قدیری ابیانه: دولت تدارکاتچی است و حق دخالت در قوه قضائیه، مقننه، صدا و سیما، نیروهای مسلح، شورای نگهبان . دفتر رهبری را ندارد
نامزد ردصلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری گفت: دولت تدارکاتچی است، حق دخالت در امور قوه قضائیه، مقننه، صدا و سیما، نیروهای مسلح، شورای نگهبان، دفتر رهبری ندارد، نمیتواند بگوید چون من بودجه آنها را میدهم هر چه من میگویم، رئیسجمهور هم نمیتواند بگوید من چون مجری قانون اساسی هستم، این یعنی من میتوانم دستگاههای دیگر را مواخذه کنم، تفسیر این بنده هم با رئیس شورای نگهبان است نه با رئیسجمهور، آیا شما مسئول اجرای قوه مجریه هستید یا میتوانید مجلس یا قوه قضائیه را مواخذه کنید؟ نمیتوانید این کار را بکنید چون با بندهای دیگر قانون اساسی در تضاد است.
به گزارش دیده بان ایران؛ محمدحسن قدیری ابیانه تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی در برنامه رینگ حاضر شده و به گفت وگو درباره مسائل مختلف روز پرداخت که مشروح این گفت وگو به شرح زیر است:
مجری: مسالۀ مهم عدم تاییدصلاحیتها یا تایید نشدن صلاحیت تعداد زیادی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400، خیلی حاشیهساز شد و خیلیها به این مساله اعتراض کردند و گفتند افرادی که ردصلاحیت شدند افرادی بودند که در نظام جمهوری اسلامی دارای سوابق متعددی بودند، مثلاً ریاستجمهوری، آقای احمدینژاد 8 سال رئیسجمهور کشور بودند اما این دوره ردصلاحیت شدند، دلیل این مساله چیست؟
آقای احمدینژاد کارنامۀ خوبی به خصوص در دور اول ریاستجمهوریاش داشت در دور دوم مسائلی پیدا کرد، مدام حاشیهساز شد و بعد هم خیلی جاها از مواضع انقلاب خارج شد، آدمها عوض میَشوند، یک زمانی آدمهای خوبی هستند مثلاً بلاتشبیه طلحه و زبیر که جزء یاران پیامبر(ص) بودند، از زبان پیامبر خدا لقب طلحهالخیر و سیفالاسلام را گرفتند، اما بعد این دو فرد به جنگ امام علی(ع) آمدند، یعنی دوران سه خلیفه به اینها بهعنوان کسانی که السابقون والسابقون بودند، جز یاران اصلی صدر اسلام بودند، به اینها امتیازات بیشتری دادند و به امتیازات بالا عادت کردند و بعد وقتی امام علی(ع) آمدند گفت همه باید برابر باشند و عدالت باید برقرار شود، نتوانستند طاقت بیاورند و در مقابل ایشان ایستادند. مورد بدتر این شمر است که در جنگ صفین جز یاران امام علی(ع) بود میجنگید و تا پای شهادت هم پیش رفت، مجروح شد، معلول شد، چندین بار با پای پیاده به سفر حج رفت و بعد میآید سر امام حسین(ع)را میبرد؛ بنابراین انسانها عوض میشوند و من فکر میکنم آقای احمدینژاد عوض شده است مثلاً گفت اگر مردم طرفدار ضدارزشها باشند، حکومت هم باید از ضدارزشها پیروی بکند، یا از این حرفها، اصلاً حکومت دینی یک حکومت مندرآوردی است، ما چیزی به نام حکومت دینی نداریم و مواضع شازی که گرفته است، در همین انتخابات گفت اگر من تایید نشوم، انتخابات مشروعیت ندارد! یعنی چه؟ اگر شما تایید شوید مشروعیت دارد و اگر تایید نشوید مشروعیت ندارد! اگر من رئیسجمهور نشوم، نظام از جمهوری اسلامی ساقط است و دیکتاتوری میشود! یا مثلاً سالگرد تولید مایکل جکسون را که یک رقاصِ آوازهخوان آمریکایی بوده و متهم به تجاوز به کودکان بوده و خواهرش از بیآبرویی خودکشی کرد، ایشان بعد از گذشت سالها از مرگ او، پیام تبریک برای او میفرستند! چنین آدمی نمیتواند رئیسجمهور کشور جمهوری اسلامی ایران شود، او عوض شده است، ملاکهای جمهوری اسلامی عوض نشده است و عوض شدن در ذات بشر است و این امکان است و انسان تا لحظه مرگ درحال انتخاب بین خیر و شر است و علت اصلی اینکه او احراز صلاحیت نشد، این بوده که صلاحیت نداشت و صلاحیتش را از دست داده است.
افرادی هم در مجلس و جاهای دیگر بودند که آدمهای خوبی بودند که وقتی وارد مجلس یا سِمتی شدند، کمکم به آنها پیشنهاداتی شده است، پای آن لغزیده و دچار فساد مالی شدند، قبل از این تایید شدند و وارد مجلس و سمت خودشان شدند ولی بعد دچار فساد شدند، پس دیگر نمیشود آنها را تایید کرد؛ لذا شورای نگهبان ضمن توجه به سوابق افراد، وضعیت حال این افراد را هم بررسی میکند. من از دو سال گذشته گفتم که احمدینژاد حتماً نامزد خواهد شد و حتماً ردصلاحیت خواهد شد و حتماً هم سعی میکند بازی درآورد! و عدم احرازصلاحیت حق او بود و نباید تایید میشد، اما خیلی از مردم نمیدانند و یکی از اشکالات رسانههای ما این است که اشکالات افراد را بخصوص تا زمانی که مسئول هستند بیان نمیکنند.
مجری: الان احمدینژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، آیا اینجا منافانی ندارد؟
مجمع تشخیص مصلحت دو کار اصلی دارند، یکی اینکه به رهبری نظر مشورتی میدهند، ایشان 8 سال رئیسجمهور بوده، تجربهای دارد و نظر مشورتی میدهد، رهبر که مجبور نیست نظر مشورتی را بپذیرد، دوم اینکه اگر اختلافی بین مجلس و شورای نگهبان پیش آمد، مجلس آن را به مجمع فرستاد، گفتند مصلحت است، ایشان یک رای در کنار 20رای دارد که چیزی نیست و تجربهای که داشته را میتواند بیان کند. افراد دیگری هم در مجمع هستند، بعد هر کسی عضو مجمع بود الزاماً برای ریاستجمهوری صلاحیت ندارد، مثلاً ممکن است افرادی که تایید صلاحیت شدند، اگر نامزد مجلس خبرگان رهبری شوند، اصلاً نمیتوانند ورود پیدا کنند، چون شرط آنجا اجتهاد است، یا از کسانی که در مجلس خبرگان رهبری هستند و مجتهد هستند اگر بخواهند برای ریاستجمهوری نامزد بشوند، شاید خیلی از آنها احرازصلاحیت نشوند، چون آنها قرار است نظر اجتهادی بدهند، قرار نیست مدیریت بکنند. آیتالله جنتی که در راس شورای نگهبان است که صلاحیتها را بررسی میکند، اگر خودش نامزد ریاستجمهوری شود، خودش، خودش را رد میکند، چون سن او برای ریاستجمهوری اقتضاء نمیکند، لذا اقتضای کار ریاستجمهوری با اقتضای کار مجلس، با اقتضای کار شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجمع تشخیص فینفسه تفاوت دارد؛ بنابراین من تضادی در آن نمیبینم.
مجری: صلاحیت آقای جهانگیری که الان معاون دوم رئیسجمهور است رد شده است در این مورد چه نظری دارید؟
من اصلاً غافلگیر نشدم که آقای جهانگیری ردصلاحیت شد، چون معتقدم واقعاً صلاحیت ندارد، کسی که معاون اول رئیسجمهور است و مسئول اقتصادی است و مسئول مبارزه با فساد است، برادرش در زندان است، من یک کلمه در این مدت از زبان آقای جهانگیری علیه فساد برادرش شنیدم، آخرین چیزی که اخیراً گفته است، اینکه فساد ایشان در دورۀ قبل یعنی آقای احمدینژاد بوده است، حالا آن زمان بوده بالاخره شما مسئول مبارزه با فساد کسانی هستید که فقط در این دوره فساد کردند؟ یا اگر درگذشته هم مالی را غارت کردند باید پس بگیرید؟ حسین فریدون که در این دولت فساد کرده و الان در زندان است! تمام این 8 سالی که ایشان معاون رئیسجمهور بوده یک کلمه از فساد برادرش نگفته است، بستگان وزرای او دچار فساد شدند، وام بالای صد میلیاردی به داماد آقای شریعتمداری وزیر کار پرداخت شده، دختر آقای نعمتزاده وزیر سابق صنعت. تاکنون یک کلمه از زبان اینها علیه فساد اطرافیانشان شنیدید؟ چنین کسی چگونه میتواند ادعای مبارزه با فساد بکند؟ ارز جهانگیری هم معروف است، اینگونه تصمیمگیری در دولت که میگویند قیمت ارز را چند بگذاریم؟ قیمت وسط را بگذاریم و برویم! این نشاندهندۀ بیکفایتی است.
من فکر میکنم اگر آقای جهانگیری احرازصلاحیت میشد، شورای نگهبان زیر سوال میرفت و ایشان به نظرم صلاحیت ندارد، کسی که نسبت به فساد برادر و بستگان دیگرش بیتفاوت است و این طبیعی است. بعد هم در انتخابات مدام شعار داد، دروغ گفت، این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم! هیچ کدام از این کارها انجام نشد! شما که این همه میگویید من بلدم من بلدم، چرا زمانی که معاون روحانی بودید به روحانی نگفتی؟! در این 8 سال که خیلی وضع ما بد بود و مردم مشکل داشتند، تو بلد بودی و نگفتی؟ یا الان داری بیخود میگویی؟ ایشان مسئول مستقیم اقتصادی کشور بوده است.
مجری: شما هم برای انتخابات ثبتنام کردید؛
اصلاً بررسی نشد، شورای نگهبان گفته بود من اینها را بررسی میکنم مثلاً وزیر باشد، استاندار باشد، شهردار باشد، سفرا از نظر اداری گروه 17 هستند مانند استانداران، از معاون وزیر بالاتر هستند، اما ظاهراً ملاک شورای نگهبان این بوده که شما قبلاً باید چندده هزار نفر را مدیریت کرده باشد تا الان چند میلیون نفر را مدیریت کنید، تعداد پرسنل 10 نهایتاً 100 نفر است و بیشتر نیست و از این نظر اصلاً بررسی نکردند و گفتند این شامل حال شما نمیشود و من خودم را از خیلی از نامزدهایی که الان هستند برای ادارۀ کشور باصلاحیتتر میدانم ولی آن ملاک است و شورای نگهبان باید تایید بکند و حالا ممکن است هم اشتباه بکند.
مجری: شما وقتی ثبتنام کردید این نکته را نمیدانستید؟
اسم سفرا را نیاورده بودند اما چون گفته بودند استاندار و اینکه سفیر همتای استاندار است، گفته میشود شامل آن بشود. اعتراضی هم به شورای نگهبان ندارم، الان کسی بخواهد گواهینامه پایه یک بگیرد به او میگویند گواهینامه پایه دو داری؟ گواهینامه پایه 1 ریاستجمهوری میشود و گواهینامه پایه 2 وزارت میَشود یا مدیریت چندده هزار نفر، حالا شاید سفیر گواهینامه دوچرخه یا موتورسیکلت است. انتقاد میکردند که شورای نگهبان قوانینی گذاشته است، نه شورای نگهبان گفته من باید تعیین بکنم، من اینطور آدمها را اصلاً رسیدگی نمیکنم که حداقل را داشته باشند که این افتضاحی که موقع ثبتنام ریاستجمهوری در دنیا پیش میآید، پیش نیاید. ما از نظر تعداد انتخابات در دنیا در تاریخ دموکراسیها بیسابقه هستیم و این همه انتخابات در طول 42 سال نداشتیم و این یک دستاورد برزگی است و موقع انتخابات مسخرهبازی پیش میآید و هر کسی میآید ثبتنام میکند و شورای نگهبان میخواست این اتفاق نیفتد.
مجری: نباید فکری به حال این ثبتنامها نشود که هر کسی به خودش اجازه ندهد بیاید وزارت کشور ثبتنام بکند؟
کاری که شورای نگهبان کرد، درست است ما میخندیم ولی در دنیا مضحکه میشویم، برای همین شورای نگهبان شرایطی گذاشت که این وضع پیش نیاید بعد آقای روحانی به خانم جنیدی معاون حقوقیاش نامه نوشته که شما از نظر حقوقی بررسی کنید که نظر شورای نگهبان مطابق قانونی است یا نه؟ این کار آقای روحانی کار مسخرهای است، یعنی چه؟ شورای نگهبان طبق قانونی اساسی، مرجع تشخیص مصلحت و تشخیص صلاحیت و تفسیر قانون اساسی، شما تفسیر قانون اساسی را به خانم جنیدی میدهید که نظر بدهد و بعد به وزارت کشور نامه میزنید که شما طبق قانون فلان عمل کنید! این مسخرهبازی را آقای روحانی راه انداخت، شورای نگهبان میخواست جلوی این کار را بگیرد، اما آقای روحانی میخواست ژست آزادی بگیرد، حالا ایشان که 8 سال به نظام جمهوری اسلامی ضربه وارد کرد، این هم روی آن.
ما باید قوانین انتخابات را اصلاح بکنیم یعنی به شورای نگهبان فرصت بیشتری داده شود، ثبتنامها از خیلی وقت شروع شود، نامزدها فرصت بیشتری برای تبلیغ داشته باشند، من معتقدم اگر یک زمانی قرار شد قانون اساسی اصلاح شود، نظارت شورای نگهبان در زمان مسئولیت هم باشد، یعنی یک نفر نماینده مجلس شد اما میانۀ نمایندگی دچار یک فسادی شد، او دیگر صلاحیتش را از دست داده و شورای نگهبان باید بتواند بگوید تو دیگر صلاحیت نداری و باید کنار بروی، اما الان چنین حقی در قانون اساسی ندارد، الان بالاترین نهاد است، 6 فقیه دارد، 6 نفر منصوب رهبری؛
مجری: چون هر نامزدی که رای مردم را گرفت بعد از آن دیگر رها میشود؛
یک کمیته رسیدگی به رفتار نمایندگان است اما اکثریت مجلس آن کمیته را انتخاب میکنند، اکثریت اگر از یک جناحی باشد، همجناحی خودش را رد نمیکند مثلاً در همین نمایندههای مجلس، در بین آنها کسانی بودند که فساد مالی داشتند و حتی در قاچاق موادمخدر دست داشتند ولی تا لحظه آخر در مجلس برای مردم تصمیم میگرفتند که این اشکال است، اگر یک نفر صلاحیتش را از دست داد، همان زمان باید کنار برود، چه رئیسجمهور باشد، چه نماینده مجلس باشد، منتها اینها تا آخرین لحظه هم برای مردم و کشور تصمیم میگرفتند. لذا در اصلاح قانون اساسی باید این موارد را هم اصلاح بکنیم، مثلاً در قانون انتخابات مجلس، حداقل فوقلیسانس را درنظر گرفتند ولی برای ریاستجمهوری اینطور نبود، بعد میگویند برای ریاستجمهوری هزار نفر ردصلاحیت شدند، در کجای دنیا هزار نفر برای ریاستجمهوری ثبتنام میکنند؟ در آمریکا بین دو نفر انتخاب میکنند مثلاً بین ترامپ و بایدن. آنجا درونحزبی است و اعضا میتوانند درون خودشان بگویند 10 سال دیگر میخواهیم این شخص را نامزد انتخابات بکنیم و این ربطی به قانون ندارد، این حزب اگر میخواهد نامزد معرفی کند میتواند از قبل تصمیم بگیرد.
یک مساله دیگر در عدم احراز صلاحیت این است که طرف اصلاً صلاحیت ندارد، دوم اینکه صلاحیت او احراز نشده است، نه اینکه ندارد و نمیتواند، برای ما ثابت نشده که تو میتوانی این کار را بکنی، یکی هم اینکه ما فرض کنید انشاءالله یک روزی میرسد که ما بگوییم ما صد تا آدم داریم که اینها از نظر مدیریت و توانایی، توانایی ریاستجمهوری را داشته باشند، نمیتوانند صد نفر را تایید کنند، حالا در کشور ما صدا و سیما فضای رایگان در اختیار نامزدها قرار میدهد، هم نامزدها میتوانند خودشان را معرفی کنند و هم مردم میتوانند با نامزدها آشنا شوند، الان 7 نامزد هستند و هر کدام تقریباً 20 ساعت وقت دارند، حالا اگر صد نفر باشند، صدا و سیما نمیتواند این همه امکانات در اختیار آنها قرار بدهد؟ بعد کسی میتواند خودش را در کشور معرفی کند که امکانش را داشته باشد و صدها میلیاردتومان یا بلکه بیش از هزارمیلیارد تومان هزینه بکند و بعد کسی میتواند برنده شود که پشتوانه مالی داشته باشد، یا خودش پول دارد یا صاحبان ثروت پشت او هستند و درنتیجه کسی پیروز است که وابسته به مرفهین یا وابسته به اهالی ثروت است. بنابراین شورای نگهبان مجبور است انتخاب بکند، حالا اگر این 7 نفر تایید میشدند، از بین کسانی که احراز صلاحیت نشدند، 7، 8 نفر دیگر را تایید میکردند.
مجری: آیا نظر شورای نگهبان درباره کاندیداهای ریاستجمهوری در این دوره واقعاً نظر تخصصی بوده است و بدون هیچگونه نظر حزبی و جناحی بوده است؟ چون میگویند چرا افرادی که در این دوره ردصلاحیت شدند همه از یک جناح خاص است؟ و از جناح خاص فرد شاخصی وجود ندارد؟
خیلی افراد از جناح ولایتمدار و نیروهای انقلاب و اصولگراها رد شدند و تایید نشدند، آن طرف هم آدمهایی که اشکال از آنها است که کسانی را دارند که صلاحیت ندارند، معرفی میکنند، مثلاً یکی از کسانی که معرفی کردند آقای تاجزاده است، تاجزاده گفته است من نظام را قبول دارم، نه امام، نه رهبری، نه قانون اساسی و نه شورای نگهبان، خودش هم میداند که ردصلاحیت میشود اما ثبتنام میکند، حالا این مهم نیست، مهم این است که شورای ناسا، سران اصولگرا که حدود 40 نفر هستند و آنجا جمع میشوند، بین کسانی که ثبتنام کردند، از نظر آنها شماره یک آنها تاجزاده بوده، کسی که نظام را قبول ندارد و جزء سران فتنه بوده و مدتها در زندان بوده، به عنوان نفر اول کاندیدا معرفی میکنند، من میگویم تمام آنها صلاحیت ندارند، اگر او مثلاً رئیسجمهور شود، وزرای او هم امثال تاجزاده هستند، در کجای دنیا کسی که نظام را قبول ندارد میتواند رئیسجمهور آن نظام بشود؟
لذا اشکال از شورای نگهبان نیست که اینها را رد کرده است اشکال از آنها است که همیشه یک مشکلی دارند، مثلاً در فتنه نقش داشتند، مثلاً همتی گفته من میخواهم جمهوریت را احیاء بکنم، اگر در انتخابات رقیب شما یک رای بیشتر بیاورد او رئیسجمهور میَشود، در سال 88، 11 میلیون تفاوت آرا بود، یک فیلمی وجود دارد که تاجزاده با دوستانش گعده گرفته و متوجه هم نیست که دارند از آنها فیلمبرداری میکنند، میگوید ما انتخابات را باختیم اگر خیلی تقلب شده باشد، 1 میلیون نفر میشود، 9 میلیون نفر تفاوت میشود و در گعده خصوصی میگوید تقلب نشده و ما باختیم اما وقتی بیرون میآید میگوید تقلب شده است! این یعنی جمهوریت، جامعه مدنی و مردمسالاری را قبول ندارد، اگر خودشان برنده شوند اینها را قبول دارند و اگر برنده نشوند قبول ندارند! بهاصطلاح زیر میز میزنند. حالا این آقا بگوید من میخواهم رئیسجمهور شوم و یا یک نفر بگوید رئیسجمهور مطلوب من این است، مثلاً آقای همتی از دوران مسئولیتش در نظام آیا یک کلمه درباره فتنه 88 گفته است؟ یک کلمه راجع به فساد برادر رئیسجمهور گفته است؟ رئیس بانک مرکزی بوده و دم از مبارزه با فساد میزند، مقدار زیادی از ارز 4200 تومانی را به پدر آقای داماد روحانی دادند که موز وارد کند، آیا موز جزء کالاهای اساسی است که شما ارز 4200 تومانی را به آن اختصاص بدهید؟ بعد چرا به او دادید، این همه واردکننده داریم؟ بالاترین ارزی که به یک فرد داده شده به پدر داماد آقای روحانی داده شده است، بنابراین شما نمیتوانید دم از مبارزه با فساد بزنید.
مجری: آقای همتی در یک مصاحبهای گفتند اختیارات من در بانک مرکزی محدود بوده است؛
شما نمیتوانستید ارز را به ایشان ندهید؟ دست شما بوده است منتها زنگ زدند پدر داماد رئیسجمهور است و شما هم گفتید میدهم! نمیدادید! مثلاً در تبلیغات میگویند به یک خانم بیحجاب در ماشین پیامک میدهند او هم دچار استرس میشود، شما استرس این خانمها را دیدید، اما استرس مادرهایی که نمیتوانند به نوزادشان شیرخشک بدهند را ندیدید؟ استرس مادرهایی که بچههایشان شب گرسنه میخوابند را نمیبینید؟ استرس پدر بیکار و بدون درآمد را که شب شرمنده پیش زن و بچهاش میرود را نمیّبینید؟ شما مسئول همۀ اینها بودید، یعنی چه من نبودم!
مجری: خیلی از افرادی که ردصلاحیت شدند میگویند اگر ما ردصلاحیت نمیشدیم و وارد انتخابات میشدیم مردم به ما رای میدادند از جمله آقای احمدینژاد؛ در یک نظرسنجی گفته بودند بیشترین رای مربوط به آقای احمدینژاد است، اگر افرادی مانند احمدینژاد، لاریجانی یا جهانگیری وارد عرصه انتخابات میشدند، رای میآوردند؟
من هم یکی، خود من! تمام افراد و احزابی که نامزد میشوند میگویند همه طرفدار ما هستند، صندوق رای جایی است که مشخص میکند، در انتخابات سال گذشته مجلس، احزاب اصلاحطلب لیست دادند، سرلیست آنها مجید انصاری بود، 70 هزار رای بیشتر نیاورد؛
مجری: در انتخابات مجلس هم میگویند ردصلاحیت گسترده بود و مردم مشارکت نکردند و به خاطر مشارکت پایین مردم، جناح انقلابی و اصولگرا رای آورد؟
شما که دعوت کردید بیایند به حرف شما گوش ندادند، پس اگر اینطوری است پس شما را قبول ندارند، اینها که لیست دادند، سرلیست مشترک آنها آقای مجید انصاری بود که جزء بزرگان اصلاحطلب است منتها آنها نمیخواهند بگویند ما باختیم و رای ما پایین است، علت اینکه آقای عارف هم در انتخابات سال 92 انصراف داد این بود که گفتند 7 درصد بیشتر رای نداریم، شما اگر شرکت کنید و 7 درصد رای بیاوری ما دیگر نمیتوانیم ادعا کنیم که رای ما بیش از این بوده است، فشار آوردند که او کنار برود، چون پایگاه رای آنها مشخص است.
از احمدینژاد یک سابقهای وجود دارد که 45 هزار تومان یارانه و مسکن مهر داد، الان میآید شعاری دیگری میدهد که دروغ میگوید، مثلاً میگوید من اگر رئیسجمهور شوم یارانه را 2 میلیون و 500 هزار تومان میکنم، الان دولت 3 میلیون میلیارد پول بیپشتوانه چاپ کرده است و ارزش پول ما پایین آمده است، یعنی به ازای هر ایرانی 36 میلیون تومان، بیش از آنچه که باید پول چاپ میکرد، پول چاپ شده است. شما 2 میلیون و نیم را از کجا میخواهید بدهید؟ نمیگوید فقط میگوید است.
مجری: کاندیداهای فعلی هم روی مساله یارانهها خیلی مانور میدهند و تبلیغات میکنند؛
بله مبلغ چقدر و از کجا؟ آقای همتی 1 میلیون را گفته اما قبلاً میگفتند شما 450 هزار تومان را از کجا میخواهید بدهید اما حالا میگوید میخواهم 1 میلیون بدهم!
مجری: حقوق بیکاری به خانمهای خانهدار داده میشود، اینها عملی نمیشود؛
این شعارها خوب نیست، ما فرض کنیم اینها عملی شود، اگر پولی دست دولت است برای همۀ ملت است و میتوانیم جمعیت کشور را به دو قسمت تقسیم کنیم، بگوییم مجردها و متاهلها، اگر پولی دارید باید به مجردها بدهید تا متاهل شود، شما میگویید 450 هزار تومان یارانه میدهم، که زن خانهدار هم شامل آن میشود، ولی میخواهید پول مجرد را بگیرید به متاهل بدهید؟ اینها به نظرم خوب نیست، حالا شاید در ذهن خودشان کارهایی میشود کرد، اصلاً میشود 2 میلیون و نیم یارانه داد؟ امسال در بودجه 1400 پیشّبینی کردند ما براساس اینکه تحریمها برداشته شود و کاملاً میتوانیم نفت صادر بکنیم، دلار را هم 4200 تومان درنظر نگرفتند و 11500 تومان درنظر نگرفتند، بنابراین صادرات و حجم درآمد ما از صادرات نفت را بیش از سالهای قبل پیشبینی کردند، این مبلغی برای صادرات نفت، گاز و میعانات گازی پیشبینی کردند و اگر این صادرات را داشته باشیم ـکه این هم محقق نمیشود ـ نفری 200 هزار تومان میَشود اگر تحریم نباشد، اگر صادرات ما نفری 200 هزار تومان است، کل بودجه عمومی کشور نفری 500، 600 هزار تومان است، از کجا میخواهید 2.5 میلیون بدهید؟ البته 2.5 میلیون آقای احمدینژاد شدنی است، بگوید نفت سفید، بنزین، گازوئیل را لیتری 30 هزار تومان میکنم، قیمت آب و برق و گاز را هم چنددهبرابر میکنم، آن وقت میتواند این کار را بکند. منتها اگر تو فریبکار نیستی و مرد هستی بگو من سوخت را لیتری 30 هزار تومان میکنم، بعد ماهی 5/2 میلیون تومان به شما میدهم، بعد ببینیم مردم اطراف شما جمع میشوند؟ یا فقط میگویی میدهم میدهم! چرا نمیگویی پول آن از کجا میآید؟
یک راه دیگری هم وجود دارد و آن این است که اینقدر پول بیپشتوانه چاپ کنند که با 2.5 میلیون تومان یک شانه تخممرغ هم نشود خرید، هر چند ممکن است عدهای از مردم باور کنند، ولی من میگویم آقای احمدینژاد بیایید بگویید من قیمت نفت سفید را 200 برابر میکنم، گازئیل را صد برابر میکنم، بنزین را 10 برابر میکنم، قیمت آب برق و گاز را هم دهها برابر میکنم، بعد ماهی 5/2 میلیون تومان به شما میدهم، بعد ببینم چه کسی دور او جمع میشود و به او رای میدهد؟ پس شورای نگهبان نمیتواند بگوید یک عده فریبکاری کرده و عدهای هم دور او جمع شدند، ما باید او را تایید کنیم.
مجری: شما در این دور میزان مشارکتها را چطوری میبینید؟ چون فضاسازی شده که مردم در این دور انتخابات مشارکت نخواهند داشت، بعضیها علت مشارکت پایین مردم اوضاع بد اقتصادی بخصوص در 4 سال گذشته را عنوان میکنند و بعضی میگویند کلاً مردم از نظام ناراضی هستند، نظر شما چیست؟
شما اگر میدانی با مردم صحبت بکنید، من خیلی از افراد را میشناسم که سرسختانه از آقای روحانی حمایت میکردند و رای دادند، بعد با این وضع مواجه شدند، آقای روحانی مدام دروغ، دروغ، وعده، فحاشی به مخاطبین، توهین، وعدههای بیاساس! آنقدر رونق ایجاد میکنم که مردم به این 45 هزار تومان احتیاج نداشته باشند، الان از آقای روحانی ناراحت هستند و بعد با خودش قهر هستند که چرا ما گول خوردیم و به او رای دادیم؟ آثار این کار را در زندگی خودشان میبینند، حالا بعضی افراد میگویند حالا که اوضاع اینطوری است چرا اصلاً رای بدهم؟ از رای خودشان، از فریبکاری نامزدها میگویند چطور به نامزدهای جدید اعتماد کنیم دوباره ماجرای روحانی نشود؟ از این ناراحت هستند و یک عده میخواهند پای نظام بگذارند. یکی از کسانی که در این مورد صحبت کرده سیدحسن، نوه حضرت امام است، میگوید نمیشود یک عده را شما انتخاب کنید و من به آنها رای بدهم، در تمام این 42 سال شورای نگهبان از میان عدهای، تعدادی را انتخاب کرده و مردم هم به آنها رای داده است، مگر سال 92 و 96 که شما به روحانی رای دادید، مگر غیر از این است که او توسط شورای نگهبان تایید شده و شما به او رای دادید؟ تازه شما شریک این ماجرا هستید که از آقای روحانی حمایت کردید و از او تبلیغ کردید، آیا امام فرمودند به لیبرالها و مرفهین رای بدهید و آنها حاکم شوند؟ شما رفتید از لیبرالترینها و مرفهترینها حمایت کردید، در این دولت وزرایی بودند که بالای هزار میلیارد تومان سرمایه داشتند، من محاسبه کردم اگر کسی از روز بعثت ماهی 60، 70 میلیون تومان حقوق نجومی میگرفت تا حالا، هزار میلیارد تومان میَشد، آقای آخوندی شما چند هزار میلیارد تومان از کجا آوردید؟ وزیر صنایع از کجا آوردید؟ اینها از نظر تفکر هم لیبرال هستند و هم مرفه هستند، آقای روحانی در خاطراتش نوشته است من قبل از انقلاب که طلبه بودم و در قم بودم، در یک زیرزمینِ دو اتاقِ بودم و مشکل مالی داشتم، الان خانه صد میلیاردی را از کجا آوردی؟ ـ حالا یکی ـ آقای روحانی در برابر فساد برادرت چه کردی؟ آقای اژهای وقتی در دورۀ قبل به او گفت برادر تو دچار فساد شده و ما میخواهیم با او برخورد کنیم، آقای روحانی گفته بود اگر دست به برادر من بزنید اعلام جنگ میکنم! آقای حسن خمینی شما هم خودتان مقصر هستید چرا حمایت کردی؟ چرا مردم را فریب دادید؟ حالا به جای اینکه مسئولیت آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید، آمدید و مشروعیت نظام را زیر سوال میبرید! اولاً در هیچ کجای دنیا درصد شرکتکنندگان در انتخابات هر چقدر هم پایین باشد، مشروعیت نظام را زیر سوال نمیبرند.
مجری: اینکه میگویند رئیسجمهور تدارکاتچی است و رئیسجمهور سمت مهمی در ایران نیست و همه چیز در جای دیگری تصمیمگیری میشود ولی درنهایت باز هم کاندیدای ریاستجمهوری میشوند، این تناقص را چطور بررسی میکنید؟
میگویند یک خانمی یک وکیلی میگیرد میگوید تو برو از شوهر من نفقۀ من را بگیر، او نمیتواند برود بگوید من طلاق تو را گرفتم، تو را به عقد خودم درآوردم، وکالت او محدود است، ما وقتی رئیسجمهور تعیین میکنیم، وظیفۀ رئیسجمهور را شعارهایی که میدهد تعیین نمیکند، قانون تعیین میکند مثلاً گفته سیاستهای کلان با رهبری است، همه دستگاهها باید طبق آن سیاست کلان پیش بروند و قانون اساسی ما این است، یعنی وکالت تو این است که در این چارچوب عمل بکنید، پس نمیتوانید شعارهایی بدهید که در اختیار شما نیست، یا در اختیار رئیسجمهور نیست، یا در امکانات کشور نیست، مثلاً میگوید من فلانی را رفع حصر میکنم، اصلاً رفع حصر با رئیسجمهور نیست، یا یک جاهایی قاضی باید حکم بدهد، رئیسجمهور با اینکه مقام دوم کشور است نمیتواند حکم بدهد و جای قاضی را بگیرد.
مجری: یا ایجاد ارتباط با آمریکا؛
این جزء سیاستهای کلان است، یا اصلاً ایجاد ارتباط با اسرائیل، مثلاً یک نفر گفت من ارتباط با اسرائیل را صلاح میدانم، سیاستهای کلان با رهبری است و در قانون اساسی هم ذکر شده و شما در آن چارچوب میتوانید عمل بکنید و وعده بدهید، میتوانید بگویید من این کار را در صورتی که سیاست کلان رهبری تغییر بکند، انجام میدهم، در غیر این صورت جزء کارهای رئیسجمهور نیست. بعد میگویند رئیسجمهور تدارکچی است، اولاً اگر رئیسجمهور تدارکاتچی است شما چرا مدام نامزد ریاستجمهوری میشوید و شوق نشان میدهید؟ چرا اینقدر تلاش میکنید و رقبا را تخریب میکنید و دینتان را برای اینکه به این پست برسید، زیر پا میگذارید؟ ثانیاً اصلاً رئیسجمهور تدارکاتی است، قانون اساسی این را گفته است، قوای مقننه، قضائیه، مجریه از هم مستقل هستند، نیروهای نظامی، صدا و سیما زیر نظر رئیسجمهور نیست اما کل بودجه وارد خزانه میشود و خزانه زیر نظر رئیسجمهور است، شما حق ندارید بگویید چون بودجه قوه قضائیه را من میدهم، حقوق قاضی هم از این بودجه است، پس قاضی باید طبق نظر من حکم کند! نخیر شما باید فقط امکانات موردنیاز قوه قضائیه، قوه مقننه، صدا و سیما و نیروهای مسلح را تدارک ببینید بدون اینکه حتی دخالتی داشته باشید، مگر اینکه اگر میخواهید رئیسجمهور تدارکاتی نباشد، ما یک جایی فراتر از دولت را انتخاب بکنیم، مثلاً مجمع تشخیص مصلحت نظام، یک بخشی داشته باشد، دولت وقتی طرح میدهد و بودجه را به مجلس میدهد و مجلس آن را تصویب میکند، اختیار واریز پول را به جایی بدهند که بالاتر از قوه مجریه است، الان طبق قانون بودجه دفتر رهبری را هم دولت باید واریز بکند، شما نمیتوانید بگویید چون بودجه دفتر رهبری را میدهم دفتر رهبری هم باید طبق نظر من عمل کند! نخیر، نباید به صدا و سیما بگویید چون سریال گاندو را پخش کردید، من بودجه شما را قطع میکنم! شما باید برای آنها تدارک ببینید، مگر یک مرکز بالاتری باشد فقط بودجه قوه قضائیه را به خودش بدهد و بودجه دیگران را در اختیار آنها نگذارد و آن وقت شما دیگر تدارکاتچی نیستید و چون بودجه دست دولت است و دستگاهها نیاز به بودجه دارند، برای اعمال نفوذ از این بودجه به عنوان اهرم فشار سوءاستفاده میکنند.
به نظرم باید این اهرم را از دست دولت بیرون آورد، چون بالاخره آدم هستند و وسوسه میشوند، صدا و سیما میگوید بودجه من عقب افتاده است، میگویند این برنامه را پخش کنید، آن برنامه را پخش کنید، اصلاً ما نخواستیم دولت این کار را بکند. اگر یک زمانی قرار شد اصلاحاتی در قانون اساسی انجام شود، یکی باید این مساله باشد، یکی از آنها این باشد که دولت انتخابات را اجرا میکند، الان رئیسجمهور است، دور بعد هم دارد انتخابات برگزار میکند، منافعش باشد که دست در انتخابات ببرد و به نظرم انتخابات باید از دست دولت خارج شود. دوم اطلاعات وزارت اطلاعات، اطلاعات ملی است، نباید کسی از سوءاستفاده کند که دیدیم گروههای مختلف از آن سوءاستفاده کردند و رقبا را از میدان به در کردند، این باید از زیر نظر دولت خارج شود و باید زیر نظر رهبری برود، نباید بتواند از اطلاعات ملی علیه رقبای انتخاباتی خودش استفاده بکند. رئیس بانک مرکزی را هم نباید دولت عزل و نصب کند چون تا بودجه کم میشود میگوید پول چاپ کنید و پول چاپ کردن یعنی دست در جیب مردم کردن و باید مجوز شرعی داشته باشد که دولت ندارد، وقتی پول چاپ شود ارزش پولی ملی کم میشود، حالا ممکن است شرایط جنگی یا شرایط خاصی پیش بیاید و برای حفظ تمامیت ارضی لازم باشد این کار انجام شود، آن هم دولت نباید این کار را بکند، الان دم انتخابات پیشبینی میشود که دولت میخواهد ارزپاشی بکند که دلار پایین بیاید که بگوید من اثر داشتم.
دولت تدارکاتچی است، حق دخالت در امور قوه قضائیه، مقننه، صدا و سیما، نیروهای مسلح، شورای نگهبان، دفتر رهبری ندارد، نمیتواند بگوید چون من بودجه آنها را میدهم هر چه من میگویم، رئیسجمهور هم نمیتواند بگوید من چون مجری قانون اساسی هستم، این یعنی من میتوانم دستگاههای دیگر را مواخذه کنم، تفسیر این بنده هم با رئیس شورای نگهبان است نه با رئیسجمهور، آیا شما مسئول اجرای قوه مجریه هستید یا میتوانید مجلس یا قوه قضائیه را مواخذه کنید؟ نمیتوانید این کار را بکنید چون با بندهای دیگر قانون اساسی در تضاد است.
مجری: مسالۀ نقش مهم سلبریتیها و بازیگران و چهرههای معروف در دورههای قبلی ریاستجمهوری حضور پررنگی داشتند و برای فرد خاصی تبلیغات میکردند و حضور آنها مشخص بود و برای فرد خاصی تبلیغات زیادی میکردند ولی این دور اصلاً خبری از آنها نیست، دلیل آن چیست؟
آنها جلوی مردم خجالتزده هستند که رفتند از آقای روحانی حمایت کردند و الان وضعیت کشور را میبینند، محبوبیت خودشان هم خدشهدار شده است. هنرپیشه در یک فیلمی بازی میکند و در فیلمی نقش مثبت یا منفی دارد، او بازیگر است، مثلاً یک نفر نقش شمر را بازی میکند؛ لذا نمیتوانیم بگوییم بازیگرها واقعاً همان کسانی هستند که فلان نقشها را بازی کردند، بعضی از آنها بیسواد هستند، وقتی بدیهیات را از او میپرسید بلد نیست و بعد او برای کشور ما تعیینتکلیف بود، این از ضعف فرهنگی کشور ما است، مثلاً بازیگر زیبایی است یا فوتبالیست خوبی است، خوب هِد میزند، اینها دلیل نمیشود که حرف آنها ملاک باشد، مثلاً ما میخواهیم شورای شهر انتخاب کنیم دنبال کسی باشیم که بازوی قویای داشته باشد! ما در شورای شهر بازوی قوی نمیخواهیم ما فکر قوی میخواهیم حالا نه اینکه کسانی که بازوی قوی دارند فکر قوی ندارند، اما این یک نوع ضعف است و باید فرهنگسازی کنیم، فکر و مغز در انتخابات باید ملاک باشد نه ظاهر و نقش بازی کردن.
یک خیانت بزرگی کردند، که این بار این را حذف کردند، گفتند هنرمندان مالیات ندهند؟ چرا آدمی که در سال چندین میلیارد تومان درآمد دارد نباید مالیات بدهد؟ چرا یک ورزشکار که میلیاردی قرارداد میبندد نباید مالیات بدهد؟ از کارمند و کارگر باید بگیریم و از اینها نباید بگیریم؟ این نوع تخفیفها برای این است که رای آنها را بخرند و ظاهراً در مجلس این مساله منتفی شده است که این درست هم است. مثلاً مسی مالیات نداده و چند سال برای او زندان درنظر گرفتند. اینطوری نباشد که ما از یک آدمی که خوشمان میآید اگر این حرف را زدو این شخص را معرفی کرد برویم به او رای بدهیم و سرنوشت خودمان است! از من پرسیدند از چه کسی حمایت میکنید؟ من گفتم آیتالله رئیسی را اصلح میدانم و بین بقیه هم خوب زیاد است، ولی یک ملاک به شما بدهم، بودجه و پول مملکت برای شما است، خزانه و درآمد نفت برای شما است، مردم نمیدانند پول دولت برای خودشان است، شما میخواهید یک نفر را در راس ثروت و سرمایۀ خودتان بگذارید.
ـ شما نقش خوانندگان، هنرمندان و سلبریتیها را رد میکنید برای اینکه برای کاندیدای خاصی تبلیغات بکنند؟
اشکال ندارد نامزدی موضع بگیرد، اینکه رای دیگران به نظر او بستگی داشته باشد؛
مجری: بالاخره وقتی یک چهره خاصی برای یک کاندیدایی تبلیغ میکند تاثیرگذار است؛
باید بگوییم که شما نباید تاثیر بپذیرید، مثلاً اگر یک سلبریتی مثلاً تتلو، شجریان اگر یک نفر را تبلیغ کرد، ما نباید بگوییم آنها چون صدای خوبی دارند، پس موضعشان هم خوب است، نه این اشکال فرهنگی ما است که اگر کسی این کار را بکند. اتفاقی که دفعه قبل افتاده بود، تتلو توبه کرده بود، یک بندهخدایی واسطه میشود او را میآورد فرودگاه و با آقای رئیسی ملاقات میکند، او هم توبه کرده بود، حر هم توبه کرد در حالی که او آب را بر امام حسین و یارانش بسته بود، بعد اینکه ما فکر کنیم او توبه کرده بود و یک رایی داد و مردم هم مثل او رای بدهند، نه! حالا هر کسی باشد، صدای خوب داشتن به معنی موضع خوب داشتن نیست یا چهره خوب داشتن به معنی موضع خوب داشتن نیست ولی آنها بیایند نظرشان را بگویند، ولی ما نگاه نمیکنیم ببینیم که فلان بازیگر یا بازیکن از کدام نامزد حمایت کرده است، ما باید ببینیم کدام یک از اینها میتوانند کشور را بهتر اداره بکنند و این باید در سطح جامعه ما ملاک شود. سلبریتیها هم میتوانند نظر بدهند ولی ما نباید دنبالهرو افراد باشیم.
ثروت دست دولت است و دولت هم خیلی قدرتمند است، نسبت قوه قضائیه به قوه مجریه یک به صد هم نیست، امکانات و قدرت در قوه مجریه است، اینکه به چه کسی رای بدهیم؟ ثروت ما دست دولت است، شما اگر 1 میلیارد تومان پول داشته باشید و بخواهد در اختیار این 7 نفر قرار بدهید، نه ضامن، نه رسید و نه شاهد داشته باشید، فردا اگر گفتید پول من را پس بدهید، میگوید کدام پول؟ سند و مدرکی ندارید، به کدام یک از اینها میدهید؟ اگر مجبور باشید این پول را دست یکی از این 7 نفر بدهید حتماً تحقیق میکنید، مثلاً آقای همتی ارز دولتی را چرا به پدر داماد آقای روحانی داده است؟ پول مردم را داده است، من به او این 1 میلیارد را بدهم یا ندهم؟ اموال آنها را بررسی کنید، چقدر سرمایه دارد؟ طبری معاون دفتر رئیس قوه بوده، چقدر رشوه گرفته بود و فساد داشت! قائممقام قوه قضائیه که خیلی بیشتر از او امکانات داشته که بخواهد سرمایه جمع کند ولی زندگیاش چهبسا سادهتر از من و شما هم باشد و این یک ملاک است، یکی از چیزهایی که باید اعلام عمومی شود، نامزدها اموالشان را اعلام عمومی بکنند مثلاً آقای احمدینژاد و آقای رئیسی اعلام کردند.
مجری: بعضیها اعلام میکنند ولی واقعی است و غیرواقعی است؛
اگر آقای آخوندی میگوید داخل حساب من اینقدر است شاید حقیقت را هم بگوید چون همه را به طلا تبدیل کرده است، ولی این همه شرکت دارد و مشخص است چندهزار میلیارد دارد و ما باید این را قانون کنیم که کسانی که مسئول میشوند لیست اموال خود را به قوه قضائیه اعلام کنند و اینها شفاف باشدریال من بدانم آقایی که میخواهد رئیسجمهور شود چقدر ثروت دارد؟ چند تا ملک دارد؟ از کجا آوردی؟ در ایام انتخابات تخریب زیاد است مثلاً از قول آقای زاکانی گفتند من دو زن دارم یکی از آنها قم است، یکی تهران است! خودش میگوید من یک زن دارم چرا دروغ میگویید؟! من یکی از سران اصلاحطلب زن دومش را کشت، بعد برای اینکه او را تبرئه کنند، علاوه بر اینکه آن زن را کشتند، تهمت پرستو بودن هم به او زدند! دروغ فراوان است، چون آقای علمالهدی پدرزن آقای رئیسی است، از قول او پخش میکنند که اگر کسی رای ندهد کافر است! این دروغها را در شبکههای اجتماعی پخش میکنند، بعد تمام رسانههای خارجی هم آنها را منعکس میکنند، این حرفها را در رسانههای داخلی نمیگویند چون قابل مجازات است، یک چیزی در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند و شبکههای خارجی هم به آنها دامن میزنند. ما در این ایام با اوج تخریب، اوج فریب و دروغ مواجه هستیم، ما باید بدانیم کجا هستیم، شما باید فرض کنید یک پولی دارید و دارید قاطی دزدها میشوید، میخواهند رای شما را بدزدند! الان افراد وعده میدهند بعد رای میآورند و بعد به وعدهشان عمل نمیکنند، میگویند من این وعدهها را دادم شما خوشحال شدید، شما هم به من رای دادید من خوشحال شدم، دیگر چه میخواهید؟! الان وضع اینطوری است و باید مراقب باشید فریب تبلیغات را نخوریم و وعدهها را نپذیریم.
منبع: فارس