جدایی هرات از ایران با چه پیامدهایی همراه شد؟
سید علاء الدین غروی استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه در گفتگویی به بررسی نقش و جایگاه تاریخی هرات برای دو کشور ایران و افغانستان پرداخت. ه هر حال همه ایرانیان حساسیت خاصی نسبت به مسائل جاری افغانستان دارند. شیعه و یا سنی تفاوتی ندارد چرا که بخش قابل توجهی از آنها هم زبان و هم نژاد ما ایرانی ها بوده و مردم ایران نیز به سرنوشت این کشور و مردمان آن علاقه مند هستند.به عنوان معلم تاریخ سیاسی و تاریخ روابط خارجی همواره در درس ها و سخنرانی هایم حادثه از دست رفتن هرات (بخوانید افغانستان) را به عنوان یک فاجعه بزرگ در دیپلماسی و تاریخ معاصر ایران در دو قرن اخیر مورد بحث قرار داده ام. افسوس می خورم که با دسیسه دولت استعماری انگلیس، چطور آنها در مقطع حساسی به خاطر منافع مستعمراتی نامشروع خود در هند، و حضور در خلیج فارس، دست به چنین اقدامی زدند.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ سید علاء الدین غروی درباره جدا شدن هرات از ایران و عواقب آن گفت: افغانستان و ایران پیوند بسیار نزدیکی با یکدیگر به لحاظ تاریخی دارند. بخش بزرگی از این کشور خراسان بزرگ ایران بود.
شهرهایی مانند هرات، بلخ، سمرقند، بخارا و مرو زمانی جز امپراطوری ایران محسوب می شدند و در واقع بخشی از ایران فرهنگی و تمدنی امروز نیز به شمار می روند.
به هر حال همه ایرانیان حساسیت خاصی نسبت به مسائل جاری افغانستان دارند. شیعه و یا سنی تفاوتی ندارد چرا که بخش قابل توجهی از آنها هم زبان و هم نژاد ما ایرانی ها بوده و مردم ایران نیز به سرنوشت این کشور و مردمان آن علاقه مند هستند.به عنوان معلم تاریخ سیاسی و تاریخ روابط خارجی همواره در درس ها و سخنرانی هایم حادثه از دست رفتن هرات (بخوانید افغانستان) را به عنوان یک فاجعه بزرگ در دیپلماسی و تاریخ معاصر ایران در دو قرن اخیر مورد بحث قرار داده ام. افسوس می خورم که با دسیسه دولت استعماری انگلیس، چطور آنها در مقطع حساسی به خاطر منافع مستعمراتی نامشروع خود در هند، و حضور در خلیج فارس، دست به چنین اقدامی زدند.
مورخین آنگلو ساکسون، اروپایی ها و آمریکایی ها از هرات به عنوان (Gate Of India) یا همان دروازه ورودی هند یاد می کردند. در یک کتاب انگلیسی قدیمی (سفرنامه یک انگلیسی) دیده بودم که از هرات به عنوان یک شهر ثروتمند و آباد و به عنوان یکی از شهرهای بزرگ آسیا و خراسان نام برده شده بود. شهر هرات، پایتخت دوم شاه عباس صفوی نیز محسوب می شد.
وی افزود: پس از وقوع دو جنگ در سالهای ۱۸۳۷ (خورشیدی ۱۲۱۶) و ۱۸۵۶ (خورشیدی ۱۲۳۶) که در دوران محمدشاه و ناصر الدین شاه قاجار رخ داد، انگلیسی ها هرات و به تبع آن افغانستان را از ایران جدا کردند. حضور ارتش انگلیس در مرزهای شرقی و نیز جنوب ایران (خلیج فارس و استانهای جنوبی) نهایتا و بطور نا خواسته، دولت استعماری انگلیس را همسایه ایران نمود. پیش از این و پس از افول قدرت حکومت در ایران بویژه پس از قتل آغا محمد خان قاجار، در دهه های پایانی قرن هجدهم و عمدتا در قرن نوزدهم، روس ها سرزمین های آسیایی ایران یعنی خان نشین های آسیای میانه را یکی پس از دیگری تصرف کردند، تا در نهایت با ایران همسایه شوند و راه رسیدن به هند و خلیج فارس را کوتاه تر نمایند.
وی در پایان گفت: در دوره سلطنت محمد شاه قاجار، انگلیسی ها دست به تحریک کامران میرزا، والی هرات زدند تا با نافرمانی، زمینه جدایی هرات و در واقع افغانستان را از ایران فراهم سازند. لازم به یادآوری است که تا دهه های آغازین قرن هجدهم، افغانستان بخشی از سرزمین های دولت مقتدر صفوی بوده و پایتخت دوم شاه عباس بزرگ نیز بود. درست در زمانی که محمدشاه قاجار به سمت هرات لشگرکشی کرد، دولت انگلیس تهدید کرد که در صورت ورود سپاه ایران به هرات با حضور نیروهای انگلیسی در بندر بوشهر مواجه می شود و این نظامیان شهرهای جنوبی را تصرف خواهند کرد. در این راستا انگلیسی ها تهدید خود را توانستند عملی کنند و نیروهای خود را بعنوان اهرم فشار، در جزیره خارگ پیاده کردند. وقتی محمدشاه قاجار متوجه چنین تهدیدی شد عقب نشینی کرد و به پایتخت بازگشت. تقریبا با گذشت ۲۰ سال یعنی در سال ۱۸۵۷ ناصرالدین شاه لشگری را به فرماندهی خود ساماندهی کرد، هرات در آن برهه کاملا محاصره شد و هنگامی که لشکر ایرانیان خواستند وارد آن شوند "مک نیل" سفیر انگلیس که فردی بسیار گستاخ و بی ادب بود و از فرط نگرانی در کنار اردوی شاه حضور یافته بود تهدید کرد که در صورت ورود ارتش به هرات، شهرهای جنوب ایران توسط نیروهای انگلیسی اشغال خواهد شد. وی تهدید کرد که کشتی های انگلیسی نیز در نزدیکی این شهرها هستند. البته تهدید انگلیسی ها واقعی بود چرا که قدرت بزرگ دریایی داشتند و با برخورداری از قدرت جهانی خود در دوران اوج استعماریشان، تهدید خود را عملی میکردند. از همین رو ناصرالدین شاه نیز به خوبی می دانست که انگلیسی ها دست به تصرف شهرهای جنوبی ایران خواهند زد. اینجا بود که او نیز مانند پدرش عقب نشینی کرد. البته برای روس ها نیز مهم بود که هرات در کنترل ایران باشد چون می توانستند از طریق آن به هند وارد شوند یا حد اقل به انگلیس فشار بیاورند اما انگلیسی ها سیاست حساب شده ای را در پیش گرفتند. سرانجام با پا درمیانی فرانسوی ها و طی کنفرانس پاریس در سال ۱۸۵۷ رسما معاهده ای با ایران امضا شد که طی آن ایران نباید هیچ نگاهی به هرات داشته باشد. در نهایت هرات از ایران جدا شد و سبب شد تا این فاجعه بر سر این سرزمین بیاید. انگلیسی ها در آن دوره ایران را یک (Buffer State) یا یک کشور حائل قلمداد می کردند و جدایی هرات سبب شد تا سرنوشت تازه ای برای آن رقم بخورد که امروز ما شاهد آن هستیم.