کیهان: اعتراضات سال ۸۸ حیثیّت نظام اسلامی را در نزد جهانیان لکّهدار کرد
روزنامه کیهان که پس از گذشت 12 سال از حوادث سال 88 و اعتراضات مردمی نسبت به ارای انتخابات ریاست جمهوری دهم در گزارشی نوشت: اگر آیتالله خامنهای در سال 88 تسلیم فشارها میشدند و با زیر پا گذاشتن قانون، آراء 40 میلیون رأیدهنده را باطل میکردند، راه برای دیکتاتوری هموار می شد.
به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه کیهان که پس از گذشت 12 سال از حوادث سال 88 و اعتراضات مردمی نسبت به ارای انتخابات ریاست جمهوری دهم در گزارشی نوشت:
از سوی دیگر باید به این واقعیّت مهم اذعان داشت که یکی از تفاوتهای اساسی انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها این بوده است که انقلاب اسلامی پس از واژگونی رژیم دیکتاتوری و وابسته پهلوی و در شرایطی که هنوز تثبیت نشده و معلوم نبود بتواند در برابر انواع توطئهها دوام بیاورد و کمتر از سه ماه از پیروزیاش نگذشته، نوع نظام سیاسی را به رأی و انتخاب مردم واگذار کرد و با رأی مردم، قانون اساسی تدوین شد و بر اساس آن و بهموجب انتخابات مختلف، نهادهای قانونی یکی پس از دیگری سامان یافت. مهمترین علّت چنین تفاوتی بین انقلاب اسلامی و دیگر انقلابهای جهانی، ناشی از دینی بودن حکومت و رهبری بر اساس آموزههای دینی بوده است. اهتمام حضرت امام به این حقیقت در طول 10 سال رهبری پربرکتشان، جای تحقیق بسیار دارد و ایستادگی بر رأی مردم توسّط جانشین امام نیز وجه مهمّی از مکتب امام و حاکمیّت خط و راه امام است که عین اسلامیّت است. بهموجب همین اعتقاد است که میبینیم رهبر انقلاب بر سر برگزاری انتخابات در موعد مقرّر میایستند و نامه رئیسجمهور دولت هشتم و رئیسمجلس ششم را در به تأخیرانداختن انتخابات نمیپذیرند و در پی مشارکت حدّاکثری مردم، سر به سجده فرو میآورند و از انجام این تکلیف الهی به شکل زائدالوصفی خوشحال میشوند؛ صرفنظر از اینکه در انتخابات گزینه مدّ نظر خودشان رأی آورده است یا گزینه دیگری، بدون توجّه به اینکه فرد منتخب آقای خاتمی است یا آقای احمدینژاد یا آقای روحانی. در انتخابات سال 88 نیز رهبر انقلاب همواره از چهل میلیون رأیدهنده سخن گفتهاند و رأیدهندگان را چاق و لاغر نکرده و آنها را به رأیدهندهی خوب و رأیدهنده بد تقسیم نکردهاند. اضافه بر آن برای اینکه بیشازپیش ویژگی نگاه آقا به جامعه و چگونگی ارزیابی تحوّلات آن آشکار شود، دانستن این مطلب مفید است که پس از برگزاری راهپیمایی شکوهمند 22 بهمن سال 88 جمعی از متصدّیان برگزاری انتخابات، دیداری با ایشان داشتند؛ رهبر انقلاب با تحلیل آثار و تبعات گسترده راهپیمایی 22 بهمن در آن شرایط خاص، تجمّع فتنهشکن نهم دی را عنایتی الهی دانستند و ازجمله تصریح کردند بسیاری از مردمی که تحت تأثیر القائات سوء پس از انتخابات قرار گرفتند و حتّی در راهپیمایی 25 خرداد 88 در تهران شرکت کردند، همانها در حماسه نهم دی نقش آفریدند و بر عظمت آن افزودند و در جمع شدن بساط فتنه کمک کردند.
با این اوصاف، آیا اگر آیتالله خامنهای در سال 88 تسلیم فشارها میشدند و با زیر پا گذاشتن قانون، آراء 40 میلیون رأیدهنده را باطل میکردند، راه را بر دیکتاتوری هموار نکرده بودند؟
فتنه 88 علاوهبر اینکه حیثیّت نظام اسلامی را در نزد جهانیان لکّهدار کرد، در داخل کشور نیز ذهنیّت جمع زیادی از مردم را که صادقانه در انتخابات شرکت کرده بودند، مشوّش کرد. بنابراین ممکن است گفته شود طرح ادّعای تقلّب منجر به آن شد که بخشی از نخبگان و آحاد رأیدهندگان نسبت به درستی نتیجه اعلامشده دچار ابهام شوند. چرا به این واقعیّت توجّه نشد؟ پاسخ آن است که نهتنها به این واقعیّت توجّه شد، تلاشهای گوناگونی هم برای ابهامزدایی به عمل آمد که ریشه در اعتقاد رهبر انقلاب به حقِّ دانستنِ جامعه و صیانت از حقّالنّاس داشت. حرف آقا در دیدار با نمایندگان ستادهای نامزدهای انتخابات 88 دو جمله بود؛ ایستادگی بر موضع ابطالِ باطل و احقاقِ حق. آقا در انتخابات سال 88 همان موضع و رفتاری را داشتند که در انتخابات پیش و پس از آن سال داشتند؛ یعنی ایستادگی صادقانه بر موضع صیانت از رأی مردم که مصداق جمهوریّت نظام و به تعبیر دینی و رسایشان حقّالنّاس بوده و هست؛ فلذا حرف نخست آقا این بود
که اصرار بر ابطال انتخابات آنهم بدون منطق و مدرک، اصرارِ باطلی است؛ امّا چون حقّالنّاس شقوق متعدّدی دارد که یکی از آنها رفع شبهه از حقیقت رأی است، حرف دوّم رهبر انقلاب این بود که ابهام داشتن در نزد عدّهای، یک واقعیّت است و توجّه به این واقعیّت و کشف حقیقت، انتظارِ حقّی است که رهبری پایِ آن ایستاده است:
«آنچه که دوستان گفتند، تقریباً یک بیان دیگری بود از همان شکل جمعبندیشدهای که آقای الویری بیان کردند. و خب اینها همه واقعاً شبهه است و در ذهن کسانی وجود دارد و باید هم این شبهات را برطرف کرد. یعنی اگر چنانچه نگاه به مسائل دیگر هم نبود، بالاخره یک جمعی از دوستان و اهالی انقلاب نسبت به یک قضیّهای اگر ابهام دارند، درستش این است که ما ترتیبی بدهیم، کاری بکنیم که این ابهام برطرف بشود. [امّا] راه دارد؛ راه قانونی دارد.»1
رهبر انقلاب سپس به منطق شان در مواجهه با مسئولین در مقاطع گوناگون و درعینحال اصرار بر منطقِ شبههزدایی اشاره کردند: «البتّه من خودم شخصاً در این انتخابات هم مثل همه انتخاباتهاى گذشته _ همه شماها مسئولین هستید، بودهاید و ممشاى بنده را میدانید _ به مسئولین کشور، به وزارت کشور، به شوراى نگهبان، اعتماد کردم؛ درحالىکه میدانید در موارد متعدّد، مسئولین از سلایق مختلف بودند، امّا من به مقام مسئولى که میشناسم و قاعده کار او را میدانم اعتماد میکنم. در این نوبت هم همینجور است، من اعتماد میکنم؛ امّا این اعتماد من موجب نمیشود که اگر چنانچه شبههاى در ذهن کسانى هست، این شبهه دنبال نشود و تعقیب نشود و بررسى نشود و حقیقت قضیّه آشکار نشود؛ نه، شبهات را برطرف
کنید.»2 و آنگاه خیال همه را از نامزدها و شورای نگهبان و وزارت کشور راحت کردند: «من به آقای مهندس موسوی هم گفتم؛ ایشان هم قبول کرد از من که راه، راه قانونی است؛ از همان طریق قانونی مشی کنند، من هم قرص و محکم پشتش میایستم.
شما بدانید من با آقایان شورای نگهبان و با آقایان وزارت کشور رودربایستی ندارم؛ میایستم پایش تا اینکه این قضیّه
حل بشود.»3
ایکاش افراد مدّعی با این موضع آقا به دنبال کشف حقیقت رأی مردم برمیآمدند تا سیهروی شود هرکه در او غَش باشد؛
لیکن چنین نشد؛ چرا؟ رهبر انقلاب در پایان همین جلسه با نمایندگان ستادهای نامزدها که تنی چند از اعضای شورای نگهبان و مسئولین وزارت کشور نیز حضور داشتند تأکید کردند تمام صندوقهایی که نامزدها درمورد آن هر نوع شکایتی اعمّ از عدم حضور نمایندگان نامزدها یا مخدوش بودن آراء و... دارند، و یا به شکل تصادفی، تعدادی از صندوقها را بازشماری کنند و اگر تفاوت معناداری مشاهده شد کار را تا بازشماری همه صندوقها
ادامه دهند.