روزنامه اصولگرا: برخی از نامزدهای اصولگرایان نمی خواهند به نفع رئیسی کنار بکشند
رسالت نوشت: در سویی دیگر از گوشه و کنار خبر میرسد برخی کاندیداها قصدی برای اجماع بر روی یک گزینه ندارند و برخی نیز رسما اعلام کردهاند کنارهگیری نمیکنند و مستقل واردشدهاند! برای نتیجه خسارتباری که عدموحدت در پی دارد بهتر است کمی گذشته را مرور کنیم و به انتخابات ۹۲ برگردیم؛ جایی که اگر وحدت رویه اصلی اصولگرایان بود، شاید شاهد وضعیت امروز نبودیم و اینهمه مشکل را تحمل نمیکردیم.
به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه اصولگرای رسالت در شماره امروز خود ضمن هشدار انتخاباتی به اصولگرایان با انتشار گزارشی تحت عنوان "عدم وحدت یعنی تکرار 92" نوشت:
هرچه به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر میشویم، بحث وحدت در جریان اصولگرایی نیز بیش از گذشته مطرح میشود و با توجه به انتشار اخباری مبنی بر اجماع احتمالی اصلاحطلبان بر روی علی لاریجانی یا اسحاق جهانگیری، تلاش برای اجماع اصولگرایان نیز رو به افزایش است و آنها نیز برنامههایی دارند گرچه هنوز قضا نشده است. اما نکتهای که در خصوص وحدت مهم میباشد این است که الان آن بهتر از یک ساعت دیگر و امروزش نیز بهتر از فردا است. در سویی دیگر از گوشه و کنار خبر میرسد برخی کاندیداها قصدی برای اجماع بر روی یک گزینه ندارند و برخی نیز رسما اعلام کردهاند کنارهگیری نمیکنند و مستقل واردشدهاند! برای نتیجه خسارتباری که عدموحدت در پی دارد بهتر است کمی گذشته را مرور کنیم و به انتخابات ۹۲ برگردیم؛ جایی که اگر وحدت رویه اصلی اصولگرایان بود، شاید شاهد وضعیت امروز نبودیم و اینهمه مشکل را تحمل نمیکردیم.
اصولگرایان انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در خردادماه سال ۹۲ را در حالی با اختلاف کم به اصلاحطلبان واگذار کردند که در آن دوره ۴ نامزد در میدان داشتند و جز یک نفر از کاندیداها مابقی آنها حاضر به کنارهگیری به نفع دیگری نشدند و در پایان یک خودزنی تاریخی در اردوگاه اصولگرایان رقم خورد. در جبهه اصلاحات اما تنها۲ نامزد یعنی حسن روحانی و محمدرضا عارف وجود داشت که در آخرین روزهای تبلیغاتی، عارف به نفع روحانی کنار رفت تا رئیس دولت یازدهم در حالی با اختلاف بسیار کم به ریاست جمهوری برسد که شاید خوشبینترین طرفدارانش نیز این باور را نداشتند. ۴ سال بعد این رویه کمی تغییر کرد. تاریخ نشان داد نتایج انتخابات سال ۹۲ تا حدودی توانست برای اصولگرایان تجربه شود اما اینبار نیز راهبردشان یعنی جمنا چندان چنگی به دل نمیزد. انتخابات ۹۶ در ابتدا با ۶ نامزد آغاز شد و در میانه راه اسحاق جهانگیری به نفع حسن روحانی و محمدباقر قالیباف به نفع سید ابراهیم رئیسی کنار کشیدند. بااینوجود اما سرانجام این حسن روحانی بود که با ۵۷٫۱۴ درصد آرا بار دیگر پیروز رقابت شد.
میتوان گفت تشکیل دولت روحانی مدیون عدم وحدت بین اصولگرایان است. جایی که برخی از آنها ملاک را فقط انتخاب اصلح دانستند و حتی در همان اصلح هم اشتباه برداشت میکردند و به نتیجه کلی انتخابات، قائل نبودند. سال ۹۲ در جبهه اصولگرایان بخشی معتقد بودند که گفتمان انقلاب تنها متعلق به آنها است و باقی اصولگراها را قبول نداشتند. برخی دیگر نیز از هفتههای قبل میپنداشتند و حتی به نظرسنجیها نیز
اهمیتی نمیدادند. در پی این رویه اصولگرایان اما نتیجه آنچه شد که شاید خیلیها فکرش را هم نمیکردند؛ حسن روحانی رئیسجمهور ایران شد! و دولت او ۸ سال بر سرکار ماند و نهتنها وضعیت معیشتی مردم بهتر نشد
بلکه با تورم بیسابقه، گرانیهای بسیار، افزایش تحریمها، بیاعتمادی و دور شدن مردم از انقلاب، افزایش رانت، کوچک شدن سفره مردم و… روبهرو شدیم.
اکنون با توجه به نتیجهای که عدم وحدت در سال ۹۲ در پی داشت و نیز صحبتهایی که در گوشه وکنار مبنی بر تشکیل «دولت سوم روحانی» میشود باید از نامزدهای جناح اصولگرا پرسید با کدام استدلال میخواهند بهصورت مستقل عمل کرده و از وحدت دوری میکنند؟ چرا بر حضور چندکاندیدایی تأکید کرده و رویه خود را تغییر نمیدهند؟ آیا حضور پر رأی یک نامزد، بر پراکندگی آرای اصولگرایان ترجیح ندارد؟!