پاسخ روزنامه جوان به مقاله اخیر «مسیح مهاجری»: فرق عمامه رئیسی با عمامه هاشمی، خاتمی و روحانی!
روزنامه نزدیک به سپاه نوشت: مسیح مهاجری اکنون حامی معمم نبودن رئیس جمهور شده است؛ اما سال ۹۲ و ۹۶ مدافع تمام قد رئیس جمهور شدن حسن روحانی به عنوان یک فرد معمم بود. جالب آنکه موضوع فقط حسن روحانی نیست؛ مسیح مهاجری چرا در هشت سال دولت هاشمی رفسنجانی، هشت سال دولت محمد خاتمی، هشت سال دولت روحانی و نیز زمان کاندیداتوری ناطق نوری و مهدی کروبی نظری منفی نسبت به معمم بودن رئیس جمهور نداشتند؟
به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه جوان نوشت: «مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله این روزنامه از امتناع ابراهیم رئیسی از دیدار با برخی اعضای خبرگان رهبری نوشته و رئیسی را بابت لغو این دیدار به دلیل آنکه دریافته قصد دعوت از او برای کاندیداتوری را دارند، تحسین کرده است. مهاجری در ادامه نوشته: «شرایط کشور اکنون به گونهای است که استمرار حضور افراد معمم در رأس قوه مجریه به صلاح نیست. در حال حاضر، مسئولیتهای حساسی همچون تأمین نان و آب و امنیت و اطلاعات کشور که مستقیماً با زندگی روزمره مردم سروکار دارند بر عهده افراد معمم است. حتی اگر کسانی معتقد باشند که روحانیت باید چنین مسئولیتهایی را برعهده داشته باشد، خوب است بپذیرند برای مدتی این مسئولیتها به افراد غیرروحانی واگذار شود تا آنها نیز ظرفیتها و تواناییهای خود را نشان بدهند. بدینترتیب، سید معمم دیگری که زمزمه ورود او به این انتخابات به گوش میرسد نیز بهتر است وارد این عرصه نشود.»
مسیح مهاجری اکنون حامی معمم نبودن رئیس جمهور شده است؛ اما سال ۹۲ و ۹۶ مدافع تمام قد رئیس جمهور شدن حسن روحانی به عنوان یک فرد معمم بود. جالب آنکه موضوع فقط حسن روحانی نیست؛ مسیح مهاجری چرا در هشت سال دولت هاشمی رفسنجانی، هشت سال دولت محمد خاتمی، هشت سال دولت روحانی و نیز زمان کاندیداتوری ناطق نوری و مهدی کروبی نظری منفی نسبت به معمم بودن رئیس جمهور نداشتند؟ در آن سالهایی که رئیس مجلس هم در کنار رئیس قوه قضائیه معمم بود، چرا مخالف معمم بودن رئیس جمهور نبودند و به مسئولیتهای مختلف افراد روحانی اشارهای نداشتند؟
از سویی، بی آنکه این نوشتار قضاوت و تحلیل خاصی پیرامون کاندیداتوری رئیس قوه قضائیه برای انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشد، این سؤال را به طور عام مطرح میکند که چطور میشود یک قشر عظیم در کشور را برای ورود به انتخابات منع کرد و حق کاندیداتوری را از آنان گرفت؟
تناقض و تحلیل کردن بر محور منافع حزبی و جناحی کاریاست که حامیان دولت بارها انجام دادهاند. نیازی هم نمیبینند منطقی باشند یا حتی کمی کمتر غیرمنطقی باشند، چه آنکه همیشه افرادی هستند که برای آنان هورا بکشند.»