کد خبر: 143592
A

پزشک احمدی، پزشکی که زندانیان سیاسی را با آمپول هوا می کشت؛ که بود؟

احمد احمدی، معروف به "پزشک احمدی" از جمله چهره های مشهور و بدنام دوران رضاشاه است. شهرت پزشک احمدی به آمپول داغ و آمپول هوایی بود که از آنها در سر به نیست کردن زندانیان سیاسی استفاده می کرد. پزشک احمدی در دوران خدمتش چهره های سرشناس بسیاری را با آمپول مخصوص خود به قتل رساند که از مشهورترین آنان می‌توان به "فرخی یزدی، شاعر، روزنامه نگار و آزادیخواه مشهور دوران مشروطه"، "جعفر‌قلی‌خان بختیاری، وزیر جنگ رضاشاه" و "عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه" اشاره کرد. غلامحسین بقیعی در کتاب خاطراتش پزشک احمدی را اینگونه توصیف کره است: مردی کوتاه‌قد و لاغراندام که اغلب پالتویی بلند می‌پوشید، موهای جوگندمی که غالبشان سفید بود و صورتی استخوانی و چشمانی که هیچ‌چیز را تداعی نمی‌کرد، نه خشم، نفرت و نه عطوفت.

پزشک احمدی، پزشکی که زندانیان سیاسی را با آمپول هوا می کشت؛ که بود؟

به گزارش دیدبان تاریخ؛ احمد احمدی، معروف به "پزشک احمدی" از جمله چهره های مشهور و بدنام دوران رضاشاه است. شهرت پزشک احمدی به آمپول داغ و آمپول هوایی بود که از آنها در سر به نیست کردن زندانیان سیاسی استفاده می کرد. پزشک احمدی در دوران خدمتش چهره های سرشناس بسیاری را با آمپول مخصوص خود به قتل رساند که از مشهورترین آنان می‌توان به "فرخی یزدی، شاعر، روزنامه نگار و آزادیخواه مشهور دوران مشروطه"، "جعفر‌قلی‌خان بختیاری، وزیر جنگ رضاشاه" و "عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه" اشاره کرد. غلامحسین بقیعی در کتاب خاطراتش پزشک احمدی را اینگونه توصیف کره است: مردی کوتاه‌قد و لاغراندام که اغلب پالتویی بلند می‌پوشید، موهای جوگندمی که غالبشان سفید بود و صورتی استخوانی و چشمانی که هیچ‌چیز را تداعی نمی‌کرد، نه خشم، نفرت و نه عطوفت.

احمد احمدی در سال ۱۲۶۶ در مشهد به دنیا آمد، برخی نیز او را متولد تبریز می دانند. در سن نوجوانی به داروفروشی علاقمند شد و سالها بعد در شهر مشهد به صورت تجربی ساخت دارو را یاد گرفت و برای خود داروخانه تاسیس کرد. احمد احمدی در سال ۱۳۰۷ به تهران مهاجرت کرد و در بیمارستان سپه به پرستاری مشغول شد. او با مشاهده رفتارها و اقدامات پزشکان بیمارستان، به تدریج به فکر طبابت افتاد و طبابت را به صورت تجربی آموخت. پزشک احمدی در سال ۱۳۱۰ در دوران ریاست سرتیپ آیرم بر شهربانی تهران در درمانگاه و بیمارستان شهربانی و بعدها در بهداری زندان قصر تهران مشغول به کار شد. به جز رضا شاه، چند مامور عالی رتبه شهربانی، سرپاس مختاری و فتح‌الله بهزادی (پزشکیار وقت بیمارستان زندان موقت شهربانی) کمتر کسی از اقدامات او اطلاع داشت.

مهدی آذر، وزیر فرهنگ کابینه محمد مصدق، در کتاب خاطرات خود درباره نحوه به قتل رسیدن تیمورتاش نوشته است: "در نشستی با خانم ایراندخت تیمورتاش در پاریس و به‌ هنگام صرف ناهار، ایشان خاطرات خود را از مرگ پدرش این‌ گونه نقل کرد: در یک شب میهمانی در باغ سردار اسعد، تلفنی به سرلشکر آیرم، رئیس شهربانی اطلاع داده شد به زندان قصر برود. سرلشکر هنگام عزیمت از میهمانان معذرت‌خواهی کرد و گفت ظاهرا باید در زندان چند نفر سر به شورش گذارده باشند و اتفاقی افتاده باشد. او به‌ هنگام خداحافظی اظهار می‌دارد شام منتظر من نباشید و سپس از باغ بیرون رفته یک سره به زندان قصر و به دخمه‌ای که تیمورتاش در آنجا ماه‌های آخر را در سلول انفرادی به‌ سر می‌برد و بعدها به دخمه تیمورتاش معروف شد، رفت. در آنجا سرهنگ پاشاخان باجناق رضاشاه که ریاست کل زندان‌ها را بر عهده داشت همراه با پزشک احمدی منتظر بودند تا دستور اجرای قتل صادر شود. آنها ابتدا بازوی تیمورتاش را گرفتند و در شرایطی که او مقاومت می‌کرد سم را به داخل رگ‌هایش تزریق کردند. سم کارگر نشد و در نتیجه تلاش تیمورتاش برای پرهیز از مرگ و تلاش پزشک احمدی برای کشتن طعمه خود، سر و بدن تیمورتاش خون‌آلود شد. سرانجام برای این که کار زودتر به پایان برسد با بالش او را خفه کردند. این بالش خون‌آلود تنها چیزی بود که از زندان پدرم برای ما ارسال داشتند."

پس از تبعید رضاشاه و به‌ قدرت‌رسیدن محمدرضا پهلوی و برقراری نسبی آزادی مطبوعات و آزادی‌های سیاسی، برخی همچون خانواده‌های تیمورتاش و سردار اسعد بختیاری از عوامل قتلهای رخ داده شکایت کردند. پزشک احمدی که به خوبی می‌دانست خانواده قربانیانی که با دخالت مستقیم و غیرمستقیمِ او به قتل رسیده اند، دست از سرش بر نمی دارند با مقداری پول و گذرنامه ای جعلی راهی عراق شد، اما ایران تیمورتاش دختر عبدالحسین تیمورتاش که به خونخواهی و انتقام خون پدرش قسم خورده بود، در جستجوی او به کربلا و نجف و کاظمین رفت و در نهایت پزشک احمدی را در بغداد در حالی که با تغییر رنگ مو و گذاشتن ریش تغییر چهره داده بود، شناسایی و دستگیر کرد.

محاکمه سرپاس مختاری، رئیس شهربانی و سایر متهمان در سال ۱۳۲۱ حاکی از آن بود که قسمتی از قتل‌های رخ‌ داده در زمان آیرم و قسمت عمده آن در زمان سرپاس مختاری صورت گرفته و در مورد تعدادی از قتل‌ها، پزشک احمدی عامل اصلی جنایت بوده است. دادگاه دیوان عالی جنایی پزشک احمدی را در قتل محمد فرخی یزدی و جعفرقلی خان بختیاری مقصر دانست و حکم اعدام با طناب دار را در سال ۱۳۲۳ در میدان توپخانه تهران به اجرا گذاشت.

13

غلامحسین بقیعی، که از شاهدان مراسم اعدام پزشک احمدی بود در بخش دیگری از کتاب "انگیزه: خاطراتی از دوران فعالیت حزب توده" نوشته است: "یکی از مسائل مهم روز که پیوسته در مطبوعات منعکس می‌شد، محاکمه پزشک احمدی بود. یک روز روزنامه فروش‌ها داد می‌زدند: فوق‌العاده، به دار زدن پزشک احمدی فردا در میدان توپخانه، فوق‌العاده. اذان صبح خود را به آنجا رساندم. غوغای غریبی بر پا بود. یک تیر چوبی بسیار بلند با قرقره و طناب مخصوص در ضلع غربی میدان به چشم می‌خورد. نماینده دادستان حکمش را قرائت نمود و قاضی عسکر گفت: استغفار و توبه کند و از مامورین تقاضا نمود که اجازه دهند محکوم دو رکعت نماز بخواند. پس از نماز روی چهارپایه زیر چوبه دار ایستاد و فریاد زد: ای مردم من قاتل نیستم، یگانه گناهم اینه که دستور مافوقم را اجرا کرده‌ام و حالا چون از همه ضعیف‌ترم، همه چیز به گردن من افتاده، قاتل اصلی سرتیپ مختار و خود رضاشاهه. پاسبان‌ها بیش از این مهلتش ندادند، حلقه طناب را به گردنش انداختند و به سرعت بالا کشیدند."

گزارش: لیلا رحیمی خوشبخت - سایت دیده بان ایران 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

ارسال نظر