باهنر: رئیس جمهور آینده کار سختی دارد | مجلس گمان نکند هر چقدر دولت را نفی کند به نفعش است
محمدرضا باهنر می گوید: تقویت امید اجتماعی از مهمترین مقولاتی است که در دولت آینده باید بهصورت ویژه مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه نقش محوری در تحول جامعه دارد.
به گزارش دیده بان ایران؛ محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسان در گفت وگو با همشهری درباره مطالبات از رئیس جمهور آینده گفت:رئیسجمهور آینده کشور کار سختی درپیش دارد و در حوزههای بسیاری باید تحول ایجاد کند و کارهای بر زمین مانده را به سرانجام برساند اما بهنظر من تقویت امید اجتماعی از مهمترین مقولاتی است که در دولت آینده باید بهصورت ویژه مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه نقش محوری در تحول جامعه دارد. امید اجتماعی مقولهای چندوجهی است که در فرایند افزایش سرمایههای اجتماعی نقش تعیینکنندهای ایفا میکند. هرچند در حوزه جامعهشناسی و تعاریف کلاسیک آن ممکن است تفاوتهایی وجود داشته باشد اما نهایتا این تقویت امید و روحیه نشاط و شادابی در جامعه است که به تقویت سرمایههای اجتماعی کمک قابل توجهی میکند.
وی افزود: در این میان نگرانیهایی وجود دارد که باید برای رفع آنها چارهاندیشی کرد تا خللی در مسیر توسعه سرمایههای اجتماعی ایجاد نشود. بعضا شاهدیم بروز برخی اختلافات میان کارگزاران نظام که چندان هم ضرورت ندارد، ممکن است به ایجاد فضای یأس و ناامیدی در جامعه منجر شود که میتواند تبعاتی سوء برای کشور به همراه داشته باشد. در واقع میتوان چنین گفت که گاهی کارگزاران نظام ندانسته در مسیری گام بر میدارند که به تخریب سرمایههای اجتماعی کشور میانجامد. برای مثال باید به روابط کنونی سه قوه در کشور اشاره کرد که درصورت ادامه روند کنونی میتواند به ناامیدی مردم منجر شود و امیدهای اجتماعی را به یأس بدل کند.
باهنر گفت: نباید شرایط بهگونهای رقم بخورد که کشیده شدن اختلافات بعضا جزئی در حوزه فعالیتهای اجرایی به سطح جامعه و رسانهها، افکار عمومی نسبت به کارایی مطلوب مسئولان کشور بدبین شود. معتقدم این موضوع از مهمترین اولویتهای رئیسجمهور آینده است که از سوی دولت سیزدهم باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: بهنظرم باید در مقطع کنونی تجدیدنظر اساسی در روابط میان قوا و ارتقای همکاریها و تعاملهای کنونی انجام شود؛ چراکه با همدلی و تقویت همکاریها میتوان جلوی بسیاری از نقایص و کاستیها را گرفت و امید را در دل مردم زنده و آنان را امیدوار کرد که مسئولان در مسیر رفع مشکلات اساسی آنها گام برمیدارند و اختلافنظرها سبب نشده در اصطلاح کار مردم روی زمین بماند. چنین رویکردی قطعا میتواند افزایش امید اجتماعی و به تبع آن گسترش سرمایههای اجتماعی را بهدنبال داشته باشد تا براساس آن راه توسعه و تعالی کشور هموار شود.
باهنر گفت: بهعنوان مثال میخواهم بر این نکته تأکید کنم که اگرچه ممکن است به دولت حسن روحانی انتقادات زیادی وارد باشد و بهدلیل گرههایی که بهویژه در سالهای اخیر بر معیشت مردم زده شده، گلایههایی از ناکارآمدی مدیران دولتی در برخی حوزهها وجود داشته باشد، اما این موضوع نباید سبب شود رقبای سیاسی بخواهند با بهرهبرداری از چنین فضایی، صرفا منافع جناحی و سیاسی خود را تأمین کنند. معتقدم الان زمان مناسبی برای این موضوع نیست که مثلا مجلس گمان کند هرچه بیشتر دولت را نفی کند، به نفعش خواهد بود یا این که دولت بر این اعتقاد باشد هرچه به مجلس بیاعتنایی کند و نظرات نمایندگان را جدی نگیرد، کارش بهتر پیش میرود و همچنین متقابلا قوه قضاییه فکر کند ۲ قوه دیگر نقصهای زیادی دارند و به انتقاد از عملکرد هر دو بپردازد. این مثالها را عنوان کردم که به این موضوع برسم؛ وقتی اختلافنظرها میان قوا به سطح جامعه میرسد و کسب منافع سیاسی و جناحی در چنین فضایی اولویت مییابد، باید انتظار ناامیدی مردم را هم داشت.
نایب رئیس ادوار مجلس گفت: نباید براین گمان باشیم که این اختلافات از دید مردم پنهان میماند و تأثیری برجا نمیگذارد. در چنین شرایطی رسانهها و بهویژه رسانه ملی باید در مسیر تقویت هرچه بیشتر تعامل میان قوا گام بردارند و آرامش افکارعمومی را پاس بدارند و به آنان این آسودگی را بدهند که مسئولان به فکر رفع مشکلات اساسی آنها بهویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی هستند و راهکارهای مؤثری در این زمینه دارند. متأسفانه بعضا دیده میشود رسانهها در این راه کاستیهایی دارند که بسیار آسیبزننده است. بهعنوان مثال صداوسیما باید نقش مؤثرتری در این زمینه ایفا کند و در مواقع لزوم بیطرفانه با اختلافات میان مسئولان بهویژه در میان قوا بپردازد و بهنوعی با ارائه راهحلهای کارشناسی، فضا را به نحو مطلوبی مدیریت کند، اما گاهی این اتفاق رخ نمیدهد و این احساس در مخاطب ایجاد نمیشود و برداشت این است که رسانه ملی برخی اوقات به بعضیها چشم بیشتر و به بعضیها چشم کمتری دارد. اصلاح چنین روندی میتواند به تقویت امید و بهتبع آن توسعه سرمایههای اجتماعی کشور به بهترین شکل کمک کند.
نباید اجازه داد سرمایههای اجتماعی کشور در کشاکش اختلافنظرها ذوب شود و باید فکری به حال گذار از چنین وضعیتی کرد. باید فکری برای این معضل کرد که گاهی اوقات رسانهها مسائل و اختلافات سیاسی را به خصومتها ترجمه میکنند و از آنها گرههایی میسازند که باید زمان زیادی را صرفگشودن آنها کرد که قطعا فرساینده و هزینهبر خواهد بود. همواره باید درنظر داشت که اگر میان رقبای سیاسی اختلافنظر وجود دارد، این موضوع اختلاف میان کفر و دین نیست که راهحلی نداشته باشد. نباید چنین پنداشت که یک طرف دین کامل دارد و طرف مقابل در کفر مطلق دست و پا میزند. این افراط و تفریطها امید اجتماعی را کاهش میدهد و نیازمند تجدیدنظر اساسی است. درصورتیکه امیدآفرینی بهعنوان یکی از اولویتهای مهم دولت سیزدهم مطرح شود، میتوان به تحولات مثبت در آینده بیش از پیش دل بست.