مهدی فضائلی: اصلاح طلبان «قالیباف» را تخریب می کنند چون فکر می کنند نامزد اصلی جریان اصولگراست/ فقط دولت جوان حزباللهی می تواند شرایط را تغییر دهد
فعال سیاسی اصولگرا گفت: بعید است که جریان اصلاحات متوجه نباشد که اصلیترین مطالبه مردم، مساله معیشت و اقتصاد است و امروز مباحث فرهنگی یا برخی مقولات مثل آزادی، جزو اولویتهای دست چندم افکار عمومی هستند. بعید میدانم که جریان اصلاحات با چنین شگردهای فرهنگی یا سیاسی بخواهد وارد انتخابات شود، منتها به نظر میرسد که جریان اصلاحات بخواهد برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط بدهد.
به گزارش دیده بان ایران؛ مهدی فضائلی، کارشناس رسانه و معاون دفتر حفظ و نشر آثار رهبر در گفت و گو با روزنامه صبح نو، ارگان انتخاباتی محمدباقر قالیباف درباره اصلاح طلبان و انتخابات پیش رو از تاکتیک های این جناح رقیب اصولگرایان سخن گفته است که مشروح آن در پی می اید:
مهمترین تاکتیکها و راهبردهای انتخاباتی جریان اصلاحات برای ریاستجمهوری 1400 از نگاه شما چیست؟
جریان اصلاحات چند طراحی و جهتگیری مهم دارد. یکی از این جهتگیریها، ایجاد فاصله میان خود و دولت فعلی است و به تبع آن، نپذیرفتن مسوولیت دولت آقای روحانی است. جریان اصلاحات به خوبی میداند که جایگاه و موقعیت دولت آقای روحانی منفی و ضعیف است و لذا تلاش میکند که خود را به نوعی از دولت مستقر مبرا بداند.
اصلاحطلبان میدانند که اگر افکار عمومی هر چهره و جریانی را در وضعیت موجود شریک بداند، جایگاه آن فرد و جریان به شدت تنزل پیدا خواهد کرد. این درحالی است که در هر دو دولت اول و دوم آقای روحانی، کاملا مستحضر به حمایت اصلاحطلبان بود و اگر جریان اصلاحات از آقای روحانی حمایت نمیکرد، حتما ایشان رییسجمهوری نمیشد. اخیرا هم آقای واعظی در واکنش به مواضع تبریجویانه چهرههای اصلاحطلب، به صراحت اعلام کرد که علاوه بر آقای جهانگیری و تعدادی دیگر از چهرههای مطرح، هم استاندارها و هم معاونان وزرا از جریان اصلاحات هستند.
دلیل اعلام موضع صریح واعظی و نهیب او به اصلاحطلبان چه بود؟
ایشان واقعیت را گفت. آقای واعظی احساس میکند که جریان اصلاحات در واپسین روزهای دولت فعلی، دارد نامردی میکند و به جبهه مخالفان دولت میپیوندد؛ لذا با این واکنش میخواهد به اصلاحطلبان هشدار بدهد که شما هم در دولت نقش داشتید و نمیتوانید سهم خود را جدا کنید. آقای واعظی میخواست از این طریق، اعلام برائت اصلاحطلبان را کنترل کند.
جهتگیری و طراحی دیگر اصلاحطلبان پیش از انتخابات 1400 چیست؟
مورد دیگری که اصلاحطلبان از مدتها پیش به طور جدی آن را دنبال میکنند، این است که اولا جبهه اصولگرایی را متشتت نشان بدهند و ثانیا، اصلیترین چهرههایی که احتمال میدهند در میان اصولگرایان قابلیت نامزدی دارند را به شدت تخریب کنند. ما الان میبینیم که اصلاحطلبان دارند با چه حجم زیادی آقای قالیباف را به وضوح تخریب میکنند چون گمان و پیشبینی میکنند که آقای قالیباف نامزد اصلی جریان اصولگراست. واقعا سوال است که دلیل این مقدار از حساسیت و عملیات اصلاحطلبان علیه آقای قالیباف چیست.
رویکرد سوم اصلاحطلبان برای انتخابات، زمینهسازی برای نامزد خودشان است که بخشی از این زمینهسازی، ساختاری است و نهاد اجماعساز را در همینباره طراحی کردهاند. اصلاحطلبان برای زمینهسازی نامزد خودشان، الان دارند چراغ خاموش عمل میکنند و هنوز نامزد اصلی خود را مشخص نکردهاند.
دلیل این عملکرد چراغ خاموش چیست؟
دلایل مختلفی میتواند داشته باشد؛ فرضا میتواند ناشی از این باشد که نامزد قابل توجهی برای به میدان آوردن ندارند. طراحی دیگر اصلاحطلبان، مفهومسازیهایی مثل دولت نظامی است.
با هدف ایجاد هراس در مخاطب؟
بله، اصلاحطلبان میخواهند با این مفهومپردازیها، در افکارعمومی، هراس و زمینه را برای دوقطبیهای مدنظر ایجاد کنند.
جریان اصلاحات با چه شگرد تبلیغاتی وارد انتخابات خواهد شد؟ آیا باز هم مانند گذشته، روی شکافهای فرهنگی و اجتماعی دست خواهد گذاشت؟
بعید است که جریان اصلاحات متوجه نباشد که اصلیترین مطالبه مردم، مساله معیشت و اقتصاد است و امروز مباحث فرهنگی یا برخی مقولات مثل آزادی، جزو اولویتهای دست چندم افکار عمومی هستند. بعید میدانم که جریان اصلاحات با چنین شگردهای فرهنگی یا سیاسی بخواهد وارد انتخابات شود، منتها به نظر میرسد که جریان اصلاحات بخواهد برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط بدهد. بنا بر سخن رهبر انقلاب که به تحریم و تحریف به عنوان دو بال یک جریان برای اعمال فشار بر جامعه اشاره کردند، الان صحنه بسیار مهمی برقرار است که هوشیاری و آگاهی مردم را میطلبد.
هیچکسی رد نمیکند که تحریمها امروز برای جامعه ما فشار ایجاد کردهاند و همه قائل به این هستیم که یکی از دلایل مشکلات اقتصادی و معیشتی، تحریمها هستند، منتها اینکه همه فشارهای معیشتی جامعه را از تحریمها بدانیم، درست نیست و در نوع خود تحریف است. کارشناسان مختلف قائل به این هستند که در بدبینانهترین حالت، تحریمها حدود 50 درصد موثرند و برخی دیگر، حتی به کمتر از این میزان یعنی 30 درصد هم اشاره دارند. معنی این نظر کارشناسی آن است که دلیل 50 تا 70 درصد مشکلات اقتصادی و معیشتی ناشی از نوع مدیریت دولت است.
مساله بعدی راهحلی است که جریان اصلاحات برای مشکلات اقتصادی تجویز میکند. اینکه تنها راهحل مشکلات اقتصادی، گفتوگو یا مذاکره با غرب و آمریکاست هم در نوع خود تحریف و آدرس غلطدادن است. این درحالی است که در ماجرای برجام، به طور مستقیم و برای اولینبار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سطوح بالای سیاسی با آمریکا وارد گفتوگو شدیم. ما در حوزه هستهای و بر اساس مطالبه 6 کشور مقابل خود، بخش مهمی از توانمندیهای هستهای خود را در ازای برداشته شدن تحریمها تعطیل یا متوقف کردیم.
به جز یک مقطع کوتاه که گشایش حاصل شد، بلافاصله شاهد بودیم که در زمان آقای اوباما عهدشکنی آمریکاییها آغاز و در دوره ترامپ، تشدید شد و علاوه بر تحریمهای قبلی، 800 تحریم جدید هم اضافه شد. الان هم دوباره دارند بحث مذاکره با ایران را مطرح میکنند تا بتوانند از این طریق نفوذ منطقهای، توانایی موشکی و بقیه توانمندی ما در حوزه هستهای را بگیرند و در ازای آن، عهدشکنیها و بدعهدیهای خود را ادامه دهند. در مقابل، ایران اعلام کرد که ما فعلا مذاکرهای نداریم و اگر آمریکاییها مذاکره میخواهند، اول باید شرایط تحریمی را از بین ببرند و سپس با بازگشت به برجام، بقیه گفتوگوها انجام شود؛ بنابراین جمهوری اسلامی مخالف مذاکره نیست بلکه تمام حرفش معطوف به روند مذاکره است.
در این میان، جریان انقلابی برای خنثیکردن حربههای تاکتیکی اصلاحطلبان دست به چه اقداماتی باید بزند؟ مهمترین مفهومپردازی جریان انقلابی باید چه باشد؟
یکی از الزامات دوره کنونی، نیاز به تغییر است. همه ما امروز بیش از هر زمان دیگر به این نتیجه رسیدهایم که شرایط موجود نمیتواند ادامه پیدا کند و تغییر، ضرورت غیرقابل انکار است؛ تمرکز این تغییر هم عمدتا روی مسائل معیشتی و اقتصادی است. از آنجایی که ریشه 50 تا 70 درصد مشکلات اقتصادی و معیشتی، درونی است، پس لازمه رفع این مشکلات هم فراهم کردن مقدمات برای حضور دولتی است که بتواند این شرایط را تغییر بدهد. این تغییر نیز در نوع خود به نشاط، روحیه امید، شجاعت، تحرک فوقالعاده زیاد و باور به تواناییهای داخل و اعتقاد به مبانی انقلاب نیاز دارد که خلاصه آن، دولت جوان حزباللهی است.