دبیرکل خانه پرستار:نظام سلامت به زودی فرو میپاشد؛ بیش از ۱۰۰ هزار نیرو نیازمندیم
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، گفت: تا پایان سال به بیش از ۱۰۰ هزار نیرو نیازمندیم که امیدواریم سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری استخدامی نگاه ویژهای به حوزه سلامت مردم داشته باشند.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، گفت: «تا پایان سال به بیش از 100 هزار نیرو نیازمندیم که امیدواریم سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری استخدامی نگاه ویژهای به حوزه سلامت مردم داشته باشند.» اینها حرفهای دیروز بهروز رحیمی معاون وزارت بهداشت است. او در حالی از کمبود نیروی انسانی در ساختار نظام سلامت حرف میزند که پیش از او بارها و بارها کارشناسان این حوزه به این نکته هشدار داده بودند، پای ثابت این هشدارها هم محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار ایران است که هر بار به هر بهانهای از پیامدهای هولناک کمبود پرستار در نظام سلامت گفته است. اما چرا ماجرای کمبود پرستار در نظام سلامت ایران حل نمیشود؟ آن هم با این پیشآگاهی مهم که بدانیم این موضوع بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری هم قرار گرفته است؟
سلامت حق طبیعی هر شهروندی است و احقاق این حق وظیفه حاکمیت است. مهمترین ابزار در بهداشت و درمان مربوط به پرستاران است؛ این گزاره مربوط به ایران نیست و یک تعریف استاندارد جهانی است. زمانی که تعداد از حد استاندارد کمتر میشود خطای پرستاری اجتنابناپذیر است. نسبت کمی خطاها هم رابطه مستقیمی با تعداد پرستاران دارد. یک استاندارد جهانی از سوی سازمان بهداشت جهانی وجود دارد مبنی بر اینکه به ازای هر هزار نفر جمعیت یک تعداد ایدهال پرستار وجود دارد که بین 10 تا 11 پرستار است. یک استاندارد متوسط وجود دارد که بین 5 تا 6 پرستار به ازای هر هزار نفر است و یک کف استاندارد وجود دارد که بر اساس تعریف این سازمان 3 پرستار به ازای هر هزار نفر است. صراحتا سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که اگر به هر تعداد از 3 پرستار کمتر باشد به همان نسبت میزان تلفات انسانی افزایش پیدا خواهد کرد. این عدد در حال حاضر در ایران با ارفاق 1.5 پرستار به ازای هر هزار نفر است.
چرا حل نمیشود؟ وجود مافیای پزشکی
خیلی خلاصه به این موضوع بخواهیم اشاره کنیم این است که در این امر بحث تعارض منافع وجود دارد. یک موضوع مهم وجود دارد و آن هم اینکه نظام سلامت ما پزشک محور است. معنای دیگر این گفته این است که مافیای پزشکی وجود دارد. مراد از وجود مافیای پزشکی این نیست که جامعه پزشکی در ایران مافیا دارند. خیلی از رزیدنتها ما که بار اصلی درمان روی دودش آنهاست با کمترین میزان دریافتی مشغول به کار هستند. ما معتقدیم 80 درصد گروه پزشکان مشکلاتشان از جامعه پرستاری حتی بیشتر است. بگذارید مثالی بزنم؛ 26 شهریور قانونی را دولت مصوب کرد، با وجودی که گفته میشود دولت محدودیت اعتباری دارد اما میآید سقف کارانه متخصصین هیئت علمی را 120 درصد در مناطق برخوردار افزایش میدهد! ببنید وقتی بحث پرستار میشود از اعتبار خبری نیست اما درباره پزشکان این موضوع یک شبه حل میشود. در مناطق محروم سقف برداشته شده، به این معنا که یک پزشک میتواند در این مناطق 900 میلیون بگیرد. مراد ما این است که زمانی که ارادهای پشت یک اتفاق باشد همگی با هم هماهنگ میشوند و بودجه آن فراهم میشود و بلافاصاه هم اجرایی میشود. اما وقتی ارادهای بر انجام کاری نباشد به هیچ عنوان نمیتوانیم به سرانجام رسیدن آن دلخوش باشیم. اما چرا ارادهای بر انجام استخدام پرستاران وجود ندارد؟ چون پولی در آن نیست! چون به کسی چیزی نمیرسد! تداوم این روند به فروپاشی نظام سلامت میانجامد آن همبا علم به اینکه هرم جمعیتی ایران وارد میانسالی شده و نیاز به درمان بسیار بیشتر از گذشته حس میشود.
مدیر به جای پزشک
سالهاست که کشورهای پیشرفته دنیا از بحث تعارض منافع عبور کردهاند. الگوی ساختاری نظام سلامت ما از کشور آمریکا الگو گرفته شده است در حالی که این کشور سالهاست که این الگو را منسوخ شده میداند و کنار گذاشته است. آنها حالا معتقدند کسی که در تصمیمگیری و سیاستگذاری است نباید ذینفع باشد! بلکه باید منفعیت ثانویه داشته باشد. به این معنا که به عنوان مثال درصد بسیار بالایی از روسای بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی پزشک نیستند! بلکه مدیرند. بدیهی است که اداره یک بیمارستان بیشتر از آنکه نیازمند یک پزشک باشد نیازمند یک مدیر است. درصد اندکی هم که پزشک هستند در زمان ریاستشان طبابت نمیکنند. به همین دلیل است که آنها در قانونگذاری و تصمیمگیری ذینفع نیستند. همین میشود که شفافیتی وجود ندارد. در کشوری مثل دانمارک تا جزئیترین پرداختیها در نظام سلامت قابل مشاهده است اما در اینجا پرداخت کارانه وزارت بهداشت ما از 300 هزار تومان تا 500 میلیون تومان!
فرش قرمز مهاجرت زیر پای پرستاران
موضوع مهاجرت پرستاران از سال های گذشته نیز وجود داشته اما از آن جایی که کرونا درمان نداشت، نیاز مردم به خدمات پرستاری بیش از پیش احساس شد و به همین علت، کشورهای توسعه یافته و اروپایی به فکر افزایش تعداد پرستاران خود افتادند. بنابراین اکثر کشورهای اروپایی از جمله کانادا و استرالیا سیر مهاجرت را تسهیل و تسریع کردند. به طور مثال اگر در گذشته پرستاری از کشور ایران قصد مهاجرت داشت می بایست مدرک زبان انگلیسی آیلتس ۷ را داشته باشد اما طی دوسال کرونا، بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر، آیلتس را تا درجه ۵ یا ۶ کاهش دادند و فرایند مهاجرت را به کمتر از یک سال رساندند تا بتوانند پرستاران بیشتری جذب کنند. در گذشته هنگامی که پرستاران ما مهاجرت می کردند در برخی موارد تا دو سال منتظر امتحان ورودی میماندند اما این مشکل نیز توسط کشورهای توسعه یافته برای جذب پرستاران تا شش ماه کاهش داده شد. پرستاران کشور ما، از پرستاران خوب دنیا هستند که به لحاظ علمی و مهارتی سطح بسیار بالایی دارند و همین عامل سبب شده کشورهای دیگر در جذب پرستاران ایرانی تلاش کنند.
در واقع هیچ آمار دقیقی از مهاجرت پرستاران وجود ندارد، چرا که مهاجرت از کانالهای مختلف از جمله اقدام مستقیم پرستار، کاریابیها و یا از طریق وکیل صورت میگیرد. اما اگر فرض کنیم در دوسال گذشته تعداد ۵۰۰ پرستار مهاجرت کرده اند، متأسفانه اکنون این تعداد به ۲۰۰۰ نفر رسیده است که نشان دهنده سیر صعودی و افزایش حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصدی آمار مهاجرت پرستاران است.
منبع: فردا