بناگر: قانون باید به شکلی باشد که هیچکس جرأت تعدی به جنگلبانها و محیطبانها را نداشته باشد/ باید روی لباس نیروهای جنگلبانی و محیطبانی، دوربین ثبت وقایع نصب شود/ برخی نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی حتی بیسیم، باتوم و افشانه فلفل ندارند
علی بناگر، دبیر اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیطزیست ایران ضمن ابراز تاسف از جراحت شدید یک جنگلبان در شهرستان نور بر اثر حمله چهار قاچاقچی چوب با سلاح سرد، به دیدهبان ایران گفت: در حال حاضر هیچگونه ترسی در متخلفان نسبت به ضرب و شتم نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی وجود ندارد. در حالی که قانون و حمایتهای دولتی و قضایی باید به شکلی باشد که هیچکس جرأت تعدی به جنگلبانها و محیطبانها را نداشته باشد. همچنین با توجه به افزایش موارد ضربوشتم جنگلبانان و محیطبانان، نصب دوربین ثبت وقایع روی لباس نیروهای جنگلبانی و محیطبانی، برای ارتقای سطح حفاظت و ایمنی این عزیزان یک ضرورت است./ وی افزود: نصب دوربینهای حفاظتی در مناطق تحت حفاظت سازمانهای محیطزیست و منابع طبیعی یا استفاده از پهپادهای تصویربرداری یک نیاز است و میتواند در ارتقای سطح حفاظت از عرصهها بسیار کمککننده باشد. این در حالی است که اکنون بعضی مناطق تحت حفاظت سازمانهای مذکور، حتی فاقد آنتندهی تلفن همراه است، در حالی که بسیاری از نیروهای جنگلبانی، حتی بیسیم، باتوم، افشانه فلفل و سادهترین ابزار دفاع از خود را هم در اختیار ندارند.

دیدهبان ایران؛ محمدحسین خودکار: یکی از مهمترین چالشهای نهادهای متولی حفاظت از طبیعت ایران یعنی سازمانهای محیطزیست و منابع طبیعی، این است که یگانهای حفاظتی این سازمانها که این روزها تحت عنوان یگان حفاظت محیطزیست یا همان محیطبانی و یگان حفاظت منابع طبیعی یا همان جنگلبانی شناخته میشوند، در طول تاریخ سازمانهای مذکور به عنوان واحدهایی دست چندم و کم اهمیت مورد توجه مسئولان ارشد دولت و حتی مدیران این سازمانها مورد توجه قرار گرفتهاند؛ به نحوی که همواره یگانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی کشور با کمبود نیروی انسانی، کمبود اعتبارات و کمبود امکانات از جمله کمبود تجهیزات مورد نیاز برای رصد و پایش عرصههای طبیعی، کمبود ابزارهای لازم برای مقابله با متخلفان و کمبود ملزومات اطفای حریق مواجه بودهاند.
در این میان، نیروهای زیرمجموعه این یگانها یعنی محیطبانان و جنگلبانان کشورمان نیز نه تنها همواره با حداقل حقوق و دستمزد به طبیعت ایران خدمت کردهاند، بلکه همواره با تهدیدات جانی گوناگونی دستوپنجه نرم کردهاند؛ به طوری که در سالهای اخیر، علاوه بر آن که شاهد انتشار اخبار مربوط به جراحت و حتی قتل محیطبانان و جنگلبانان بودهایم، بارها خبرهای مربوط به ضرب و شتم نیروهای یگانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی توسط متخلفان در رسانهها منتشر شده است. از جمله آخرین خبرهای منتشرشده در این زمینه نیز به ضربوشتم و حمله با سلاح سرد به یک جنگلبان در شهرستان نور بازمیگردد که اسفندماه همین امسال توسط چهار قاچاقچی چوب انجام شد و جراحت شدید نیروی یگان حفاظت منابع طبیعی را به همراه داشت.
همچنین در برخی موارد که نیروهای محیطبانی در راستای انجام وظایف محوله از سلاح گرم استفاده کردهاند، با پروندههای سنگین قضایی مواجه شدهاند و حتی مانند پرونده اخیر محیطبان کرمانی، در معرض اجرای حکم اعدام قرار گرفتهاند. نیروهای جنگلبانی نیز در طول سالهای اخیر بارها توسط قاچاقچیان چوب و دیگر متخلفان عرصههای طبیعی کتک خوردهاند؛ به نحوی که براساس اعلام سرهنگ علی ملکی آهنگران، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی کشور، طی ایام نوروز سال گذشته یعنی از ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ تا ۱۳ فروردین ۱۴۰۳، ۱۲ مورد حمله متخلفان به نیروها و مقرهای این یگان در سراسر کشور رخ داده است و در هشتماه نخست امسال (یکم فروردین تا پایان آبان ۱۴۰۳) نیز نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی حداقل ۳۵ مرتبه در نقاط مختلف ایران مورد ضربوشتم قرار گرفتهاند.
بالا بودن آمار ضربوشتم نیروهای حفاظتی البته فقط مخصوص جنگلبانها نیست و در طول همین امسال، دهها خبر مربوط به کتک خوردن محیطبانان به دست شکارچیان غیرمجاز یا دیگر متخلفان نیز منتشر شده است. البته باید توجه داشت که به گفته مسئولان سازمان منابع طبیعی، بیش از ۷۰ درصد نیروهای یگان حفاظت این سازمان شرکتی و کمتر از ۳۰ درصد آنها رسمی یا پیمانی هستند، حال آن که نیروهای محیطبانی همگی رسمی یا قراردادی هستند و ضابط دادگستری محسوب میشوند. اما عمده نیروهای شرکتی یگان حفاظت منابع طبیعی، کارت ضابطیت ندارند و در شرایطی که محیطبانان در سالهای اخیر به سلاح گرم مجهز شدهاند، بسیاری از نیروهای جنگلبانی، حتی بیسیم، باتوم، افشانه فلفل و سادهترین ابزار دفاع از خود را هم در اختیار ندارند.
در یگان حفاظت منابع طبیعی هر نیرو باید به اندازه ۶ نفر کار کند
در همین راستا و به مناسبت «هفته منابع طبیعی»، با علی بناگر، دبیر اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیطزیست ایران درباره ضعفهای موجود و پیشنهادات لازم برای تقویت یگانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی کشور گفت وگو کردیم و او نیز در ابتدای اظهارات خود به خبرنگار دیدهبان ایران توضیح داد: یکی از مهمترین مشکلات یگانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی کشورمان، کمبود نیروی انسانی نسبت به استانداردهای جهانی حفاظت از عرصههای طبیعی است؛ به عنوان مثال، درباره یگان حفاظت منابع طبیعی، طبق برخی استانداردها باید به ازای هر ۵ تا ۱۰ هزار هکتار جنگل، یک نیروی حفاظتی و به ازای هر ۲۰ هزار هکتار مرتع نیز یک نیروی حفاظتی در عرصه حضور داشته باشند.
این کارشناس حوزه منابع طبیعی ادامه داد: طبق استانداردهای مطرح شده، برای حفاظت از عرصههای منابع طبیعی ایران که پهنهای حدود ۸۳ درصد از اراضی کشور را پوشش میدهد، به حداقل ۳۰ هزار نیروی حفاظتی در یگان حفاظت منابع طبیعی نیاز داریم. این در حالی است که اکنون فقط حدود ۵ هزار نیرو در این یگان حضور دارند؛ یعنی در یگان حفاظت منابع طبیعی کشورمان، تعداد نیروهای انسانی یکششم استاندارد جهانی است و به عبارت دیگر، هر یک نیرو باید به اندازه ۶ نفر کار کند و مسئولیت ۶ نفر را روی دوش بکشد؛ آن هم در شرایطی که وضعیت معیشتی نیروهای جنگلبانی بسیار نامساعد است.
کاهش کیفیت حفاظت به دلیل شرکتی بودن اغلب نیروهای یگان منابع طبیعی
دبیر اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیطزیست ایران با بیان این که یگان جنگلبانی کشورمان نهتنها از نظر کمی، بلکه از نظر کیفی نیز دچار مشکل است، عنوان کرد: در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی کشور را نیروهای شرکتی تشکیل میدهند که هیچگونه رابطه استخدامی مستقیمی با دولت ندارند. این مساله علاوه بر این که اطاعتپذیری این نیروها را کاهش میدهد، انگیزه آنها را هم برای مقابله جدی و مؤثر با متخلفان کم میکند. همچنین چون بیشتر نیروهای شرکتی از رشتههای تحصیلی غیرمرتبط یا حتی بدون تحصیلات دانشگاهی وارد این عرصه میشوند و آموزش تخصصی مناسبی نیز در شروع خدمت یا در حین خدمت نمیبینند، بسیاری از آنها فاقد صلاحیتهای فنی لازم برای حفاظت از عرصههای طبیعی هستند.
وی همچنین تاکید کرد: حقوق نیروهای شرکتی یگان حفاظت منابع طبیعی حتی بعضا از حداقل دستمزد کارگری پایینتر است که همین حقوق اندک نیز در برخی موارد با چند ماه تاخیر پرداخت میشود. همچنین قرارداد عمده نیروهای شرکتی، چندماهه است که هیچ تضمینی برای تمدید آن وجود ندارد. این مساله باعث از بین رفتن امنیت شغلی این نیروها میشود که دلسردی و عدم تمایل آنها به انجام وظایف محوله را به همراه دارد. همچنین برخی نیروهایی که ظاهرا برای حضور در یگان حفاظت بهکارگیری شدهاند، در عمل در سایر بخشهای سازمان منابع طبیعی و زیرمجموعههای استانی و شهرستانی آن مشغول به کار هستند؛ زیرا این افراد به دلیل سختی و درگیریهای بخش حفاظت، به واحدهای اداری کوچ کردهاند، در حالی که قرار بوده است که در عرصه میدانی فعالیت کنند، اما با افزایش سطح تحصیلات یا با استفاده از روابط خاص، رده خدمتی خود را تغییر دادهاند.
دادن اسلحه به ماموران یگان حفاظت منابع طبیعی، مثل شمشیر دولبه است
بناگر ضمن ابراز تاسف مجدد از جراحت شدید یک جنگلبان در شهرستان نور بر اثر حمله چهار قاچاقچی چوب با سلاح سرد، گفت: یکی از مهمترین علتهای فقدان امنیت جانی و آسیبهای روحی و روانی جنگلبانان، برخوردار نبودن آنها از حمایتهای قضایی و انتظامی کافی است. همانطور که ذکر شد، بیشتر نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی رابطه استخدامی با دولت ندارند و همین موضوع موجب میشود که نتوانند با دلِ قرص به انجام وظیفه خطیر حفاظت که توأم با درگیری و چالش است، عمل کنند. آنها حتی نمیتوانند وسایل دفاعی و ابزارهای اولیهای همچون اسپری، باتوم، دستبند و ... برای دفاع از خود داشته باشند، چه برسد به اسلحه که استفاده از آن با چالشهایی همراه است.
این کارشناس حوزه منابع طبیعی خاطرنشان کرد: بحث صدور مجوز حمل سلاح توسط نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی مثل شمشمیر دولبه است که میتواند حساسیتها، چالشها و عواقب خاص خود را به همراه داشته باشد. اما شکی نیست که نیروهای جنگلبانی کشورمان باید از نظر امکانات دفاعی و تجهیزات انفرادی تقویت شوند، زیرا این نیروها در ۷۰ سال گذشته با آسیبهای جدی مواجه شدهاند که یکی از این آسیبهای همیشگی، ضربوشتم و حتی در مواردی به قتل رسیدن توسط متخلفان بوده است. این مساله نشان میدهند که هیچگونه بازدارندگی و ترسی در متخلفان نسبت به ضربوشتم نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی وجود ندارد.
قوه قضاییه باید احکام سنگینی را برای ضاربان جنگلبانان و محیطبانان صادر کند
بناگر همچنین بر لزوم صدور کارت ضابطیت دادگستری برای نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی تاکید کرد و گفت: سازمان منابع طبیعی، قوه قضاییه و سایر دستگاههای ذیربط که باید حامی نیروهای یگان حفاظت باشند، بهجای این که با ارتقای سطح تجهیزات و صدور کارت ضابطیت برای این نیروها، قدرت بازدارندگی آنها را افزایش دهند، عمدتا به دنبال جبران مافاتِ بعد از وارد شدن خسارت هستند، یعنی به جنگلبانها میگویند که جلو برو و از طبیعت حفاظت کن، اما اگر کتک خوردی و آسیب دیدی، ما از تو حمایت میکنیم؛ در حالی که قانون باید به شکلی باشد که هیچکس جرأت تعدی به جنگلبانها و محیطبانها را نداشته باشد.
وی همچنین تاکید کرد: در همین ماجرای اخیر ضربوشتم و حمله با سلاح سرد به یک جنگلبان در شهرستان نور، برخی متخلفانی که به نیروی یگان حفاظت منابع طبیعی حمله کردهاند، سابقه دستگیریهای متعدد در پرونده آنها دیده میشود. اگر در موارد قبلی با این متخلفان که بارها توسط عوامل جنگلبانی به دادگاه معرفی شدهاند، برخورد قاطعی انجام میشد، امروز نیروی حفاظتی ما بر اثر ضربات چاقو روی تخت بیمارستان نبود. به همین دلیل، از قوه قضاییه و قضات محترم انتظار داریم که احکام سنگینی را برای ضاربان جنگلبانان و محیطبانان صادر کنند.
شرکتهای حفاظتی به خرید امکانات و تجهیزات مناسب تن نمیدهند
بناگر با تاکید بر این که شرکتی بودن بیشتر نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی به کلیت ساختار حفاظتی این یگان آسیب میزند، اظهار داشت: متاسفانه چارچوب اصلی حفاظت از عرصههای طبیعی که باید حاکمیتی باشد، تصدیگری است، یعنی به شرکتهای پیمانکاری سپرده شده است؛ آن هم شرکتهایی که عمدتا در گذشته بهرهبردار جنگل بودهاند و تفکر و خطمشی آنها اقتصادی است، نه حفاظتی؛ بنابراین بسیاری از شرکتهایی که اکنون مسئولیت بهکارگیری نیروهای شرکتی یگان حفاظت منابع طبیعی کشور را برعهده دارند، عملا پذیرای مسئولیت جدیدشان نیستند و به همین خاطر، به وضعیت معیشتی نیروهای تحت امر خود و همچنین به لزوم تهیه امکانات اولیه و انجام پیگیریهای لازم برای تهیه تجهیزات نرمافزاری و سختافزاری کمتوجهی میکنند.
دبیر اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیطزیست ایران ادامه داد: بعضی از شرکتهایی که قبلا بهرهبردار جنگل بودهاند و اکنون مسئولیت حفاظت از عرصههای جنگلی به آنها سپرده شده است، بیکیفیتترین امکانات را برای نیروها تهیه میکنند و حتی لباس و پوتین مناسبی در اختیار نیروهایشان نمیگذارند، در حالی که حتی رنگ لباس و طیف رنگی آن نیز میتواند در حفاظت مطلوبتر تاثیرگذار باشد. این در حالی است که شرکتها، هزینه خرید تجهیزات مورد استفاده نیروهای انسانی را از سازمان منابع طبیعی دریافت میکنند. همچنین شرکتهای حفاظتی به سایر وظایفی که برعهده دارند، از جمله خرید دوربینهای مداربسته و امکانات سرمایشی و گرمایشی برای ایست و بازرسیها و نگهبانیهای تحت مدیریت خود عمل نمیکنند.
وی در ادامه بیان کرد: این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که شرکتهای پیمانکاری مسئول حفاظت از عرصههای جنگلی، از هر لحاظ، چه طبق قراردادی که با سازمان منابع طبیعی دارند و چه براساس مسئولیتهای اجتماعیشان، موظف به تهیه این ملزومات هستند، ولی بیتوجهی شرکتها و البته نظارت ناکافی سازمان، باعث میشود که آنها هیچگاه به خرید تجهیزات ضروری مناسب برای نیروهای شرکتی تن ندهند و نحوه هزینهکرد اعتبارات تخصیصیافته از سوی سازمان منابع طبیعی برای خرید تجهیزات و امکانات توسط این شرکتها، در مواردی با ابهام همراه است.
فعلا شرایط برای مسلح کردن نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی مساعد نیست
بناگر در پاسخ به این پرسش که آیا لازم است که نیروهای جنگلبانی نیز مانند محیطبانها به سلاح گرم مجهز شوند یا خیر، توضیح داد: بهکارگیری اسلحه یک مساله بسیار حساس است که برای دفاع از خود و کشته نشدن جنگلبانها و محیطبانها میتواند مفید باشد، ولی چگونه میتوان فردی را که هیچگونه رابطه استخدامی خاصی با دولت ندارد و آموزش لازم را هم برای استفاده از سلاح ندیده است، به اسلحه مجهز کرد؟ حتی اگر این چالشها هم برطرف شود و نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی، همگی به صورت رسمی یا قرادادی به استخدام دولت درآیند و برایشان هم کارت ضابطیت صادر شود، بازهم خودِ استفاده از سلاح یک چالش است که میتواند خطراتی را به همراه داشته باشد.
این کارشناس حوزه منابع طبیعی ادامه داد: اگر هم یک روز سلاح گرم در اختیار نیروهای جنگلبانی قرار گیرد، پیش از آن اولا باید آموزش کافی درباره نحوه استفاده از سلاح و مقررات مربوط به آن به همه نیروها داده شود، ثانیا باید قوانین مرتبط با این موضوع بهویژه قانون حمایت قضایی و بیمهای از ماموران یگان حفاظت محیطزیست و جنگلبانی، به شکلی اصلاح شود که جنگلبانها بر اثر استفاده احتمالی از سلاح، با چالشهای قضایی مواجه نشوند. همین حالا برخی محیطبانان کشورمان در معرض صدور حکم قصاص هستند یا حکم برایشان صادر شده است و در شرایط فعلی، اوضاع برای مسلح کردن نیروهای جنگلبانی مساعد نیست.
کمبود پول و امکانات؛ معضل ۷۰ساله یگان حفاظت منابع طبیعی ایران
بناگر با بیان این که بودجه یگان حفاظت منابع طبیعی بسیار کمتر از نیازهای آن است، عنوان کرد: در طول تاریخ ۷۰ساله یگان حفاظت منابع طبیعی کشورمان، همواره اعتبارات اندکی به آن تخصیص داده شده و این یگان همیشه از نظر مالی در تنگنا بوده است. به همین دلیل، جنگلبانهای ما هم از نظر حقوق و مزایا و هم از نظر تجهیزات انفرادی مثل لباس و پوتین و هم از نظر امکانات اطفای حریق در مضیقه هستند. همچنین با وجود این که در برخی استانهای کشورمان تعدادی دوربین مداربسته برای رصد و پایش عرصههای طبیعی نصب شده است، اما عملا امکانات پایش تصویری محدودههای تحت حفاظت اعم از دوربین و پهپادهای ما به هیچ وجه با کشورهای پیشرفته قابل مقایسه نیست.
دبیر اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیطزیست ایران یادآور شد: با وجود این که در سالهای اخیر، تعداد و گستره آتشسوزیها در عرصههای طبیعی کشورمان افزایش یافته است، اما یگانهای حفاظت منابع طبیعی و محیطزیست ایران، هیچگونه بالگردی برای اطفای حریق در اختیار ندارند و اگر برای خاموش کردن یک آتش نیاز به بالگرد داشته باشند، باید دست به دامان هلال احمر، وزارت دفاع یا نیروهای مسلح شوند. همچنین در حال حاضر بیشتر مناطق تحت حفاظت سازمانهای مذکور، فاقد آنتندهی تلفن همراه است، در حالی که برخی نیروهای این یگانها حتی بیسیم هم در اختیار ندارند، در شرایطی که تجهیزات ارتباطی رادیویی، حداقل امکانات مورد نیاز نیروهای حفاظتی است.
وی همچنین تاکید کرد: در بحث امکانات سختافزاری، باید تجهیزات یگانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی از شرایط سنتی کنونی به امکانات مدرن تغییر وضعیت بدهد که در این زمینه میتوان از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان کشورمان نیز استفاده کرد. نصب دوربینهای حفاظتی در مناطق تحت حفاظت سازمانهای محیطزیست و منابع طبیعی یا استفاده از پهپادهای تصویربرداری یک نیاز است و میتواند در ارتقای سطح حفاظت از عرصهها بسیار کمککننده باشد، زیرا امروزه دیگر روشهای دستی و قدیمی پایش عرصههای طبیعی جواب نمیدهد. همچنین با توجه به افزایش موارد ضربوشتم جنگلبانان و محیطبانان، نصب دوربین ثبت وقایع روی لباس نیروهای جنگلبانی و محیطبانی، برای ارتقای سطح حفاظت و ایمنی این عزیزان یک ضرورت است.
دلسردی نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی از همراهی نکردن واحدها
بناگر با بیان این که همراهی نکردن واحدهای اداری سازمان های متولی با نیروهای یگان حفاظت، برای پرسنل یگان کشورمان دلسردکننده است، در توضیح بیشتر گفت: شاید کمبود امکانات و پشتیبانیهای ضعیف خارج از سازمان را بتوان تحمل کرد، اما آنچه برای یگان حفاظت منابع طبیعی و محیط زیست کشور بسیار آزاردهنده و دلسردکننده است، عدم همراهی لازم سایر واحدهای درون مجموعه است. اگر واحدهای فنی، مهندسی ، پایش و نظارت، اداری و آموزش، معضلات یگان حفاظت را جدیتر بگیرند، به صورت مستقیم بار روی دوش یگان کاهش مییابد و حتی تعارضاتی که بعضا منجر به درگیریهای فیزیکی میشود هم به پایان میرسد.
وی در ادامه بیان کرد: وقتی امکان فنی انجام تخلفات منابع طبیعی از جمله زمینخواری گرفته شود، طبیعتا شرایط برای درگیری بین متخلفان با نیروهای یگان حفاظت کمتر میشود و این اقدام میتواند بهترین پشتیبانی از نیروهای یگان باشد. این معضل در بحث مرتع و چرای دام نیز وجود دارد که نیازمند همکاری بیشتر کارشناسان فنی بخش مرتع سازمان و ادارات کل استانی و شهرستانی با نیروهای یگان حفاظت است، زیرا در حال حاضر این نیروهای یگان هستند که بعضا بار عدم کارایی سایر واحدها را به دوش میکشند و این موضوع در درازمدت باعث خستگی و فرسودگی نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی میشود.
پلیس باید به تعهدات خود در قبال یگانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی عمل کند
بناگر با تاکید بر این که فراجا باید به تعهدات خود در قبال یگانهای حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی عمل کند، تصریح کرد: قرار بود با اضافه شدن نیروهای انتظامی به یگانهای حفاظت و انتخاب فرمانده این یگانها از میان فرماندهان انتظامی کشور، کمک و پشتیبانی خاصی از یگانهای حفاظت منابع طبیعی و محیطزیست انجام شود؛ یعنی قرار بود که انتخاب فرمانده یگانهای مذکور توسط فرمانده کل فراجا، صرفا بهعنوان نماد قدرت نظامی تلقی نشود، بلکه با اضافه شدن تجهیزات و فناوریهای روز نظامی و امنیتی همراه باشد. در حال حاضر، در اختیار قرار دادن خودروهای انتظامی و اضافه کردن سالانه تعداد قابل توجهی سرباز وظیفه و حتی نیروی کادر به یگانهای حفاظت منابع طبیعی و محیطزیست، حداقل درخواست این یگانها از فرماندهی انتظامی کشور است.
دبیر اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیطزیست ایران ادامه داد: برای تقویت یگان حفاظت منابع طبیعی، تصویب چارت تشکیلاتی یگان از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه نیز باید نیروهای کیفی، تحصیلکرده و آموزشدیده در این یگان مستقر شوند و وضعیت نیروهای شرکتی این یگان که بدون امنیت شغلی مشغول فعالیت هستند، با تبدیل وضعیت به رسمی یا حداقل قراردادی مشخص شود. در ادامه نیز سازمانهای منابع طبیعی و محیطزیست اولا باید آموزش پرسنل یگانهای حفاظت خود را جدیتر بگیرند، بعد هم باید برای آموزش جوامع محلی تلاش بیشتری به خرج دهند تا امکان تعارض بین مردم با محیطبانان و جنگلبانان که میتواند به درگیری فیزیکی با نیروهای یگان حفاظت منجر شود، به حداقل برسد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تنقیح قوانین برای بازدارنده کردن تخلفات با وضع جرایم و مجازاتهای سنگین نیز باید به گونهای باشد که هیچ خلافکاری جرأت تعدی به محیطبانان، جنگلبانان و قرقبانان را نداشته باشد؛ یعنی لازم است که یا با اصلاح قوانین موجود یا با وضع قوانین جدید، شرایط به گونهای تغییر کند که نیروهای یگان حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی احساس کنند که هم قانون پشتیبان آنها است و هم قوه قضاییه؛ به نحوی که وقتی نیروهایی که مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند، در محاکم قضایی حاضر میشوند، قضات محترم باید احکام سنگینی را علیه ضاربان آنها صادر کنند.
منبع: دیدهبان ایران