کد خبر: 108505
A

حجت‌الاسلام نبوی: شایسته نظام ما نیست که آقای رئیسی از جایگاه داوری جای خود را عوض کنند بعد اگر رای نیاورد دوباره به ریاست قوه بازگردد

نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفت: رئیس مجموعه قضایی کشور در جایگاه داوری قرار دارد و چون در جایگاه داوری فرآیند‌های رشد و مدیریت کشور قرار دارد و نظام حقوقی را مدیریت می‌کند؛ شایسته نظام سیاسی ما نیست که از جایگاه داوری جای خود را عوض کنند و وارد رقابت انتخابات شود و بعد اگر نتیجه حاصل نشد دومرتبه برگردند به جایگاه داوری.

حجت‌الاسلام نبوی: شایسته نظام ما نیست که آقای رئیسی از جایگاه داوری جای خود را عوض کنند بعد اگر رای نیاورد دوباره به ریاست قوه بازگردد

به گزارش دیده بان ایران؛ حجت‌الاسلام سید عباس نبوی، روحانی ۶۱ ساله‌ای‌ست که پس از سال‌ها فعالیت در عرصه‌های فرهنگی و آکادمیک و نقش‌آفرینی در حوزه‌های کلان سیاست‌گذاری کشور پا به عرصه انتخابات نهاده است. او که سوابقی همچون معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاون فرهنگی و پژوهشی نهاد نمایندگی رهبری، عضویت در شورای فرهنگ عمومی کشور و مسئولیت نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تربیت مدرس را طی سال‌های پس از انقلاب برعهده داشته، اکنون رئیس مؤسسه تمدن و توسعه اسلامی است.

در راستای تشرح دیدگاه‌ها و نظریات این چهره سیاسی، گفت‌وگویی با وی داشتیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

*به عنوان نامزد کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری خودتان را متعلق به کدام قشر از جامعه یا فعالان سیاسی می‌دانید و سبد رأی خود را به چه جناح یا کدام طبقه از مردم متعلق می‌دانید؟

پشتوانه اصلی بنده در عرصه سیاسی و مدیریتی سه بخش است؛ سه بخش خیلی مهم که می‌تواند در سرنوشت انتخابات تاثیر قوی و گسترده‌ای داشته باشد .

بخش اول همراهی طولانی‌مدت جنبش دانشجویی در تشکل‌های مختلف است چه در انجمن‌های اسلامی چه در تشکل‌های عدالتخواه بعدی که شکل گرفت و جنبش عدالتخواه. بخش دوم نیروهای مردمی است، بنده اکنون بیش از دو ده است که در موسسه تمدن و توسعه اسلامی مسائل راهبردی کشور و همچنین تدوین و تنظیم اسناد راهبردی کشور همراهی و ایفای نقش دارم و در کنار مرکز الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت و نهادهای این چنینی همکاری داریم و مردم هم برای مشکلات مختلفی مراجعه می‌کنند که در بخش توسعه ما به صورت مردمی هم حرکت کرده باشیم. کارخانجات بسیار، گرفتاری‌هایی که دارند در بخش‌های مختلف به ویژه مسائل پولی، مالی و اقتصادی و آنچه در فضای اقتصادی است، مراجعات خیلی گسترده بود و من هم تا آنجایی که می‌توانستم و تا جایی که امکان بوده سعی کردم اثرگذاری کنم؛ این فرآیندها یک ظرفیت مردمی بزرگی را در برخی استان‌ها ایجاد کرده است.

یک اتفاق دیگری که طی هفته‌های اخیر رخ داد این بود که در برخی استان‌ها چهره‌های موثر دو جریان سیاسی با بنده تماس گرفتند و گفتند که به شرط تایید صلاحیت شما، قطعا مورد حمایت ما به صورت مشترک خواهید بود.

در بخش سوم هم پشتوانه بنده حرکتی است که طی ۱۰ سال اخیر در تهیه الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت انجام شده و بنده نقش موثری در تهیه آن داشتم، به عنوان بالاترین سند راهبردی کشور که بیش از ۲ هزار نفر در تهیه آن همکاری کردند و اکنون پشتوانه خیلی وسیعی از نیروها فراهم شده که حضور بنده نیز مورد استقبال آن‌ها قرار گرفته است. یک نمونه از آن مجموعه‌های فعالی است در درون مجموعه‌های جهاد دانشگاهی است. منتها نکته‌ای است که اگر ما از این‌ها بخواهیم که برای ما بیانیه‌ بدهند و اطلاعیه امضاء کنند برای ما تبلیغات محسوب می‌شود اما برای برخی چنین نیست و حتی ستاد‌هایشان هم فعال است و کار می‌کند.

در بحث سیاسی هم در عین اینکه با نیروهای دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا ارتباط و آشنایی دارم اما به دلیل انتقادات اساسی که به روش و کار آن‌ها دارم؛ آنچه نماد حضور بنده در عرصه سیاسی کشور است بحث عدالتخواهی است. مجموعه دوستانی که در بحث عدالتخواهی کار کردند، حتی آن‌هایی که افشاگری کردند و گاهی ضوابط حقوقی را زیرپا گذاشتند و از لحاظ حقوقی این روش مساله داشت، با این وصف من از کلیت کار آن‌ها حمایت کردم و تا اندازه زیادی سعی کردم که تقویب شوند و عقب‌نشینی نکنند؛ گاهی هم به این دوستان انتقاد می‌کردند که از الفاظ تند و سخیف استفاده نکنند و تلاش کنند تا افشاگری‌ها، افشاگری‌های سالمی باشد تا تلاش کنند این مساله اشرافی‌گری را در یک روال معقولی مورد اعتراض و انتقاد قرار دهند که بتوانیم آثار موثر خوبی از آن به دست بیاوریم. بنابراین با این پشتوانه سیاسی مردمی، مدیریتی و جنبش دانشجویی در خدمت سیاسی کشور هستم.

*یک نگاهی هم بعضاً در کشور وجود دارد که روحانیت از مناصب اجرایی دور باشند و امور اجرایی به دست کارگزاران اجرایی کشور سپرده شود. شما در این رابطه چه نظری دارید؟

این نکته که شما اشاره دارید، یک بحثی است که ما کم و بیش در میان خودمان مطرح کردیم، به ویژه دوستان روحانی که در بخش‌های تصمیم‌سازی نظام هستیم، این را متوجه هستیم که همه جریان‌های سیاسی به زبان صریح و غیرصریح به ما می‌گویند که شماها عرصه را خلوت کنید که ما کار را انجام دهیم (می‌خندد). اگر واقعا این‌ها اینطور آشفته‌کاری نمی‌کردند الان وضع ما این نبود؛ البته فرقی هم ندارد کدام جناح چون کارنامه جزئی خیلی از افراد را می‌دانم.

اگر اینطور نمی‌شد، شخص محترمی اکنون قائم مقامش به زندان نمی‌رفت تا یک حجم بزرگی از نابسامانی‌های دخل و تصرف‌های مالی را پاسخ دهد و خودش صاف صاف هیچ چیزی را به گردن نگیرد. اگر اینطور نمی‌شد، ما در دوره‌های مختلف در شهر تهران که شهردار اصلاح‌طلب داشتیم و شهردار اصولگرا داشتیم، بعد هر بار کارنامه بسیار عجیبی از دخل و تصرف‌های مالی بیرون نمی‌آمد. اگر اینطور نمی‌شد، یک قرارگاه سازندگی شکل پیدا نمی‌کرد تا در کنار آن اعداد و ارقام بسیار زیاد و قراردادهای خاص و عجیب و غریبی اتفاق بیفتد؛ در واقع اگر همه این‌ها خوب و صادقانه کار می‌کردند، ما دست این‌ها را می‌بوسیدیم. اما اکنون احساس می‌کنم مردم می‌گویند روحانیت قبول کرده به اینجا رسیده و خودش باید بیاد و کار را درست کند.

*درباره شما این ذهنیت وجود دارد که سابقه اجرایی ندارید و همواره چهره علمی بوده‌اید و این می‌تواند کار را برای اخذ تایید صلاحیت شما سخت کند. 

من ده سال مدیریت فراگیر و کلان داشتم، همچنین نقش موثری در تاسیس نهادهای مهمی در انقلاب مانند جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی، نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها داشتم و از سال ۷۴ تا سال ۸۰ در مدیریت‌های مختلف این مجموعه حضور داشتم.

در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در بخش دیپلماسی بین‌المللی به موازات دیپلماسی سیاسی ما که وزارت خارجه است، بخش اساسی کارها برعهده بنده بود، خیلی‌ها از مجموعه مدیریتی بنده بیرون آمدند و وارد سمت‌های مدیریتی کلان کشور شدند، بنابراین در این قسمت کارنامه مشخصی دارم و امیدواریم که در اینجا شورای نگهبان کم‌لطفی نکند. تعداد زیادی از کسانی که اکنون به عنوان سفیر در کشورهای مختلف از جانب ما حضور دارند، یک دوره در همین مجموعه سازمان فرهنگ و ارتباطات با ما کار می‌کردند.

امیدواریم که شورای نگهبان در بخش مدیریت توجه مناسب داشته باشند، من از خیلی از نامزدها سابقه مدیریتی جدی و موثرتری دارم، ما نامزدهایی داریم که این‌ها بالاترین سطح مدیریتی‌شان حضور یک دوره کوتاهی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی است و هیچ سابقه دیگری ندارند.

*در صورتی که صلاحیت شما احراز نشود، چه واکنشی خواهید داشت؟ 

من اعتراض می‌کنم و موضع این عدم تایید را به عنوان یک حق تحفظ برای خودم نگه‌ می‌دارم؛ در حالی که در نظام حضور دارم اما مستدام و مداوم این را به عنوان یک سوال اعتراضی به شواری نگهبان برمی‌گردانم که آن افرادی که تایید می‌کنند؛ باید به این سوال جواب دهند که چطور فلان آقا یک مرتبه از پشت صحنه‌های گمنام بخش‌های مختلف به صرف یک نوع فعالیت مدیریت اقتصادی آمد و تایید شد اما بنده تایید نشدم. فکر نمی‌کنم اینطور شود، ان‌شاء الله که شورای نگهبان تایید می‌کند، با بعضی از اعضای شورای نگهبان رایزنی‌هایی هم داشتم و استقبال نشان دادند، امیدوارم که تبدیل به رأی هم بشود.

*اکنون در انتخابات با این اتفاق مواجه هستیم که آقای رئیسی یک دوره در انتخابات شرکت کردند و موفق به پیروزی نشدند، اما اکنون ایشان مجددا کاندیدای انتخابات شده‌‌اند و این ذهنیت در عرصه سیاسی کشور وجود که هم در کشور ما بی‌سابقه است و هم در دنیا معمول نیست که ریاست قوه قضائیه وارد رقابت سیاسی و انتخاباتی شود. شما به عنوان فردی که در تصمیم‌سازی‌های کلان کشور نقش داشتید چه نظری در این زمینه دارید؟

اصل این ملاحظه که در فضای سیاسی شکل گرفته که اینطور گفته می‌شود که رئیس مجموعه قضایی کشور در جایگاه داوری قرار دارد و چون در جایگاه داوری فرآیند‌های رشد و مدیریت کشور قرار دارد و نظام حقوقی را مدیریت می‌کند؛ شایسته نظام سیاسی ما نیست که از جایگاه داوری جای خود را عوض کنند و وارد رقابت انتخابات شود و بعد اگر نتیجه حاصل نشد دومرتبه برگردند به جایگاه داوری.

این در کلیت جریان سیاسی ملاحظه مهم و درستی است، کشورها هم در این زمینه ملاحظه می‌کنند که کسی وقتی رفت در مقام داوری، دوباره وارد رقابت نشود و جای خود را عوض نکند، اصل این ملاحظه به نظرم ملاحظه مناسبی است.

اما همه باید برای مشارکت بیشتر تلاش کنیم و بعد نتیجه‌ای که حاصل می‌شود را معتبر بدانیم، بپذیریم و این نتیجه را در فضای عمومی تضعیف و خُرد نکنیم. یک مرتبه اینطور مطرح شود که یک موج ضددینی یا یک موج انگلیسی این نتیجه را به وجود آورده است، این کارها غلط است و درست نیست نباید به مشارکت مردم و آراء مردم برچسب بزنیم، باید ببینیم اقبال عمومی چه می‌شود.

من به شخصه این مساله را دنبال می‌کنم که در صورت تایید اگر موج اقبال عمومی شکل گرفت، نسبت به بنده در عرصه باقی می‌مانم و ان‌شاءالله نتیجه می‌گیرم که به این مطمئن هستم اما اگر چنین اتفاقی رقم نخورد، چون ممکن است فردی مورد اقبال قرار نگیرد، براساس نظرسنجی‌ها بنده اعلام می‌کنم براساس اینکه اقبال عمومی نسبت به من حاصل نشد، صحنه رقابت را ترک می‌کنم. اما اینکه به بقیه بگویند کنار بروید ما می‌خواهیم باشیم، کار خوبی نیست.

*شاهد حضور و کاندیداتوری چندباره برخی در انتخابات هستیم، شما چه نظری درباره حضور کاندیداهای تکراری که چندین بار وارد انتخابات شده‌اند، دارید؟

من امیدوارم شورای نگهبان به این موضوع توجه و عنایت داشته باشد که آیا اینجا صحنه‌ای است که برخی از افراد هر زمانی که خواستند بیایند که حالا ببینیم چه می‌شود و فرصت‌های سیاسی-اجتماعی را تحت تاثیر حضور خود قرار دهند یا خیر؟ 

منتها از لحاظ فضای اجتماعی فارغ از تصمیمی که شورای نگهبان می‌گیرد که امیدواریم درباره تکراری‌ها تصمیم جدی بگیرند، به طور کلی صورت خوشی هم ندارد؛ به عنوان مثال تا یک بار تکرار را اجازه دهند و دفعات بیشتر دیگر معنای خود را از دست داده است.

این اتفاق عجیبی است، من خودم فقط همین یک بار حضور پیدا می‌کنم چه به من فرصت بدهند و یا ندهند همین یک بار است و همچنان در حوزه‌های تصمیم‌سازی و راهبردی حضور داریم و فضای طلبگی خودم را نیز ادامه خواهم داد.

*درباره فعالیت‌ها و صحبت‌های اخیر احمدی‌نژاد چه نظری دارید؟ 

آقای احمدی‌نژاد هرکاری که انجام می‌دهد، خودش است، همه چیز خودش است یک نوع بعد مردمی و عدالت‌جویی هم دارد، بسیاری از این آشفتگی‌هایی که از مواضع ایشان بروز می‌کند، به همان طبع ساده ایشان برمی‌گردد و در این بعد مردمی افراد معمولا به نگرفتن مواضع از هم گسیخته فکر نمی‌کنند و فقط به نتیجه آخر فکر می‌کنند.

 به همین دلیل آقای احمدی‌نژاد نمی‌تواند به مسائل کلان و راهبردی جامعه به صورت پیچیده ریل‌گذاری و درباره حرکت پیشرفت جامعه فکر کند، او مقدار بسیار زیادی حالت عجول و ناشکیبا و عکس العمل‌های خیلی سریع و کوتاه دارد. از آن طرف صبر عجیب آقای روحانی را داریم و از این طرف عجول بودن آقای احمدی‌نژاد که اگر قضایای بنزینی اخیر به دست او بود شما احتمالا الان باید بنزین لیتر ۲۰ هزار تومان می‌خریدید؛ بالاخره او پول می‌خواهد چراکه مثلا اگر یکی الان بگوید من یارانه ماهی ۵۰۰ هزار تومان به مردم می‌دهم، او می‌‌گوید من ۱ میلیون می‌دهم و اگر کسی ۱ میلیون بگوید او می‌گوید ۲ میلیون تومان. اصلا هم حساب و کتاب نمی‌کند که حالا این دو میلیون از کجا باید بیاید.

اما گاهی یک حرف‌هایی مطرح می‌کند که نشان می‌دهد با خودش درگیر است مانند آن بحث که جزیره خریده‌اند تا اگر خشم مردم شدت پیدا کرد، بروند آنجا. مشخص است که این حرف‌ها همینطوری به ذهن‌اش می‌رسد و مطرح می‌کند اما گاهی این بحث مطرح‌ می‌شود که درون نظام است یا خارج از نظام، من فکر نمی‌کنم ایشان عرضه و شجاعت این را داشته باشد که از نظام خارج شود به همین جهت بین داخل و بیرون نظام در حال حرکت است.

*شما رئیس موسسه تمدن و توسعه اسلامی هستید، اسم این موسسه در کنار برخی شعارها مانند سبک زندگی ایرانی-اسلامی و ... مردم را نگران می‌کند که احتمالا زندگی روزمره شان قرار است محدود شود و برگردند به چند قرن قبل، زن ها به خانه بروند و در محیط جامعه حاضر نشوند، ارتباطات با شرق و غرب قطع شود. آیا چنین چیزی مدنظر شما است؟

خیلی عجیب است اگر چنین برداشتی صورت گیرد، ما واقعا باید بتوانیم به صورت روزآمد زندگی و سبک زندگی را متناسب با مختصات شرایط امروزی طبع شغل و رشد و علم و پیشرفت و دانش و فناوری ساماندهی مجدد کنیم. منتها طبعا سعی می‌کنیم آن ارزش‌هایی که ارزش‌های پایه دینی و ملی ما است، در این سبک به صورت ارزش‌های نهادینه شده و ریشه‌داری حفظ کنیم.

البته مواضع و گفتمان من و اندیشه‌هایی که در این سال‌ها مطرح کردم. واضح است، شاید در حوزه مسائل زنان کمتر کسی مانند بنده به صورت بحث راهبری در شش حوزه جنبه هویتی، تعلیم و تربیت، اشتغال، ازدواج، حقوق مدنی و منزلت اجتماعی در مورد دسترسی زنان به حقوق اجتماعی و رشد دختران، کار کرده باشد. البته موفق نشدیم بخش تخصصی کشور را قانع کنیم که همه این‌ها را در الگوی پیشرفت بگنجانند و در برخی موارد به صورت کلیدواژه‌های کلی مطرح شده است. منتها به بنده اجازه حضور در انتخابات بدهند تا ببینند که چه جمع‌هایی از زنان از بنده دفاع و حمایت خواهند کرد و این نشان می‌دهد ما در حوزه زنان و حقوق زنان فعالیت‌های قابل توجهی داشته‌ایم.

در بحث پوشش که اشاره کردید حتی در همان چند قرن قبل هم که اشاره کردید این مسائل افراطی متعصب مذهبی وجود نداشته که امروزه برخی نشان می‌‌دهند، برخی برای عکس العمل به کم حجابی و بدحجابی از روبند و پوشیه استفاده می کنند این اصلا جزو مسائل مذهبی ما نیست و نبوده واقعا. یک بخش محدودی از قبائلی در منطقه حجاز و عراق سعی می‌کردند یک نوع پوشیدگی تمام عیار نسبت به زنان خود اعمال کنند و این بحث پوشیه و این‌ها به وجود آمد. حتی در برخی روایات اشاراتی داریم به کراهت و نادرستی چنین مساله‌ای. یک تعصب رادیکال مذهبی در بخش های در کشور ما در حال وقوع است که بخش عمده‌ای از آن حالت نمایش دارد.

*با این حساب در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی چه دیدگاهی دارید؟ در این زمینه هم به سمت محدودیت و بسته شدن فضا یا کاهش روابط حرکت نخواهیم کرد؟

در بحث روابط خارجی فرقی نمی‌کند که طرف مقابل اروپا باشد یا روسیه، چین یا کشور دیگری، ما می‌توانیم در قالب تعامل پایاپای با همه ارتباط داشته باشیم، کار کنیم و منافع اقتصادی کشور و مردم را تامین کنیم. آمریکا هم در این چارچوب می‌گنجد اما نباید از ما انتظار منافع نامشروع داشته باشد. همین قرارداد ۲۵ ساله با چین هم می‌تواند به بهترین نوع اجرا شود هم می‌تواند به بدترین روش اجرایی شود؛ بنابراین باید با تمام کشورها موازنه مناسب داشته باشیم.

اما در بخش اقتصادی به عنوان جمع‌بندی عرض کنم که ما دو مطلب و دو مسیر داریم. نخست بحث اقتصاد کلان است که با مشکل تورم پیاپی و نقدینگی پیاپی مواجه است؛ صورت مساله هم خیلی واضح و ساده‌ است؛  ما پذیرفته‌ایم که کشور در کل تولید ناخالص داخلی باید ۲۰ درصد ارزش افزوده‌ای به وجود بیاورد که بانک‌ها بتوانند سود خود را پرداخت کنند و نقدینگی‌های در گردش هم سودآوری خود را به دست بیاورند. ما این را پذیرفتیم و به عنوان قاعده عمل می‌کنیم و این بسیار قاعده غلط و نادرست و خطرناکی است در حالیکه به صورت متوالی سالانه ۲۰درصد ما را جلو می‌برد و این حالت انباشت اعتبار نقدینگی ظرفیت تورمی را به وجود می‌آورد از آن طرف مشکل انسدادی که در مساله ارز به وجود پیدا کردیم به بعد تورمی می‌افزاید و مشکل ایجاد می کند.

راهکار این است که ما باید معادله بانک و بورس و نقدینگی را در یک قالب منطقی حل کنیم، بنده کمیسیون‌های تخصصی دارم از کسانی که در مدیریت بانک‌ها حضور دارند تا کسانی که در برنامه ر‌یزی‌های کلان اقتصادی حضور دارند و برای این مساله روش و علاج داریم.

اما در بخش اقتصاد خُرد برای اینکه این مقدار انباشت نقدینگی که اتفاق افتاده و پایه نقدینگی و پایه پولی به شدت افزایش پیدا کرده، بتوانیم زهر آن را بگیریم و خطر آن را مهار کنیم و به یک روال منطقی برگردانیم چاره‌ای نداریم که در سال ۱۴۰۰ و تا سال ۱۴۰۴ یک دوره از سرمایه‌های پایه موجود کشور برای مهار این موج سرکش نقدینگی استفاده کنیم. به عنوان نمونه مثلا میلیون‌ها قطعه زمین واگذار کنیم که اولا موج نقدینگی را مهار می‌کند و دوم جوان‌ها برای اینکه نسبت به زندگی خود برنامه‌ریزی کنند به این دستمایه سرمایه اولیه برسند، فرصت بدهیم از این فشار سود ۲۰ درصد بانکی که دائما به دو طرف مصرف‌کننده و واگذارکننده فشار می‌آورد، از این فشار هم مقدار زیادی کاهش دهیم، این‌ها هم برنامه‌هایی است که باید به صورت عاجل و سریع عملیاتی در بخش اقتصاد مردمی شکل پیدا کند. در مجموع حدود ۱۵ برنامه اقتصادی کاملا تحول‌بخش در طول این ده سال اخیر کار شده، متخصصین حضور داشتند و اکنون نتایج آن در اختیار بنده است و ان‌شاءالله در فرصت تبلیغات انتخاباتی بیشتر این موارد را تشریح خواهم کرد.

منبع: ایلنا

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر