کد خبر: 211038
A

دستوری که کارتر برای کمک اطلاعاتی به دولت مهندس بازرگان صادر کرد / تیم اطلاعاتی امریکا در مهر ۵۸، خبر از تحرکات و تمرین نظامی ارتش صدام حسین دادند

مارک گازیوروسکی پژوهشگر برجسته تاریخ و استاد دانشگاه ایالتی لوئیزیانا آمریکا در پژوهشی تحت عنوان "کمک اطلاعاتی آمریکا به ایران، می-اکتبر ۱۹۷۹"، در ژورنال خاورمیانه، (پاییز ۲۰۱۲)،متعلق به مؤسسه خاورمیانه به کمک اطلاعاتی کارتر به دولت مهندس بازرگان پرداخته است.

دستوری که کارتر برای کمک اطلاعاتی به دولت مهندس بازرگان صادر کرد / تیم اطلاعاتی امریکا در مهر ۵۸، خبر از تحرکات و تمرین نظامی ارتش صدام حسین دادند

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛مارک گازیوروسکی پژوهشگر برجسته تاریخ و استاد دانشگاه ایالتی لوئیزیانا آمریکا در پژوهشی تحت عنوان "کمک اطلاعاتی آمریکا به ایران، می-اکتبر ۱۹۷۹"،  در ژورنال خاورمیانه، (پاییز ۲۰۱۲)،متعلق به مؤسسه خاورمیانه به کمک اطلاعاتی کارتر به دولت مهندس بازرگان پرداخته است.

پنه‌لوپه کینچ در مقاله ای تحت عنوان "بحران ایران و نقش مشاوره و اطلاعات در دولت کارتر"  در مجله آکادمیک Journal of Intelligence History، در  سال ۲۰۰۶ نوشت که اطلاعات نادرست و فرآیندهای تصمیم‌گیری معیوب به طور قابل توجهی در ناتوانی ایالات متحده برای پاسخگویی مؤثر به انقلاب ۵۷ ایران نقش داشته است.

به گزارش سرویس تاریخ «انتخاب»، این مقاله به یک دوره کمتر شناخته‌شده در سیاست خارجی ایالات متحده می‌پردازد که شامل کمک‌های اطلاعاتی به دولت موقت ایران به رهبری مهندس مهدی بازرگان در دوره پرتلاطم پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ است. این ابتکار آمریکا، که از اردیبهشت ۱۳۵۸ آغاز شد و در آبان همان سال به طور ناگهانی پایان یافت، پیچیدگی‌های روابط ایران و آمریکا را نشان می‌دهد. این همکاری علی‌رغم احساسات گسترده ضدآمریکایی در ایران، تلاشی برای ایجاد رابطه‌ای سازنده با دولت جدید ایران بود.

زمینه شکل‌گیری همکاری اطلاعاتی

این همکاری اطلاعاتی از نگرانی‌های ایران درباره شورش‌های داخلی قومی و تهدیدات خارجی، به‌ویژه از سوی عراق، آغاز شد. دولت موقت بازرگان که در تلاش برای تثبیت قدرت و حفظ ثبات بود، از آمریکا درخواست کمک اطلاعاتی کرد. دولت کارتر، با امید به اینکه دولت معتدل بازرگان بهترین گزینه برای حفظ ثبات در ایران است، با این درخواست موافقت کرد و مجموعه‌ای از تعاملات بین مقامات سفارت آمریکا و همتایان ایرانی آغاز شد.

در واقع، مقامات آمریکایی دریافتند که دولت بازرگان بهترین امید برای میانه‌روی در ایران و ایجاد روابط دوجانبه سازنده است. این موضوع یکی از عناصر کلیدی سیاست دولت کارتر در قبال ایران بود.

در همین راستا، کارتر به طور علنی متعهد شد که ایالات متحده در امور داخلی ایران مداخله نخواهد کرد. 

  جیمی کارتر به طور علنی متعهد شد که در امور داخلی ایران مداخله نکند. این تعهد تلاشی برای نشان دادن این بود که ایالات متحده قصد بی‌ثبات کردن حکومت جدید را ندارد.

شخصیت‌های کلیدی در همکاری اطلاعاتی

شخصیت‌های کلیدی آمریکایی در این تعاملات شامل مقامات سفارت مانند جان استمپل و بروس لاینژن و افسران سیا از جمله جورج کیو و رابرت ایمز بودند. آن‌ها تلاش کردند کانال‌های ارتباطی ایجاد کنند و اعتماد مقامغ ایرانی، به‌ویژه عباس امیرانتظام، را جلب کنند. امیرانتظام، که روابط نزدیکی با مقامات ایرانی و آمریکایی داشت، نقش مهمی در تسهیل این تبادلات ایفا کرد.

نگرانی‌های امنیتی مشترک

همکاری اطلاعاتی زمانی شدت گرفت که نگرانی‌ها درباره افزایش توانایی‌های نظامی عراق و آمادگی این کشور برای حمله به ایران بیشتر شد. در مهر ۱۳۵۸، افسر سیا، جورج کیو، در جلساتی با رهبران ایرانی درباره آمادگی‌های عراق برای حمله به ایران هشدار داد. او همچنین اطلاعاتی درباره سیستم نظارت الکترونیکی IBEX که توسط آمریکا در ایران نصب شده بود، ارائه کرد. این سیستم می‌توانست برای نظارت بر فعالیت‌های نظامی عراق به‌صورت مستقل استفاده شود.

اطلاعات درباره عراق

درخواست‌های اولیه: دولت موقت بازرگان از آمریکا درخواست اطلاعات کرد، به‌ویژه درباره تهدیدات احتمالی از سوی عراق و سایر کشورهایی که تصور می‌رفت در ایجاد ناآرامی در ایران نقش داشته باشند. این درخواست‌ها از اردیبهشت ۱۳۵۸ آغاز شد.

تمرکز بر نیات عراق: دولت ایران، به‌ویژه عباس امیرانتظام، بارها از آمریکا خواست اطلاعاتی درباره نیات عراق نسبت به ایران و هرگونه فعالیت خرابکارانه ارائه دهد. آن‌ها نگران دخالت احتمالی عراق در ناآرامی‌های استان خوزستان، با جمعیت شیعه عرب بودند.

ارائه اطلاعات شفاهی: در تیر ۱۳۵۸، بروس لاینژن، کاردار وقت آمریکا در ایران، به امیرانتظام اطلاعات شفاهی درباره ارزیابی آمریکا از موضع عراق نسبت به ایران ارائه داد. این اطلاعات شامل تحرکات واحدهای زرهی عراق به سمت مرز ایران بود.

جلسات توجیهی: آمریکا مجموعه‌ای از جلسات اطلاعاتی برای دولت بازرگان ترتیب داد که تمرکز اصلی آن‌ها بر عراق بود.

 

جلسه توجیهی ۳۱ مرداد: اولین جلسه که توسط رابرت ایمز برگزار شد، به‌جای تمرکز بر عراق، یک ارائه کلی درباره روندهای منطقه‌ای و اهداف سیاست‌های آمریکا بود.

 

جلسات اواسط مهر: مهم‌ترین جلسات در اواسط مهر ۱۳۵۸ برگزار شد، زمانی که جورج کیو به رهبران ایرانی درباره آماده‌سازی‌های عراق برای تهاجم هشدار داد.

 

کیو شواهد مشخصی ارائه داد که عراق در حال انجام تمرینات نظامی نشان‌دهنده آمادگی برای تهاجم است. این شواهد شامل مانورهای بزرگ، تمرینات عبور از شط‌العرب و پیش‌موقعیت‌یابی تجهیزات نظامی بود.

 

او همچنین به وجود جبهه آزادی‌بخش عرب، یک سازمان عراقی که قصد داشت در خوزستان شورشی را همزمان با تهاجم آغاز کند، اشاره کرد.

 

ارزیابی نیات عراق: تحلیلگران اطلاعاتی آمریکا معتقد بودند که اگرچه عراق در حال آماده‌سازی برای تهاجم بود، اما هنوز تصمیم نهایی نگرفته و منتظر تضعیف بیشتر ایران بود.

 

ایستگاه‌های نظارتی الکترونیکی

 

تاکسمن:

 

آمریکا تلاش داشت عملیات در سایت‌های تاکسمن را از سر بگیرد که برای نظارت بر پایبندی شوروی به توافق‌های کنترل تسلیحات هسته‌ای حیاتی بودند.

 

این سایت‌ها در شمال‌شرقی ایران قرار داشتند.

 

پس از انقلاب، آمریکا دسترسی به این سایت‌ها را از دست داده بود.

 

آمریکا تلاش کرد از طریق ابتکار تبادل اطلاعات، دسترسی به سایت‌های تاکسمن را بازیابی کند.

 

 

IBEX:

 

آمریکا همچنین تلاش داشت ایران را به راه‌اندازی مجدد سیستم IBEX تشویق کند.

 

IBEX یک سیستم نظارتی الکترونیکی بود که برای جمع‌آوری اطلاعات درباره تحرکات نیروها و ارتباطات رادیویی، عمدتاً در عراق طراحی شده بود.

 

این سیستم توسط یک پیمانکار دفاعی آمریکایی در ایران نصب شده و پیش از انقلاب عمدتاً عملیاتی بود. این سیستم شامل پایگاه‌های شنود زمینی و هواپیماهای C-130 برای نظارت و شناسایی بود.

 

آمریکا قصد داشت ایران را به استفاده از IBEX برای نظارت بر فعالیت‌های نظامی عراق و تقویت اعتماد میان دو کشور ترغیب کند.

 

جورج کیو به امیرانتظام جزئیات قابلیت‌های IBEX را توضیح داد و اسامی دو افسر نظامی ایرانی که برنامه را نظارت کرده بودند، ارائه کرد و همچنین اسناد و دستورالعمل‌های مربوط به سیستم را در اختیار او گذاشت.

 

کیو تأکید کرد که IBEX می‌تواند به ایران این امکان را بدهد که بدون اتکا به اطلاعات آمریکا، آمادگی‌های عراق را نظارت کند.

 

پایان همکاری و بحران گروگان‌گیری

 

این همکاری با تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به پایان رسید. این اقدام، که در واکنش به تصمیم دولت کارتر برای پذیرش شاه در آمریکا برای درمان پزشکی صورت گرفت، همکاری‌ها را مختل کرد و به استعفای دولت بازرگان منجر شد.

 

پذیرش شاه

 

تصمیم رئیس‌جمهور کارتر برای پذیرش شاه در آمریکا برای درمان پزشکی یک نقطه عطف کلیدی در فروپاشی روابط بود. این تصمیم علی‌رغم هشدارهای داخلی درباره احتمال واکنش‌های خصمانه علیه سفارت آمریکا در تهران اتخاذ شد. 

 

در ۲۰ اکتبر، رئیس‌جمهور کارتر تصمیم گرفت شاه را به ایالات متحده بپذیرد. این تصمیم در اوج زمان تنش شدید جناحی در ایران اتخاذ شد.

 

تأثیر پذیرش شاه

 

پذیرش شاه مستقیماً به تصرف سفارت آمریکا مرتبط بود که به پایان تبادل اطلاعات انجامید. پس از پذیرش شاه در ایالات متحده، اسلام‌گرایان و چپ‌گرایان این اقدام را محکوم کردند و خواستار استرداد او و محاکمه‌اش شدند.

 

در همان زمان پذیرش شاه در ایالات متحده، گروهی از دانشجویان رادیکال از چندین دانشگاه تهران شروع به برنامه‌ریزی برای تصرف سفارت آمریکا کردند.

 

دیدگاه کارتر

 

کارتر در خاطرات خود می گوید با آگاهی از خطرات این اقدام تصمیم به پذیرش شاه گرفت

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر