فلاحت پیشه: حاکمیت طالبان به زودی دچار "ریزش" می شود/ هواداران نظام جدید خیلی زود دچار سرخوردگی می شوند
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: طالبان با مشکلی تحت عنوان حاکمیت فراگیر مواجه خواهند شد و ریزشهای تازهای که شکل میگیرد، مشکل حاکمیتی را گسترش میدهد. ریزشهایی که از ابتدا و همین امروز شروع خواهد شد و کسانی که خودشان و اطرافیانشان را در نظام قبایلی افغانستان قانع کرده بودند که یک دولت فراگیر از گروههای قومی، مذهبی شکل میگیرد، خیلی زود دچار سرخوردگی میشوند.
به گزارش دیده بان ایران، حشمتاالله فلاحتپیشه استاد دانشگاه و نماینده ادوار مجلس نوشت: آینده افغانستان از دیروزی که طالبان دولت موقت را اعلام کرد، چه خواهد شد و منافع ملی ایران چه چیزی را اقتضا میکند؟ مواردی که به شرایطی که در این کشور حاکم خواهد شد، بستگی دارد.
اولین شرایطی که شکل خواهد گرفت اینکه افغانستان عملا سعی کرد با یک پیروزی فراگیر و بهویژه حل مسئله پنجشیر دولتش را اعلام کند ولی وقتی که پنجشیر طبق شرایط خاص سنت افغانستان مسیر خاصی را شکل داد، عملا طالبان دیگر معطل نماند و مسیر پنجشیر به سمت جنگ چریکی پیش رفت که در طول نیم قرن اخیر و در شرایط مختلف بخشی از زندگی افغانها بود همانطور که در مورد بسیار دولتمردانی ازخود طالبان گرفته تا مجاهدین و جریانات شکلگرفته در پنجشیر. بنابراین نخستین بحثی که وجود دارد اینکه کماکان طالبان با مشکلی تحت عنوان حاکمیت فراگیر مواجه خواهند شد و ریزشهای تازهای که شکل میگیرد، مشکل حاکمیتی را گسترش میدهد. ریزشهایی که از ابتدا و همین امروز شروع خواهد شد و کسانی که خودشان و اطرافیانشان را در نظام قبایلی افغانستان قانع کرده بودند که یک دولت فراگیر از گروههای قومی، مذهبی شکل میگیرد، خیلی زود دچار سرخوردگی میشوند. دوم، افغانستان از سال 2001 میلادی به این سمت در طول حدود 20سال یک تمرین دموکراسی را حداقل در حوزه اجتماعی داشت هرچند که در حوزه سیاسی، حکومتها مانع از این شدند که این دموکراسی شکل بگیرد ولی حوزه اجتماعی بهشدت گسترش یافت و نسل جوان افغانستان سیاستهای خشک طالبانی را برنمیتابد.
معضل دیگری که حاکمیت طالبان در آینده با آن مواجه میشود، اعتراضهای اجتماعی است که فاصله زیادی با تنش سیاسی و حتی تنش چریکی ندارد. موضوع دیگر اقتصاد است، واقعیت این است که عملا هیچ بازیگر خارجی غیر از پاکستان و تا حدی قطر از تحولات افغانستان خرسند نیست. افغانستان همواره به لحاظ تاریخی محل تلاقی کشورهای مختلف بوده و هیچ کشوری چه با حضور مستقیم و چه حضور نیابتی به عنوان فعال مایشاء افغانستان به حساب میآید. پاکستانیها علاوه بر تنش دائمی که با هندوستان دارند، حوزههای منافع دیگران را هم رعایت نکردند. بهویژه اینکه متهم اصلی مداخله در امور داخلی افغانستان هستند که باعث شده گروههای مختلف افغان بهخصوص گروههای جمعیتی که پاکستان را همواره از سال 1373 با شکل گیری طالبان در کویته صاحب یک نقش منفی میدانند، همواره انتقادات جدی به پاکستان دارند لذا این انتقادها در آینده گسترش هم خواهد یافت، بهویژه اینکه با همراهی یکسری از کشورهای همسایه هم مواجه میشود. درواقع بحثی که استقرار نظام طالبانی را با مشکل مواجه میکند، موضوع اقتصاد است.
به هر حال افغانها با مشکلات مختلفی مثل تحریمهای بینالمللی و البته بازی قدرتها با این تحریمها مواجه میشوند. قدرتهایی مثل آمریکا که همواره از تحریمها در مورد کشورهای مختلف حتی کشور خود ما استفاده ابزاری و سیاسی کرده است در ارتباط با افغانستان هم این سیاست در پیش گرفته میشود و ما شاهد خواهیم بود که عملا اقتصاد به یک مشکل تبدیل میشود. درآمدهای مسدود شده، گرایش طالبان را به سمت یکسری درآمدها و اقتصادهای غیررسمی که توام با رفتارهای غیرتجاری، غیراقتصادی و البته رفتارهای تنشآمیز اقتصاد سیاسی است، خواهد برد و این معضلی است که وجود دارد. طالبان برای اداره امور جاریه مردم افغانستان با مشکل مواجه است، چه برسد به امور دیگر در حوزه توسعهای و عمرانی. ضمن اینکه جامعه بینالملل بیش از 135 میلیارد دلار وام به افغانستان داده و این جامعه کماکان افغانستان را به عنوان یکی از بدهکارترین کشورهای دنیا به حساب میآورد که باعث میشود کمکهای تسهیلاتی جدید و کمکهای دیگر به افغانستان با مشکل مواجه شود و روابط اقتصادی تازهای بین طالبان با کشورهای دیگر درست شکل نگیرد. موضوع اساسی دیگر تنش درون گروههایی است که طالبان را شکل دادند که بعضی از اینها در قالب تعالیم عقیدتی، مذهبی ایدئولوژیک در دوهزار و 500 مدرسه علوم دینی دیدیدند کماکان معتقدند که این رفتارها را در حوزه حکومتی باید به کار برد. برخی که گرایشهای پاکستانی دارند معتقدند قدری باید تعامل و تساهل به خرج داد ولی این از هماکنون منجر به چالشهای تازه شده و موضوع آخر گروههای تروریستی است که شاید سخنگوی طالبان ادعا کند که ارتباطی وجود ندارد ولی از هماکنون میبینیم که افغانستان به مامن گروههای تروریستی مثل القاعده و گروههایی که نقش ایذایی را علیه منافع کشورهای مختلف داشتند و گروههایی که اصلا کارنامه قابل دفاعی ندارند، از زمانی که طالبان که به قدرت رسیده، یک فضای حیاتی پیدا کردهاند.
با توجه به این شرایط با یک چنین افغانستانی مواجه هستیم. اما اینکه ایران باید چکار کند، نباید یک نگاه تک محورانه یا تک بعدی به افغانستان داشته باشیم. ایران ازلحاظ اقتصادی، مناسبات اقتصادی خاصی را با افغانستان چیده که حاصل بیش از 30 سال ردیف بودجه خاص تحت عنوان کمکهای توسعهای به افغانستان است. یعنی در بودجه ایران همواره یک ردیف تحت عنوان کمکهای توسعهای به افغانستان وجود داشته که این باعث شده زیرساختهای مرزی خوبی شکل بگیرد. ایران باید در زمینه اقتصادی فارغ از اینکه هر کسی در افغانستان قدرت را به دست داشته باشد، مناسبات اقتصادی خودش را با حفظ منافع تجار و بازرگانان ایرانی و البته توجه به نیازهای مردم افغانستان پیش ببرد، منتها در عرصه سیاسی معتقدم باید با یک رویکرد منطقهگرایانه با افغانستان عمل کرد و ایران در قالب همسویی همسایگان افغانستان و همراستا با نهادهای بینالمللی که در عمل طالبان را ملزم میکنند که قواعد حقوق بشر را رعایت نماید، کار کند.
منبع: ارمان