پرویز سروری: جریان انقلاب بارها از «توهم پیروزی» ضربه خورده است/ این درد بیدرمان را این دوره هم داریم/ جبهه انقلاب مثل جریان رقیب نیست که یک نفر بیاید «تکرار» کند و لیست رای بیاورد
دبیرشورای ائتلاف نیروهای انقلاب می گوید: جریان انقلاب بارها از «توهم پیروزی» ضربه خورده است. باید با یک مدلی به «وحدت حداکثری» دست یابیم تا از تفرق سبد رای نیروهای انقلاب جلوگیری شود.
به گزارش دیده بان ایران؛ پرویز سروری می گوید: جریان انقلاب بارها از «توهم پیروزی» ضربه خورده است. باید با یک مدلی به «وحدت حداکثری» دست یابیم تا از تفرق سبد رای نیروهای انقلاب جلوگیری شود.
دبیرشورای ائتلاف نیروهای انقلاب از نشست شورای ائتلاف با نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در هفته آینده خبر می دهد و گمی گوید: با افرادی که در جبهه انقلاب تعریف می شوند انشاالله کار را شروع خواهیم کرد.
متن کامل گفتوگوی تفصیلی با پرویز سروری به شرح زیر است:
رسیدن به وحدت در آستانه ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، بیش از هر زمانی به ضرورتی انکارناپذیر، تبدیل شده است. چرا تلاشها برای تحقق این مهم تاکنون به نتیجه نرسیده است؟ برای رسیدن به وحدت تا قبل از ثبتنام انتخابات چه باید کرد و این موضوع تا چه حد امکانپذیر است؟
جریان انقلاب بارها از «توهم پیروزی» ضربه خورده است. متاسفانه این درد بیدرمانی است و در این دوره هم مشاهده میشود. نیروهای انقلاب احساس میکنند که پیروزی محرز است و به همین دلیل شاهد تکثر غیرقابل قبولی در جبهه انقلاب هستیم که باید حتما برای آن راه چارهای اندیشیده شود.
باید با یک مدلی به «وحدت حداکثری» دست یابیم تا از تفرق سبد رای نیروهای انقلاب جلوگیری شود. واقعیت امر این است که امروز وحدت یک ضرورت بسیار جدی است و باید تلاش کنیم این وحدت حاصل شود. فکر میکنم باید با خود نامزدهای محترم ریاستجمهوری صحبت شود و آنها به یک جمعبندی برای رسیدن به یک گزینه برسند.
در این فرایند نهچندان طولانی، انشاءالله هر چه سریعتر میتوانیم تکثر را به وحدتافزایی تبدیل کنیم؛ درحالحاضر با این تکثری که دیده میشود احتمال اینکه خطراتی متوجه مجموعه نیروهای انقلاب در نتیجه نهایی باشد، وجود دارد.
منظور شما از خطرات منوط به داخل جریان است یا خطراتی از بیرون جریان وجود دارد؟
میتوان گفت احساس میشود که رقیب ما هم بهدنبال این است که بر موضوع اختلافات بدمد و این ذهنیت را در جریان انقلاب به وجود بیاورد که فضا برای پیروزی جبهه انقلاب فراهم است؛ درصورتیکه اینچنین نیست. ما حتما باید تمهیدات لازم را برای ایجاد انسجام و حفظ سبد رای نیروهای انقلاب به وجود بیاوریم.
رسیدن به وحدت تا پیش از ثبتنام نامزدها هم اهمیت دارد اما با شرایط موجود، کار سختی است و باید منتظر احراز صلاحیتهای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ازسوی شورای نگهبان قانون اساسی باشیم.
جریان اصولگرا تلاشهایی را از قبل از سال آغاز کرده و جلساتی را هم داشته است و گروهها و برنامههایی هم شکل گرفته است. به نظر شما، با توجه به وضعیتی که در گذشته وجود داشت، امروز وضعیت جریان اصولگرا را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما چند خط تلاش را با هم جلو میبریم و تلاشها را در طول هم قرار ندادهایم، بلکه در عرض هم قرار دادهایم. موضوعی که همچنان با عزیزان پیرامون آن بحث میکنیم برای این است که به یک الگو برای رسیدن به وحدت دست پیدا کنیم. یک مورد هم خط تلاش «عملیات» است؛ یعنی اگر وحدت هم ایجاد شود، ما باید فرصت برای عملیات داشته باشیم؛ اگر قرار باشد معطل بمانیم تا نتیجه وحدت را به دست آوریم، زمانی انجام خواهد شد که دیگر امکان عملیات وجود ندارد.
در این صورت ممکن است افکار عمومی آمادگی حضور در انتخابات را نداشته باشد؛ بنابراین «تشتت» و «تفرق» در سبد رای به وجود خواهد آمد. ما باید عملیات خود را چه در مباحث «گفتمانی» و چه درمورد مباحث رسانه و ارتباط با افکارعمومی و کار کردن روی حساسیتهایی که کشور با آن مواجه است، ادامه دهیم. یک انتخاب درست میتواند شرایط برونرفت از مشکلات را رقم بزند؛ حتما خط تلاش خود را ادامه خواهیم داد.
آیا این تصور که با وحدت پیروزی حاصل میشود، درست است؟ برای رسیدن به پیروزی فرای وحدت چه باید کرد؟
دقیقا نکته بعدی این است که اگر وحدت انجام شد، چگونه به پیروزی برسیم؟ با چه اسلوبها، روشها و مدلهایی میتوان به پیروزی رسید؟ در نهایت و در پاسخ میتوان گفت که خط تلاش برنامه را از الان باید داشته باشیم.
در این دوره قرار گذاشتهایم که «نامزد - کابینه - برنامه» را در دستورکار داشته باشیم و نامزد ما یک شمای کلی از کابینه بیان کند و برنامه خود را برای برونرفت کشور از وضعیت کنونی، ارائه دهد. ما این چند خط تلاش را با هم جلو میبریم و باید منتظر باشیم که در جبهه انقلاب با انسجام در انتخابات وارد شویم.
در خصوص انتخابات شوراها در تهران برای رسیدن به یک لیست مشترک چه بحثهایی صورت گرفته و تحقق این موضوع تا چه حد در دسترس است؟
این کار را برای اولینبار با مشارکت حداکثری «بدنه» در تصمیمگیری اعمال خواهیم کرد. حدود ۶۲هزار نفر در تهران در سامانه شورای ائتلاف ثبتنام کردند که قرار است این ۶۲هزار نفر، ۱۰نفر را به شورای انتخاب وارد کنند؛ یعنی ما برای اولینبار از بدنه خود ۱۰نماینده در شورای انتخاب داریم که لیست شورای شهر را خواهند بست. این اتفاق مبارکی است که دارد صورت میگیرد؛ انشاالله بهزودی ما انتخابات را در مجمع عمومی ۶۲هزار نفری برگزار خواهیم کرد.
آقای سروری! فرمودید که 10نفر برای بستن لیست شورای تهران از بدنه انتخاب خواهند شد؟ راجعبه زمان و سازوکار آن بیشتر توضیح میدهید؟
برای اولینبار است که یک مجمع ۶۲هزار نفری قرار است 10نفر را به شورای انتخاب، تصمیمگیر و لیستبند اضافه کند.
مدل شورای شهر به این شکل است که شورای ائتلاف فعلی منهای نامزدها بهعلاوه 10نفر از مجمع ۶۲هزار نفری تهران؛ یعنی 10نفر را آن ۶۲هزار نفر انتخاب کرده و به شورای انتخاب اضافه خواهند کرد. این یک ظرفیت بالایی است و ۱۰رأی را به بدنه خود میدهیم و بدنه ما میگوید که نماینده ما برای بستن لیست چه کسانی هستند. این ترکیب، لیست تهران را خواهند بست که فکر میکنم اتفاق مهمی است.
زمان دقیقش مشخص نشده است؟
اگر بتوانیم تا هفته آینده انتخابات مجمع را برگزار کنیم و آن ۱۰نفر اضافه شوند، عملیات بررسی نامزدها و بستن لیست انجام خواهد شد.
آقای چمران در گفتوگویی که قبل از عید با ما داشتند، زمان برگزاری «مجمع عمومی» را اردیبهشت اعلام کردند. زمان دقیق آن مشخص شده است؟
تلاش داریم که این مجمع برگزار شود. انشاالله بتوانیم تا آخر اردیبهشت این کار را به سرانجام برسانیم؛ شاید زودتر هم بتوانیم این کار را انجام دهیم. آمادگیهای لازم وجود دارد. این کار در سامانه در حال انجام است و تا پایان ماه انشاءالله برگزار خواهد شد.
اگر جریان اصولگرا تا پیش از ثبتنام کاندیداها برای انتخابات ریاستجمهوری به وحدت نرسد، رسیدن به وحدت پس از ثبتنام و با توجه به اینکه چهرههای شاخص زیادی اعلام کاندیداتوری کردهاند و خواهند کرد، سختتر نخواهد شد؟ برای اقناع نامزدها چه تدبیری اندیشیده شده است؟
اگر اینطور باشد سخت خواهد شد و جبهه انقلاب تفاوتش این است که یک جبهه اقناعی است و کسانی که در جبهه انقلاب حضور دارند باید قانع شوند. جبهه انقلاب مثل جریان رقیب نیست که یک نفر بیاید «تکرار» کند و دیگران بدون ابراز نظری پیروی کنند. در جبهه انقلاب باید امر «اقناع» صورت بگیرد و افکارعمومی باید قانع شوند.
ما برای رسیدن به وحدت مثل رقیب نمیتوانیم عمل کنیم که یک نفر بگوید بیایید رای بدهید و همه هم بپذیرند. طبیعتا باید افکار عمومی و نامزدها را برای رسیدن به یک مدلی که طبیعتا انتخاب فرد مناسب و اصلح هست، قانع کنیم تا به هدف خود برسیم.
این کار در حال انجام است و هفته آینده انشاءالله رسیدگی را شروع خواهیم کرد و نشستها با نامزدها را شروع خواهیم کرد؛ با نامزدهای ریاستجمهوری انشاءالله جلسه خواهیم داشت.
آقای سروری، شخصیتهایی که هفته آینده با آنها جلسه خواهید داشت مشخص شدهاند؟
همه کسانی را که اعلام نامزدی کردهاند تلاش خواهیم کرد که با ما نشست داشته باشند؛ با افرادی که در جبهه انقلاب تعریف میشوند انشاءلله کار را شروع خواهیم کرد. تلاش خواهیم کرد با این عزیزان برنامههای آنها را پیگیری کنیم و هم با خود آنها به یک جمعبندی برسیم که درباره مدلی که میتواند ما را به یک گزینه برساند، بحث کنیم تا مورد تفاهم نامزدهای نیروهای انقلاب قرار بگیرد.
سازوکار رسیدن به گزینه نهایی به چه شکل خواهد بود، آیا راجع به این موضوع بحثی صورت گرفته است؟
بله ما چند سناریو داریم؛ یک سناریوی «اجماع تقریبا مطلق» داریم. یک سناریوی حداکثری داریم؛ یعنی در برآوردی که ما داریم، طبیعتا یکی از گزینهها اگر وارد شود فکر میکنیم که در نامزد، ما به وحدت خواهیم رسید؛ یعنی جریان انقلاب همه تفاهم خواهند داشت. این یک مدل است که ما منتظریم ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد.
یک مدل دیگر این است که بعضی از نامزدهای ما وقتی حضور پیدا کنند یک «اجماع حداقلی» صورت خواهد گرفت؛ یعنی ما با یک «تکثر متوسط» مواجه هستیم.
سناریوی سوم به صورتی است که اگر مواردی که ما برنامهریزی کردیم رخ ندهد و آن افرادی که فکر میکنیم کاندیدا نشوند، ممکن است که یک سربالایی داشته باشیم و برای هر کدام ما برنامهریزی داریم.
هر کدام از این سناریوها چه ویژگیهایی دارند؟
در سناریوی اول تقریبا دیگر مدل انتخاب نداریم و بهسرعت روی «عملیات» برنامهریزی میکنیم و روی «برنامه» و «پیروزی» متمرکز خواهیم شد. در سناریوی دوم طبیعتا باید تلاش کنیم که به اصطلاح مجموعههایی که حاضرند به نفع گزینه منتخب جریان انقلاب کنار بروند، اینها را به ظرفیت حمایت از نامزد اضافه کرده و از آنها استفاده کنیم یا کسانی که قصد رقابت دارند، با آنها به یک جمعبندی برسیم که بتوانیم نهایتا به یک «وحدت حداکثری» دست پیدا کنیم.
در سناریوی سوم تکثر بالا کار را دشوارتر خواهد کرد و قطعا ما در این صورت باید با خود نامزدها مدل رسیدن به یک سازوکار و گزینه واحد را به نتیجه برسانیم؛ البته ما باید منتظر باشیم تا ثبتنام صورت بگیرد و ببینیم چه کسانی ثبتنام کرده و مورد تایید شورای نگهبان قرار میگیرند تا نهایتا روی آن گزینه، تمرکز کنیم و کار را جلو ببریم.
شاهد شکلگیری دوقطبی «میدان و دیپلماسی» با انتشار فایل صوتی آقای ظریف بودیم که رهبر انقلاب نیز نسبتبه آن واکنش نشان دادند. وظیفه جریان اصولگرا در قبال این وضعیت چیست؟
فکر میکنم با توجه به وضعیت «شکنندهای» که جریان رقیب دارد و دولت ناکارآمد، فشل و خستهای که کشور را به این وضعیت نامطلوب، انداخته است، توقعی که مردم از انقلاب اسلامی دارند محقق نشده است و طبیعتا آنها بهدنبال حاشیهسازی هستند. کلا میتوان گفت جریان رقیب و جریان اصلاحطلب یک جریان «حاشیهنشین» و «حاشیه زیست» است و پیروزی خود را در حاشیه جستوجو میکند و هرگز حاضر نیست در «متن اصلی» رقابت کند. نباید اسیر این «دوقطبی» ساختگی شد. مشخص است که میدان و دیپلماسی منظومهای منسجم و همافزا هستند و نمیتوانند از هم جدا باشند.
برای مقابله با اصلاحطلبان که خود بهوجودآورنده وضع موجود هستند و تلاش میکنند در جایگاه مخالفت با این وضعیت قرار گیرند چه باید کرد؟
مردم باید بدانند که چه کسانی امروز این وضعیت «معیشتی» و «اقتصادی» را رقم زدند و چه کسانی مشکل اصلی کشور را امروز مرغ و تخممرغ و موضوعاتی در سپاه قرار دادهاند. همه اینها نشان میدهد که جریان انقلاب باید تلاش کند تا افکار عمومی را منحرف نکنند و با طرح آدرسهای غلط از طرف جریان رقیب، در حاشیهها اسیر شده و یک زمانی به خودش بیاید و ببیند که حاشیهها، متن و اصل را از بین برده است. ما همیشه باید از این موضوع جلوگیری کنیم و اصلاحطلبان به دنبال این هستند که خودشان را از دولت جدا کنند. اصلاحطلبان خودشان این دولت را به مردم تحمیل کردند و سبدشان را با تمام قدرت در دور اول و دوم آقای روحانی به پای ایشان ریختند؛ آنها امروز نمیتوانند «اپوزیسیون» باشند و خودشان را مخالف وضع موجود نشان دهند. آنها مولد و موسس وضع موجود هستند و نمایندگی وضع موجود را دارند. جریان انقلاب نباید بگذارد که این موضوع از افکار عمومی پاک شود.
جریان انقلاب بارها از «توهم پیروزی» ضربه خورده است. متاسفانه این درد بیدرمانی است و در این دوره هم مشاهده میشود. نیروهای انقلاب احساس میکنند که پیروزی محرز است و به همین دلیل شاهد تکثر غیرقابل قبولی در جبهه انقلاب هستیم که باید حتما برای آن راه چارهای اندیشیده شود.
باید با یک مدلی به «وحدت حداکثری» دست یابیم تا از تفرق سبد رای نیروهای انقلاب جلوگیری شود. واقعیت امر این است که امروز وحدت یک ضرورت بسیار جدی است و باید تلاش کنیم این وحدت حاصل شود. فکر میکنم باید با خود نامزدهای محترم ریاستجمهوری صحبت شود و آنها به یک جمعبندی برای رسیدن به یک گزینه برسند.
در این فرایند نهچندان طولانی، انشاءالله هر چه سریعتر میتوانیم تکثر را به وحدتافزایی تبدیل کنیم؛ درحالحاضر با این تکثری که دیده میشود احتمال اینکه خطراتی متوجه مجموعه نیروهای انقلاب در نتیجه نهایی باشد، وجود دارد.
منظور شما از خطرات منوط به داخل جریان است یا خطراتی از بیرون جریان وجود دارد؟
میتوان گفت احساس میشود که رقیب ما هم بهدنبال این است که بر موضوع اختلافات بدمد و این ذهنیت را در جریان انقلاب به وجود بیاورد که فضا برای پیروزی جبهه انقلاب فراهم است؛ درصورتیکه اینچنین نیست. ما حتما باید تمهیدات لازم را برای ایجاد انسجام و حفظ سبد رای نیروهای انقلاب به وجود بیاوریم.
رسیدن به وحدت تا پیش از ثبتنام نامزدها هم اهمیت دارد اما با شرایط موجود، کار سختی است و باید منتظر احراز صلاحیتهای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ازسوی شورای نگهبان قانون اساسی باشیم.
جریان اصولگرا تلاشهایی را از قبل از سال آغاز کرده و جلساتی را هم داشته است و گروهها و برنامههایی هم شکل گرفته است. به نظر شما، با توجه به وضعیتی که در گذشته وجود داشت، امروز وضعیت جریان اصولگرا را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما چند خط تلاش را با هم جلو میبریم و تلاشها را در طول هم قرار ندادهایم، بلکه در عرض هم قرار دادهایم. موضوعی که همچنان با عزیزان پیرامون آن بحث میکنیم برای این است که به یک الگو برای رسیدن به وحدت دست پیدا کنیم. یک مورد هم خط تلاش «عملیات» است؛ یعنی اگر وحدت هم ایجاد شود، ما باید فرصت برای عملیات داشته باشیم؛ اگر قرار باشد معطل بمانیم تا نتیجه وحدت را به دست آوریم، زمانی انجام خواهد شد که دیگر امکان عملیات وجود ندارد.
در این صورت ممکن است افکار عمومی آمادگی حضور در انتخابات را نداشته باشد؛ بنابراین «تشتت» و «تفرق» در سبد رای به وجود خواهد آمد. ما باید عملیات خود را چه در مباحث «گفتمانی» و چه درمورد مباحث رسانه و ارتباط با افکارعمومی و کار کردن روی حساسیتهایی که کشور با آن مواجه است، ادامه دهیم. یک انتخاب درست میتواند شرایط برونرفت از مشکلات را رقم بزند؛ حتما خط تلاش خود را ادامه خواهیم داد.
آیا این تصور که با وحدت پیروزی حاصل میشود، درست است؟ برای رسیدن به پیروزی فرای وحدت چه باید کرد؟
دقیقا نکته بعدی این است که اگر وحدت انجام شد، چگونه به پیروزی برسیم؟ با چه اسلوبها، روشها و مدلهایی میتوان به پیروزی رسید؟ در نهایت و در پاسخ میتوان گفت که خط تلاش برنامه را از الان باید داشته باشیم.
در این دوره قرار گذاشتهایم که «نامزد - کابینه - برنامه» را در دستورکار داشته باشیم و نامزد ما یک شمای کلی از کابینه بیان کند و برنامه خود را برای برونرفت کشور از وضعیت کنونی، ارائه دهد. ما این چند خط تلاش را با هم جلو میبریم و باید منتظر باشیم که در جبهه انقلاب با انسجام در انتخابات وارد شویم.
در خصوص انتخابات شوراها در تهران برای رسیدن به یک لیست مشترک چه بحثهایی صورت گرفته و تحقق این موضوع تا چه حد در دسترس است؟
این کار را برای اولینبار با مشارکت حداکثری «بدنه» در تصمیمگیری اعمال خواهیم کرد. حدود ۶۲هزار نفر در تهران در سامانه شورای ائتلاف ثبتنام کردند که قرار است این ۶۲هزار نفر، ۱۰نفر را به شورای انتخاب وارد کنند؛ یعنی ما برای اولینبار از بدنه خود ۱۰نماینده در شورای انتخاب داریم که لیست شورای شهر را خواهند بست. این اتفاق مبارکی است که دارد صورت میگیرد؛ انشاالله بهزودی ما انتخابات را در مجمع عمومی ۶۲هزار نفری برگزار خواهیم کرد.
آقای سروری! فرمودید که 10نفر برای بستن لیست شورای تهران از بدنه انتخاب خواهند شد؟ راجعبه زمان و سازوکار آن بیشتر توضیح میدهید؟
برای اولینبار است که یک مجمع ۶۲هزار نفری قرار است 10نفر را به شورای انتخاب، تصمیمگیر و لیستبند اضافه کند.
مدل شورای شهر به این شکل است که شورای ائتلاف فعلی منهای نامزدها بهعلاوه 10نفر از مجمع ۶۲هزار نفری تهران؛ یعنی 10نفر را آن ۶۲هزار نفر انتخاب کرده و به شورای انتخاب اضافه خواهند کرد. این یک ظرفیت بالایی است و ۱۰رأی را به بدنه خود میدهیم و بدنه ما میگوید که نماینده ما برای بستن لیست چه کسانی هستند. این ترکیب، لیست تهران را خواهند بست که فکر میکنم اتفاق مهمی است.
زمان دقیقش مشخص نشده است؟
اگر بتوانیم تا هفته آینده انتخابات مجمع را برگزار کنیم و آن ۱۰نفر اضافه شوند، عملیات بررسی نامزدها و بستن لیست انجام خواهد شد.
آقای چمران در گفتوگویی که قبل از عید با ما داشتند، زمان برگزاری «مجمع عمومی» را اردیبهشت اعلام کردند. زمان دقیق آن مشخص شده است؟
تلاش داریم که این مجمع برگزار شود. انشاالله بتوانیم تا آخر اردیبهشت این کار را به سرانجام برسانیم؛ شاید زودتر هم بتوانیم این کار را انجام دهیم. آمادگیهای لازم وجود دارد. این کار در سامانه در حال انجام است و تا پایان ماه انشاءالله برگزار خواهد شد.
اگر جریان اصولگرا تا پیش از ثبتنام کاندیداها برای انتخابات ریاستجمهوری به وحدت نرسد، رسیدن به وحدت پس از ثبتنام و با توجه به اینکه چهرههای شاخص زیادی اعلام کاندیداتوری کردهاند و خواهند کرد، سختتر نخواهد شد؟ برای اقناع نامزدها چه تدبیری اندیشیده شده است؟
اگر اینطور باشد سخت خواهد شد و جبهه انقلاب تفاوتش این است که یک جبهه اقناعی است و کسانی که در جبهه انقلاب حضور دارند باید قانع شوند. جبهه انقلاب مثل جریان رقیب نیست که یک نفر بیاید «تکرار» کند و دیگران بدون ابراز نظری پیروی کنند. در جبهه انقلاب باید امر «اقناع» صورت بگیرد و افکارعمومی باید قانع شوند.
ما برای رسیدن به وحدت مثل رقیب نمیتوانیم عمل کنیم که یک نفر بگوید بیایید رای بدهید و همه هم بپذیرند. طبیعتا باید افکار عمومی و نامزدها را برای رسیدن به یک مدلی که طبیعتا انتخاب فرد مناسب و اصلح هست، قانع کنیم تا به هدف خود برسیم.
این کار در حال انجام است و هفته آینده انشاءالله رسیدگی را شروع خواهیم کرد و نشستها با نامزدها را شروع خواهیم کرد؛ با نامزدهای ریاستجمهوری انشاءالله جلسه خواهیم داشت.
آقای سروری، شخصیتهایی که هفته آینده با آنها جلسه خواهید داشت مشخص شدهاند؟
همه کسانی را که اعلام نامزدی کردهاند تلاش خواهیم کرد که با ما نشست داشته باشند؛ با افرادی که در جبهه انقلاب تعریف میشوند انشاءلله کار را شروع خواهیم کرد. تلاش خواهیم کرد با این عزیزان برنامههای آنها را پیگیری کنیم و هم با خود آنها به یک جمعبندی برسیم که درباره مدلی که میتواند ما را به یک گزینه برساند، بحث کنیم تا مورد تفاهم نامزدهای نیروهای انقلاب قرار بگیرد.
سازوکار رسیدن به گزینه نهایی به چه شکل خواهد بود، آیا راجع به این موضوع بحثی صورت گرفته است؟
بله ما چند سناریو داریم؛ یک سناریوی «اجماع تقریبا مطلق» داریم. یک سناریوی حداکثری داریم؛ یعنی در برآوردی که ما داریم، طبیعتا یکی از گزینهها اگر وارد شود فکر میکنیم که در نامزد، ما به وحدت خواهیم رسید؛ یعنی جریان انقلاب همه تفاهم خواهند داشت. این یک مدل است که ما منتظریم ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد.
یک مدل دیگر این است که بعضی از نامزدهای ما وقتی حضور پیدا کنند یک «اجماع حداقلی» صورت خواهد گرفت؛ یعنی ما با یک «تکثر متوسط» مواجه هستیم.
سناریوی سوم به صورتی است که اگر مواردی که ما برنامهریزی کردیم رخ ندهد و آن افرادی که فکر میکنیم کاندیدا نشوند، ممکن است که یک سربالایی داشته باشیم و برای هر کدام ما برنامهریزی داریم.
هر کدام از این سناریوها چه ویژگیهایی دارند؟
در سناریوی اول تقریبا دیگر مدل انتخاب نداریم و بهسرعت روی «عملیات» برنامهریزی میکنیم و روی «برنامه» و «پیروزی» متمرکز خواهیم شد. در سناریوی دوم طبیعتا باید تلاش کنیم که به اصطلاح مجموعههایی که حاضرند به نفع گزینه منتخب جریان انقلاب کنار بروند، اینها را به ظرفیت حمایت از نامزد اضافه کرده و از آنها استفاده کنیم یا کسانی که قصد رقابت دارند، با آنها به یک جمعبندی برسیم که بتوانیم نهایتا به یک «وحدت حداکثری» دست پیدا کنیم.
در سناریوی سوم تکثر بالا کار را دشوارتر خواهد کرد و قطعا ما در این صورت باید با خود نامزدها مدل رسیدن به یک سازوکار و گزینه واحد را به نتیجه برسانیم؛ البته ما باید منتظر باشیم تا ثبتنام صورت بگیرد و ببینیم چه کسانی ثبتنام کرده و مورد تایید شورای نگهبان قرار میگیرند تا نهایتا روی آن گزینه، تمرکز کنیم و کار را جلو ببریم.
شاهد شکلگیری دوقطبی «میدان و دیپلماسی» با انتشار فایل صوتی آقای ظریف بودیم که رهبر انقلاب نیز نسبتبه آن واکنش نشان دادند. وظیفه جریان اصولگرا در قبال این وضعیت چیست؟
فکر میکنم با توجه به وضعیت «شکنندهای» که جریان رقیب دارد و دولت ناکارآمد، فشل و خستهای که کشور را به این وضعیت نامطلوب، انداخته است، توقعی که مردم از انقلاب اسلامی دارند محقق نشده است و طبیعتا آنها بهدنبال حاشیهسازی هستند. کلا میتوان گفت جریان رقیب و جریان اصلاحطلب یک جریان «حاشیهنشین» و «حاشیه زیست» است و پیروزی خود را در حاشیه جستوجو میکند و هرگز حاضر نیست در «متن اصلی» رقابت کند. نباید اسیر این «دوقطبی» ساختگی شد. مشخص است که میدان و دیپلماسی منظومهای منسجم و همافزا هستند و نمیتوانند از هم جدا باشند.
برای مقابله با اصلاحطلبان که خود بهوجودآورنده وضع موجود هستند و تلاش میکنند در جایگاه مخالفت با این وضعیت قرار گیرند چه باید کرد؟
مردم باید بدانند که چه کسانی امروز این وضعیت «معیشتی» و «اقتصادی» را رقم زدند و چه کسانی مشکل اصلی کشور را امروز مرغ و تخممرغ و موضوعاتی در سپاه قرار دادهاند. همه اینها نشان میدهد که جریان انقلاب باید تلاش کند تا افکار عمومی را منحرف نکنند و با طرح آدرسهای غلط از طرف جریان رقیب، در حاشیهها اسیر شده و یک زمانی به خودش بیاید و ببیند که حاشیهها، متن و اصل را از بین برده است. ما همیشه باید از این موضوع جلوگیری کنیم و اصلاحطلبان به دنبال این هستند که خودشان را از دولت جدا کنند. اصلاحطلبان خودشان این دولت را به مردم تحمیل کردند و سبدشان را با تمام قدرت در دور اول و دوم آقای روحانی به پای ایشان ریختند؛ آنها امروز نمیتوانند «اپوزیسیون» باشند و خودشان را مخالف وضع موجود نشان دهند. آنها مولد و موسس وضع موجود هستند و نمایندگی وضع موجود را دارند. جریان انقلاب نباید بگذارد که این موضوع از افکار عمومی پاک شود.