اختلاف بین شورای وحدت و ائتلاف بالا گرفت/ منوچهر متکی: شورای ائتلاف به ما می گوید شما عددی نیستید
سخنگوی شورای وحدت گفت: شورای ائتلاف عملکردش در سالهای اخیر نشان میدهد بیشتر نقش یک بیمارستان صحرایی را دارد، یعنی یک حادثهای پیش میآید مثل انتخابات، میآید چادرش را میزند، تشکیلاتش را میزند و شروع به کار میکند؛ در حالی که کار سیاسی در کشور یک کار نظاممند، مستمر و تشکیلاتی است. اکنون شورای وحدت تشکیلاتی است که فقط به صورت فصلی برای انتخابات کار نمیکند، بلکه بنایش ادامه مسیر در آینده است؛ لذا بحث ائتلاف تشکیلاتی بین اینها نیست، چون اساسا شورای ائتلاف یک تشکیلات مستمر حزبی نیست.
به گزارش دیده بان ایران؛ نزدیک به دو ماه تا انتخابات ریاستجمهوری باقی است و هنوز نامزد نهایی جبهه اصولگرایی مشخص نشده است و حتی هنوز معلوم نیست چه شخصیتهایی نامزد میشوند و این در حالی است که دو تشکل انتخاباتی به نامهای شورای وحدت و شورای ائتلاف به موازات یکدیگر برای ایجاد اجماع بر یک نامزد واحد را فعالیت میکنند. برای بررسی آخرین تحولات انتخاباتی و البته تازهترین اخبار شورای وحدت با سخنگوی این تشکل یعنی منوچهر متکی ساعتی را به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در ابتدا قدری درباره شورای وحدت توضیح دهید که سازوکارش چیست و در انتخابات 1400 قرار است چه نقشی را ایفا کند؟
مجموعه شورای وحدت از سه ضلع احزاب، اقشار و جامعه روحانیت مبارز تشکیل میشود. این مجموعه در طی سالیان طولانی چه به نام جامعه روحانیت، چه به نام جامعتین و احزاب در جریان ارزشی و انقلابی کشور در انتخابات و به مناسبتهای مختلف حضور داشته است؛ آخرین حضور جمعی ما در انتخابات مجلس یازدهم بود و در مجلس دهم هم با یکدیگر بودیم، بدون اینکه در تهران یکنفر از کاندیداهای ما رأی بیاورد اما در مجلس یازدهم همه کاندیداهای ما رأی آوردند. درانتخابات ریاست جمهوری96 با هم بودیم. در حال حاضر هم با هدف تدوین یک سازوکار جامع، مشارکتپذیر، بهرهمند از خرد جمعی، شفاف، غیرشخصمحور باید کارهایمان را سامان دهیم و در همین چارچوب جامعه روحانیت مذاکراتی را با دوستان شورای ائتلاف در تابستان گذشته داشت، برای ساماندهی نیروهای اصیل انقلاب با این نگاه و با جامعیت شکل بگیرد. این مذاکرات به نتیجه مطلوب خودش نرسید. بنابراین گفتیم ما ساماندهی جدید را انجام میدهیم و بر اساس آن آمادگی هم داریم که همراهی، همکاری، همگرایی و همافزایی با شورای ائتلاف داشته باشیم. با این زمینه و مقدمه شورای وحدت شکل گرفت. جامعه روحانیت دعوتکننده شد و در میان بیش از 40حزب و تشکل سیاسیِ ارزشی، ولایی و اصولگرا طرح موضوع کرد و استقبال شد؛ مطرح شد که ما 40 تا حزب که نمیتوانیم در تشکیلات قرار دهیم، بیاییم بلوکهای حزبی تشکیل دهیم و این کار انجام شد. پنج بلوک حزبی نمایندگانشان را معرفی کردند که پنج نفر شدند. جامعه روحانیت گفت ما هم سه نفر را از طریق شورای مرکزی جامعه روحانیت مصوب میکنم که در کنار اینها باشند. بحث اقشار شد، گفتند ما پنج-شش قشر اجتماعی را هم مثل بانوان، جوانان، دانشجویان، دانشگاهیان، اساتید، رزمندگان، هیئات و... را میخواهیم که نمایندگانشان را معرفی کنند. یک ترکیب 15نفره به وجود آمد که این ترکیب 15نفره سه ضلع را نمایندگی میکند؛ ضلع احزاب، ضلع اقشار و ضلع جامعه روحانیت مبارز. شورای وحدت دو مأموریت برای خودش تعریف کرد. مأموریت کوتاهمدت و مأموریت بلندمدت. مأموریت کوتاهمدت شورای وحدت، انتخابات1400 بود و مأموریت بلندمدت تقویت همگرایی بین جریانهای ارزشی و انقلابی روی موضوعات اساسی کشورداری است. ما معتقدیم که مثلا 10 محور مهم در امر کشورداری داریم که اجماع روی اینها وجود ندارد. حالا ما نمیخواهیم روی این موضوعات اجماع نخبگانی به وجود بیاید، یعنی همه اساتید دانشگاه و مؤسسات و پژوهشگاهها به یک نظر برسند. آنها ممکن است نظرات متفاوت داشته باشند اما این موضوعات محوری و اساسی مربوط به نظام باید در بین کارگزاران نظام به اجماع نظر برسد.
یعنی شورای وحدت قرار است از یک تشکیلات انتخاباتی به سمت تبدیلشدن به یک حزب فراگیر برود؛ یعنی بعد از انتخابات در حوزههای مختلف، چه در نقد دولت و چه در تدوین برنامهها کارکرد حزبی داشته باشد؟
اکنون هم یک کارکرد تشکیلاتی و جبههای را به نمایش میگذارد. تشکیلاتش باقی میماند و کارکردش کماکان جبههای خواهد بود؛ یعنی این سه ضلع شورای وحدت حفظ خواهد شد و اینها نه اینکه به طرف وحدت حزبی و یک حزب شوند حرکت کنند، نه. قرار است همگرایی داشته باشند، یعنی تقویت همگرایی بکنند و ظرفیتافزایی بکنند و به وحدت نظر درباره مسائل عمده کشورداری برسند؛ مثلا آمریکا یکی از موضوعاتی است که ما 42سال است با آن مواجهیم. هر روز در ایران سخنی، مصاحبهای، راهپیماییای و پیامی در رابطه با آمریکا مطرح میشود. در آمریکا هم هر روز یا هر هفته مطلبی درباره ایران گفته میشود، تصمیمی در رابطه با ایران گرفته میشود و تحریمی علیه ایران تصویب میشود. در آمریکا استراتژیشان در قبال ایران معلوم است، دموکرات و جمهوریخواه هم ندارد. آنها ایران را در اندازهای که خودشان میخواهند تعریف میکنند و استراتژیهای مختلفی را برای اعمال این تعریف به کارگرفتهاند. اگرچه استراتژیهایشان تا به حال موفق نبوده اما میدانند در رابطه با ایران دنبال چه هستند. ما در ایران غیر از رهبری که نقشه راه روشنی دارند، در بین کارگزاران نظام، تعریف واحدی از آمریکا و تعامل واحدی در مقابل این کشور نداریم. این دولت میآید یک نظر میدهد، آن دولت میآید یک نظر دیگر میدهد. دولتی میآید در چهار سال اول یک نظر دارد و در چهار سال دوم نظرش تغییر میکند؛ در حالی که در حوزه سیاست خارجی ما اگر چهارتا موضوع ثابت داشته باشیم، یکی از آنها مقوله آمریکاست که ما در قبال آمریکا چه رویکردی باید داشته باشیم. نمیخواهم وارد کیفیت آن رویکرد بشوم اما نمیشود کارگزاران نظام نظرات متفاوتی درباره این موضوع داشته باشند.
آقای متکی! از شما بهعنوان سخنگوی شورای وحدت این را میپرسم که چه نقد و خلأیی در شورای ائتلاف وجود داشت که به سمت تشکیل شورای وحدت بروید؟ مشخصا نقد شما چیست؟
انتخابات مجلس یازدهم اوج به تصویرکشیدن رویکردی بود که قابل دفاع نیست. ما از نتیجه انتخابات مجلس یازدهم در تهران راضی هستیم؛ درواقع از منتخبین رضایت داریم اما شیوههای به کار گرفتهشده قابل دفاع نیست. ما باتوجه به شرایط حساس انتخابات مجلس یازدهم و اینکه یکسال قبل از آن قوه قضاییه دچار یک تحول مثبت شد، آمدن آقای رئیسی بارقه امیدی در دل مردم ایجاد کرد، این گام دوم را معتقد بودیم به هر شکلی شده باید برداشت و لذا به توصیه جامعه روحانیت، مجموعه احزابی که همکاری میکردند، نظرشان واحد شد و از خروجی نهایی شورای ائتلاف برای انتخابات مجلس یازدهم حمایت کردند اما شیوه آنها قابل دفاع نبود. هر انتخاباتی دو-سه تا مؤلفه دارد؛ نامزدها، کمیته یا شورای تصمیمگیری، استراتژی ورود به انتخابات و رویکردها و برنامههایی که باید وجود داشته باشند، معیارهای تعیینکننده هستند. نامزدها متنوع بودند، یک بخشی هم تعریف شد که بیایند و بنشینند، 300 نفر کاندیدا بودند که در نهایت به30نفر رسیدند اما روندتصمیمسازی برای رسیدن به 30 نفر قابل دفاع نبود. در شبهای منتهی به انتخابات دو-سه نفر تصمیمگیرنده لیست نهایی بودند. وقتی که جبهه پایداری در دو شب مانده به انتخابات برای همکاری اعلام آمادگی کرد من عضو شورای انتخاب بودم و آقایان هم من را انتخاب نکردند. آقایان یک رأیگیری در سطح مرتبطین با خودشان در سطح شهر تهران انجام دادند، ما 10نفر رأی آوردیم و عضو شورای انتخاب شدیم. هیچ یک از ما 10نفر برای بستن آخرین لیست، مورد مشورت قرار نگرفتیم. این اشکال است و مکانزیم آنها ایراد داشت.
پس تصمیم نهایی میان چند فرد گرفته شد؟
بله؛ بههرحال آغاز خوبی داشت اما از میانه راه تحت تأثیرهایی قرار گرفت و در مراحل پایانی هم کلا اصول دموکراتیک کنار گذاشته شد؛ ضمن اینکه کماکان دوستان خوب ما هستند، افراد متدین و متعهد هستند اما ما فکر میکنیم اگر در برهههای حساس در تصمیمها به اطرافمان توجه نکنیم، دوستانمان را از دست میدهد؛ مثلا آقایان میخواستند چند حزب را هم در مجمعشان داشته باشند. رفتند در سبد 45حزب و تشکیلات سیاسی، پنج را خودشان انتخاب کردند و بردند در دل شورای ائتلاف. 35تا حزب دیگر گفتند پس ما چهکاره هستیم؟ در حالی که اکنون در شورای وحدت از 40حزب دعوت شد و آنها در بلوکبندیهایی پنج نماینده معرفی کردند. این شیوه با شیوه شورای ائتلاف تومنی هشتهزار تفاوت دارد.
آیا امید به یکیشدن شورای وحدت با شورای ائتلاف وجود دارد؟
شورای ائتلاف عملکردش در سالهای اخیر نشان میدهد بیشتر نقش یک بیمارستان صحرایی را دارد، یعنی یک حادثهای پیش میآید مثل انتخابات، میآید چادرش را میزند، تشکیلاتش را میزند و شروع به کار میکند؛ در حالی که کار سیاسی در کشور یک کار نظاممند، مستمر و تشکیلاتی است. اکنون شورای وحدت تشکیلاتی است که فقط به صورت فصلی برای انتخابات کار نمیکند، بلکه بنایش ادامه مسیر در آینده است؛ لذا بحث ائتلاف تشکیلاتی بین اینها نیست، چون اساسا شورای ائتلاف یک تشکیلات مستمر حزبی نیست. شورای وحدت کارکرد حزبی و تشکیلاتی دارد؛ البته حزبی جمعی، نه یک حزب واحد؛ بنابراین بحث ادغام یا انضمام تشکیلاتی بین شورای وحدت و شورای ائتلاف مطرح نیست. آنچه مطرح است این است که باید همافزایی برای رسیدن به هدف واحد در انتخابات1400 داشته باشیم؛ چون معتقدیم ما اگر با چندقرارگاه انتخاباتی وارد انتخابات شویم، نتیجه انتخابات را با دست خودمان واگذار کردیم؛ بنابراین برای انتخابات 1400 ما معتقد به وحدت قرارگاهی هستیم. قرارگاه انتخاباتی واحد یعنی ظرفیتهایی را که ما ساختیم، ظرفیتهایی که شورای ائتلاف دارد، اینها در کنار هم قرار میگیرند و به مثابه یک ستاد انتخاباتی بزرگ کار انتخابات را جلو میبرند. چه موانعی برای این هدف وجود دارد؟ اول رسیدن به نامزد واحد است. ما معتقدیم بهترین بستر رسیدن به وحدت انتخاباتی، رسیدن به وحدت نامزد است، یعنی روی نامزد واحدی اتفاقکردن. به نظر من اگر ما و ائتلاف و پایداری و دیگران همه نیروهای ارزشی و انقلابی، اگر به نامزد واحدی برسند، حتی لازم نیست وحدت قرارگاهی هم ایجاد کنیم چون همه برای آن کاندیدای واحد کار میکنند در قرارگاههای مختلف. بنابراین داشتن نامزد واحد، یکی از عوامل اصلی همگرایی جریانهای اصولگراست که ما به دنبال آن هستیم و راه دیگر و شکل دیگرش این است که ما وحدت قرارگاهی ایجاد کنیم. این را هم ما استقبال میکنیم. مذاکراتی هم صورت گرفته و دوستان ما درآغاز این مذاکرات یک تصویر غیرواقعی داشتند و لذا برخوردهایشان برخوردهای حرکت به سوی وحدت قرارگاهی نبود. آنها معتقد بودند شورای وحدت عددی نیست، شورای وحدت عمری ندارد و مجبور میشوند که به دنبال ما بیایند. این پایه تحلیلیشان نسبت به شورای وحدت بود و دیدند که چنین نشد؛ لذا در مصاحبههایشان هم با همین تحلیل جلو میرفتند و میگفتند ما برنده انتخابات مجلس بودیم. استدلال میکردند که ما انتخابات مجلس یازدهم را پیروزمندانه رهبری کردیم؛ بنابراین باید دیگران به ما بپیوندند، بیایند اینجا و جزو ما شوند. جامعه روحانیت در انتخابات مجلس نهایت تواضع را از خود نشان داد اما بعد از آن انتخابات گفت شیوهها را تصحیح کنید تا راه را ادامه دهیم اما دوستان شورای ائتلاف نپذیرفتند. یعنی یکی از نکاتی که اشکال داشتند این بود که مشارکت احزاب در تصمیمگیریها را پذیرا نبودند. همه اینها موجب شد که شورای وحدت شکل بگیرد. شورای وحدت شکل گرفت و بلافاصله اعلام کرد دو خط مشی اصلی دارد؛ خط مشی اول، تلاش ما برای وحدت است، پرهیز ما برای تخریب است. تخریب نمیکنیم، مدافع وحدت و باهمبودن هستیم. این کلام آیتالله موحدی کرمانی بود به اعضای شورای وحدت. ما هم این مشی را تا به حال ادامه دادهایم. مذاکرات ما در گام نخست که حدود سه ماه قبل بوده و فضا را آشکار کرده است؛ یعنی جاهایی که باید طرفین پیرامونش تصمیم بگیرند اما به نظر من اراده عملی در دوستان ائتلاف وجود نداشت، برای اینکه این همافزایی و در کنار هم قرارگرفتن محقق شود. لذا ما گفتیم بسیار خوب، شما به کارهای تشکیلاتیتان بپردازید، ما هم اولویتمان برای یک ماه آینده، کارهای تشکیلاتی خودمان است و هدفگذاری کردیم. بنده بهعنوان مسئول هیئت اجرایی به شورای وحدت قول دادم که در آینده نزدیک در یک تاریخ معینی ما 200هزار نفر را بهعنوان لشکر بزرگ شورای وحدت در قالب تشکیلات و سازماندهی آماده کنیم. بر همین اساس ساختارهای استانیمان را در سراسر کشور پهن کردیم و در یک تدبیر دقیق، برنامهریزی صحیح و پیگیری مداوم آمدیم قفسهبندیهایی کردیم برای اینکه ما احزاب و اقشار و روحانیت را در سراسر کشور جمع کنیم، شبیه حرکتی که در تهران شد، متناظرش را دراستانها داشته باشیم و اینها شروع کنند به یارگیری. ما الان در تهران 20تا کمیته تشکیل دادیم؛ کمیتههای اقشاری و کمیتههای موضوعی، کمیته جوانان، کمیته بانوان و... هر کمیته 21نفر عضو دارد. بعد از اینکه 21نفرش تشکیل شد، دو وظیفه محوری دارد. وظیفه اولش تولید محتواست، وظیفه دومش ساختارسازی است. تولید محتوا یعنی در رابطه با موضوعی که مسئولیتش را دارد مثل صنعت یا قشری که مسئولیتش را دارد مثل جوانان، سه تا سوال را باید به من پاسخ دهد. وضع موجود بر اساس یک بررسی علمی و مطالعاتی دقیق که وضع موجودتان در صنعت چیست؟ وضع فعلی ما در رابطه با جوانان، در رابطه با زنان و در رابطه با کارگران چیست؟ سوال دومی که باید پاسخ دهند، این است که چرا آسیبهایی و چالشهایی بر سر راه این موضوع، یعنی مثلا صنعتگران بر سر راه تولید یا جوانان و کارگران و سایر اقشار وجود دارد؟ این آسیبها را هم بایدآسیبشناسی کنیم. سوال سومی هم که هر کمیتهای باید پاسخ دهد، این است که راهکارهای ما برای برونرفت از وضع موجود به وضع مطلوب چیست؟ این میشود تولید محتوا در هر کمیته. این تولیدات در پنج صفحه یا حداکثر 10صفحه به یک مانیفست تبدیل میشود. کاندیدایی که ما در نظر میگیریم، آن کاندیدا در سخنرانیهایش، در بیان مواضعش از این پنجرههایی که برایش ایجاد کردیم به صورت موضوعی و به صورت اقشاری استفاده و مطرح میکند. وظیفه دومشان ساختاری است. ساختاری؛ همانطوری که ما الان در تهران هر کمیتهای در گام نخست باید 21نفرش را به 200 نفر برساند که همه کمیتههایمان الان این آمادگی را دارند و ایجاد کردند. اگر فرداروز برای ورود به انتخابات 1400 وحدت قرارگاهی ایجاد شود ما این لشکرمان را در کنار لشکر دوستانمان قرار میدهیم؛ هرچه آنها توانستند نیرو بگیرند؛ و همه با هم میرویم وارد انتخابات میشویم. اگر هم به کاندید واحدی رسیدیم، وحدت قرارگاهی هم به وجود نیامد، ما با 200هزارنفر، 350هزار نفر برنامههایی که داریم، میرویم و واردانتخابات میشویم، آنها هم وارد انتخابات میشوند برای همان کاندیدا ونامزد موردنظر.
و اگر حالت سوم به وجود آمد یعنی به نامزد واحد هم نرسید چه میشود؟
اگر به نامزد واحد نرسیم، شرایط در مجموعه نیروهای ارزشی مشکل میشود. در آن صورت به اعتقاد بنده ما اگر امروز وحدت قرارگاهی امر پسندیده و خوبی است، در آن شرایط وحدت قرارگاهی یک الزام است، یعنی ما حتما با دوستانمان باید صحبت کنیم و از افراد ذینفوذ استفاده شود تا وحدت قرارگاهی شکل بگیرد. اگر ما متحد شویم بهعنوان قرارگاههای انتخاباتی، آن وقت شروع میکنیم به دعوای با هم برای رسیدن به نامزد واحد. فرض کنید سه-چهار تا مجموعه با همدیگر وحدت قرارگاهی تشکیل دهند، یعنی قرارگاه واحد تشکیل دهند. یکی از این سه ضلع، کاندیدایی را معرفی میکند. ممکن است دو ضلع دیگر مخالف باشند. دومی کاندیدایی را معرفی میکند. ممکن است آن دو ضلع دیگر مخالف باشند و سومین همینطور. در نتیجه نفر چهارمی مطرح میشود. آنقدر مباحثه میکنند تا به نفر واحدی با اکثریت آراء بین خودشان برسند.
آقای متکی! الان شورای وحدت رسما از آقای رئیسی دعوت کردند که به صحنه بیایند؟
فعلا تنها کسی که در شورای وحدت مورد بحث قرار گرفته، جناب آقای رئیسی است و اتفاق نظر هم ایجاد شد، ولی ما نمیدانیم آقای رئیسی میآید یا نمیآید.
آقای رئیسی در چند مقطع اعلام کردهاند که میخواهند در دستگاه قضا خدمت کنند. آیا شورای وحدت خبر خاصی از آمدن آقای رئیسی دارد که از او دعوت کرد؟
من روند را دارم برای شما توضیح میدهم. بیش از دو ماه قبل در شورای وحدت مطرح شد اتفاق نظر روی آقای رئیسی بوده و بعد اعلام کردیم چنانچه آقای رئیسی بیایند برای انتخابات، شورای وحدت حمایت کامل از ایشان خواهد کرد. این اولین اعلام نظر بود اما درمورد هیچ کاندیدای دیگری ما تا الان بحث نکردهایم. هفته گذشته تصمیم گرفتیم که از کاندیداهایی که در معرض انتخابات هستند، دعوت کنیم. ممکن است یک کسی اعلام نکرده من میآیم، ممکن است یک کسی اعلام کرده من میآیم. آن کسی که اعلام نکرده من میآیم، ممکن است در معرض انتخابات باشد، یعنی در جامعه مطالبه برای ورود ایشان به میدان وجود دارد. برخی از کاندیداهای ما اینطوریاند. ممکن است یک کاندیدایی هم اعلام کرده من میآیم، اما ما آن را در معرض نمیبینیم در جامعه. ما آمدیم کسانی را که در معرض انتخابات از نظر افکار عمومی تا حدودی قرار دارند، صرف نظر از اینکه خودشان اعلام کردند یا نکردند را بررسی کردیم و گفتیم از اینها دعوت میکنیم. آقای رئیسی یکی از اینهاست. آقای رئیسی هنوز اعلام نکرده، ما هم بر اساس یک اطلاعی از ایشان دعوت نکردیم. ما بر اساس اینکه آقای رئیسی یکی از شخصیتهایی است که در معرض انتخابات قرار دارد، از او دعوت کردیم. علاوه بر این شایستگیهای او موجب شده که ما اتفاق نظر رویشان داشته باشیم. آقای رضایی در معرض انتخابات قرار دارد، خودش هم نسبتا به نوعی اعلام کرده، آقای قالیباف در معرض انتخابات قرار دارد، یعنی ایشان در فضایی از جامعه مطرح است و هفت نفر دیگر که ما دربررسی اولیهمان به 10نفر رسیدیم.
میشود نام ببرید؟
به مرور نام هم میبریم. این سه نفر را فعلا نام بردم و به مرور بقیه را هم نام میبریم. برای اینها نامهای به امضای حضرت آیتالله موحدی کرمانی نوشته شد و دو مطلب از آنها درخواست شد. باز اشاره کردیم که شما در معرض انتخابات قرار دارید و ممکن است این تصمیم را بگیرید و بیایید، یعنی ممکن است الان هنوز تصمیم نگرفتهاید و ممکن است تصمیم بگیرید و بیایید؛ لذا ما از شما دعوت میکنیم که رئوس برنامههایتان را به اضافه حداقل 10نفر از تیم اصلیتان برای ما بفرستید، ما بر اساس این پاسخ شما برنامهریزی میکنیم در هماهنگی با خودتان و جلسه گفتوگویی را با هم تشکیل میدهیم که بنا شد کل اعضای هیات عالی درآن نشست با کاندیداها حضور داشته باشند و در آنجا ایشان مطالبش را میگوید، سوالات در خصوص تیم و درخصوص برنامه از ایشان به عمل میآید. این هم چیزی است که تصویب شده و امروز هم که ما جلسه داشتیم، بازجزئیات این بحث مطرح شده، در خود هیات عالی دو تا تیم تشکیل شد؛ یک گروه برای برنامه، یک کارگروه هم برای بررسی تیم و کاندیداها وقتی میآیند، گروه برنامه سوالات برنامهایاش را از او خواهد کرد و گروه بررسی تیم سوالاتش در مورد تیمی که معرفی کردند را مطرح میکند.
چون نام آقای قالیباف را عنوان کردید، نظر شورای وحدت در مورد آقای قالیباف چگونه است؟
من قاعدتا بهعنوان نظر شخصیام نمیتوانم بگویم، چون در جایگاه سخنگویی هستم و باید نظر شورای وحدت را بگویم. در شورای وحدت آقای قالیباف یا آقای رضایی و دیگر شخصیتهایی که در معرض نامزد شدن هستند غیر از آقای رئیسی که بارهاش توضیح دادم، مورد بررسی قرار نگرفتهاند. و مشخصا درباره آقای قالیباف هنوز تصمیمی نگرفتهایم. ما بخشی از بررسیمان همین جلسهای است که با نامزدها برگزار میکنیم و بعد از این گفتوگوها در نشستی که داریم، مورد بحث و تبادل نظرقرار میدهیم.
این موضوع وجود دارد که آقای قالیباف به احتمال زیاد مورد نظر شورای ائتلاف باشد. بر اساس آنچه درباره ضرورت رسیدن به نامزد واحد گفتید، اگر شورای ائتلاف به آقای قالیباف برسد، شورای وحدت برای نیل به نامزد واحد از او حمایت میکند؟
ما چارچوبهای بررسی خودمان را داریم و این بررسیها را انجام میدهیم. مقید به رسیدن به کاندیداهای یک گروه خاص و یا مقید به مخالفت با کاندیدای مورد نظر یک گروه خاص نیستیم. بنابراین در بررسیهایمان ضمن اینکه اولویت اول ما آقای رئیسی است اما برای شرایط ویژه باید خودمان را آماده کنیم. ما 10 نفر یا بیشتر را بررسی میکنیم و اگر بررسیهای ما هر کسی را در اولویت یک بعد از آقای رئیسی قرار داد، آن میشود اولویت اصلی شورای وحدت؛ بنابراین با دوستان ائتلاف هم ما تقید به رسیدن به نامزد موردنظرشان که احتمالا آقای قالیباف باشد نداریم. احیانا با نامزد موردنظرشان بنایمان بر رسیدن یا نرسیدن بهعنوان یک امرقطعی نیست. ممکن است برسیم، ممکن است نرسیم.
اگر جبهه پایداری مستقلا از یک نامزدی حمایت کند که خواه آقای محصولی باشد یا آقای جلیلی، شما چقد موافق نظر آنها خواهید بود؟ با آنها چگونه به وحدت میرسید؟
ما در قالب و چارچوبهای بررسی خاص خودمان در شورای وحدت عمل میکنیم. محتمل است به کاندیدای مورد توجه، علاقه و موردنظر جریان دیگری از اصولگرایی برسی یا نرسیم. تقید هم نداریم حتما برسیم؛ بنابراین من فکر میکنم همه جریانهای اصولگرایی در این دوره خاص از انتخابات دو دغدغه اساسی دارند. یک، ریلگذاری در کشورداری در حوزه اجرا باید عوض شود، چون ریلگذاریای که کشور دارد و در هشت سال گذشته بر اساس آن حرکت کرده، یک ریلگذاری نادرست با نتایج کاملا نامطلوب بوده است. ما عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم را در حوزههای اساسی کشورداری به هیچوجه تأیید نمیکنیم. دلار سههزار تومانی را گرفتند، دلار 30هزار تومانی را تحویل دارند. مسائل کشورداری در کوچکترین و سادهترین موضوعات به بنبست رسیده است. از صف مرغ و تخم مرغش بگیرید تا مسائل دیگر. فکر میکنم دغدغه اول همه جریانهای ولایی، ارزشی و انقلابی این است که این ریلگذاری باید تغییر کند. البته طبیعی است که اصلاحطلبان به زمین و زمان میزنند برای اینکه وضع موجود را هشت سال دیگر تداوم ببخشند و این آن نقطه خطر است. اگر این نگرانی، نگرانی مشترک همه مجموعههای ارزشی و انقلابی باشد، نگرانی بعدی این است که ما با قرارگاههای متفاوت انتخاباتی و با نامزدهای متنوع و متکثر انتخاباتی میدانی را به کسانی که میخواهند هشت سال این وضعیت را به ما مجددا تحمیل کنند، واگذار میکنیم. عقل و تدبیر و کَیِسبودن مومن حکم میکند که ما حتما تلاش کنیم برای اینکه به وحدت نظر برسیم. به وحدت نظر در تجمیع ظرفیتهایمان، به وحدت نظر در کاندیداهایمان. بدون اینکه اسم ببریم از یک جریان خاصی، از یک گروه خاصی، من بهطور عام عرض میکنم که کل جریان اصولگرایی، ارزشی و انقلابی، اینها باید یک قدری فراتر از تشکیلات خودشان به موضوع انتخابات در این دوره نگاه کنند.
اگر در انتخابات دوقطبی شکل بگیرد، راهکار شورای وحدت چیست؟
من فکر میکنم ما نیازی به مهار دوقطبیها نداریم. ما در برابر دوقطبیهای بدلی، دوقطبی واقعی را مطرح میکنیم. ما مقابل چشمانمان یک دولتی را داریم که هشت سال عمل کرده و بدترین عملکردها در طول همه دورههای دولتهای گذشته را داشته است. این یعنی ناکارآمد کاملبودن. دوقطبی کنونی و واقعی این است؛ تداوم یک دولت کارآمد و ایجاد یک تحول جدید. این دوقطبی واقعی است که همه مردم لمس میکنند. آیا میخواهند همین روند حکمرانی ادامه یابد؟ همین روند کشورداری را ادامه دهند یا میخواهند تحول به وجود بیاورند؟ برای اولین بار مقام معظم رهبری در بیاناتشان که معمولا شاخصهای انتخابات و کاندیداها را بیان میکردند، اینبار به انتخاب درست اشاره کردند؛ یعنی توجه داشته باشید که ما در استفاده از استیفای حق خودمان که حق مشارکت در تعیین سرنوشتمان هست، یک وظیفه دومی داریم و این است که انتخابات درست کنیم. البته برخی میگویند بخشی از این مسئولیت بر عهده شورای نگهبان است که در تأیید صلاحیت افراد دقت بیشتری داشته باشد و البته بخشی از مسئولیت هم برعهده رأیدهندگان است. ما تصورمان این است که ناکارآمدی در این دولت حتی در حوزههایی که ادعا میکرد دست برتر را دارد، یعنی سیاست خارجی به بیشترین شکل ممکن وجود دارد. هفت سال کشور را معطل برجامی کرد که هم آغاز ورودش، هم نحوه تصمیمسازیاش و هم بعد ازخروج آمریکا از برجام؛ به اعتقاد من رویکردهای شقابل دفاع نیست. من بهعنوان یک دیپلمات عرض میکنم. ماهم در آغاز ورودمان غیرمدبرانه بودیم، هم در آتش تهیهای که تدارک دیدیم برای ورود به این جنگ درست عمل نکردیم؛ آنجایی که گفتیم کدخدا را داریم و مسائل را حل میکنیم، آنجایی که علیغم گفته رهبر انقلاب که به آمریکا اعتماد نکنید و... من همانطور که فرمودید، یک دیپلمات هستم. اولین مطلب برای یک دیپلمات این است که وقتی مذاکره میکند، اگر به طرف مقابل اعتماد داشته باشد، یکطور مذاکره میکند و اگر اعتماد نداشته باشد، طور دیگری مذاکره میکند. ما در دوره خودمان هم با آمریکاییها مذاکره کردیم. بعد از مجوز مقام معظم رهبری ما با آمریکاییها درخصوص عراق مذاکره کردیم. ما آمدیم در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با شهید حاج قاسم سلیمانی و با مسئولان مختلف نشستیم، مذاکره را شبیهسازی کردیم. یعنی یک طرف میز شد آمریکا، یک طرف میز شد ایران و موضوعاتی که در آنجا میخواست مطرح شود را مطرح کردیم و به هم پاسخ دادیم. هیچ کس به ما نگفت شما چرا مذاکره نکردید، هیچ کسی به ما نگفت مذاکره شما نتایج بدی داشت. نتیجه مذاکرات ما با آمریکاییها در دوره جورج بوش پسر این شد که اوبامایی که خودش را داشت گرم میکرد برای انتخابات شعار انتخاباتیاش خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق شد. البته ما معتقدیم دموکراتها چهره با نقاب آمریکا و جمهوریخواهان چهره بینقاب آمریکا هستند و هر دو یکی هستند، هر دو درقبال ایران یک استراتژی دارند و تاکتیکهایشان با هم فرق میکند. ما به این وقوف داشتیم، اما مذاکره کردیم اما نتایج مذاکره آقایان را در دولت میبینیم.
به عنوان آخرین پرسش از شما میخواهم روشن بگویید که آیا برای خودتان آیندهای در سیاست در نظر دارید؟ یعنی این احتمال را میشود داد که شما وزیر امور خارجه دولت بعد باشد؟
بنده آرد سیاسیام را بیخته و الک آن را هم آویختهام و دی پی مسئولیتی نیستم. عمدهترین و مهمترین دغدغه من با نگاه به شرایط کشور این است که ریلگذاری در کشورداری تغییر پیدا کند. ما نیازمند به یک سوزنبانی هستیم. یک سوزنبانی جدی در این ایستگاه دولت نیاز داریم. قطار جدید باید در ریل جدید و با سوزنبانی ماهرانه و مدبرانه راه بیفتد؛ در حوزههای اقتصاد، در حوزههای سیاست. این به معنای جنگ با دنیا نیست، این به معنای بیتوجهی به مسائل دنیا نیست، این به معنای اینکه ما اهل مذاکره نیستیم، نیست. دغدغه ما ایران و مردم ایران است و به حول و قوه الهی سعی میکنیم برای ملت کاری شایسته انجام دهیم من بهعنوان یک فرد ایرانی، بالاترین مزد و پاسخم بهبود اوضاع است و همین من را کفایت میکند.
منبع: نامه نیوز