عباس عبدی: انتخابات ۱۴۰۰ آغاز تنش و ریزش نیروی جریان اصولگراست
یک فعال سایسی گفت: حکومت در ایران یکدست نیست. در حقیقت علاقه به یکدست شدن وجود دارد، اما چون زمینههای آن به لحاظ تشکیلاتی، فکری، پایگاه طبقاتی و درآمدی ایجاد نشده، در حال حاضر تحققناپذیر است.
به گزارش دیده بان ایران؛ سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در پیش است اما کمتر از بیست روز تا زمان برگزاری انتخابات شور و شوق چندانی در افکار عمومی برای حضور در این انتخابات احساس نمیشود. آنچنانکه عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی، میگوید: «مردم و جناح حاکم، هر دو هم از این شکل انتخابات خسته شدهاند؛ اینکه مردم در انتخاباتی شرکت کنند که تغییری هم حاصل نشود برای هر دو سوی این ماجرا منتفی شده محسوب میشود.»
با او از تحولات پس از انتخابات ۱۴۰۰ واثرات آن بر تحولات بینالمللی به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
***
*دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه تحولات سالهای اخیر، ایران را به سمت و سوی یکدست شدن حاکمیت سوق داده است. ارزیابی شما چیست؟
حکومت در ایران یکدست نیست. در حقیقت علاقه به یکدست شدن وجود دارد، اما چون زمینههای آن به لحاظ تشکیلاتی، فکری، پایگاه طبقاتی و درآمدی ایجاد نشده در حال حاضر تحققناپذیر است؛ به سبب مهیا نبودن زمینههایی که برشمردم ما شاهد یک نوع شلختگی فکری و تناقض در سیستمی هستیم که نمیتواند یکدست شود در عین حال که علاقه بسیار زیادی برای رسیدن به آن دارد. از نتایج این تناقض همین بس که سیستم به سمتی پیش میرود که همراه با یکدست شدن، ریزش شدید نیرو و البته تنش شدید درونی را هم تجربه میکند.
*این تنش پس از انتخابات ۱۴۰۰ آشکار میشود؟
نمیتوان زمان دقیقی برای بروز این تنشها در جناح حاکم تعیین کرد. پاسخ بنده بیشتر متوجه ابعاد تحلیلی موضوع است که بالاخره این امر محقق میشود؛ یعنی تنشهای میان نیروهای این جناح به قدری زیاد است که در آینده میتواند به ریزش درونی نیروهای آن منجر شود. حالا هم تنها به دلیل تقابل نیروهای جناح حاکم با اصلاحطلبان و دیگر منتقدان یا مخالفان سیستم است که اختلافات درونی آنان کمتر دیده میشود. اگر قدرت جابهجا شود و به نیروهای خودشان برسد، ترس و تقابل با مخالفان به حداقل میرسد و به حاشیه میرود، اینجاست که ما شاهد برجسته شدن اختلافات داخلی آنها خواهیم بود. زمان بروز این اختلافات هم به موارد بسیار زیادی از جمله کیفیت احیای برجام بستگی دارد؛ با احیای توافق هستهای ایران، منابع مالی بسیار زیادی به دست میآورند و تنشهای نیروهای جناح حاکم کمی به تاخیر میافتد. آنچه عنوان شد یک قاعده کلی است، اما شدت و حدت و سرعت آن را عوامل دیگری تعیین میکند.
*چه عواملی؟
عواملی چون اتفاقات پیشبینینشدهای که میتواند در رابطه با افراد مختلف در کشور رخ دهد. البته ممکن است مشکلات ناشی از تحریمها مجدداً تکرار شود و در نتیجه بازگشتی در حوزه روابط خارجی کشور پدید آید که خود معلول بروز تحولات داخلی و منطقهای باشد. در هر صورت منابع فعلی کشور محدود است و این افراد و گروهها هم از حیث دستیابی به این منابع مالی اختلافنظرهای فراوانی میان خود دارند. دوباره تاکید میکنم که نمیتوان پیشبینی کاملاً دقیقی به دست داد چرا که مولفههای بسیار زیادی در بروز تنشهای جناح حاکم تاثیرگذار خواهد بود که با گذر زمان و ظهور تحولات دیگر به مرحله اجرا میرسند. ولی به صورت قاعده کلی در این نوع سیستمها باید گفت که تنشهای درونی آنان تشدید خواهد شد.
*به نظر میرسد در برخی از سطوح تصمیمساز دیدگاهها و نظریات متفاوتی در مورد موضوعات کلان کشور وجود دارد. دلیل این چنددستگی چیست؟
بهتر است بگوییم در سطوح تصمیمساز کشور دیدگاه منسجمی که قابل ارائه و قابل فهم برای دیگران و نیز عملی باشد وجود ندارد. در حال حاضر نگاههای جناح حاکم سلبی و معطوف به دولت فعلی و نیروهای منتقد حکومت است و هیچ زاویه ایجابیای ندارد. متاسفانه نیروهای جناح حاکم به تبعات افکارشان ملتزم نیستند و مهمتر از همه به صورت حزبی هم عمل نکرده و از ایده روشنی هم دفاع نمیکنند. تصمیمات و تحرکاتشان بیشتر به صورت باندی و فرقهای است و تشتت و چنددستگی شرایط حاضر هم محصول همین تحرکات و رویکرد آنان است.
بهتر است بگوییم در سطوح تصمیمساز کشور دیدگاه منسجمی که قابل ارائه و قابل فهم برای دیگران و نیز عملی باشد وجود ندارد. در حال حاضر نگاههای جناح حاکم سلبی و معطوف به دولت فعلی و نیروهای منتقد حکومت است و هیچ زاویه ایجابیای ندارد
*وضعیت و تاثیر موضوعات بینالمللی چون احیای برجام، تنش ایران با آمریکا و اسرائیل در انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری به چه صورت است؟
اثر و مواجهه این متغیرها بر انتخابات زمانی قابل بررسی است که سیاست داخلی کشور از یک نوع انعطافپذیری در برابر متغیرهای خارجی برخوردار باشد؛ به نظر میرسد در حال حاضر سیاست رسمی داخلی چشمان خود را به روی این موارد بسته است و فکر نمیکنم مقوله انتخابات هم به مفهومی که مورد نظر این سوال است در کشور شکل بگیرد و بنابراین عملاً تاثیرپذیری آن از تمامی این موارد، منتفی است و نباید انتظار متعارفی از انتخابات ۱۴۰۰ داشت.
*یعنی پس از انتخابات سال جاری شاهد توقف اجرای برجام خواهیم بود؟
نه لزوماً. اگر اینها میخواستند به توقف اجرای برجام پس از گذر از دوره انتخابات و مشخص شدن نتایج آن حکم بدهند که الان تیم مذاکرهکننده ایرانی اجازه نداشت پای میز مذاکره بنشیند. مخالفتهای آنها همین حالا هم تاکتیکی و با هدف اثرگذاری بر سیاست داخلی کشور است. آنها از همین حالا به فکر مبالغ آزادشده حاصل از احیای برجام هستند؛ این افراد بدون تامین منابع مالیشان نمیتوانند کاری انجام دهند بنابراین معتقد نیستم در صورت بُرد انتخابات ریاستجمهوری اجرای برجام متوقف شود یا مذاکرات ادامه پیدا نکند. به هیچ وجه این کار را نخواهند کرد. ممکن است اجرای برجام دچار مشکلاتی شود اما نه به دلیل مخالفت این افراد. هرگونه خللی در اجرای برجام به دلیل فشاری است که از سوی کشورهای غربی وارد میشود. البته این هم یک نوع حدس و پیشبینی است. برداشت من این است که در صورت تکرار اختلاف نظرهای ایران و کشورهای غربی، این کشورها این بار مانند دوره گذشته عمل نمیکنند و شبیه ترامپ به یکباره از برجام خارج نمیشوند. این رفتار یکجانبه مجدداً تکرار نمیشود بلکه مشکلاتشان را از طریق سازوکار درونی همین توافق حل خواهند کرد و اگر بخواهند از برجام خارج شوند نیز از طریق همین توافق خواهد بود؛ آن را دور نمیزنند.
*آیا دغدغه مشارکت بالا بر تصمیمگیری مسئولان مبنی بر ارائه راهکاری در مورد کیفیت و رقابتی بودن انتخابات تاثیر خواهد گذاشت؟
معتقدم جناح حاکم به این نتیجه رسیده تغییراتی که منجر به افزایش مشارکت مردم در انتخابات میشود از ظرفیت آنان و هزینهای که باید برای آن بپردازند بیشتر است و با تغییرات کوچک هم توفیقی حاصل نمیشود. بنابراین تصمیمی برای ارائه راهکاری خاص ندارند. در مجموع برداشت من این است که مردم و جناح حاکم از این شکل انتخابات خسته شدهاند. اینکه مردم در انتخاباتی شرکت کنند که تغییری هم حاصل نشود برای هر ۲ سوی این ماجرا منتفیشده محسوب میشود.
*یعنی حضور حداکثری در انتخابات در جمهوری اسلامی دیگر جایی ندارد یا به شکلهای دیگری دنبال میشود؟
افزایش مشارکت نیازمند آن است که به یک حد و اندازهای از مطالبات مردم پاسخ داده شود. این پاسخ به معنای آن است که مردم احساس کنند حضورشان در انتخابات به تامین مطالباتشان منجر میشود و سپس با طیب خاطر در آن حاضر شوند. این در حالی است که مطالبات فوق در حال حاضر به سطحی بسیار بالاتر از توان پاسخدهی و ظرفیت سیستم رسیده است. بر همین اساس هم معتقدم جناح حاکم در انتخابات پیش رو از مقوله افزایش مشارکت عبور کرده و به دنبال اهداف دیگری است. البته ممکن است در آینده به این مطالبات تن دهند و آنها را بپذیرند و باید به این امیدوار بود.
*از دیدگاه شما، هدف از تحرکات مجلس برای افزایش محدودیتهای کاندیداتوری چیست؟ آیا امکان یا ارادهای برای حذف کامل یک جریان از روند انتخابات را پیشبینی میکنید؟
این مجلس بر اساس ذات خود عمل خواهد کرد و جز این انتظاری نیست. ذات آن هم برآمده از حذف گسترده دیگران و مشارکت پایین و حداقلی در انتخاب آنان است و طبعاً باید از این موجودیت خود دفاع کند و این موجودیت باید با انتخابات محدود ریاستجمهوری تکمیل شود.
منبع: اعتمادآنلاین