طیبه سیاووشی: از ۶، ۷ ماه پیش میدانستم که سردار دهقان کاندیدای ریاستجمهوری است/ ما در ایران با انواعی از تضادها زندگی می کنیم
عضو فراکسیون امید مجلس دهم گفت: کشوری هستیم که همیشه با این تضادها زندگی کردهایم، وقتی میخواهیم در فضای رسمی درباره آن صحبت کنیم، میگوییم عجیب است. اما در عین حال عجیب نیست. ما همین مدلی هستیم. یک چیزی را به شدت انکار میکنیم، غیرقانونی یا فیلتر اعلام میکنیم، برایش جریمه در نظر میگیریم و تا حد نهایت با آن برخورد میکنیم اما در عین حال اکثریت قابل توجهی همان کار را انجام میدهیم یا در آن حوزه فعالیم.
به گزارش دیده بان ایران؛ امروز علاوه بر مردم، مسوولان عالیرتبه نظام از رهبری گرفته تا رییسجمهوری، سپاهیان و... در این فضا فعالیت دارند. خصوصا توییتر و تلگرام که حالا تریبون این افراد است برای اعلام نظرهایشان و حتی اخباری که میخواهند مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد. ماجرا به همینجا هم ختم نشد. هر کدام از کسانی که میخواستند خودشان را به عنوان کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ معرفی و به مردم بشناسانند، فضای مجازی را محفل مناسبی برای این کار دیدند. سعید محمد و حسین دهقان ازجمله این افرادند. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم هم نقش مهم و پررنگی را بازی کردند تا جایی که حسن روحانی در سخنرانی خود از فعالان فضای مجازی که توانستند عظمت حضور را بیافرینند، تقدیر کرد اما حالا شرایط نسبت به آن روز متفاوت است. علاوهبر اینکه دسترسی مردم به فضای مجازی حتی با وجود فیلترینگ، گستردهتر از قبل شده، تاثیرگذاری آن هم به همان نسبت بسیار بیشتر شده است و البته شیوع گسترده کرونا در ایران و جهان هم محدودیتهایی پیش آورده که به نقش، اثرگذاری و اهمیت فضای مجازی در داغ کردن تنور انتخابات و انجام فعالیتهای انتخاباتی دامن زده است. با این وجود اما هنوز هم سیاستهای گروهی بر فیلترینگ استوار است.
همین چند وقت پیش (حدودا اواسط اسفند) بود که برخی کاربران ایرانی توییتر خبر از روی کار آمدن یک شبکه اجتماعی جدید دادند. در «کلاب هاوس» (Club House) افراد میتوانند به طور زنده با یکدیگر صحبت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. «کلابهاوس» با استقبال چشمگیر کاربران ایرانی مواجه شد. این استقبال تا حدی بالا بود که در کمتر از یک ماه، پای وزرا و سیاسیون را به این اپلیکیشن باز کرد. هر شب اتاقی با موضوعی خاص مطرح میشود که یکی از چهرههای سرشناس در آن حاضر میشوند و به پرسشهای مردم و خبرنگاران جواب میدهند. «کلابهاوس» هم اما مانند بسیاری از شبکههای اجتماعی دیگر همین که با اقبال عمومی گسترده مواجه شد، مورد انتقاد گروهی خاص قرار گرفت که ظاهرا نگران آنند که آزادی بیان و شکلگیری گفتوگو میان گروههای مختلف با عقاید متفاوت آنها را از اهدافشان دور کند.
مشروح گفت وگو با طیبه سیاووشی درباره اهمیت فضای مجازی را در ذیل می خوانیم:
*خانم سیاوشی طی ماههای گذشته شیوع کرونا سبب شده بستر فعالیتهای انتخاباتی در فضای مجازی پررنگتر از ادوار پیشین باشد. از چند ماه پیش فعالیت انتخاباتی برخی کاندیداهای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ در فضای مجازی آغاز شد. فعالیت در این فضا به افراد این امکان را میدهد که با دست بازتری به نقد و اظهارنظر بپردازند اما در عین حال امکان جولان شایعهها و به اصطلاح «فیکنیوزها» را هم بیشتر میکند؛ با این اوصاف اثرگذاری فضای مجازی بر فعالیتهای انتخاباتی را چطور ارزیابی میکنید؟
چند وقت پیش فیلمی با نام «برگزیت» (Brexit) دیدم که درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بود. این فیلم به نوعی استفاده و سوءاستفاده بر فضای مجازی از سوی کسانی که میخواستند اهدافشان را برای خروج از اتحادیه اروپا پیش ببرند، نشان میداد. میخواهم بگویم که ما در عصر حاضر و در قرن بیستویک دیگر نمیتوانیم فضای مجازی را انکار کنیم یا تبلیغات در فضای مجازی را کنار بگذاریم اما در عین حال تبلیغات در فضای مجازی، دستاویزی میشود که جریانهای سیاسی و کاندیداها و کمپینهای انتخاباتی بتوانند در فضای حقیقی نیز فعالیتی پررنگتر و چشمگیرتر را به نفع خود پیش ببرند. به نظرم اینکه برخی برای اینکه خود را به نحوی به جامعه معرفی کنند، تبلیغات زودهنگامی را در فضای مجازی شروع کردهاند، بد نیست اما در عین حال بحثی که مطرح میشود، این است که از آنجا که سیستم انتخاباتی ما، سیستم حزبی نیست، تلاش برخی کاندیداها برای آنکه خود را در فضای مجازی محک بزنند، ممکن است بسیار پرخطر و ریسکی باشد. در عین اینکه تقریبا اکثریت کسانی میخواهند به شکل مستقیم یا غیرمستقیم اعلام کاندیداتوری کنند، از چند ماه پیش، تبلیغات در فضای مجازی را شروع کردهاند اما این اقدام به دلیل نبود سیستم حزبی و همچنین بحث شفافیت در فضای مجازی که امکانات لازم برای ارزیابی آرای مردم در آن وجود ندارد، میتواند خودش آسیبزا باشد. گرچه در همین فضا هم افراد به خوبی میتوانند بر اساس معیار و ملاکهایی نظر مردم را سنجش و از آنها استفاده یا حتی سوءاستفاده کنند. فضای مجازی در واقع مدخلی برای ورود به فضای واقعی است؛ چراکه ما در شرایط بحرانی کرونا قرار داریم و سیاستهای دولت یا حاکمیت باید بر این اساس استوار باشد که مواردی که در حوزه سلامت و بهداشت مهم است (مثل خرید واکسن)، به نحوی مدیریت شده و پیش برود که در آستانه انتخابات بخش قابل توجهی از جمعیت واکسینه شده باشند که جلوی آسیبها برای زمان انتخابات گرفته شود. اصلا بحث رایدهی نیست. من هنوز پای صندوقهای رای نرسیدهام که بگویم مردم میخواهند رای بدهند اما در این شرایط به مردم آسیب میرسد، بحث حضور این کاندیداها میان مردم و تجمعهای مردمی است. معتقدم این بحث بسیار مهمی است کسانی که کاندیدای انتخابات هستند از فضای مجازی به نفع ورودشان به فضای حقیقی و واقعی استفاده کنند، چراکه غیبت کاندیداها در فضای واقعی، اقبال مردم را کاهش میدهد. همانطور که در انتخابات ریاستجمهوری امریکا هم دیدیم، در اوج بحران کرونا کاندیداها حضوری حداقلی در فضای واقعی داشتند، اما حضور در رسانهها و ابزار ارتباطجمعی مانند تلویزیون را رقم زدند. این رفتار تشویقی برای مردم برای حضور در انتخابات است. به بیان دیگر معتقدم که صرف تبلیغات در فضای مجازی، انگیزه حضور مردم پای صندوقهای رای و همچنین شناخت کافی از کاندیداها را به دنبال نخواهد داشت، بلکه آثار دیگری نیز دارد.
*اما مساله اینجاست که در حال حاضر دستکم درباره برخی کاندیداها آنقدر شناخت وجود دارد که نیازی به معرفی نباشد. دستکم در مورد کاندیدای اصلی، شاید نیازی نباشد که برای شناخت کاندیداها دست به تحقیق و بررسی پیچیدهای بزنیم. اینطور نیست؟
بله، اگر بخواهیم اینطور فکر کنیم که شورای نگهبان یک عده را ردصلاحیت میکند و تعداد مشخصی میخواهند برای رقابت در صحنه ریاستجمهوری حاضر شوند، نیاز به شناخت نیست. اما مشروعیت نظام همیشه از آرای صندوق و جمعیتی که پای صندوق میروند، میآید؛ بنابراین این رفتار به خودی خود باعث میشود که انگیزهها کاهش پیدا کند. این یک فاکتور است. اما به هر حال کاندیداها نیاز به انجام کارهای تبلیغاتی و معرفی خود به عموم مردم جامعه را دارند. مثلا سردار محمد برای بسیاری چندان شناخته شده نیست. همین چند وقت پیش من در یک نشست کنشگران زن حاضر بودم که برخی از آنها پیش از این در مناصبی هم فعال بودهاند اما بسیاری از آنها شناختی از سردار محمد نداشتند؛ بنابراین همچنان معرفی کاندیداها به مردم امری ضروری است. در عین حال چند علت باعث میشود کاندیداها این روزها بیشتر از فضای مجازی استفاده کنند؛ یکی اینکه به دلیل بحث بحران کرونا و غیبت کاندیداها در فضاهای عمومی، مجبورند صرفا در فضای مجازی بمانند یا حداقل عمده فعالیتشان را در این محیط دنبال کنند. بحث دیگر این است که یکسری استانها وضعیتی دارند که کاندیدای ریاستجمهوری اصلا نمیتواند در آنها حضور پیدا کند که خود را به مردم معرفی کند.
*علت ورود زودهنگام کاندیداها به تبلیغات انتخاباتی چیست؟ آیا همین محدودیتها باعث شده کاندیداها از ماهها پیش فعالیتهای انتخاباتیشان را در فضای مجازی آغاز کنند؟
شخصا از ۶، ۷ ماه پیش میدانستم که سردار دهقان کاندیدای ریاستجمهوری است. همان زمان هم او به شکل غیررسمی فعالیت انتخاباتی خود را آغاز کرده بود اما از چندماه پیش بهطور جدی فعالیتش را در فضای مجازی شروع کرد و هماکنون نیز برای کاندیداتوری تبلیغ میکند. ایشان شبکه اجتماعی توییتر را انتخاب کرده؛ چراکه میداند که از این طریق میتواند واکنشها و فیدبکهای لازم را به دست بیاورد و به همین دلیل فعالیتش را از آن فضا شروع کرده اما نکته قابل توجه اینجاست که توییتر، یک شبکه اجتماعی فیلتر شده است. در واقع فضایی غیرقانونی است که کاندیداهای قانونی مملکت - اگر تایید شوند که احتمالا در مورد سردار دهقان چنین خواهد بود- در این فضا به تبلیغ میپردازند. خلاصه که مملکت متضادی داریم.
*به نظرتان علت این اتفاق عجیب چیست؟ برخی کاندیداها همچون آقایان دهقان و محمد که اشاره کردید، تا چند ماه پیش اساسا در توییتر حساب کاربری نداشتند، اما از زمانی که بحث کاندیداتوریشان مطرح شد، در این شبکه اجتماعی، حساب کاربری ایجاد کرده و بهطور جدی فعالیت میکنند. البته بسیاری از مسوولان عالیرتبه نظام نیز در این شبکههای اجتماعی فعال هستند اما به نظر شما علت چیست که برخی افراد، اکنون که میخواهند رای و نظر مردم را جلب کنند، روی به شبکه اجتماعی میآورند که فیلتر شده و استفاده از آن غیرقانونی است؟
شاید چون کشوری هستیم که همیشه با این تضادها زندگی کردهایم، وقتی میخواهیم در فضای رسمی درباره آن صحبت کنیم، میگوییم عجیب است. اما در عین حال عجیب نیست. ما همین مدلی هستیم. یک چیزی را به شدت انکار میکنیم، غیرقانونی یا فیلتر اعلام میکنیم، برایش جریمه در نظر میگیریم و تا حد نهایت با آن برخورد میکنیم اما در عین حال اکثریت قابل توجهی همان کار را انجام میدهیم یا در آن حوزه فعالیم.
*وقتی مسوولان عالیرتبه نکتهای را که در جلسهای یا حتی در رسانهای رسمی مطرح کردهاند، برای اینکه بهتر دیده و شنیده شود، در فضای مجازی ازجمله توییتر بازنشر میدهند، یعنی به خوبی واقفند که اثرگذاری این شبکههای اجتماعی فیلتر شده، بیشتر است و بیان مطالبشان در این فضا موثرتر است؛ با این حساب چرا همچنان بر سیاست محدودیت و فیلترینگ تاکید میشود؟
نکته اینجاست که مسوولان در توییتر به نوعی فضای واقعی جامعه را میبینند. البته بحث ارتش سایبری هم مطرح است که بحث دیگری است. مثلا میبینیم یک کاندیدای اصولگرا یا فردی با پیشینه نظامی توییتی مینویسد که در شرایط معمول چندان قابل توجه نیست و اگر کاربر دیگری همان را مطرح کند، نهایت ۱۰۰ یا ۲۰۰ تا لایک میخورد اما وقتی این فرد آن را مینویسد، به شدت مورد توجه قرار میگیرد. این نشان میدهد که این تا حدودی به صورت سازمانی روی آن توییت کار شده که مورد توجه قرار میگیرند و نوشتههایشان لایک میخورد اما اگر بحث سازمانی را کنار بگذاریم، فیدبکها و کامنتهایی که دریافت میکنند، به نوعی نشاندهنده فضای واقعی جامعه است. اینستاگرام یک فضای بسیار عامی است و فضایی است که شما میتوانید هر نظری را ببینید اما در توییتر هنوز میتوان نظراتی را دید که بسیار آگاهانه هستند و حتی میتواند برای افراد، سیاستگذاری کرده و نقشه راه را به آنها نشان دهد. یعنی از یک جمعیت و عدهای نظر گرفته میشود که نظراتشان قابل توجه است. در واقع همان طبقه متوسطی که بسیار هم تحت فشار قرارشان میدهیم و در عین حال هنوز زنده است و به دلیل اینکه طبقه آگاهی است، در توییتر این نظرات مهم و قابل توجه را مطرح میکند. اما بحث مهمتر اینجاست که همین فضایی که در کشور ما فیلتر شده در عرصه بینالمللی رصد میشود و این هم برای مسوولان مهم است که صدایشان را به خارج از مرزها برسانند، چراکه به هر حال -متاسفانه یا خوشبختانه و بد یا خوب- برای کاندیداهای ریاستجمهوری مهم است که واکنشهای خارجی و عرصه بینالمللی را هم دریافت کنند و این مساله قاعدتا در پیشبرد اهدافشان حایز اهمیت است.
منبع: اعتماد