کد خبر: 161386
A
بررسی داستان همیشگی ما و توسعه

موانع توسعه سیاسی در ایران

دهه هفتاد شمسی دهه‌ای بسیار خاص در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. در این دهه بود که دوباره نظریات توسعه به شکل جدی در میان اندیشمندان ایرانی مورد بحث قرار گرفت.

موانع توسعه سیاسی در ایران

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ دهه هفتاد شمسی دهه‌ای بسیار خاص در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. در این دهه بود که دوباره نظریات توسعه به شکل جدی در میان اندیشمندان ایرانی مورد بحث قرار گرفت. تا پیش از این به دلیل جنگ و البته چیزی که من آن را انقلاب‌زدگی می‌نامم فرصتی برای بیان این نظرات نبود. انقلاب‌زدگی در مقابل انقلابی‌‌گرایی قرار داشت. در انقلاب‌زدگی هر حرکت به سمت توسعه نوعی تلاش امپریالیستی تلقی میشد. کافی است نگاهی به داستان مترو در تهران بیاندازید تا بیشتر با منظور بنده آشنا شوید. اما در دهه 70 این تفکر رو به افول گذاشت و خوب بسیار طبیعی بود که پس از پایان جنگ جامعه ایرانی راه توسعه اقتصادی و البته سیاسی و اجتماعی را در پیش بگیرد.

کتاب موانع توسعه سیاسی ایران یکی از همان کتاب‌هایی بود که در انتهای این دهه توسط دکتر حسین بشیریه به نگارش درآمد.  دکتر بشیریه برای دانشجویان سیاست فرد شناخته شده‌ایست و آثار متعدد او منابع آزمون‌های ارشد و دکتراست. برای دیگرانی که به هر دلیلی او را نمی‌شناسند باید عرض کنم که دکتر بشیریه تا اواخر دهه 80 استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود و آثار متعددی در حوزه سیاست ترجمه و تالیف کرد. از جمله این آثار کتاب ارزشمند بنیادهای علم سیاست و دو جلدی تاریخ اندیشه سیاسی معاصر هست.

49404

اما چرا کتاب موانع توسعه سیاسی در ایران کتاب خوبی است و خواندن آن ضروری است؟ اول باید عرض کنم که کتاب از نخستین کتاب‌هایی است که در این زمینه به رشته تحریر در آمده است و در نتیجه تبدیل به منبعی برای پژوهش‌های آتی در این حوزه بوده است. البته موانع توسعه در ایران کم نیستند. از شکاف‌های متعدد سیاسی تا بوروکراسی ناکارآمد یک دولت رانتیر نفتی و البته از همه مهمتر ناتوانی در فرایند دولت-ملت سازی در دهه‌های اخیر. برخلاف بسیاری بنده معتقدم که دولت‌های رانتیر نفتی اتفاقا دولت‌های ضعیفی هستند که ابزار لازم برای به چرخش درآوردن موتور توسعه و حتی کنترل جوامع خود را ندارند. اما این مسئله در کتاب به نوعی دیگر پرداخته شده است؛ دولت‌های پدرسالار. هشام شرابی اندیشمند سرشناس مصری دولت‌های خاورمیانه را دولت‌های نوپدرسالار می‌داند. در نظام پدرسالاری گذشته طبقه حاکم در همکاری به یک طبقه ذینفع تلاش می‌کرد تا جامعه را کنترل کند. در نظر شرابی شکست فرایند دولت-ملت سازی منجر به ظهور نوع جدیدی از پدرسالاری در حاکمیت کشورهای این منطقه شده است. در این نظام جدید حتی ابزار دولت‌های مدرن مانند انتخابات نیز در خدمت بازتولید همین ساختار قرار می‌گیرد. تعریف و تحلیل دکتر بشیریه از نظام پدرسالار نیز متاثر از اندیشه‌های هشام شرابی است. درک این مسئله نشان می‌دهد که چرا با وجود افزایش ساختارهای بوروکراتیک انتخابی، جامعه ایرانی هنوز یک جامعه پیشامدرن می‌باشد. برای مثال سال گذشته خبر رسید که بیش از 3 هزار عضو شورای شهر و روستا در سراسر کشور به دلیل فساد اقتصادی بازداشت شده‌اند. در نظر بگیرید که قرار بود این شوراها ابزاری برای کنترل و نظارت بر دولت باشند که در عمل اتفاق دیگری افتاد.

اما دلیل دومی که به نظر بنده برای خواندن کتاب مهم است؛ مشاهده تغییرات جامعه ایران در طول سه دهه گذشته می‌باشد. مهمترین این تغییرات بحث نگاه به قدرت است. به نظر بنده دکتر بشیریه تجمیع قدرت در یک بوروکراسی متمرکز را بهترین راه‌حل برای افزایش کارآمدی می‌داند. این دیدگاه که بسیار در میان اندیشمندان آن دوره پذیرفته شده بود، اکنون چندان پذیرفتنی نیست. تجربه دهه‌های اخیر ثابت کرد که دولت‌ها و بوروکراسی‌های متمرکز چقدر در اداره جامعه ناتوان‌اند. البته نه تنها ناتوان که حتی می‌توان گفت که خودشان تبدیل به نوعی ناهنجاری اجتماعی خواهند شد. ضمن آنکه به دلیل انقلاب ارتباطات دیگر تعاریف سلسله مراتبی از قدرت چندان کافی به نظر نمی‌رسد. در دهه اخیر نوعی قدرت شبکه‌ای (بنا به تعریف فوکو) یا قدرت ارتباطی (بنا به تعریف هابرماس) در ایران شکل گرفته است که نمی‌توان نادیده گرفت.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر