قدیری ابیانه: روحانی اگر مصوبه شورای نگهبان را قبول ندارد «مفسد فی الارض» است/رئیسی از کسانیکه در مقابل فتنه سکوت کرده است در کابینه استفاده نمی کند/ روسیه و چین محض رضای خدا موش نمی گیرند/ تخلفات ظریف قابل پیگرد است
نامزد انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم می گوید: من الان معتقدم اگر خود آیتالله جنتی بخواهد نامزد شود، خودش صلاحیت خودش را برای ریاست جمهوری تایید نمیکند. چرا؟ میگوید من سنم بالاست، من نمیکشم. این کار اجرایی است، برای هر کاری یک سنی لازم است. برای فوتبال 30 سال پیر محسوب میشود، اما مرجعیت 75 سالگی جوان است.
به گزارش دیده بان ایران؛ ثبت نام داوطلبان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم از روز سه شنبه 21 اردیبهشت درحالی از خیابان فاطمی تهران آغاز شد که مصوبه اخیر شورای نگهبان و دستور رئیس جمهور به وزیر کشور درباره الزام انجام قانون اساسی کشور؛ این انتخابات را از همین ابتدا با چالش روبرو کرده است. برخی در این عقیده دارند که شورای نگهبان قانونگذاری نکرده است و تنها در حیطه وظایف خود دستورالمعلی را ابلاغ کرده اما در مقابل برخی بر این باورند که ورود شورای نگهبان به این موضوع مصداق قانونگذاری است و می تواند در آینده تبعات دیگری را هم به دنبال داشته باشد. محمدحسن قدیری ابیانه، دیپلماتی که در وزارت خارجه دولت محمود احمدی نژاد سابقه خدمت داشته است یکی از کسانی بود که یکروز پس از آغاز ثبت نام ها برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرد. او می گوید: رئیس جمهور نمی تواند قانون را تفسیر کند برای همین این موضوع در اختیار شورای نگهبان است و بنابراین این شورا عمل خلافی را مرتکب نشده است.
آنچه می خوانید مشروح گفت و گوی دیده بان ایران با این نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است که در پی می آید:
دیده بان ایران- یک دعوایی هست بین شورای نگهبان و تیم دولت. دولت میگوید بر اساس قانون اساسی شرایط ریاست جمهوری تشریح شده و باید طبق قانون اساسی ارائه شود. در کنارش شورای نگهبان یک مصوبهای داشته که شرایط کاندیداها را مشخص کرده. به نظرتان الان حق با کیست؟
به نظر من قانون اساسی مشخص کرده، اولا تفسیر قانون اساسی با شخص رئیس جمهور یا معاونت حقوقیاش نیست، با شورای نگهبان است. اگر هم کسی میگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، حضرت امام تکلیف را روشن کرده، میگوید کسی که میگوید شورای نگهبان را قبول ندارم، مفسد فیالارض است.
دیده بان ایران- یعنی منظورتان این است که رئیس جمهور مفسد فیالارض است؟
این رئیس جمهور اگر قانون اساسی را قبول ندارد، طبق نظر امام مفسد فیالارض و قابل تعقیب محسوب میشود.
دیده بان ایران-- رئیس جمهور البته در اینجا به صحبتهای معاون حقوقیاش استناد کرده است.
معاون حقوقیاش؟ شش تا فقیه و شش حقوقدان آنجا هستند، اینها رسما عضو شورای نگهبان هستند، شورای نگهبان هم تکلیفش مشخص است. قانون آمده و گفته شورای نگهبان در نهایت تشخیص میدهد که چه کسانی احراز صلاحیت شوند. این ثبتنامهایی که در ایران میشود و فیلمهایش هم پخش میشود، موجب خنده است که ببینیم چه کسی آمده و چه شعاری میدهد، و این موضوع متاسفانه جمهوری اسلامی را در سطح جهانی مضحکه میکند. این برای جمهوری اسلامی خوب نیست. شورای نگهبان میگوید من تصمیم گرفتم این نوع افراد را احراز صلاحیت نکنم. این هم جزو حقوقش است.
دیده بان ایران- البته بحث فقط پیرامون مدرک تحصیلی نیست، موضوع این است که شورای نگهبان یک قانونی را مصوب کرده، یک مصوبهای داده که با قانون اساسی اینها میگویند در تضاد است.
هیچ تضادی نیست، چون قانون نیست. قانون باید برود مجلس.
دیده بان ایران- اخب دولت می گوید شورای نگهبان قانونگذاری کرده است.
این قانونگذاری نیست، این مقررات است؛ خود شورای نگهبان را ملاکهای تصمیمگیریاش را برای احراز صلاحیت اعلام کرده که من اینها را اصلا بررسی میکنم. بنابراین شورای نگهبان می گوید برای اینکه ثبتنام در جمهوری اسلامی باعث مضحکهشدن جمهوری اسلامی نشود از ابتدا این افراد را من تاییدشان نمیکنم، ثبتنام نکنید. من حق را کاملا به شورای نگهبان میدهم که میگوید ضوابط من برای تایید صلاحیت اینهاست.
دیده بان ایران-- این باعث میشود دایره نخبگان محدود شود، یعنی محدود شود به روسای قوا، معاونان رئیس جمهور و وزرا، کسانی که یک دورهای وزیر بودند.
حالا به این محدودیت نیست و بیشتر است. اگر در رانندگی کسی میخواهد برود تصدیق یک بگیرد، میگویند تصدیق دو را گرفتی؟ آن بحثش این است، میگوید کسی که میخواهد برود یکدفعهای چند میلیون پرسنل دولتی را مدیریت کند، یک کشور را اداره کند، قاعدتا باید قبلا یک وزارتخانهای، یک سمت مدیریتی داشته باشد.
دیده بان ایران-- این گردش نخبگان را ما نداریم. الان یک کسانی که در داخل دولت هستند، کارنامهشان مشخص است در این 40 سال، آنها میتوانند کاندیدا شوند و طرف یک دانشگاهی باشد، شاید نتواند.
دانشگاهی ممکن است تئوری بلد باشد، ولی در عمل اجرا خودش را ثابت نکرده باشد.
- دانشگاهی باید از یک کانالی وارد شود.
می تواند سمتهای دیگر بگیرد و در مقام بعدی بیاید.
- آن هم یک سختی دارد.
بالاخره قرار نیست هر کسی که ادعا میکند، بیاید.
- چرا ما 40 ساله داشتیم باشیم تا 75 ساله؟
مثلا 75 سال که میگویند، شما فرض کنید یک نفری در 75 سالگی رئیس جمهور شود، تا 79 سالگی باید بتواند کار کند. من الان معتقدم اگر خود آیتالله جنتی بخواهد نامزد شود، خودش صلاحیت خودش را برای ریاست جمهوری تایید نمیکند. چرا؟ میگوید من سنم بالاست، من نمیکشم. این کار اجرایی است، برای هر کاری یک سنی لازم است. برای فوتبال 30 سال پیر محسوب میشود، اما مرجعیت 75 سالگی جوان است.
- یک آدم 39 ساله با آدم 40 ساله چه تفاوتی دارد؟
در اسلام میگوییم 40 سالگی عقل آدم کامل میشود. میبینید بعثت پیغمبر در 40 سالگی است. یعنی این 40 یک ربطی دارد. به هر حال باید محدود میکردند، اگر میگفتند مثلا 39 سال میتواند، باید میگفتند 38 سال چه فرقی دارد با 39 سال. 35 سال با 38 سال چه فرقی دارد.
- چرا ما مثل بقیه کشورها نمیگوییم هر کسی میخواهد کاندیدا شود، این تعداد امضاء را جمع کند که این تعداد آدم در کشور ایشان را قبول دارند، برنامهاش را دیدهاند و پذیرفتهاند؟
این هم میتواند یکی از راهها باشد. این نیاز به اصلاح قانون اساسی دارد. مثلا در فرانسه اینطوری است که 500 نفر از کسانی که انتخاب شدند توسط مردم برای مجلس، برای سنا، برای شورای شهر و ایالات دیگر، اینها باید پای امضای یک نفر تایید کنند که صلاحیت دارد، ولی باز هم برای ما ملاک باید اسلامی هم باشد، باید پایبند به اسلام باشد. کسی که میآید و میگوید من اصل ولایت فقیه را قبول ندارم، اصلا قانون اساسی را قبول ندارم، جمهوری اسلامی را قبول ندارم، نباید نامزد شود. کدام کشور را میپذیرد که کسی بیاید نامزد بشود و بگوید من اصل و اساس قانون اساسی این کشور را قبول ندارم؟
- شورای نگهبان و قانون اساسی است، ولی یک ساختاری باید اصلاح شود که هر کسی اینطوری نمیتواند بیاید.
این برمیگردد به اصلاح قانون اساسی.
- بنابراین اصلاح قانون اساسی لازم است؟
حتما.
- نظرشما درباره انتشار فایل صوتی آقای ظریف چیست؟
آقای ظریف برتری میدان بر دیپلماسی را یکی از موانع تفاهم و توافق با غرب میداند. این چه توافقی است که ما بخواهیم به بیگانه که مسلحانه وارد آبهای ما شوند و ما دستگیرشان نکنیم؟
- ادعای آقای ظریف درخصوص دخالت روسیه و ناراحتی آقای لابروف و میشود گفت وزارت خارجه روسیه از برجام...
ادعاست.
- وزارت خارجه روسیه تکذیب هم نکرد؟
نه، گفت ما اصلا به این حرفها کاری نداریم، ما مواضع رسمی جمهوری اسلامی برایمان ملاک است. مثلاً آقای ظریف یکی از کارهایی که فکر میکند روسیه کارشکنی کرده، غربیها اصرار داشتند که تحریم تسلیحاتی را بپذیریم، روسیه و چین مخالف بودند و اتفاقا خیلی هم تعجب کردند که آقای ظریف فوری پذیرفت که ما نتوانیم صادر کنیم و نه بتوانیم بخریم. حالا چرا چین و روسیه مخالفت کردند؟ آنها دوست داشتند بتوانند به ما سلاح بفروشند، اما اگر آقای ظریف پایدارتر بود، محکمتر میایستاد، این تحریم تصویب میشد؟ بدون این تحریم امکان تصویب نبود؟ این کارشکنی در راه این قضیه بود؟ نخیر، طبیعی است که آمریکا، انگلیس، روسیه و چین همه دنبال منافع خود هستند و هیچ کدام محض رضای خدا موش نمیگیرند. آنها دوست داشتند به ما سلاح بفروشند، ما هم دوست داریم سلاح بخریم. غربیها به ما نمیفروشند. آیا چون غربیها به ما سلاح نمیفروشند، ما از روسیه و چین هم اگر لازم داشته باشیم برای دفاعمان نخریم؟ این که منطقی نیست. اصولاً کشورها برای پیشبرد دیپلماسیشان دنبال تقویت میدان هستند. شما میبینی وزیر خارجه یا دولت آمریکا یک نظری را میخواهد به یک کشوری تحمیل کند در دیپلماسی، موفق نمیشود، ناو جنگی اش را اعزام میکند که آنها را بترساند. این یعنی میدان. اگر مدافعان حرم جلوی سلطه داعش در عراق و سوریه و اینجاها را نمیگرفتند، اصلا شش تا قدرت جهانی حاضر بودند اونور میز بنشینند و ایران اینور میز؟ اگر ما این پیشرفتهای هستهای را نداشتیم، آنها اصلاح حاضر بودند با ما مذاکره کنند؟
دیده بان ایران- یکی از ادعاهای مطرحشده که آقای ظریف مطرح هم مطرح کرده و همان موقع هم مطرح بود، اینکه ما وقتی در میدان پیروز شده بودیم در سوریه و دست بالا را داشتیم، چه نیازی بود که روسیه اولا از فضای ایرانی استفاده کرد، از پایگاه نوژه استفاده کرد، از آسمان ایران استفاده کرد. چه نیازی بود که هم خارج از ایران و هم ما خارج از ایران، یعنی غربیها و کشورهای همسایه را تحریک کنیم، عربها را تحریک کنیم که ما پایگاه در اختیار نیروی...
اولا پایگاه در اختیارشان ندادیم، به آنها امکان دادیم که از فضای ما استفاده کنند برای ضربهزدن به تروریستهایی که برنامه قتل نیروهای ما را داشتند. یعنی آقای ظریف میفرمایند ما از توان نظام هوایی روسیه استفاده نکنیم؟
- ما دیگر پیروز شده بودیم.
چه کسی میگوید پیروز شده بودیم، نهایی شده بود؟ اگر پیروز شده بودیم، این حرفها نبود. آیا آقای ظریف ترجیح میداد که نیروهای بیشتری از ما کشته شوند؟ سردار سلیمانی که خودش مسئول میدان هست، احساس کرد که نیاز هست که از نظر هوایی به ضدانقلاب تهاجم شود و رفع آنها را راضی کرد و قانع کرد.
- یکی از دلایلی که آقای ترامپ به آن تاکید میکرد، همین استفاده از نیروی روسیه و بحث پایگاه نوژه که دارم میگویم...
آقای ترامپ که در همه کشورهای منطقه نیرو دارد و پایگاه دارد و غیرقانونی در سوریه است و بهانه هم نیست، او یک چیزی میگوید و حرفش ارزش ندارد. ملاک ما که حرف ترامپ و بایدن و اینها نیست، ما اینجا میگوییم یک عده نیروی داوطلب رفتهاند، از جانشان مایه گذاشتهاند برای اینکه داعش بسیار خطرناک را که اگر آنها در سوریه و عراق پیروز میشدند، بدتر از آن را سر ملت ما درمیآوردند، ما آنها را میخواهیم سرکوب کنیم. نیروی هوایی روسیه این امکان را دارد با سلاحهای پیشرفتهاش که مراکز آنها را مورد هجوم قرار دهد و پیروزی بر تروریستها را نزدیکتر کند و ما کشتههای کمتری را در جنگ دهیم. حتما باید دعوت میکردیم بیایند. حالا آقای ترامپ مگر قرار است خوشش بیاید؟ بچههای ما کشته شوند که آقای ظریف با اخم آمریکاییها مواجه نشود؟ لبخند آنها را به همراه داشته باشد؟ موقعی که ما کشتی آذوقه فرستادیم برای یمن، جان کری زنگ زد به آقای ظریف و آقای ظریف مانع شد این کشتی برود و کمک کند به یمنیها. ما اینجا شاهد این بودیم که جان کری یک لبخند محبتآمیزی به آقای ظریف انداخته؛ به چه قیمتی؟ من معتقدم آقای ظریف رابطه میدان و دیپلماسی را نمیفهمد. حالا اینکه یک صحبتهایی کرده، کار غلطی بوده، به قول مقام معظم رهبری این مواضع همسو با مواضع دشمنان ما در آمریکا بوده؛ حالا آنجا جناح کندرو و تندرو دارد، تندروترش مواضع آقای ظریف همسو با آنها بوده... یک چنین آدمی با این تفکر که اصلا رابطه میدان و دیپلماسی را نمیفهمد، هشت سال وزیر خارجه ما بوده است.
- آیا اگر شما فرض کنید در دولت آینده رئیس جمهور یا مقامی را دریافت کنید، آیا با آقای ظریف برخورد میکنید یا معتقدید دولت آینده باید با آقای ظریف برخورد کند یا قوه قضاییه با آقای ظریف برخورد کند؟
آقای ظریف یک تخلفاتی کرده که قابل پیگرد است. مثلا چی؟ مثلا اینکه از بیگانگان دعوت کند که سیاستی را اتخاذ کند که در نتیجه آن جناح مقابل پیروز نشود و جناح اینها پیروز شود. یک سفیر یا وزیر خارجه حق ندارد از بیگانگان بخواهد سیاستهایی را اتخاذ کنند یا مواضعی را اتخاذ کنند که منجر به تاثیرگذاری در انتخابات داخلی شود.
- یعنی اگر شما مسئولیتی بگیرید یا رئیس جمهور شوید، با ظریف برخورد میکنید؟
حالا ممکن است بنده عفوش کنم، بگوییم آقا این از روی نادانی این کار ها را انجام داده. البته تخلف کرده و نهادهای ذیربط باید با ایشان برخورد کنند. ضمن اینکه این تنها موردی نبوده که به خارجیها دارد میگوید اگر شما این کار را بکنید، رقبای ما پیروز میشوند. اصلا این به بیگانگان چه ربطی دارد که چه کسی در ایران پیروز میشود؟ دعوت از بیگانگان برای تاثیرگذاری در انتخابات داخلی ما جرم است، خیانت است. نباید این کار را میکرد و نباید میکرد و به کرات کرده، اینقدر عادت کرده که قبحش هم برایش ریخته؛ حالا در جلسات متعددی این حرف را زده است. حتی در این موضع اخیرش که گفته من نمیآیم، گفته دلواپسها بگذارند ما کار خودمان را بکنیم، مثلا تحریمها را رفع کنیم، شما به دنبال همان قدرتی که دنبالش هستید، بچسبید. یا گفته از مردم میخواهم در انتخابات شرکت کنند تا اقلیت پیروز نشود، یعنی دارد مخالفان خودش را اقلیت جلوه میدهد. تو وزیر خارجه به تو چه این مسائل که برمیگردی میگویی رقبای ما اقلیت هستند؟ تو حق نداری در این مسائل ورود پیدا کنی. چه کسی گفته اقلیت هستند؟ انتخابات نشان میدهد چه کسی اقلیت است و چه کسی اکثریت.
- به نظرتان چه کسی برنده انتخابات میشود؟
به نظر من هر جناحی که از آقای روحانی حمایت کرده و مشارکت کرده مثل اصلاحطلبان، اینها راهی برای پیروزی ندارند، اما قطعاً رسانههای بیگانه، دشمنان ما، آمریکا، انگلیس، اسرائیل، آل سعود، منافقین، بهاییها، ساواکیها، سلطنتطلبها، داعشیها، همه اینها مثل انتخابات 88، 92 و 96 حمایت کردند آن زمان از آقای موسوی و این دو سال از آقای روحانی. رئیس سازمان CIA رسما اعلام کرد که ما نگرانیم که آقای روحانی رئیس جمهور نشود.
- چه موقع این بحث شد؟
فیلمش هست، در سایت من هم هست که ابراز نگرانی کرده، البته آنها به ابراز نگرانی اکتفا نمیکنند، عمل میکنند. یا مثلا الان سنای آمریکا گفته ما الان تحریمهای اضافی را فعلا متوقف میکنیم تا به ضرر این جناح اصلاحطلب نشود. این یعنی چی؟
- اگر آمریکا با این دولت هشت ساله بود و همراهی کرد، چرا مثلا این دولت تا سال 94 که مذاکره میکرد برای تحریمها و تحریم بود و سال 97 که تحریمها برگشت. آمریکا که ضربه زد به اینها (دولت روحانی و اصلاح طلبان).
آمریکا میخواهد اینها بیایند سر کار، چون اینها تسلیمطلبند، چون اینها مرغوب غرب هستند و تحت فشار، امتیاز میدهند. آمریکا امتیاز میخواهد، اگر از اینها طرفداری میکند، به خاطر خم ابروهای اینها نیست، به خاطر چشم و ابرهایشان نیست. آمریکا میخواهد آدمهای تسلیمطلب، مرعوب که تحت فشار تسلیم مواضع آمریکا شوند، اگر میخواهند توافقی کنند، وا دهند، امتیاز بدهند، امتیاز نگیرند، اینها بیایند سر کار. از این فرصت استفاده میکنند.
- مگر وزارت خارجه مجری نیست؟ سیستم کشور همانطور که مقام معظم رهبری گفتند، سیستم کشور این است که تصمیم در جای دیگری گرفته شده و راجع به مذاکره یا محتوا و حتی توافقی که دارد انجام میشود، هیچ وقت حاکمیت واگذار نمیکند به یک وزیر یا معاون وزیر.
قطعا وزارت خارجه باید مجری باشد، ولی وزارت خارجه این دولت مجری نبود. رهبری برای برجام، برای تعامل با آمریکا یک خطوط قرمزی را تعریف و تعیین کردند که اینها را دولت آقای روحانی و وزارت خارجه رعایت نکردند.
- بدون مصوبه شورای عالی امنیت ملی اصلا امکان نداشت که در ایران کسی اصلا بتواند راجع به برجام صحبت، مذاکره یا یا توافق کند.
اینها اصرار کردند که رهبری با مذاکره موافقت کنند. هرچند رهبری معتقد بودند مذاکره به نتیجه نمیرسد، اما تحت عنوان نرمش قهرمانانه این اجازه را دادند، چون اینها میگفتند ما میتوانیم این کار را بکنیم. اجازه دادند که معلوم شود که نخیر، با آمریکا نمیشود به تعامل و توافق رسید و این حرف ثابت شد. من مثالی که میزنم، میگویم قدیم که مبلمان نبوده، در یک اتاق زندگی میکردند، گوشه اتاق یک سماوری بود. بچه کوچک برای اینکه نرود طرف سماور و آب را روی خودش برنگرداند و بسوزد، هدایتشده او را میبردند طرف سماور، انگشتش را به سماور میزدند که بسوزد که بفهمد این خطرناک است. من معتقدم که این موافقت رهبری برای این بود که اینهایی که ادعا میکردند ما با آمریکا میتوانیم به تعامل برسیم، معلوم شود که با آمریکا به تعامل نمیشود رسید، آمریکا دست از دشمنی با ما بر نخواهد داشت و این یک آگاهی هم به آنها که ادعا میکردند باشد، هم برای مردم ما. حالا شما فرض کنید آن زمانی که آقای روحانی اصرار داشت مذاکره را شروع کنند، میتوانند تعامل کنند، رهبری موافقت نمیکردند و این مذاکرات نمیشد و همین تحریمهایی که وضع شد بعد از برجام، اینها وضع میشد. بعد نمیآمدند بگویند اگر رهبری موافقت کرده بود، این تحریمها نبود؟
- آقای ترامپ موقعی که به قدرت رسید در سال 95، درخواست مذاکره نه به صورت اینکه راجع به کلیات باشد، خیلی خلاصه داشت، یعنی اینکه به قول رئیس جمهور که بعد از آقای ترامپ که صحبت کرد، گفت اینها میخواستند فعلا راجع به این مواضع صحبت شود.
اصلا چنین چیزی نیست. آنها وقتی میگویند مذاکره، یعنی تحمیل نظراتشان.
- چرا ما مدام مذاکره با ترامپ را عقب انداختیم تا تحریمها برگردد؟
اصلا نینداختیم. اولا که ترامپ صحبت از بازگشت برجام نبود. دوم اینکه الان هم بایدن صحبت از بازگشت برجام نمیکند؟ اگر صحبت میکند، میگوید برویم یک چیز جدیدی ببندیم، در حالی که تو اگر واقعا به برجام اعتقاد داری و میخواهی برگردی، اصلا احتیاجی به مذاکره نیست. آن کارهایی که ترامپ کرد، خارج شد، تحریمها را وصل کرد، برگردانیم. اینکه دیگر مسجل است، آمریکا و حتی اوباما که این معاونش بود، وقتی از او پرسیدند که شما چرا برجام را امضاء کردی، فیلمش هم موجود است و منتشر شده، گفت ساختار تحریمها در حال فروپاشی بود، ما این را امضاء کردیم تا ساختار حفظ شود. آقای روحانی و آقای ظریف گفتند ما امضاء کردیم تا تحریم لغو شود. حالا سوال؛ ساختار تحریمها حفظ شد یا لغو شد؟ حفظ شد. هم زمان اوباما تحریمها شدید شد، هم زمان ترام تشدید، هم زمان بایدن. همین اروپا که مثلا قرار بود میانجیگری کند، وسط مذاکرات وین تحریمهای ایران را افزایش داد.
- شما که دارید میگویید اصلاحطلبان یا اینها تسلیمطلب هستند. ما زمان آقای احمدینژاد هم مذاکره داشتیم، همان موقع هم مستقیم با آمریکا مذاکره داشتیم در عمان غیررسمی و هم مطالب دیگری هم بود. آن موقع آقای اوباما خیلی راحتتر داشت مذاکره میکرد با نفرات بعدی. ما بالاخره یک بخشی از روابط خارجیمان گره خورده با غرب که بقیه کشورها هم تابع آنها هستند متاسفانه یا خوشبختانه از نظر آنها. تابع آنها هستند و هیچ کاریاش هم نمیشود کرد، حتی چین و روسیه هم تابع آنها محسوب میشوند، دیگر خودتان دیپلمات بودید و میدانید، فضا را آنها تعیین میکنند. چرا ما دو تا دولتهایمان با مشکل روبرو هستند در روابط خارجی؟ دائم قلب است این قضیه.
ما که بعد از انقلاب به آمریکا اجازه دادیم در کشورمان سفارت داشته باشد، بیشترین دیپلماتها را داشته باشد. آمریکاییها هم در مذاکرات رسمیشان، یعنی از 22 بهمن تا 13 آبان که سفارت توسط دانشجویان اشغال شد، آمریکا بزرگترین سفارت خارجی را در ایران داشت. در مذاکرات رسمی هم حرفهای قشنگی میزدند؛ میخواهیم مشارکت کنیم، میخواهیم آینده را بسازیم، اما اسناد لانه جاسوسی نشان داد که اینها دنبال کودتا بودند، دنبال تجزیه بودند، دنبال جاسوسی بودند، از گروههای تروریستی حمایت میکردند. الان که اسناد اسنودن، افشاگر مسائل امنیتی آمریکا و ویکیلیس؟؟؟ نشان میدهد که همه کشورهای دنیا اینطوری عمل میکند. ما به آنها فرصت دادیم. حالا بعضیها خوشبین هستند به آمریکا، من میگویم اینها خوشبین هستند، واقعبین نیستند. این خوشبینی را ما در مصدق هم شاهد بودیم. مصدق که سفارت آمریکا را اشغال نکرده بود، مرگ بر آمریکا که نگفته بود، مصدق حتی به آمریکا امید داشت که آمریکا از آن حمایت کند. فکر میکرد میتواند حمایت آمریکا را برای استقلال ایران مثلا از انگلستان به دست بیاورد. همین اشتباهش، دشمننشناسیاش و اعتماد به آمریکا باعث شد هم خودش ساقط شود، هم 25 سال کشور ایران گرفتار دیکتاتوری شود. اینطوری نیست که اگر بنشینیم و با آنها مذاکره کنیم، دشمنیها را میتوانیم به دوستی تبدیل کنیم، ضمن اینکه واقعیت این است که آمریکا رو به افول است. این را خود استراتژیستهای آمریکا هم گفتهاند. مثلا الان بدهی دولت فدرال آمریکا به بیش از 28 تریلیون دلار رسیده که اگر ما درآمد نفتمان قبل از تحریمها را 50 میلیارد دلار در سال در نظر بگیریم، به اندازه 560 سال درآمد نفت ایران دولت اینها بدهکار است، بیش از هزار میلیارد دلار فقط به چین بدهکار است. اقتصاد دارد از غرب به شرق منتقل میشود. الان مطابق با گزارش برخی از سازمانهای بینالمللی اقتصادی، اقتصاد چین یک ششم بزرگتر از اقتصاد آمریکا شده. الان دیگر چین یک اعتمادبنفسی به دست آورده است.
- شما قرارداد ایران با چین را مثبت ارزیابی میکنید؟
بسیار مثبت است.
- این هم در همین دولت آقای روحانی و وزیر خارجه انجام شد!
البته همانطور که چین و روسیه متوجه شدند، این دولت دولتِ غربگراست و این قرارداد میتوانست قبل از این بسته شود و رئیس جمهور چین در ملاقاتی که با رهبری داشت، خواستند که توافق با چین فراتر از دولت باشد، چون این دولت را دولتی نمیدانست که به دنبال گسترش روابط با چین باشد. این غربگرایی را دولت لمس کرده بودند. اینجا بود که رهبری نماینده ویژهای تعیین کردند برای پیگیری روابط چین.
- به نظرتان آقای لاریجانی خوب است یا آقای رئیسی؟
هر دو اینها ویژگیهایی دارند، ولی حتما آقای رئیسی اصلح است.
- از چه نظر؟
از همه نظر.
- آقای رئیسی قبلا کار اقتصادی نکرده، کار قانونگذاری نکرده، در حالی که رئیس جمهور باید کار اجرایی کرده باشد و حداقل با قوانین اجرایی...
آقای لاریجانی کار اجراییاش جز صدا و سیما و وزیر ارشاد چی بوده؟
- دبیری شورای عالی امنیت ملی و حضورش در مجلس.
ما کسانی را میخواهیم که هدفشان قدرت خودشان نباشد.
- یعنی آقای لاریجانی دنبال قدرت خودش است؟
به نظرم هست یک مقدار. حالا من ایشان را ضدانقلاب مثل بقیه نمیدانم یا مثلا نمیگویم ایشان پایبند نظام نیست، ولی معتقدم اگر یک دولتی تشکیل دهد، حداقل بخشیاش از همین آدمهای فتنهگر خواهد بود و از آنها استفاده میکند، ولی از ان طرف هم استفاده میکند. ما وقتی میتوانیم دولتی تشکیل دهیم که همهشان پایبند شدید انقلاب اسلامی باشند، چرا از افرادی استفاده کنیم که در فتنهها دست داشتند؟
- یعنی آقای رئیسی از اصلاحطلبان یا اصولگرایان معتدل استفاده نمیکند ؟
آقای رئیسی افرادی که در فتنه نقش داشتند و فتنهگری کردند یا در مقابل فسادها سکوت کردند، استفاده نخواهد کرد، اما اگر یک فردی باشد که سالم باشد، چون اصلاحطلب معنیاش این نیست که ضداسلام است یا اصولگرای واقعی، اصلاحطلب هم هست، چون امام علی(ع) فرمودند کسی که فردایش با امروز یکی باشد، این مسلمان خوبی نیست. ولی ما اصلاحات را در اسلامیتر شدن میبینیم، آنها در دورترشدن از اسلام. مثل آقای تاجزاده، مثل آقای حجاریان.
- آقای تاجزاده و حجاریان راجع به اسلام صحبتی نکردهاند.
آقای حجاریان گفته همجنسگرایی هم باید در ایران از نظر حقوقی آزاد شود. خیلی هم سروصدا کرد. یا اصلاح طلب دیگری میگوید من نه نظام جمهوری اسلامی را قبول دارم، نه ولایت فقیه را، نه حجاب اسلامی را قبول دارم. اینها را دارد میگوید، صریح دارد میگوید. همه اینها خلاف قانون اساسی است، در حالی که امام فرمودند حفظ جمهوری اسلامی از اوجب واجبات است. البته من آقای لاریجانی را اصلاحطلب نمیدانم، اما مثلا من ندیدم ایشان علیه فتنه موضع بگیرد یا حتی کلمه فتنه را بهکار نبرده تا به حال یا من نشنیدم که بهکار گرفته باشد و این یک امتیاز منفی تلقی میشود. آقای جواد لاریجانی نظرش با فتنه با علی لاریجانی فرق دارد، یعنی ایشان میگفت برادرم این را توطئه نمیبیند. اینها خودش اشکال است. یا مثلا تصویر برجام در 20 دقیقه این جزو سوابق منفی آقای علی لاریجانی است.
- راجع به این صحبت کردیم که در شورای عالی امنیت ملی تصویب شد. تصحیح برجام کاری نمیتوانست بکند.
میتوانست فرصت دهد به مخالفان که نظر دهند. اگر قرار است مجلس تصویب کند، باید موافقین و مخالفین فرصت داشته باشند که نظر دهند. چنین امکانی را به مخالفان برجام ندادند و این به نظرم جزو امتیازات منفی آقای لاریجانی است.
- به نظرتان در انتهای این انتخاباتی که کلا تا هنوز شکل گرفته، به خاطر اینکه کاندیداهایش هنوز مشخص نیستند. واقعا تنها انتخاباتی است که ما در این چند سال اخیر کاندیدای مشخص نداریم، به نظرتان چه کسی رأی میآورد؟
اگر آقای رئیسی بیاید که به نظر من میآید، به نظر من ایشان شرایط بسیار مثبتی نزد افکار عمومی دارد برای اینکه پیروز شود. یک دلیلش هم این است که دیگر نمیتوانند تخریبش کنند، چون دوره قبل تخریب کردند و گفتند اگر آقای رئیسی بیاید، دلار میشود پنج هزار تومان، در کوچهها میخواهد دیوار بکشد.
- برند آقای رئیسی لطمه نمیخورد؟ چون کار اجرایی با کار قوه قضاییه متفاوت است. در کار اجرایی کشور با چالشهای متعدد و روزانه روبرو است.
شما میگویید آقای رئیسی لطمه میخورد یا نه، مساله این نیست، مساله این است که کشور لطمه نخورد و معتقدم اگر آقای رئیسی بیاید، به این دلیل میآید، چون مردم از عملکرد ایشان راضی هستند در قوه قضاییه، با مفسدین برخورد کرده، اما قوه قضاییه مسئول مجازات مفسد است، ریشه فساد در قوه مجریه است. اگر این ریشه خشکانده شود، اصلا پروندههای فساد کمتری شکل میگیرد. مثلا یکی از کارهایی که آقای رئیسی کردند، چند صد قاضی را برکنار کردند، کسانی که دچار فساد شده بودند. اگر ایشان بیایند در قوه مجریه و همین کار را با مسئولان اجرایی کنند، کسانی که فساد دارند را رد کنند، برخلاف آقای روحانی که اصرار داشتند آدمهای مفسد را در مسئولیتها بگمارند، خود این کمک بزرگی است به قوه قضاییه، یعنی خود مفسدین را از این سمتها کَندهاند. مثلا شما در واگذاریها میبینید یک هفتتپه را چطور فروختهاند، هنوز هم دولت دارد مقاومت میکند در مقابل قوه قضاییه. دو هزار کارخانه را در این مدت کم آقای رئیسی احیاء کرده؛ تعطیل شده بودند، تولید را شروع کردند، کارگرها آمدند سر کار و مشغول بهکار شدند و در حالی که خیلی بیش از اینها کارخانههایی است که تعطیل شده و باید احیاء شود. اگر ایشان در موضع قوه قضاییه توانسته این خدمت را بکند، حتما در ریاست جمهوری بهتر میتواند. اگر ریشههای فساد هم خشکانده شود، اصلا فساد کمتر شکل میگیرد. من آقای رئیسی را شخصا آدم سالم و دلسوز میدانم، ضمن اینکه ایشان بیاطلاع از مسائل مدیریتی در کشور نبوده، چون دادستان بوده، پروندهها آنجا میآمده، رسیدگی میکردند.
دیده بان ایران