سخنی با برخی از اصلاح طلبان/ در مورد پارلمان دهم شما موثرید یا شما مقصرید؟
محمد قوچانی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در سرمقاله ١٢ اردیبهشت روزنامه سازندگی(ارگان این حزب) با دفاع از کاندیداتوری اسحاق جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، به تفکیک سه جریان راهبردی فعلی در اصلاحات پرداخته (که این تفکیک فعلا محل بحث ما نیست) و در ذیل تعریف اصلاح طلبان راست گرا، محمد رضا عارف را کاندیدای نهایی این طیف از اصلاح طلبان معرفی نموده است
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ محمد قوچانی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در سرمقاله ١٢ اردیبهشت روزنامه سازندگی(ارگان این حزب) با دفاع از کاندیداتوری اسحاق جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، به تفکیک سه جریان راهبردی فعلی در اصلاحات پرداخته (که این تفکیک فعلا محل بحث ما نیست) و در ذیل تعریف اصلاح طلبان راست گرا، محمد رضا عارف را کاندیدای نهایی این طیف از اصلاح طلبان معرفی نموده است، همچنین به سیاق قبل نقدهای کلی و مشوشی را متوجه محمدرضا عارف نموده است. مخمر اصلی نقد قوچانی به عارف مدیریت او بر فراکسیون امید در مجلس دهم و مدل کنشگری سیاسی خاص عارف است.
برای روشن شدن بهتر مسئله و ضعف اساسی نقد قوچانی اشاره تنها به یک مورد مهم از بازیسازی یک طیف از اصلاح طلبان در مجلس دهم و نتایج حاصله از این مدل کفایت میکند، همین مسئله، کانونی ترین نقطه واگشایی نقد قوچانی خواهد بود.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ٩٢،کارگزاران سازندگی، اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و برخی از چهره های معروف اصلاح طلب مانند صادق زیباکلام علی رغم اختلافات فکری فی مابین خود، از اتحاد اصلاح طلبان و نیروهای موسوم به اعتدال گرا حمایت کردند و این اتحاد راهبردی را تنها راه عبور از انسدادی دانستند که نیروهای رادیکال اصولگرا بر وضعیت کشور تحمیل کرده اند.
برهمین اساس در آستانه انتخابات مجلس دهم، با اعمال نظر و فشار بر هسته تصمیم ساز اصلاحات در کلانشهرها، لیستی مشترک از دو طیف اصلاحطلب و اعتدالی تنظیم شد که برخلاف خواست عمومی رای دهندگان مبنی بر تغییر هیئت رئیسه مجلس، وضعیت سابق را امتداد بخشید، بعداز انتخابات علی رغم حضور نزدیک به ١٨٠ نفر از افراد حاضر در لیست امید که با سرمایه اجتماعی اصلاحات بر کرسی نمایندگی ملت تکیه زده بودند، فراکسیون امید تنها با حضور ١١٠ الی ١١۵ نفر تشکیل شد و مابقی نمایندگان در یک اقدام وحدت شکنانه فراکسیون مستقلین ولایی را در حمایت از علی لاریجانی تشکیل دادند، نمایندگانی مانند بهروز نعمتی و کاظم جلالی که از لیست امید تهران به مجلس راه یافتند پیشتازان این وحدت شکنی بودند، بعدتر در خرداد سال ٩۵ و در آستانه انتخاب هیئت رئیسه مجلس، همین طیف از اصلاح طلبان با حمایت از ریاست لاریجانی بر مجلس دهم، او را بهترین گزینه برای مدیریت عقلانی بر مجلس و مبارزه با دست اندازی نمایندگان تندرو در پارلمان معرفی کردند، نتیجه این اقدام پیروزی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس و دست یافتن پزشکیان و مطهری به کرسی های نواب رئیسی بود.
آشنایان با ساختار پارلمان به خوبی میدانند که رئیس قوه مقننه از اختیاراتی برخوردار است که به هیچ وجه در اختیار نواب رئیس قرار داده نمیشود.
برای نشان دادن نتیجه عملی این اشتباه راهبردی اصلاح طلبان کافی است به یک مثال مهم اشاره نماییم. بعد از خروج ترامپ از برجام و آغاز جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورمان، روحانی با اجازه رهبری انقلاب، جلسات شورای هماهنگی سران قوا را در راستای اقدامات عاجل بر علیه تحریم در وضعیت جنگی تشکیل داد، یکی از نتایج این جلسات مصوبه تعدیل قیمت بنزین بود، مصوبه ای که از کارشناسی کافی برخوردار نبود و مدل اجرایی شدن آن در آبان سال ٩٨ یکهفته کشور را در شوک و بحران فروبرد.
دوستان اصلاح طلب منتقد عارف باید به این سوال پاسخی صریح دهند، که در صورت حضور عارف در جایگاه ریاست قوه مقننه و به عنوان یکی از اعضای شورای هماهنگی سران قوا، میتوانست تصمیم گیری در خصوص افزایش قیمت بنزین را تغییر بدهد و یا خیر؟ در صورت جواب مثبت، در برابر رای دهندگانی که خواستار تغییر مدیریت مجلس بودند مسئول هستند، و در صورت جواب منفی، باید به باز کردن این نکته بپردازند که آیا عارف میتوانست از مدل بد اجرایی شدن طرح جلوگیری نماید یا خیر؟
یکی از سوابق محمدرضا عارف در جایگاه معاون اولی دولت هشتم، اجرای طرح تک نرخی کردن قیمت ارز بود، که همین اقدام در آن زمان میتوانست یک موج تورمی را خلق کند، اما طرح بدون هیچ گونه حاشیه ای و با موفقیت اجرایی شد.
آقای قوچانی و دوستان دیگر اصلاح طلب شما در اتفاقات مجلس دهم مقصرید، لطفا به مخاطبین آدرس اشتباه ندهید...