ظلم فاحشی در حق آیت الله هاشمی شد/ اعضای فراکسیون امید نیروهای ثانوی جریان اصلاح طلب هستند/ برخی احزاب اصلاح طلب فراتر از ظرفیت خود توقع نقشآفرینی انتخاباتی دارند
عبور اصلاح طلبان از روحانی خلاف عقلانیت و جوانمردی است/ قرار نیست آرای احزاب خانوادگیِ 5 نفره، با شخصیتهای متنفذ اصلاح طلب برابر باشد/ دستاوردهای شورای شهر اول بسیار چشمگیربود/ صداوسیما اختلافات را بیش از حد برجسته میکرد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیدهبان ایران، فضای سیاسی کشور در هفته گذشته متاثر از رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود؛ شخصیتی که حضور و مواضع و نطقهایش با عنایت به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و شوراهای پنجم، می توانست از تعیین کنندگی بالایی برخوردار باشد؛ این روزها محور اکثر مباحث سیاسی حول جانشینی آیت الله در پست های خطیری نظیر ریاست مجمع تشخیص، کرسی مجلس خبرگان و هدایت اعتدالیون است و کمتر به سایر مباحث از جمله دغدغه های انتخاباتی پرداخته می شود.
پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران پیش از رحلت حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی، مصاحبه ای تفصیلی با محمد عطریانفر از اعضای ارشد حزب کارگزاران انجام داد و در آن پیرامون موضوعات متنوعی به بحث با این کنشگر و تحلیلگر اصلاح طلب پرداخت.
نکات محوری مصاحبه تفصیلی پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران با محمد عطریانفر به شرح ذیل است:
*عدم توفیق دولت یازدهم در برخی حوزهها ناشی از شرایط تاریخی است
*دولت اعتدال میراثبر دولتی بود که طی 8 سال آسیب زیادی به منافع ملی ایرانیان رساند
*تمدید داماتو عارضهای بر برجام نخواهد داشت
*ترامپ به رویکرد دولت اوباما در ماجرای برجام وفادار خواهد ماند
*اعضای فراکسیون امید نیروهای ثانوی جریان اصلاح طلب هستند
*یکی از دلایل نابسامانی فراکسیون امید در آغاز به کار مجلس دهم نقش کمرنگ عارف در راس این فراکسیون بود
*صداوسیما اختلافات شورای شهر اول را بیش از حد برجسته می کرد تا اذهان جامعه را علیه پارلمان شهری و پروژه توسعه سیاسی بسیج کند
*دستاوردها و توفیقات شورای شهر اول بسیار چشمگیر و ارزنده بود
*شوراهای بعد از شورای اول چه دستاوردهای ملموس و قابل ذکری داشتند؟
*شورای عالی اصلاح طلبان در تقابل با شورای هماهنگی نیست
*برخی احزاب اصلاح طلب فراتر از ظرفیت خود توقع نقشآفرینی انتخاباتی دارند
*وزن سیاسی، قدمت و تاثیرگذاری احزاب و گروههایی نظیر کارگزاران، مجمع روحانیون و مشارکت با احزاب تازه تاسیسِ کم نفوذ قابل مقایسه نیست
*قرار نیست آرای احزاب خانوادگیِ 5 نفره، با شخصیتهای متنفذ اصلاح طلب برابر باشد
*استقلال طلبان شورای هماهنگی در موقعیت اکثریت نیستند
*کاندیدایی که هویت و شناسنامه اصلاحطلبی داشته باشد و بتواند در انتخابات ریاست جمهوری عرضاندام کند به وفور در میان اصلاح طلبان یافت میشود اما جامعه مخاطب بر معذوریتهای ما واقفند
*در انتخابات ریاست جمهوری گذشته در حق آقای هاشمی رفسنجانی ظلم فاحشی شد و جامعه هم از این ظلم روا داشته شده آگاه گشت
*عبور اصلاح طلبان از روحانی خلاف عقلانیت و جوانمردی است
*نامزد آلترناتیو اصلاح طلبان تا زمانی در صحنه است که نگرانی از دوام و بقای آقای روحانی وجود داشته باشد
*سکوت آقای روحانی در قبال طرح کاندیداتوریاش، یک سکوت هوشمندانه بود
*شورای نگهبان نمیتواند صلاحیت آقای روحانی را احراز نکند
*منطق احمدی نژادی از درون رویکرد قیممابانه اصولگرایان نسل اول متولد شد و ارکان اصولگرایی را در هم فروریخت
*آقایان کرباسچی و مرعشی از بزرگان کارگزاران هستند که شاید دیدگاههای متفاوتی داشته باشند اما در مقام تدبیر حزبی اشتراک نظر دارند
متن کامل مصاحبه تفصیلی پایگاه خبری تحلیلی دیدهبان ایران با محمد عطریانفر به شرح ذیل است:
دیده بان ایران: عملکرد دولت یازدهم را در سه سال و نیم اخیر چگونه ارزیابی میکنید؛ آیا آقای روحانی در صورت نامزدی مجدد دستاورد ملموسی برای ارائه و دفاع خواهد داشت؟ برخی معتقدند هر کاندیدایی که در انتخابات پیشرو به رقابت با روحانی بپردازد به صرف اینکه علیه وضع موجود است، از قدرت رای آوری بالایی برخوردار است؛ آیا شما این گزاره را تایید میکنید؟
عطریانفر: وقتی یک دولتی مستقر است و وقتی یک رییس جمهوری بر سر کار است، رقیبی که برای مقابله با او به صحنه انتخابات میآید از آن جهت که فاقد پیشینه اجرایی است، از چالش با جامعه مخاطب معاف میشود؛ این در حالی است که رییس جمهور مستقر دستاوردهایش در مقابل دیده گان مردم است و این امر احتمال مورد انتقاد قرار گرفتن او را بیشتر میکند.
باور من این است که آقای روحانی دستاوردهای زیاد و چشمگیری دارد؛ ضمن اینکه عدم توفیق دولت یازدهم در برخی حوزهها ناشی از شرایط تاریخی است؛ بدین معنا که دولت اعتدال میراثبر دولتی بود که طی 8 سال آسیب زیادی به منافع ملی ایرانیان رساند و با برهم زدن روابط متعادل ایران با جهان شرایط سخت تحریمها و تضییقات جهانی علیه ایران را بوجود آورد؛ بنابراین به همین میزان که دولت فعلی توانسته بخش اعظم مشکلات به جا مانده از دولت قبل را مرتفع سازد، دستاورد قابل دفاع و ارزندهای محسوب می شود.
دیده بان ایران: وضعیت و آینده برجام که شاید بتوان آن را مهم ترین دستاورد دولت یازدهم دانست را چگونه ارزیابی میکنید؟ برخی با روی کار آمدن ترامپ و چینش مشاوران امنیتی او و همچنین اقدام جدید کنگره آمریکا در تمدید داماتو، نگرانیهایی را نسبت به پایدار ماندن توافق هستهای مطرح کردهاند؛ آیا باید نگران برجام باشیم؟
عطریانفر: ابتدا باید تاکید کنم که هیچگونه ارتباطی میان قانون تحریمی موسوم به "داماتو" و برجام وجود نداشته است؛ مناقشه هستهای ایران که با برجام به یک فرجام نیک رسید، قدمتی 12 ساله و پر فراز و نشیب داشت؛ حصول برجام در نتیجه مذاکرات فشرده هستهای نیز دستاوردهای ملموس و چشمگیری داشت که ارزنده ترین و پراهمیت ترین آنها خروج ایران از زیر فشار تحکمات فصل هفتم منشور ملل متحد بود؛ از اینرو تمدید داماتو عارضهای بر برجام نخواهد داشت.
نکته دیگر آنکه ترامپ رییس جمهور منتخب آمریکا از مواضعی که در ایام رقابتهای انتخاباتی بویژه پیرامون توافق هستهای ایران و 1+5 اتخاذ میکرد عدول کرده است؛ به طور طبیعی اگر ترامپ میخواهد که در زمره روسای جمهور محترم و ارزشمند آمریکا از او یاد شود باید به توافقات جهانی که ضامن منافع و مصالح ملی آمریکاییها هست پایبند باشد؛ از اینرو ترامپ روند دولت دموکرات قبلی را در مباحث مرتبط با توافقات جهانی به هم نخواهد زد. مضاف بر این باید توجه داشت که منطق سیاست ورزی جناحهای حاکم در ایالات متحده بویژه در حوزه مسائل بینالملل و منطقهای به گونهای است که مبتنی بر یک هم پوشانی حداکثری و همسویی فزاینده است.
بنابراین به احتمال بسیار زیاد ترامپ به رویکرد دولت اوباما در ماجرای برجام وفادار خواهد ماند؛ بویژه با توجه به اینکه آمریکا در توافق هستهای با ایران جزئی از طرف غربی بوده است و قطع به یقین برهم زدن توافق مزبور و یا عدم پایبندی به مفاد آن برای وجهه جهانی این کشور چندان خوشایند نخواهد بود و ممکن است مقبولیت آمریکا را نزد همپیمانان اروپاییاش تنزل دهد.
دیده بان ایران: آیا عملکرد فراکسیون امید مثبت بوده است؟ برخی معتقدند اعضای این فراکسیون محافظه کار شده اند و در پیگیری مطالبات طیف تحول خواه فشل هستند، از سویی دیگر برخی معتقدند رفتار اعضای فراکسیون امید نشات گرفته از یک بلوغ سیاسی است؛ ارزیابی شما چیست؟
عطریانفر: اعضای فراکسیون امید را باید نیروهای ثانوی جریان اصلاح طلب به شمار آورد و توجه داشت که نیروهای اصلی این جریان نتوانستند برای انتخابات مجلس دهم از حوزه نظارتی و کوره ذوب شورای نگهبان به سلامت خارج شوند. بنابراین اعضای فراکسیون امید نسبت به اسلاف خود از تجارب سیاسی، اجرایی و تقنینی زیادی برخوردار نبودند و دلیل عمده نابسامانیها و عدم تعادلها در این فراکسیون ناشی از این امر است.
نکته دیگر آنکه گروههای اصلاحطلبی که حامی نیروهای فراکسیون امید بودند، ارتباط تشکیلاتی منسجمی با این نیروها نداشتند که این امر هم به نابسامانی های اولیه دامن می زد؛ چرا که آنها را از تجارب ارزنده نیروهای زبده اصلاح طلب و اعتدالگرا محروم ساخت.
همچنین باید به این نکته نیز اشاره شود که شعارها و مواضع اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس دهم بیشتر حول محور شعارها و مواضع سلبی متمرکز بود حال آنکه برای یک کنش منظم و هدفمند سیاسی به شعارها و مواضع ایجابی نیاز است؛ اصلاح طلبان در موضع سلبی، همت خود را معطوف و مصروف به عدم راهیابی تندروها و نیروهای رادیکال به نهاد پارلمان کردند که در این امر به توفیق رسیدند اما استمرار کنش سیاسی و پارلمانی نیازمند شعارها و مواضع ایجابی بود که فراکسیون امید از این لحاظ با وقفه مواجه شد.
علاوه بر اینها از آن جهت که آقای عارف در ابتدای امر هدفگذاریاش جلوس بر کرسی ریاست مجلس بود از اینرو رویکردهایی فراتر از فراکسیون امید اتخاذ کرد، اما پس از آنکه این مهم تحقق نیافت وی وقت و انرژی بیشتری را صرف انسجام فراکسیون امید کرد؛ بنابراین میتوان یکی دیگر از دلایل نابسامانی فراکسیون امید در آغاز به کار مجلس دهم را نقش کمرنگ آقای عارف در راس این فراکسیون دانست؛ نقشی که بعدها به تدریج برجسته شد و امروز شاهد رفع بسیاری از نواقص اولیه فراکسیون امید هستیم.
دیده بان ایران: انتخابات شوراها را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا احتمال ایجاد شکاف و تفرق در میان اصلاح طلبان و تجدید خاطره شورای اول وجود دارد؟
عطریانفر: همواره در کنشگری و فعالیت سیاسی باید مراقب سرباز کردن اختلافات بود؛ این یک هوشمندی وعقلانیت سیاسی است که پیوسته باید مطمح نظر قرار گیرد. ترکیب اعضای هیئت نظارت بر انتخابات شوراها که مرکب از سه تن از اعضای فراکسیون امید و دو تن از اعضای معتدل اصولگرا است، ترکیب مناسبی است و این امیدواری وجود دارد که دیگر شاهد ردصلاحیت نیروهای ارزنده و کارآزموده جهت ورود به پارلمان شهری نباشیم.
از سویی دیگر باید توجه داشت که وقتی نیروهای متکثری خود را برای نامزدی انتخابات شوراها مهیا کنند، کار برای نیروهای سیاسی پشتیبان سختتر میشود از آن جهت که باید میان این نامزدها نوعی هماهنگی و انسجام ایجاد شود و همچنین به درستی به جامعه مخاطب شناسانده شوند.
اما اینکه شما شورای اول را با شورای پنجم مقایسه میکنید، یک قیاس مع الفارق است؛ چرا که شورای اول در مقام تاسیس بود؛ همچنین توقعات و انتظاراتی که در سطح جامعه و همچنین از ناحیه دولت دوم خرداد برای شورای اول ایجاد شده بود، منطبق با واقعیات و اقتضائات ساختار سیاسی ایران نبود؛ دولت اصلاحات میخواست پروژه توسعه سیاسی را در قالب شوراهای شهر و پارلمان شهری به دنیا معرفی کند حال آنکه ظرفیتهای قانونی تعبیه شده برای این امر بسیار محدودتر از چنین تصوری بود.
اما نکته حائز اهمیتی که باید به آن تاکید کنم این است که اختلافات شورای شهر اول به این گستردگی که در اذهان عمومی القاء شد، نبود؛ یک نهاد تبلیغاتی و رقابتی به نام صدا و سیما علیه شورای شهر اول وجود داشت که کوچکترین مسائل را با بزرگنمایی بیش از حد مطرح و اذهان جامعه را علیه پارلمان شهری تازه تاسیس بسیج می کرد.
چند تن از افرادی که در دورههای بعد عضو شورای شهر شدند اذعان کردند که دستاوردها و توفیقات شورای شهر اول بسیار چشمگیر و ارزنده بود. هر آنچه که امروزه در حوزه ساختی و کارکردی از شورای شهر مشاهده میشود در زمره دستاودرهای شورای شهر اول است؛ امور و جزئیاتی نظیر روشهای طرح سوال از شهرداریها، پیگیریهای معضلات مردمی، استیضاحها، شورایاریها، نهادهای فرهنگی، تفریغ بودجه، نظارت بر عملکردها، منطقه بندی نظارتها، بازرسیها، تدوین آیین نامهها، سازوکار انتخاب شهردار و قس علیهذا همه و همه توفیقات و دستاوردهای شورای شهر اول است؛ سوال این است که شوراهای بعد از شورای اول که نیروهای سیاسی تشکیل دهنده آنها به تخریب و تخطئه دستاوردها و برجسته سازی اختلافات شورای شهر اول مشغول بودند، چه دستاوردهای ملموس و قابل ذکری داشتند؟
دیده بان ایران: صداهای مخالفی از میان برخی تشکلها و احزاب اصلاح طلب عضو شورای هماهنگی شنیده می شود؛ برخی از قیمومیت شورای عالی صحبت میکنند و به عدم مشروعیت و نفی آن می پردازند؛ این اختلافات می تواند وحدت رویه و اجماع انتخاباتی اصلاح طلبان را مخدوش کند؟
عطریانفر: شورای عالی در تقابل با شورای هماهنگی نیست؛ همانطور که گروهها و نیروهای تشکیل دهنده شورای هماهنگی از احزاب اصلاح طلب هستند در شورای عالی هم همه احزاب اصلاح طلب دارای نماینده هستند به اضافه چند شخصیت حقیقی دیگر که در جهت انسجام بخشی بیشتر به گروهها و نیروهای جریان تحولخواه به فعالیت میپردازند.
بیش از 25 گروه سیاسی با عنوان اصلاحطلب در حال حاضر به فعالیت مشغول هستند که در این میان برخی از آنها دارای قدمت و نفوذ بیشتری هستند و در مقابل برخی تازه تاسیساند و نفوذ و شهرت چندانی ندارند. طبیعی است که احزاب و گروههایی نظیر کارگزاران، مجمع روحانیون و مشارکت که قدمت بیشتری دارند و از تاثیرگذاری بالاتری برخوردارند به لحاظ وزن سیاسی متفاوت از احزاب جدیدالتاسیسِ کم نفوذ باشند؛ از اینرو در رقابتهای انتخاباتی نقش این احزاب و گروهها در اموری چون گزینش نیروها باید برجسته تر باشد؛ البته ممکن است برخی احزاب فراتر از ظرفیت خود توقع نقشآفرینی انتخاباتی داشته باشند و علاقه مند باشند همچون جمع جبری با سایر احزاب ذی نفوذ برابر انگاشته شوند که این امر با واقعیت اثرگذاری سیاسی منطبق نیست.
برخی از اختلافات که به فضای رسانهای کشیده میشود ناشی از توقع بیش از ظرفیت گروهها و احزاب کوچکی است که در درون جبهه اصلاحات گنجانده شدهاند؛ قطعا قدرت و نفوذ کلام و اثربخشی شخصیتهایی همچون سید محمد خاتمی، اکبرهاشمی رفسنجانی، عبدالله نوری و چند تن دیگر، چندین برابر تمام این احزاب است؛ از اینرو با عقل سیاسی نمیخواند که رای و نظر این بزرگان و اعاظم با فلان حزب که به صورت خانوادگی شکل گرفته به صرف اینکه عنوان اصلاح طلبی را یدک میکشد، برابر باشد.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان به محوریت سید محمد خاتمی و با همفکریها و مشاورههای آقای هاشمی رفسنجانی با حضور چهرههای حقیقی و حقوقی شکل گرفته و طبعا منویات و مقدرات امور اصلاح طلبی در این شورا بهتر رقم میخورد. همچنین کسانیکه از شورای هماهنگی مواضعی مبتنی بر استقلال طلبی اتخاذ میکنند در موقعیت اکثریت نیستند؛ از اینرو آنها هم باید به این واقعیت پی ببرند که اگر بخواهیم مصلحت و سرنوشت اصلاح طلبان را درست و اصولی پیش ببریم باید در طول هم بودن شورای هماهنگی و شورای عالی را به رسمیت بشناسیم و بدانیم که شورای عالی سیاستگذار و تصمیم ساز است و شورای هماهنگی مجری است؛ درست مشابه مدل انتخاباتی سال 92 که به بهترین شکل ممکن عملیاتی شد.
البته باید به طور کلی تاکید کنم که تلاش بر این است که هیچ صدای اختلافی در درون شورای هماهنگی هم وجود نداشته باشد و با گفتوگو و اقناع موضوع حل شود.
دیده بان ایران: ایده تعیین آلترناتیو از سوی اصلاح طلبان در کنار روحانی را چگونه ارزیابی می کنید؛ آیا این امر انسجام سازمان رای جریان اصلاح طلبی را مخدوش نخواهد کرد؟ مضاف بر اینکه این امکان هم وجود دارد سرمایه گذاری تمام و کمال اصلاح طلبان بر روی فردی که خاستگاه و هویتی اصولگرایانه دارد برای وجهه سیاسی آنها یک امتیاز منفی محسوب شود؟
عطریانفر: کاندیدایی که هویت، شناسنامه و جنس اصلاحطلبی داشته باشد و بتواند در انتخابات ریاست جمهوری عرضاندام کند به وفور در میان اصلاح طلبان یافت میشود اما جامعه مخاطب اصلاح طلبان و پایگاه اجتماعی آنها به خوبی واقفند که این شخصیتهای کارآمد و صاحب صلاحیت از حضور در انتخابات ریاست جمهوری بازداشته شدهاند؛ افرادی همچون سید محمد خاتمی، اکبر هاشمی رفسنجانی، عبدالله نوری، غلامحسین کرباسچی و چند تن دیگر در عالی ترین سطوح اجرایی و مدیریتی عهده دار مسئولیتهای خطیری بودند و لفظ و مفهوم رجل سیاسی در بالاترین حد و سطح ممکن در رابطه با آنها اطلاق میشود اما نهادهای نظارتی و کنترلی اجازه حضور آنها را نمیدهند و این امر برای جامعه مخاطب اصلاح طلبان محرز است؛ کمااینکه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته در حق آقای هاشمی رفسنجانی ظلم فاحشی شد و جامعه هم از این ظلم روا داشته شده آگاه شد.
از سویی دیگر از آن جهت که اصلاح طلبان هیچگاه با صندوقهای رای قهر نمیکنند و در هر انتخابات به هر شکلی به صورت اقتضائی تصمیم سازی و تصمیم گیری میکنند، در انتخابات 92 از نزدیک ترین فرد به جریان اصلاحطلبی که از جنس اصولگرایان بود یعنی آقای روحانی حمایت کردند و وی با حمایت اصلاح طلبان به قدرت رسید. بنابراین از آن حیث که جامعه مخاطب اصلاح طلبان با تنگناها و تضییقات روا داشته شده به این جریان آگاه است نباید عدم کاندیداتوری یک شخص اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو را هم کسرشان اصلاح طلبان تلقی کرد.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که عملکرد آقای روحانی در طول دولت نخستش کاملا اصلاح طلبانه بوده است و رسم عقلانیت و فتوت ایجاب نمیکند که اصلاح طلبان پشتیبانی و حمایت خود را از آقای روحانی دریغ کنند؛ البته باید توجه داشت که طرح کاندیدای جایگزین که از سوی برخی اصلاح طلبان مطرح میشود چندان هم از عقلانیت سیاسی تهی نیست چرا که ممکن است شرایط بگونهای پیش رود که روحانی نتواند برای کاندیداتوری ثبت نام کند؛ من پیشتر هم اشاره کردم که همان ارادهای که مانع از نامزدی هاشمی در انتخابات 92 شد، کاندیداتوری مجدد روحانی را هم بر نخواهد تافت؛ بنابراین اصلاحطلبان باید در صورت تحقق اراده مزبور، طرحی را در چنته داشته باشند تا غافلگیر نشوند.
البته این طرح جایگزین و این نامزد آلترناتیو تا زمانی در صحنه است که نگرانی از دوام و بقای آقای روحانی وجود داشته باشد و وقتی این نگرانی مرتفع شد به طور طبیعی آن نامزد خلع و آن طرح هم منتفی خواهد شد.
دیده بان ایران: اخیرا آقای روحانی در پاسخ به سوالی پیرامون نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، سکوت پیشه کردند؛ رقبا این سکوت را حمل بر تردید وی کردند؛ آیا احتمال کاندیدا نشدن روحانی در اردیبهشت 96 وجود دارد؟
عطریانفر: سکوت آقای روحانی در قبال طرح کاندیداتوریاش، یک سکوت هوشمندانه بود؛ چرا که طرح حضور در رقابت های انتخاباتی برای رییس جمهور مستقر که پیروزی مجددش تقریبا قطعی است یک اقدام زودهنگام و شائبه برانگیز است؛ بنابراین از آقای روحانی غیر از سکوت در برابر سوال مزبور انتظار دیگری نبود، حال منتقدان می توانند بنا بر اغراض سیاسی خود هر نوع برداشتی را از این سکوت داشته باشند.
دیده بان ایران: برخی هم از احتمال رد صلاحیت روحانی سخن گفتهاند؛ موضع آنها با اظهارات اخیر سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر طی شدن روند احراز صلاحیت در قبال رییس جمهور مستقر هم تقویت شده؛ آیا رد صلاحیت آقای روحانی محتمل است؟
عطریانفر: شورای محترم نگهبان نمیتواند صلاحیت آقای روحانی را احراز نکند؛ چرا که طبق یک استدلال حقوقی رییس جمهوری که بر سر کار است و تنفیذ رهبری را دارد در واقع صلاحیتش جاری و ساری است؛ این صلاحیت از سه طریق نفی و سلب میشود؛ یا از طریق دعاوی حقوقی که در قوه قضائیه اقامه میشود و ناشی از مفسده های مالی و اقتصادی سنگین رییس قوه مجریه است و میتواند با تایید دیوان عالی و نظر رهبری، کفایت عمومی و کلی رییس جمهور را سلب کند؛ مورد دیگر ناظر بر عملکرد ضعیف و خسارتبار سیاسی رییس جمهوراست که مجلس را به رای عدم کفایت سیاسی او وادار خواهد کرد و مورد سوم آن است که شخص رهبری با عنایت به اختیارات قانونی فارغ از نظر قوای قضائیه و مقننه، تنفیذ خود را از رییس جمهور بردارند؛هیچکدام از سه سرفصل فوقالذکر در رابطه با آقای روحانی تحقق نیافته است؛ کفایت سیاسی وی از همان سالهای نخستین پیروزی انقلاب برای همگان بویژه کنشگران اصلی عرصه سیاسی کشور واضح و مبرهن بوده است؛ همچنین در بحث کفایت عمومی که اعلام نظر پیرامون آن بر عهده دستگاه قضاست نیز رابطه معکوس برقرار است و این رییس جمهور است که به عنوان نماینده همه مردم ایران، مطالبه گر حقوق و اموال تضییع شده از بیت المال است.
بنابراین با عنایت به جمیع جهات، عدم احراز صلاحیت آقای روحانی از سوی شورای محترم نگهبان بسیار بعید است؛ البته اگر چنین امری حادث شود یک رویداد چالش برانگیز است که باید در سطح عالی نظام با گفتوگو و اقناع حل و فصل گردد.
دیده بان ایران: به عنوان یک تحلیلگر، دلیل تشتت و تفرق در جریان اصولگرایی را چه میدانید؟ آیا این جمع متکثر تحت لوای اصولگرایی که بعضا نه اختلاف تاکتیکی که اختلاف ماهوی دارند، میتوانند برای انتخابات پیش رو به اجماع دست یابند؟
عطریانفر: من شخصا از تشتت و تفرق در جریان اصولگرایی متاسف هستم، چرا که علاقه دارم میان دو جناح اصلی و ریشه دار عرصه سیاسی کشور یعنی جریانهای اصولگرا و اصلاح طلب همواره شاهد رقابتی تنگاتنگ و برابر باشیم؛ همچنین باید توجه داشت که از ضعف و فترت اصولگرایان، اصلاح طلبان هم متضرر میشوند چرا که خود را بلامنازع قلمداد می کنند و از اینرو درصدد رفع نقصان های خود برنمیآیند.
اما در رابطه با دلایل ایجاد تفرق و تشتت در جریان اصولگرایی نیز میتوانیم به دلیل متعددی اشاره کنیم که به نظر من مهم ترین آنها، ضعف و زوال شیخوخیت در این جریان سیاسی است. نظام تصمیم سازی و تدبیر سیاسی در میان اصولگرایان همواره بر پایه رجحان نظر مشایخ و زعمایی بوده که آنها یا به رحمت خدا رفتهاند مانند آقایان مهدوی کنی و عسگراولادی و یا جامعیت سیاسی خود را نزد تشکلهای اصولگرا از دست دادهاند مانند آقایان یزدی و مصباح. همچنین شخصیتهایی همچون آقای موحدی کرمانی نیز نتوانستهاند آنطور که شایسته و بایسته است برای اصولگرایان در مقام ریش سفید و فصل الخطاب ظاهر شوند؛ از سویی دیگر شخصیتهای ارزشمند دیگری نظیر آقایان ناطق نوری، علی لاریجانی و ولایتی نیز از آن جهت که تندروی های برخی نیروهای منتسب به جریان اصولگرایی را برنمیتابند در نتیجه از اصولگرایان فاصله گرفتهاند؛ شخصیت جوانمرد و بزرگواری مانند آقای ناطق نوری ظاهرا تا آخر عمر قصد بازگشت به اردوگاه اصولگرایی را ندارد، اگر چه به اردوگاه اصلاح طلبان هم نپیوسته است.
البته علاوه بر مقوله ضعف و زوال شیخوخیت و مرجعیت سیاسی در جریان اصولگرایی باید در تحلیل تفرق و تشتت این جریان به رویکرد آمرانه و یکجانبهگرایانه اعضای برجسته آن هم اشاره کنیم. نسل اول اصولگرایان همواره از موضع قدرت و به شیوه عمودی با جامعه مخاطب خود ارتباط برقرار کردهاند؛ امری که چندان به مذاق نسلهای بعدی این جریان خوش نیامد و حتی باید گفت منطق احمدی نژادی نیز از درون همین رویکرد قیممابانه اصولگرایان نسل اول متولد شد و ارکان اصولگرایی را در هم فروریخت.
اما با تمام این تفاسیر، نیروهای اصلاح طلب و اعتدالگرا به شدت علاقه مندند که جریان اصولگرایی در کارزار انتخاباتی با انسجام و وحدت رویه ظاهر شود و بتوانند بر روی فردی که جامعیت، کارآمدی و مقبولیت دارد و میتوان او را با تسامح «رجل سیاسی» نامید، اجماع کنند تا شاهد یک رقابت تنگاتنگ میان نامزد اصولگرایان و آقای روحانی باشیم.
دیده بان ایران: در تابستان گذشته اخباری مبنی بر وجود اختلافات گسترده در حزب کارگزاران عموما از سوی محافل سیاسی و رسانه ای اصولگرا مطرح شد، در مصاحبهای که با آقای کرباسچی داشتم، ایشان اگر چه وجود اختلاف در میان اعضای حزب کارگزاران را طبیعی دانستند اما تاکید داشتند که افتراق و جدایی در این حزب وجود ندارد؟ آیا شما هم به عنوان عضوی از کارگزاران موضع دبیر کل حزب را تایید میکنید؟
عطریانفر: همانطور که آقای کرباسچی گفتهاند در حزب کارگزاران افتراق و جدایی وجود ندارد؛ اما همفکری حزبی دلالتی بر تفاوت سلایق ندارد؛ اتفاقا دلیل زنده بودن و پویایی حزب کارگزاران همین سلایق و دیدگاههای متفاوت و متنوع است؛ آقایان کرباسچی و مرعشی از بزرگان حزب هستند که شاید دیدگاههای متفاوتی هم داشته باشند اما در مقام تصمیم گیری برای پیشبرد امور سیاسی و تدبیر حزبی در صورت جمعبندی واحد همه اعضای حزب مکلف به تبعیت هستند.
دیده بان ایران: برخی خروج آقای محمد هاشمی از حزب کارگزاران را موید وجود اختلافات عمیق در این حزب می دانند؟
عطریانفر: خود ما هم نمی دانیم چرا آقای محمد هاشمی با ما قهر کردند؛ من از علاقهمندان جدی آقای محمد هاشمی هستم و در بسیاری از تصمیمات سیاسی و حزبی با ایشان هم نظر بودم و واقعا نمی دانم چرا وی ما را ترک کرد.
دیده بان ایران: آیا ورود نیروهای جدید به کارگزاران در رفتن آقای هاشمی موثر بود؟
عطریانفر: این موارد خیلی نمیتواند دخیل باشد، شاید ما حرمت آقای محمد هاشمی را آنطور که موظف بودیم نگه نداشتیم و متقابلا شاید این مقدار سزاوار نبودیم که مورد بیمهری آقای هاشمی قرار بگیریم. شاید در مناسبات سیاسی و حزبی حوزه ادب ورزی جوانترها در مورد آقای هاشمی رعایت نشد و البته متقابلا این انتظار هم بود که آقای هاشمی با آن سابقه و جایگاه رفیع، مهربانی و رافت بیشتری در قبال حزب داشته باشد و کم طاقتی نکند.
دیده بان ایران: آقای کرباسچی گفتند که کماکان آقای محمد هاشمی را جزئی از کارگزاران می دانیم و در مواقع لزوم از ایشان مشورت می گیریم.
عطریانفر: کاملا درست است؛ همین الان هم آقای محمدهاشمی از میان همه طیف های سیاسی به کارگزاران نزدیک تر هستند و بیشترین نیروهای همفکر و همسو با ایشان در حزب کارگزاران یافت میشود.
دیده بان ایران: مصاحبه آقای مرعشی مبنی بر لیبرال بودن کارگزاران در تکدرخاطر آقای محمد هاشمی چه میزان موثر بود؟
عطریانفر: در این رابطه باید بگویم که اگر کارگزاران متدین ترین حزب ایران نباشد، در زمره متدین ترین هاست؛ همه اعضای این حزب مبادی آداب و مقید به انجام مناسک و فرائض هستند و پاکدامن و پاکدست هستند.
البته مصاحبه آقای مرعشی به صورت درست برداشت نشد؛ شاید استعمال لفظ «لیبرال» اندکی کژتابی داشت؛ خب اگر آقای مرعشی بجای واژه لیبرال از واژه آزادی خواه استفاده می کرد آیا این همه تبعات حاصل می شد؟ حزب کارگزاران یک حزب آزادیخواه، برون گرا، توسعه گرا و مدرن، تعامل گرا و عقلانیت محور است؛ اساسا در سطح دنیا احزابی که این خصایص را دارند به توفیق دست مییابند؛ حزب کارگزاران علیرغم همه فشارها و سختی هایی که در طول این 21 سال تحمل کرده همچنان بر صدر میدرخشد و اثرگذار است و امروز بار سنگینی از جریان اصلاح طلبی را حزب کارگزاران به دوش میکشد. امروزه بسیاری از شخصیتهای موثر در جریان اصلاحطلبی که مورد مشورت بزرگانی نظیر آقایان هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی قرار میگیرند، خاستگاه حزبیشان متعلق به کارگزاران است. امروز وقتی نگاه می کنیم به اسامی افرادی که کارنامه سیاسی و اجرایی موفقی در کشور داشتند متوجه میشویم که ریشه فکری آنها متعلق به همان تفکری است که حزب کارگزاران بر مبنای آن اعلام موجودیت کرد.
حزب کارگزاران از سال گذشته موفق شد به جنبههای روتین و رسمی خود سامان بدهد و طی کنگرهای اعضای شورای مرکزی این حزب به مدت دو سال انتخاب شدند؛ همچنین کانونهای حزبی و شوراهای استانی این حزب شکل گرفتهاند و امور تشکیلاتی و آموزشی آنها به صورت کاملا منسجم و نظام مند پیش میرود.
دیده بان ایران: انتشار منشور حقوق شهروندی از سوی رییس جمهور را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا مفاد این منشور تکرار مکررات نیست، برخی خرده گرفته اند که این منشور ضمانت اجرا و قابلیت تحقق ندارد.
عطریانفر: تصور من این است که وجه نمادین آنچه آقای روحانی در قالب منشور برای حقوق شهروندی مطرح کردند از اصل آن مهمتر است؛ مطالبی که در این منشور آمده برگرفته از موازین قانون اساسی است که حقوق ملت در آن مدون شده و یک مقدار به صورت جزئی تر در این منشور بر روی این حقوق صحه گذاشته شده است. چون در حوزه حقوق شهروندی در کشور ما مظالم سنگینی از سوی صاحبان قدرت رخ می دهد اهتمام رییس جمهور که بالاترین مقام اجرایی کشور است بر این حقوق بسیار حائز اهمیت است و می تواند در عقب نشاندن تندروهایی که تصور دارند میتوانند با اندک قدرتی حقوق قانونی شهروندان را تضییع کنند، موثر واقع شود.
البته منتقدان به منشور حقوق شهروندی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته نخست آنهایی هستند که معتقدند مفاد این منشور باید با طی مراحل قانونی ضمانت اجرایی و قابلیت عملیاتی شدن پیدا کند؛ اما دسته دوم گروهی هستند که بر اساس خصومت سیاسی با رییس جمهور، به تخطئه این منشور می پردازند؛ کمااینکه برخی اشخاص از شهر مقدس قم به نقد این منشور پرداختند که اگر از آنها سوال شود با کدامیک از بندها و مفاد این منشور مخالف هستید، شاید نتوانند به مورد مشخصی اشاره کنند.
گفت و گو از حسین سلمانی