سرپاس مختاری، بازجویی که هنرمند بود/ نگاهی به سوابق رکن الدین مختاری؛ سازنده قطعات معروف تاریخ موسیقی
سرپاس مختاری، رئیس شهربانی تهران در فاصله سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰، یکی از چهره های عجیب تاریخ ایران است، نظامی هنرمندی که کارنامه ای درخشان در عرصه هنر و پرونده ای سیاه در سیاست و قلع و قمع مخالفان از خود به یادگار گذاشته است.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ "سرپاس مختاری"، رئیس شهربانی تهران در فاصله سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰، یکی از چهره های عجیب تاریخ ایران است، نظامی هنرمندی که کارنامه ای درخشان در عرصه هنر و پرونده ای سیاه در سیاست و قلع و قمع مخالفان از خود به یادگار گذاشته است. "سرپاس مختاری"، نوازنده چیره دست ویولن، متهم به قتل روشنفکران و چهره های سرشناس هم عصر خود است. میرزاده عشقی، فرخی یزدی، نصرت الدوله فیروز، شیخ خزعل و تیمورتاش از جمله کسانی هستند که به ادعای دادستان دیوان کیفر وقت، قتل آنها به دستور و سفارش "سرپاس مختاری" انجام شده است. روزگاری، روح الله خالقی، نوازنده نام آشنای ایرانی درباره او گفته بود: "ای کاش همواره چون آغاز عمرش، وقت خود را صرف موسیقی نموده بود تا مشاغل دیگرش برای پایان زندگانی، ثمراتی تلخ به بار نمیآورد."
بنابر گزارش دیدبان تاریخ؛ رکن الدین مختاری در سال ۱۲۷۰ در تهران متولد شد. در برخی منابع محل تولد او کرمانشاه و سال تولدش ۱۲۶۶ اعلام شده است. نام پدرش مختار السلطنه بود که در خانه بزرگی موسوم به پارک مختار السلطنه در خیابان ارامنه تهران سکنی داشت. نواختن ساز را نزد تقی دانشور و اسماعیل خان کمانچه کش آموخت و بعدها به عنوان آهنگساز و نوازنده ویولن در موسیقی ایرانی مطرح شد. او برای تحصیل به مدرسه تربیت سپرده شد و در این مدرسه با عبدالله دوامی که بعدها جزو بهترین خوانندگان و ردیف دانان موسیقی ایرانی شد، همکلاس بود. ابداع پیش درآمد در موسیقی سنتی ایرانی از نوآوری هایی است که به او نسبت داده شده است. درمیان آثار مختاری تصنیف هایی دیده می شود که اشعار اغلب آنهارا ملک الشعرای بهار سروده است.
روحالله خالقی در کتاب "سرگذشت موسیقی ایران" درباره چگونگی آشناییش با رکن الدین مختاری نوشته است: "شبهای تابستان در آجر فرش جلوی اتاق پنج دری روی قالیچهای که با کتاب آبی رنگ فرش شده بود مینشستیم. یک فانوس قشنگ هم در کنارحوض مستطیل که نمای آن از سنگ بود قرار داشت و نیمی از حیاط را روشن میکرد و عطر گلهای درهم اطلسی و شاه پسند مشام جان را تازه میکرد. پیرزن اصفهانی خوش صحبتی در خانه ما بود که قصه میگفت، بعد از شام روی تخت بزرگی که چندین تختخواب رویش جا میگرفت دراز میکشیدیم و پیرزن قصه را آغاز میکرد. گاهی کلام خود را میبرید و میگفت: بچه ها گوش کنید صدای ویولن بلند شد. ما هم طوری به این صدا مانوس بودیم که سکوت میکردیم و گوش میدادیم و با نغمه ساز به خواب میرفتیم. نوازنده ویولن یک صاحب منصب نظمیه بود که پشت منزل مادر ما در پارک پدرش منزل داشت. من آن موقع هنوز شکل ویولن را ندیده بودم ولی مادرم برایم گفته بود که ویولن سازی است شبیه کمانچه که به عوض اینکه روی زانو یا زمین بگذارند زیر چانه مینهند و با کمانی که آن را آرشه مینامند نواخته میشود. چون در کودکی مکرر با آواز ویولن به خواب رفته بودم همیشه آرزو میکردم که من هم بتوانم روزی این ساز را بزنم. به مادرم گفتم چه میشود اگر اجازه دهی نزد همین همسایه نواختن ویولن را فرا گیرم. تبسمی کرد و گفت: حالا خیلی زود است. از این گذشته آقای همسایه که معلم ساز نیست. شنیدن صدای ویولنش هم برای هرکس میسر نمیباشد. از حسن تصادف است که ما در جوار او هستیم و آهنگ سازش را گاهی میشنویم. در این خصوص بهتر است با کسی صحبت نکنی، زیرا وضع اداری او این اجازه را نمیدهد که به نام ساززن که در اذهان مردم شغل آبرومندی نیست شهرت پیدا کند. ممکن است بفهمد و تابستانها درهای اتاقش را ببندد که مثل ایام زمستان صدای سازش به گوش ما نرسد. این خاطره در ذهن من ماند تا بعد از اینکه به تحصیل موسیقی پرداختم متوجه شدم که همسایه قدیمی ما یکی از هنرمندان عهد خود بوده است."
بنابر گزارش دیدبان تاریخ؛ خالقی در اکثر قسمتهایی که از مختاری نام میبرد نام کامل او را استفاده نمیکند و از "رکنالدین" و "رکنی" به جای رکنالدین مختاری استفاده میکند. او در بخش دیگری از این کتاب به طور واضحتر از رکنالدین مختاری نوشته و می گوید: "او همان کسی است که در این کتاب در فصل ویولن همسایه در دوران طفولیت شبها با نغمه سازش به خواب میرفتم و در چندجای دیگر به نام رکن الدین خان از او یاد شده است. ای کاش همواره چون آغاز عمرش، وقت خود را صرف موسیقی نموده بود تا مشاغل دیگرش برای پایان زندگانی، ثمراتی تلخ به بار نمیآورد. در هر حال، من هم از آن آهنگسازی گفتوگو کردم که تا سی سال قبل مشهورترین ویولنزن و نغمهپرداز بود و به نظر نگارنده، درویش خان و رکنالدین خان مختاری گوی سبقت را از نظر ابتکار و سلیقه آهنگسازی از همگان ربودهاند."
گفته می شود مختاری در تمام دوران ریاستش بر شهربانی و قبل از آن، به فساد مالی آلوده نشد، اما در بیرحمی و قساوت دست کمی از اسلاف خود نداشته است و در عین حال با وجود خوی خشن و بیرحم خود، ارتباط خوبی با هنرمندان همعصر خود داشته است تا جاییکه یکی از اتاقهای خانهاش را در اختیار قمرالملوک وزیری (خواننده) نهاده و خدمت سربازی علیاصغر بهاری (آهنگساز و نوازنده کمانچه) را چند سال به تعویق می اندازد.
سرنوشت سرپاس مختاری
"سرپاس مختاری" پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ بازداشت و به همراه "پزشک احمدی" محاکمه شد. "پزشک احمدی" اعدام شد اما "سرپاس مختاری" به هشت سال زندان محکوم و بعدها مشمول عفو شد. روایت است مختاری قطعات بسیاری در زندان ساخت و پس از آزادی، اداره هنرهای زیبا مدرسه شبانهای برای تدریس موسیقی به وجود آورد و رکن الدین مختاری را به ریاست آن مدرسه برگزید. او در سال ۱۳۳۵ به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره انجمن اشاعه و اعتلای موسیقی انتخاب شد. رکن الدین مختاری رغبت زیادی به حفظ گنجینه های موسیقی سنتی نشان می داد و قرار بود آنچه را که از موسیقی می داند بر روی نوار ضبط و به رایگان در اختیار سازمان رادیو و تلویزیون قرار دهد اما اجل مهلتش نداد و در سال ۱۳۵۰ درگذشت.
گزارش: لیلا رحیمی خوشبخت - سایت دیده بان ایران