزیع قدرت هستند که راه برای صلح و ثبات دائم باز میشود تا مملکت از این فقر و فلاکت نجات داده شود. اما نگاه طالبان همچنان بر روی تمرکز قدرت است و فکر میکنند با تمرکز قدرت میتوانند به توسعه افغانستان هم راه پیدا کنند. اما تجربه تاریخی نشان میدهد که کشورهای اقتدارگرا چه قومی باشند چه ایدئولوژیک و یا ملی به توسعه راه پیدا نخواهند کرد. بنابراین این تردید در خصوص آینده افغانستان وجود دارد که امکان توسعه در دوران طالبان وجود دارد یا خیر. الان افغانستان با خطر قحطی و گرسنگی روبهرو است. به نظرمیرسد در زمستان پیش رو مشکلات بزرگی به وجود میآید. اگر بخواهیم واقعبینانهتر به قضیه نگاه کنیم وضعیت آینده افغانستان به ساختار قدرتی که در طی همین چند روز مشخص میشود، برمیگردد. در درون خود طالبان بر سر اینکه عمارت کامل بر اساس تمرکز قدرت باشد یا اینکه بقیه سنتها را به نوعی شریک کنند، اختلاف وجود دارد. مشخص نیست کدام جناح در موضع برتر قرار گیرد. اگر جناح تندرو تمرکز بر قدرت را در پیش گیرد آنوقت ما با دور جدیدی از مقاومت مردم روبهرو خواهیم بود. اما اگر نگاه واقعبینانهتری که ملا برادر در نظر دارد حاکم شود، در این صورت همه در کنار هم میتوانند قرار گیرند اما باتوجه به موضعگیریهایی که طالبان دارد هیچ خوشبینی در این رابطه وجود ندارد.
ملازهی در رابطه با موضع ایران در برابر طالبان افزود: واقعیت امر این است که ایرانیها هم به تدریج در حال تغییر موضع هستند. شما اظهارات سخنگوی وزارت خارجه در چند روز پیش را اگر دنبال کرده باشید متوجه خواهید شد که ایران حمله به پنجشیر را محکوم کرده است. فکر میکنم ایرانیها هم متوجه شدهاند آن سیاستی که طالبان در پیش گرفته است، پاسخگوی نیازهایشان در آینده نیست و ممکن است به لحاظ امنیتی مشکلاتی را به وجود آورد. اما بهصورت کلی حاکمیت ایران و نیروهای نظامی و امنیتی بر این باور هستند که با طالبان کار کنند و خیلی به پنجشیر امیدی ندارند. به احتمال قوی آنها تحلیلشان این است که مقاومت به جایی نمیرسد همان چیزی که مولوی عبدالحمید گفته بود اما شرایط داخلی افغانستان و تفاوت دیدگاهها را باید دید. من فکر میکنم در شرایط کنونی هیچ چیز در افغانستان تثبیتشده نیست و هر لحظه ممکن است که تغییری به وجود بیاید. بزرگترین خطر از نگاه من جنگ داخلی خواهد بود که در آن صورت افغانستان بسیار آسیبپذیر خواهد بود.
وی در ادامه افزود: اینکه ایران با طالبان در تماس باشد مسئله جدیدی نیست. چندین سال است که ایران به واسطه نیروهای قدس با طالبان در ارتباط است. واقعیت امر این است که طالبان قدرت را به دست گرفته است و ایران نمیتواند کنار بکشد اما باید در نگاه ایران توازن برقرار شود. طالبان یک تفکری است که در همه جامعه پشتون قابل قبول نیست بلکه بیشتر در روستاها و جوامع سنتیتر رواج دارد. از طرفی قشر روشنفکرتر افغان با طالبان مشکل دارند و ایران اگر این قشر روشنفکر را نادیده بگیرد، بخش فرهنگی و تاریخی خودش را نادیده گرفته است و خیلی به نفعش نخواهد بود.
ملازهی در این باره که با نا امن شدن هر چه بیشتر افغانستان، وضعیت برای ایران هم نگران کننده خواهد بود، اظهار داشت:
اگر ناامنی در افغانستان ادامه پیدا کند و طالبان نتواند کشور را کنترل کند و یک مقاومت جدی خارج از دره پنجشیر صورت گیرد در این صورت ایران دچار مشکل خواهد شد. ایران باید از این حیث روشن کند از نظامی که طالبان به وجود آورده حمایت خواهد کرد یا به سمت جبهه مقاومت میرود. بنابراین این تصمیمگیری را برای ایران بهشدت سخت خواهد کرد. در نگاهی دیگر اگر هزارهها و مذهبیها هم سمت جبهه مقاومت بروند، ایران واقعا دچار یک تناقض بسیار جدی خواهد شد. بنابراین باید ایران از همین حالا طالبان را تشویق به یک راهحل سیاسی کند. راهحل نظامی در افغانستان پاسخ نمیدهد. اگر ایران بتواند طالبان را قانع کند که ساختار قدرت به صورتی باشد که همه گروههای مذهبی در آن حضور داشته باشند، این راهحل جواب خواهد داد در غیر این صورت ایران بازنده منطقه در رابطه با مسئله افغانستان خواهد بود.
کارشناس ارشد مسائل افغانستان در خصوص تمایل جامعه روشنفکر به سمت جبهه مقاومت ملی افغانستان، اینگونه اظهار کرد: در ایران در خصوص طالبان وحدت نظر کاملی وجود ندارد. افغانهایی که در ایران زندگی میکنند به طور کلی با طالبان مخالف هستند و کاملا طرف جبهه مقاومت ملی هستند اما اینکه حکومت ایران نسبت به تظاهراتهای این قشر برخورد سردی میکند کاملا طبیعی است چون ایران در حال حاضر به طالبان نزدیک شده است و طبیعتا سیاست کلی نظام ایران این نیست که این نوع تظاهرات شکل بگیرد.
اما آن عملیات کوچکی که جامعه اهل سنت خراسان در حمایت از طالبان انجام میدادند به علمای اهل سنتی که از طالبان حمایت میکنند، برمیگردد. چون هر دو طرف پیرو یک مکتب هستند. تحت تاثیر این مسئله یک گروه کوچکی آمده از طالبان حمایت کرده البته این اتفاق در حاشیه شهر اتفاق افتاده است. حتی میتوان گفت که چنین حرکتی خودجوش نبوده است و احتمالش است با واکنش مساعد نیروهای ایرانی هم همراه بوده است و الا میتوانستند کنترل کنند. بنابراین حمایت جامعه اهل سنت ایران به سمت طالبان کشیده شده است. اما آن چیزی که مشخص است این است که جامعه تحصیلکرده و روشنفکر ایرانی به سمت گروههای غیر پشتون و غیر طالبانی کشیده شدند. شما اگر شبکههای اجتماعی را دنبال کنید کاملا این جبههبندی را میبینید و این روند ممکن است از لحاظ امنیتی مشکلاتی را برای حاکمیت ایران به وجود بیاورد.
ملازهی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا تحولات افغانستان، ایران را تحت شعاع خود قرار میدهد، بیان کرد: به هر میزان که اتفاقات در افغانستان تغییر پیدا کند، این تحولات در ایران هم انعکاس پیدا خواهد کرد.
منبع: دیده بان ایران _نازیلا معروفیان