عدم استقبال مردم از انتخابات/ سرما در انتخابات شورای شهر دوم تهران
۲۲سال پیش در چنین روزهایی یکی از کم رونق ترین انتخابات ایران برگزار شد. هر چند میزان کم رونقی آن کمتر از انتخابات ۱۴۰۰ نبود اما سرمای انتخاب در انتخابات شورای شهر دوم تهران گزارش رسانه ها درباره این رویداد را در دیدبان تاریخ بخوانید

به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ پنج سال از دوم خرداد سپری شده است و در میانه راه دولت دوم اصلاحات، روزگار می گذرانیم! و این توصیف زمانی است که دقیقا ۲۲سال از آنروزها فاصله گرفته ایم. برگزاری یکی از آزادترین انتخاباتهای پس از انقلاب از لحاظ تنوع گرایشات فکری حاضر در صحنه انتخاب شدن. انتخابات دومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در اسفند ۱۳۸۱؛
باید کمی به عقب برویم آنجا که فکر تاسیس و استفاده از شوراهای محلی به یک سده قبل می رسد. بطوریکه از انقلاب مشروطه تا به امروز قریب به ۵۰ قانون برای تاسیس و تنظیم امور انجمن و شوراهای محلی توسط مجالس گوناگون کشور تصویب شده است. مجلس اول در سال ۱۲۸۶ قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی را به تصویب رساند و وظایف و ترتیبات آنها را در قلمرو شهر، تابعه و بلوک مشخص کرد. در دوران محمدرضا شاه پهلوی قانون انجمن های شهر به تصویب رسید اما بخاطر محدودیتهای سیاسی اعمال شده از طرف حکومت، هرگز این انجمنها هویت اصلی خود را بدست نیاوردند و بیشتر جنبه تشریفاتی و اداری داشتند.
به دوران انقلاب می رسیم، هرچند در قانون اساسی مصوب جمهوری اسلامی در سال ۵۸ به اصل شوراها - فصل هفتم- جنبه رسمی داده شد در حقیقت اولین دوره انتخابات شوراها نیز به صورت محدود و آزمایشی در چند استان کشور انجام گرفت که استقبال شایان و در خوری از آن نشد، که با آغاز جنگ تحمیلی و به خاطر بی توجهی دولتهای وقت به روند توسعه سیاسی بنا به ملاحظات گوناگون شرایط خاص آن دوره، مسئله شوراها و بحثهای مربوط به آن به فراموشی سپرده شد تا اینکه با روی کار آمدن دولت توسعه سیاسی یا همان اصلاحات، این اصل فراموش شده قانون اساسی که سالیانی به گوشه رینگ فرستاده شده بود به عرصه و میدان آمد.
هرچند برای اولین دوره این انتخابات در اسفند سال ۷۷ شور و اشتیاق وصف ناپذیری در صحنه اجتماعی کشور برای حضور، رای دادن و انتخاب شدن شاهد بودیم اما با توجه به نداشتن عقبه ای که بتوان از تجربیات آن درس گرفت و اینکه قانون هنوز حد و مرزی برای جلوگیری از تداخل وظایف و نظارت شورا بر شهرداریها و دهیاریها مشخص نکرده بود و سهم خواهی های جناحی و خطی علی الخصوص در شورای شهر اول تهران سبب شد سرانجامی جز دلسردی و اضمحلال و انحلال برخی از این شوراها به یادگار نماند که ضربه سنگینی به حیثیت این نهال نورسته سیاسی اجتماعی کشور وارد شد.
دومین دوره انتخابات شوراها که سوژه مورد بحث این شماره ما هست در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۸۱ برگزار شد. در این دوره از انتخابات، ۲۲۰ هزار نفر از ایرانیان سراسر کشور برای حضور در عرصه انتخاب شدن اعلام آمادگی کردند که برای ۹۰۵ شهر، ۳۴ هزار و ۲۰۵ شورای روستایی و ۱۷ شورا در شهرکها باید به رقابت می پرداختند. در این دوره شاهد رشد ۲۰ درصدی کاندیداهای زن نسبت به دوره قبل بودیم و ۴۱ درصد از کل داوطلبان را جوانان ۲۵ الی ۳۵ ساله تشکیل می دادند.
در حقیقت از بارزترین مشخصه انتخابات شوراهای شهر و روستا که آنرا از انتخاباتهای دیگر کشور متمایز می کند این است که تایید صلاحیت نامزدها در حیطه نظارتی مجالس وقت است و شورای نگهبان در آن دخالتی ندارد. و همین عامل، همیشه باعث بروز اصطکاکها و تنشهایی بین این دو نهاد میشود.
شورای شهر تهران نیز به دلیل وزن پایتخت و تاثیر ترکیب آن بر تصمیمگیریهای کلان کشور از اهمیت خاصی برخوردار است بطوریکه هر گونه تنش و رخدادی در آن، در سطح ملی بروز و ظهور دارد و تاثیرات خود را در سپهر سیاسی کشور بازتاب می دهد. چه اگر پیروزی جناح چپ شورای اول پایتخت، سنگبنای آنرا گذاشت که پس از آن مجلس هم به دست همفکران آنها بیفتد اما دومین دوره همین شورا بود که اولین تیر خلاص را بسوی از دست دادن یکایک پایگاههای دیگر این مجموعه سیاسی در نظام سیاسی کشور را شلیک کند.
با این تفاسیر در انتخابات دومین دوره شوراها کار تایید صلاحیتها به دوش مجلس اصلاح طلب ششم افتاد و در نبود نظارت سفت و سخت نهاد بالادستی شورای نگهبان، شاهد رخدادهای بی نظیری در تایید صلاحیتهای نامزدهای انتخاباتی پس از سال ۶۰ به بعد بودیم. بطوریکه اولین بار کاندیداهای نهضت آزادی و ملی- مذهبی ها هم فرصت حضور در میدانانتخاب را به دست آوردند. علی تاجرنیا رئیس هیات نظارت در این دوره از انتخابات در واکنش به این نوع تایید صلاحیتها گفته بود؛ ما تنها وابستگان به کومله، دمکرات و منافقین را و آنهم در صورت ارائه اسناد جدید از سوی وزارت اطلاعات رد صلاحیت کردیم. که این سخنان واکنش وزیر وقت اطلاعات را برانگیخت که ما مرجع تایید و تشخیص و یا رد صلاحیت کاندیداهای شوراها نیستیم.
جناحراست سنتی در این دوره از ارائه فهرست انتخاباتی خودداری کرد. جبهه دوم خردادیها هم به زعم اختلافاتی که قبلا بین آنها رخ داده بود و سرمست از پیروزیهای پیاپی در گذشته، دست به سهم خواهی زده و از ارائه یک لیست واحد خودداری کردند و با چند فهرست پا به میدان رقابت گذاشتند. تنها در این میان یک جریان منسوب به راست با عنوان ائتلاف آبادگران ایراناسلامی بود که با شعار فهرست سبز به ارائه لیست انتخاباتی پرداخت که نیروی محرک این جریان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بود که از دل آن محمود احمدی نژاد به مقام شهرداری و سپس ریاست جمهوری رسید.
رهبر انقلاب هم در جریان برگزاری این دوره از انتخابات، در استان سیستان و بلوچستان به سر می بردند و در روز رای گیری در شهر کنارک حضور داشتند و از آنجا که افراد غیربومی طبق قانون نمی توانند در انتخابات شهرهای زیر صد هزار نفر شرکت کنند برای اولین بار پس از انقلاب در انتخابات شرکت نکردند و مثل همیشه در سخنرانی های خود در قبل و حتی روز رای گیری، مردم را برای حضور پرشور در این انتخابات فراخواندند. هر چند از روند تایید صلاحیتهای این دوره از انتخابات هم ابراز نارضایتی شدید داشتند.
در انتخابات سرد نهمین روز از اسفند سردتر سال ۸۱، شاهد حضور کمترین تعداد شرکت کنندگان در تهران پای صندوقهای رای بودیم تا همین امر عاملی باشد برای انتخاب تمامی نفرات لیست ناشناخته جناح راست اصولگرای آبادگران.
همین مقایسه کافیست که رای نفر آخر - پانزدهم- دوره اول شوراها در تهران (سیدمحمد غرضی) ۱۹۲۲۱۱ رای با رای نفر اول این دوره (مهدی چمران) که ۱۹۲۷۱۶ بود مساوی باشد! که این خود بهترین گواه و شاخص برای راکد بودن هوای این دوره انتخابات است.
همانگونه که قبلتر ذکرش رفت این انتخابات در حقیقت استارت از دست دادن پایگاههای دیگر- مجلس در سال ۸۲ و ریاست جمهوری در سال ۸۴- جناح چپ آنروزها بود که هر کدام از این "از دست رفتنها" ماجرایی دارد و داستانی...
تهیه و تنظیم: مصطفی رحیمی مشکله