آقای قزوه؛ مگر تقصیر اسکناسهاست که برکت ندارند و موجب اختلاس می شوند؟
علیرضا قزوه که از شعرای بانفوذ نیروهای انقلاب هستند اخیرا نسخه مهمی را برای رفع بلای فساد نوشته و به آقای رییسی پیشنهاد کردهاند که «استدعای من آن است در همین یکی، دو سال آینده اسکناسهای ایران عزیزمان منقش به تصویر این دو بزرگمردی(شهیدان سلیمانی و چمران) باشد که دیناری به دنیا دلبستگی نداشتند. شاید به برکت این دو نام عزیز و مرام آنها پول ملی ما از شر شروران اقتصادی و پولشویان و رانتخواران به دور بماند.» ظاهرا این شاعر بانفوذ توجه ندارند که اختلاس و فساد و پولشویی با اسکناس انجام نمیشود، بلکه از طریق مبادلات بانکی صورت میگیرد که هیچ اسکناسی رد و بدل و به رویت فرد اختلاسکننده نمیرسد.
به گزارش دیده بان ایران؛ علیرضا قزوه که از شعرای بانفوذ نیروهای انقلاب هستند اخیرا نسخه مهمی را برای رفع بلای فساد نوشته و به آقای رییسی پیشنهاد کردهاند که «استدعای من آن است در همین یکی، دو سال آینده اسکناسهای ایران عزیزمان منقش به تصویر این دو بزرگمردی(شهیدان سلیمانی و چمران) باشد که دیناری به دنیا دلبستگی نداشتند. شاید به برکت این دو نام عزیز و مرام آنها پول ملی ما از شر شروران اقتصادی و پولشویان و رانتخواران به دور بماند.»
اگر همین ایده تنها بود، میشد از کنار آن گذشت، ولی تردیدی نیست که این تصورات خطرناک به عنوان یک قاعده نزد بخش قابل توجهی از اصولگرایان فعال وجود دارد. مهمترین ایراد آن وجود چنین گزاره عجیبی نیست، بلکه مساله اصلی این است که شاعران اصولگرا برای اقتصاد کشور نسخه میپیچند. این کار به معنای به قهقرا بردن مفهوم علم و کارشناسی است. البته نظریهپردازان اقتصادی آنان هم بعضا خطرناکتر هستند چون هزینه اجرایی شدن پیشنهاد عجیب آقای قزوه در حد تغییر اسکناس رایج است که با چاپ پولهای جدید میتواند انجام شود. ولی پیشنهاد تاسیس شرکتهای صوری و وام دادنهای بیهوده که نتیجه آن عدم بازپرداخت آنهاست از سوی اقتصاددانان اصولگرا، اتلاف منابع است و دمار از روزگار اقتصاد کشور در خواهد آورد.
اکنون بد نیست به ابعاد گزاره اقتصادی آقای قزوه پرداخته شود. درباره این گزاره چند نکته را میتوان گفت:
1ـ تصاویر فعلی از جمله تصویر رهبر انقلاب یا گنبد و بارگاه ائمه، برای جلوگیری از پولشویی و رانتخواری کارایی و برکت ندارند.
2ـ ظاهرا ایشان توجه ندارند که اختلاس و فساد و پولشویی با اسکناس انجام نمیشود، بلکه از طریق مبادلات بانکی صورت میگیرد که هیچ اسکناسی رد و بدل و به رویت فرد اختلاسکننده نمیرسد.
3ـ به نظر میرسد که از نظر ایشان تا حالا تقصیر اسکناسها بوده که برکت نداشتهاند و موجب اختلاس و پولشویی میشدهاند.
4ـ به علاوه ظاهرا افراد اختلاسکننده و پولشو به فرهنگ مورد نظر ایشان اعتقاد قلبی دارند که با دیدن تصویر این دو نفر خجالتزده شده و دست از این فساد برمیدارند.
5ـ اگر با این کار میتوان مردم را از کار زشت فساد مالی دور کرد، چرا تصاویر یا نامهای ائمه یا حتی خدا در مواردی عزراییل را ننوشت که لرزه بر اندام اختلاسکننده بیندازد؟ مثلا میتوان چند آیه از آیات عذاب الهی را نوشت، حتی از تصاویر مربوط به «پردهخوانان» استفاده کرد که واقعا وحشتناک بود و لرزه به تن بیننده میانداخت.
6ـ ایشان توضیح نمیدهند در کشورهایی که پولشویی و اختلاس و اینجور فسادها نیست، چه تصاویری روی اسکناس آنها هست که اینقدر برکت دارد؟ 6 اسکناس سوییسی را در اینترنت دیدم که تصاویر زمان، نور، باد و سه هنرمند و تاریخدان آن کشور بود. نمیدانم اینها چه برکتی دارند که آنجا فساد خیلی کم است؟
7ـ ذهنیتی که مساله فساد را به این امور سطحی تقلیل میدهد، حوصله فکر کردن و شناخت واقعیت را ندارد. چقدر باید بیاحتیاط در بیان نظر باشیم که چنین گزارهای را بگوییم که سر و ته آن پر از تناقض است.
امیدوارم دولت جدید تحت تاثیر این حرفهای بیپایه قرار نگیرد و گامی ولو کوچک برای بهبود وضع مردم بردارد. هنوز نگاهم مثبت است. این را مینویسم تا توجهات را به خطرات چنین گزارههای ناامیدکنندهای جلب کنم.
منبع: اعتماد