انتقاد محمد هاشمی رفسنجانی از سیاست گرایش به شرق/ هدف شعار نه شرقی و نه غربی انقلاب عدم وابستگی بود
محمد هاشمی رفسنجانی: شعار نه شرقی نه غربی نیز از آنجایی که در زمان شاه نفت جنوب را انگلیس میبرد این بحث مطرح شده بود که نفت شمال هم به روسها واگذار شود. اما محور شعار نه شرقی نه غربی این بود که نه به غربیها و آمریکا و نه به شرقیها و روسیه وابسته نباشیم
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ محمد هاشمی رفسنجانی عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ گفت و گویی درباره سیاست نه شرقی، نه غربی در زمان انقلاب انجام داده که مشروح آن را می خوانید:
بــا تــوجــه به چهل و دو سالگی انقلاب اسلامی چـــه مــیزان از اهدافی که ابتدای انقلاب از سوی امام(ره) و مردم ترسیم شد تاکنون تحقق یافته است؟
اهداف انقلاب در شعارهای مردم مستتر بود و امام(ره) نیز بر همینها تاکید داشت. این شعارها عبارت بودند از: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی. البته باید علت این شعارها را نیز در شرایط آن زمان جست و جو کرد که چه شرایطی بوده که امام(ره)، مردم و رهبران انقلاب این شعار را میدادند. از نظر استقلال ایران قبل از انقلاب و در رژیم شاه از هر جهت به قدرتهای بیگانه متکی بود و از زمانی که شاه در سال 1320 روی کار آمد در مقاطع مختلف متفاوت عمل میکرد. ابتدا تابع انگلیسیها و سپس آلمانیها بود. این رویه تا اواخر سال 1329 و اوایل 1330 که ملی شدن صنعت نفت را داشتیم برقرار بود. اما پس از آن و به خصوص از زمان کودتای 28 مرداد 1332شاه تابع آمریکاییها شد و کشور در اختیار آنها بود. به طوری که حدود 65 هزار کارشناس آمریکایی در ایران حضور داشت و آنها در اداره کشور دخالت میکردند و استقلال کشور را تا حد زیادی زیر سوال برده بودند. چنانکه سفارت آمریکا در ایران مرکز حفظ منافع آمریکا در خاورمیانه بود و آمریکاییها میگفتند که اگر کل کشورهای خاورمیانه را داشته باشیم اما ایران را نداشته باشیم هیچ نداریم و برای حفظ منافع خود به ایران نیازمندیم. همه این مسائل نشان میداد که ضریب وابستگی رژیم شاه به آمریکا زیاد بود و بر مبنای منافع آمریکا عمل میکرد. حتی هویدا در سالهای پایانی نخست وزیری خود اظهار داشت که ما به اندازه 30 روز میتوانیم گندم تولید کنیم و باید از خارج وارد کنیم. در حالی که ایران کشوری بود که صادر کننده گندم، مواد غذایی و کشاورزی بود اما به جهت وابستگی به بیگانگان تبدیل به کشوری وابسته و تحت سلطه شده بود. از همان زمان بود که شعار استقلال در میان مردم شکل گرفت که ایران باید به لحاظ سیاسی از آمریکا استقلال یابد و تمامیت ملی خود را بدون دخالت بیگانگان حفظ کند. در بحث آزادی نیز اینگونه بود که پیش از انقلاب خفقان خیلی عجیبی بر کشور حاکم بود. نکته مهم نیز این بود که وقتی کودتای مرداد 1332 انجام شد و شاه در سال 32 برگشت از او میپرسند که میخواهد سلطنت کند یا حکومت که میگوید میخواهم حکومت کنم. در همین راستا به پیشنهاد و طراحی آمریکاییها و صهیونیستها سازمان اطلاعات و امنیت داخلی و خارجی در یک ساختار با عنوان ساواک ایجاد شد و جنایتهایی را در جهت شکنجه و حذف مخالفان انجام داد. این بود که مردم طی همان سالها که از آزادیهای بسیار محدودی برخوردار بودند و از جنایات ساواک و رژیم شاه نیز در سلب آزادیهای خود به تنگ آمده بودند علیه رژیم شاه به خیابان ریختند و فریاد استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی سر دادند. همین مسائل با سقوط حکومت پهلوی مصادف شد که در پی آن و با هدایتهای امام خمینی (ره) نظام جمهوری اسلامی جایگزین رژیم پهلوی شد. البته در مورد شعار نه شرقی نه غربی نیز از آنجایی که در زمان شاه نفت جنوب را انگلیس میبرد این بحث مطرح شده بود که نفت شمال هم به روسها واگذار شود. اما محور شعار نه شرقی نه غربی این بود که نه به غربیها و آمریکا و نه به شرقیها و روسیه وابسته نباشیم.
برخی معتقدند که شعار استقلال در 42 سال گذشته در خصوص استقلال سیاسی تحقق یافته اما شئون دیـــگر استقلال مثل استقلال اقتصادی تحقق در حد انتظار نداشته یا در حوزه آزادی نیز مباحثی مطرح است تحلیل شما از این موضوع چگونه است؟
معمولا هیچ کشوری در دنیای امروز وجود ندارد که از نظر اقتصادی و تجاری استقلال کامل داشته باشد و به دیگر کشورها در تعامل نباشد. یعنی هر کشوری که مدنظر قرار دهید برای تامین اقصاد ملی خود در شئون مختلف نیازمند تعامل اقتصادی به سایر کشورها است. البته این ارتباط باید در چارچوب منافع ملی و حفظ تمامیت آن کشور باشد و بویی از وابستگی ندهد. لذا اکنون در نُرم سیاسی و جهانی کشوری را پیدا نمیکنید که همه چیز را از آن خود داشته باشد. بالاخره یک کشور به مواد اولیه، یک کشور به انرژی و... نیاز دارد. اما پس از انقلاب ارتباط کشورمان به دلیل دخالتهای بیگانگان خدشهدار شد و ما برای حفظ نظام محدود شدیم و حاضر نشدیم امتیازاتی که بیگانگان میخواستند را به آنها بدهیم. اگر میخواستیم مثل پهلویها عمل کنیم و همه چیز را در اختیار آمریکاییها قرار دهیم که آنها ناراحت نمیشدند اما انقلاب ما دست آمریکاییها را از کشور قطع کرد و آنها از همین جهت ناراحتند و در هر موضوعی در مقابل ما قرار گرفته و مواضع خصمانه اتخاذ میکنند. با اینکه چهل و دوسال گذشته مطالبه آنها دو مساله است؛ یکی بحث اشغال لانه جاسوسی و دوم اینکه میگویند ایران باید تحت سلطه و در اختیار ما باشد و منافع ما را حفظ و تامین کند.
با این حساب از دیدگاه شما آمریکاییها مهمترین راه مقابله با جمهوری اسلامی را در اعمال تحریمهای مختلف علیه کشورمان دیدند و طی 42 سال گذشته به تحریمهای مختلف مبادرت ورزیدهاند درست است؟
من معتقدم با این استراتژی که جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا اتخاذ کرد اجتناب ناپذیر بود که بخواهیم مورد تحریم قرار بگیریم. البته تا 3 سال قبل تحریمها آنچنان که باید تاثیرگذار نبود اما میتوانستیم نفت بفروشیم و در دنیا به تجارت با سایر کشورها بپردازیم، اما با روی کار آمدن ترامپ و با هدایت صهیونیستها او با اتخاذ تحریمهای فلجکننده درصدد بود که با این تحریمها زمینههای سقوط دولت را فراهم کند. چنانکه پیش از آن نیز در سالهای ابتدایی انقلاب با توجه به اسناد موجود و اعمال اختیارهای بنی صدر و ندادن مهمات و سلاح به ارتش و سپاه در زمان جنگ نشان داد که مامور به کودتا در ایران و ساقط کردن نظام بوده است. البته نظام همواره در معرض توطئهها بوده و هست اما مردم و مسئولان تاکنون ایستادگی و مقاومت کردند و در مقاطع حساس به صحنه آمده و گفتهاند؛ درست است سختیها و مشکلات وجود دارد اما حاضر نیستیم به انقلاب لطمهای وارد شود.
منبع: ارمان