به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات طی مصاحبهای، به بیان دیدگاه هایش پیرامون مسائل روز سیاسی و انتخاباتی پرداخته است.
متن این مصاحبه به شرح ذیل است:
تلاش برای ناراضی تراشی علیه دولت
به نظر شما حاشیه هایی که برای دولت به وجود می آید چقدر به بحث انتخابات مربوط است؟
نمی توانیم بگوییم فقط این است. بعضی ها از سر دلسوزی، بعضی ها از روی برداشت ها و سلیقه های تنگ نظرانه بعضی از کارها را انجام می دهند و بعضی ها هم کاملا دارند برای ناکام گذاشتن دولت تلاش می کنند و به سراغ هر حرکتی که در جهت شکست دولت بتوانند انجام دهند می روند. یعنی می خواهند این موارد را سوژه کنند و با ناراضی تراشی دولت را در اذهان مردم دچار مشکل کنند.
در مسائل فرهنگی هم همین است. در مسائل فرهنگی هم اینکه با پدیده های شوم ضد فرهنگی مقابله کنیم امر واجبی است؛ اما اینکه هر حرکتی که نشاطی به جامعه تزریق کند را ضد ارزش تلقی کنیم و هر روز کسی از طریق تریبونی که در اختیار دارد علیه این دستگاه و آن دستگاه تلاش کند مسأله دیگری است.
آن قدری که به کنسرت اهمیت می دهیم به مقابله با دزدی ها و غارتگری ها هم اهمیت دهیم
بنابر این من فکر می کنم که پرداختن به حاشیه ها و عدم توجه به اساس و بنیان های کارها مشکل ساز است. مثلا سوء استفاده ها و اختلاس هایی که در دولت سابق اتفاق افتاد و سرانجامش هم معلوم نشد، چقدر به باورها و اعتقادات مردم لطمه زد؟ اگر محکم با اختلاس ها و سوء استفاده ها مقابله و آنها را برای مردم تبیین و تشریح کنند مردم احساس اعتماد می کنند. ولی گاهی اوقات می بینیم یک مسأله ساده تر را در بوق و کرنا می کنند و از کنار مسائل اساسی و بنیادین می گذرند؛ این موضوع روی اعتقادات مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان و مردم عادی به صورت عام اثر منفی می گذارد. اگر می خواهیم کار فرهنگی اساسی کنیم باید جلوی این طور موارد را بگیریم.
البته حرف من به این معنا نیست که در مقابل مفاسد اجتماعی کوتاه بیاییم؛ باید با مفاسد برخورد کنیم. ولی مواردی که روی مبانی اعتقادی مردم اثر منفی می گذارد را یادمان باشد و به مقابله با آنها هم اهمیت بدهیم. یعنی آن قدری که به مسأله کنسرت موسیقی اهمیت می دهیم به مقابله با دزدی ها و غارتگری ها هم اهمیت دهیم؛ نه اینکه مقابله با غارتگری ها در حاشیه قرار گیرد اما یک کنسرت می خواهد برگزار شود همه بسیج شوند و بگوید نباید بشود و بشود و مسأله روز کشور شود.
اصولگرایان رقیب جدی برای روحانی ندارند
با توجه به تأکید اصلاح طلبان بر حمایت از آقای روحانی و پیشینه حضور ایشان در جامعه روحانیت مبارز، اگر طیفی از اصولگرایان از آقای روحانی حمایت کنند فضای انتخابات به چه سمتی پیش می رود؟
اصولگرایان نه اینکه نمی خواهند با آقای روحانی رقابت کنند، کاندیدایی که بتوانند روی آن بیاستند و بتواند برای آقای روحانی رقیب جدی باشد را ندارند. اختلاف و تشتت بین خودشان زیاد است و نتوانسته اند به جمع بندی برسند.
اصولگرایان نمی توانند به توافق برسند
من معتقدم اصولگرایان نمی توانند به توافق برسند؛ حتی در مورد حمایت از آقای روحانی هم نمی توانند به تفاهم برسند. ممکن است جمع کوچکی از آنها بگویند حمایت می کنیم و اما در عمل هم نتوانند کسی را بسیج کنند. بنابر این حمایت اصولگرایان از آقای روحانی در حد یک شعار توسط یک عده قلیل ممکن است اتفاق بیافتد ولی عملا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
پیشینه حضور روحانی در جامعه روحانیت مانع حمایت اصلاح طلبان از او نیست
اما اصلاح طلبان با آقای روحانی بودند و ایشان را از خودشان تلقی می کنند و پیشینه عضویت آقای روحانی در جامعه روحانیت هم مانعی برای این حمایت نیست. دیدگاه هایی که آقای روحانی در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ارائه می دهد با اصلاح طلبان نزدیک تر است تا اصولگرایان. بنابر این اصلاح طلبان از نظر گرایشی به آقای روحانی نزدیک تر هستند و آقای روحانی هم به آنها نزدیک تر است و در یک کریدور با هم قرار گرفتند و روی یک ریل حرکت می کنند.
حمایت اصلاح طلبان از روحانی همراه با بیان مطالبات مردم خواهد بود
قطعا اصلاح طلبان ایده ها، آرمان ها و برنامه هایی دارند، مردمی که مخاطب اصلاح طلبان هستند مطالباتی دارند، اصلاح طلبان بدون لحاظ کردن مطالبات مردم و بدون توجه به ایده ها و آرمان های خودشان نمی توانند از آقای روحانی حمایت کنند. تلقی من این است که اصلاح طلبان از آقای روحانی یک حمایت همراه با بیان دیدگاه ها، نقدها، نقطه نظرات و مطالبات خواهند داشت.
یعنی اگر آقای روحانی این نقدها را نپذیرفت احتمال عبور از ایشان وجود دارد؟
تلقی خود من این است که اصلاح طلبان برای تحقق این مطالبات با آقای روحانی وارد گفت و گو می شوند و این مطالبات چیزی است که هم آقای روحانی به آن پایبند است و هم اصلاح طلبان خواهان آن هستند. برای تحقق آن باید تشریک مساعی شود و ارتباط بیشتری بین آقای روحانی و مجموعه های تأثیرگذار در جریان اصلاح طلبی باشد تا بتوانند به آنجا برسند.
اصلاح طلبان اعم از احزاب، تشکل های سیاسی و شخصیت های کاریزمای سیاسی همه آقای روحانی را حمایت می کنند؛ ولی این حمایت همراه با بیان مطالبات مردم خواهد بود. یعنی به آقای روحانی می گوییم که شما یک دولت تازه به عرصه آمده نیستید و یک دولت با تجربه چهار ساله هستید، مردم یک سری مطالبات داشتند و بحث هایی را هم شما در جریان انتخابات داشتید و میثاقی بین شما و مردم شکل گرفته است؛ باید ببینیم در پایان دوره چقدر توانستید به آن میثاق عمل کنید و به آن مطالبات جامه عمل بپوشانید؟ اگر نشده آیا موانع عامل بوده یا کم کاری ها، ناتوانی ها و ضعف های مدیریتی بعضی از همکاران دولت؟
این موارد باید بررسی شود و در چهارچوب نگاه انتقادی به بعضی از مسائل گذشته راه آینده را باز کنیم که آینده با مشکلات کمتری رو به رو شویم تا هم آقای روحانی به این مطالبات توجه کند و هم اصلاح طلبان عقبه مردمی خودشان را از دست ندهند. اگر اصلاح طلبان بدون توجه به مطالبات مردمی و صرفا به خاطر ضرورت ها بگویند ما هیچ مشکلی نداریم به نظر من عقبه مردمی آنها دچار مشکل می شود و دولت هم نمی پسندد که این عقبه را از دست بدهد. دولت هم باید مطالبات مردم را شفاف دنبال کند و هر جایی هم که مشکل بوده و مانع تراشی کردند بگوید که من می خواستم این کار را انجام دهم و نشد؛ چرا که نگذاشتند.
دولت تیم اطلاع رسانی ندارد و اگر دارد خیلی ضعیف است
انتقادهایی به تیم اطلاع رسانی دولت مطرح است از جمله اینکه چیزهایی که باید می گفت را نگفت.
اصلا دولت تیم اطلاع رسانی ندارد و یا اگر دارد خیلی ضعیف است. دیگر اینکه اعضای دولت مشابه هم حرکت نمی کنند؛ دو یا سه وزیر در دولت می آیند حرف می زنند و دیدگاه های عمومی دولت را مطرح می کنند و بقیه فقط مسائل حوزه کاری خودشان را می گویند. در حالی که این بیست و چند نفری که دور یک میز جمع می شوند علاوه بر مسئولیت بخشی و اختصاصی خود رسالت های جمعی هم دارند؛ حفظ اعتماد مردم رسالت اصلی آنها است و باید روی این مسأله کار کنند.
معمولا بعد از چهار سال اول دولت ها انتخابات های رقابتی نداشتیم. با توجه به اینکه شما معتقد هستید اصولگرایان به جمع بندی برای رقابت با آقای روحانی نمی رسند، ارزیابی شما از فضای انتخاباتی برای دوره دوازدهم ریاست جمهوری چیست؟
به نظر من این دوره مسأله با دوره های گذشته فرق دارد. در دوره فعلی رقبای آقای روحانی محکم در صحنه هستند و از همه ظرفیت های خودشان برای رقابت استفاده می کنند؛ اما کاندیدایی که بتواند با آقای روحانی رقابت کند را برای ارائه ندارند. در دوره های گذشته فضا این نبود. مثلا دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی تعدادی حرکت کردند که آقای هاشمی را پایین بیاورند. سیاست ها و رفتارهای شخصی آقای هاشمی را نقد کردند و آدم هایی را فرستادند که جدید باشند و با آقای هاشمی چالش کنند؛ آمدند ولی در حدی نبودند که بتوانند رقابت کنند.
در دوره دوم آقای خاتمی آدم هایی را با دیدگاه های قومی و غیر قومی به عرصه آوردند که بتوانند رأی آقای خاتمی را بشکنند. حتی از وزرای کابینه خود آقای خاتمی هم استفاده کردند به امید اینکه چون گرایش به یکی از اقوام ایرانی دارد بتواند آراء را کم کند؛ نتوانستند و نشد و آرای آقای خاتمی بیشتر هم شد.
دولتی که می تواند از کارنامه خود دفاع کند آسیب نمی بیند
لذا این طوری نیست و رقابت ها در همه ادوار در دور دوم هم بوده، اما دولت مستقر و دولتی که می تواند از کارنامه خود دفاع کند آسیب نمی بیند. یعنی همه کاندیداهای رقیب آقای خاتمی در سال 80 هرچه می گفتند آقای خاتمی یک پله جلوتر از آنها حرکت می کرد و جامعه به طرف آنها حرکت نکرد. من با یکی از این کاندیداها که فکر می کرد به دلیل وابستگی قومی رأی بالایی خواهد آورد صحبت کردم و گفتم که شما بیش از ششصد یا هفتصد هزار رأی نمی آورید. آنالیز کردم و گفتم جاهایی که شما روی آنها حساب می کنید به شما رأی نخواهند داد و همین طور هم شد.
پیش بینی شما از موفقیت آقای روحانی در انتخابات سال آینده چیست؟
آقای روحانی فرصتی را از دست داد و آن هم فرصت تغییر بعد از شکل گیری مجلس دهم بود. اگر آقای روحانی این تغییر را با جهت گیری خاص خودش در مدیران ملی و منطقه ای ایجاد می کرد اعتماد عمومی بیشتر به سمت ایشان می رفت. به نظر من آقای روحانی این فرصت را از دست داده است. اما قابل جبران است با تلاشی بیشتر آب رفته به جوی بر می گردد.
مسأله دوم این است که مردم واقعا از رکودی که بر اقتصاد حاکم شده ناراحت هستند. آقای روحانی در این چند ماه باید برگی را زمین بزند که تا حدی رونق اقتصادی ایجاد شود. از هر ابزاری که می تواند برای ایجاد رونق و فرصت های شغلی جدید استفاده کند که مردم امیدوار باشند. من معتقدم این دولت توانایی این کار را دارد که حرکتی در زمینه مسائل اقتصادی انجام دهد که مردم امیدوار شوند.
بنابر این تلقی من این است که مردم ممکن است گله مند باشند اما اگر آقای روحانی به این مبانی توجه کند قطعا مردم او را تنها نخواهند گذاشت. آقای روحانی می آید و باید به صحنه بیاید و نباید خودش را خسته نشان دهد چون مردم به شرط اهتمام به مطالبات آنها حتما از ایشان حمایت می کنند.
اگر بپذیریم که مصالح ملی برای ما اصل است و نه مصالح شخصی یا حزبی، خیلی از مشکلات قابل حل است
به نظر شما مسائل و چالش های کنونی منجر به چه چیزی می شود؟
باید همه کنشگران سیاسی و اجتماعی و مخصوصا رسانه ها روی این مسأله کار کنند که فضای کینه و نفرت از بین برود چون جامعه را به جان هم انداختن و حذف نیروهای فعال جامعه که تجربه فراوان و سوابق خوبی دارند بزرگترین لطمه ای است که به کشور می زنند. پرداختن به حاشیه ها به جای متن ها بزرگ ترین لطمه ای است که به این کشور می زنند. اگر ما، چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و اعتدال گرا، بپذیریم که مصالح ملی برای ما اصل است و نه مصالح شخصی یا حزبی، خیلی از مشکلات قابل حل است. اگر این مسیر در قالب انتخابات هموار باشد و در انتخابات دستگاه های متولی نشان دهند که نسبت به این مسائل بی تفاوت نیستند ان شاء الله در چهار سال آینده دولت آقای روحانی می توانیم شاهد یک جهش اقتصادی هم باشیم.
منبع: جماران
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام