رهامی: با گسترش فعالیت سیاسی نظامیان همین میزان آزادی مردم محدودتر شده و در تنگنای بیشتری قرار می گیرند
محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید: ممکن است نظامیان بگویند پس روحانیت چه؟، روحانیون همانند نظامیان نیز تشکیلات منسجم اداری سازمانی ندارند در حالی که نیروهای مسلح یک سازمان است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ بازار کاندیداتوری در انتخابات رونق گرفته و هر روز نام یک چهره سیاسی، نظامی و یا اقتصادی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به چشم می خورد. در این میان صف کاندیداتوری نظامیان هم هر روز بلندتر می شود. از سردار دهقان و رستم قاسمی تا محسن رضایی و سردار سعید محمد.
حجت الاسلام محسن رهامی، یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، معتقد است که ورود نظامیان به انتخابات، هم به حیطه کاری آنان، هم به فضای رقابت آسیب می زند و مردم را به اساس انتخابات بدبین می کند.
او دولت احمدی نژاد را مصداق یک دولت نظامی می داند و می گوید «در دولت آقای احمدی نژاد، تا حدی دولت نظامی را امتحان کرده و متوجه شدیم که آنان خیلی به قوانین پایند نبوده و ممکلت را بهم می زنند.»
بخشی از گفتگوی با محسن رهامی را در ادامه بخوانید.
*******
* آقای رهامی! در این دوره از انتخابات، بحث ورود و کاندیداتوری نظامیان در انتخابات مطرح است. نظر شما درباره ورود نظامی ها به انتخابات چیست؟ اوایل انقلاب، برای ورود نظامی ها و روحانی ها منعی وجود داشت. اگر الان نظامی ها بگویند روحانیون نباید وارد انتخابات شوند، شما چه جوابی دارید؟
یک زمانی فعالیت سیاسی انجام می دهیم و یک کسی فعال سیاسی است. به طور مثال، فردی نظامی که از شغل خود بیرون آمده و در حال حاضر یک فعال سیاسی است. در این بحثی نیست؛ اما، دولت نظامی با پیشانی رئیس جمهور که پیشانی جمهوریت است؛ در هیچ یک از کشورهای منطقه موفق نبوده است.
سیاست حوزه چانه زنی، حوزه لابی کردن و حوزه روش های متعادل است. در دولت آقای احمدی نژاد، تا حدی دولت نظامی را امتحان کرده و متوجه شدیم که آنان خیلی به قوانین پایند نبوده و ممکلت را بهم می زنند. اگر به کشورهای دیگری مانند ترکیه و پاکستان، چه در دوره نظامی ها و چه در دوره غیرنظامی ها نگاه کنید؛ زمانی که ژنرال ها برای اداره کشور روی کار آمدند؛ در گفتگو با دنیا موفق عمل نکردند.
ممکن است نظامیان بگویند پس روحانیت چه؟، روحانیون همانند نظامیان نیز تشکیلات منسجم اداری سازمانی ندارند در حالی که نیروهای مسلح یک سازمان است. من استاد دانشگاه بوده و به دلیل تحصیل در حوزه، مرسوم به پوشیدن لباس روحانیت هستم. این موضوع به صنف من مربوط نبوده و تعهدات صنفی خاصی ندارم. این لباس تحصیل من است نه لباس شغلیام و از قِبَل آن هم پول در نمی آورم.
مانند پزشکان که لباس پزشکی می پوشند؛ لباس روحانیت نیز علیالقاعده باید برای مسجد و منبر استفاده شود؛ زیرا برای آن فعالیت تعریف شده است. اما گاهی آن را بیرون پوشیده و این در مقایسه با زمان های نظامی، قیاس مع الفارق است.
*با تمام این تفاسیر، موافق ورود نظامی ها هستید یا نه؟
ورود نظامیان به انتخابات، هم به حیطه کاری آنان و هم به فضای رقابت آسیب می زند. نهادهایی مانند شورای نگهبان، قوه قضاییه و نیروهای مسلح یک نهاد اجماعی و برای همه ملت هستند. اگر این نهادها وارد رقابت های سیاسی شوند، بیشتر به خودشان آسیب می زنند. سپاه، بسیج و نیروهای مسلح زمانی که وارد درگیری های سیاسی شوند، مردم را به اساس انتخابات بدبین می کنند.
در کشورهای که دولت آنان نظامی بوده است، از پشتیبانی مردم بی بهره بوده و ضعیف بودن دولت باعث آسیب های جدی اقتصادی و ... شده است.
در ترکیه، حاکمیت مداوم ژنرالها، این کشور را به ورشکستگی رسانده و پولشان به بی ارزشترین پول دنیا تبدیل کردند؛ زیرا نه زبان تعامل با دنیا را بلند بودند و نه زبان گفتمان با مردم را. ژنرال های ترکیه در فکر حل کردن مشکلات با حالت پادگانی بودند اما جامعه پادگان نیست.
در حال حاضر، جامعه، از محدودیت هایی که دولت ها و حکومت ها ایجاد می کنند؛ به حد کافی رنج می برند. اگر قرار بر این باشد که یک فرد با ژست نظامی بنشیند و روش های پادگانی را در بحثهای اقناعی و تعامل با جامعه داشته باشد؛ همین میزان آزادی مردم محدودتر شده و در تنگنای بیشتری قرار می گیرند.
منبع: خبرانلاین