واکنش تورج دریایی به ادعاها درباره اصالت خنجر اردشیر اول هخامنشی؛ بعید است موزه گتی به سادگی گول بخورد
تورج دریایی استاد ایرانشناسی دانشگاه کالیفرنیا : نمایشگاه گتی. دویست شیء ارزشمند تاریخی را از دوره هخامنشیان تا انتهای دوره ساسانیان به نمایش گذاشتهاند. دویست شیء شگفتانگیر و خارقالعاده که همتای برخی آنها را تاکنون ندیدهایم. مثلا دو پرتره از نرسه شاه ساسانی، مهر مُغانی، یا بشقابهای ساسانی که تاکنون مثلش دیده نشده. همه در یک نمایشگاه گرد هم آمدهاند. هرکدام از نقطهای جمع شدهاند و یکجا در یک موزه برای بازدید عموم گذاشته شده. مثلا پرترههای نرسه متعلق به یک خانواده فرانسوی بود که دورشان قاب طلا دارند و در حراج کریستیز فروش رفته بود. یا بشقاب دیگری از دوره ساسانی که طرحی از شکار شترمرغ به دست شاه دارد و چون برای یک کلکسیوندار خصوصی بوده تاکنون دیده نشده بود.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ یک خنجر باستانی از طلا، تبدیل به سوژه مهم بحث بین باستانشناسان و پژوهشگران میراث فرهنگی شده. ماجرا از زمانی آغاز شد که «تورج دریایی» تاریخدان و استاد ایرانشناسی دانشگاه کالیفرنیا عکسی از این خنجر منتشر کرد و نوشت که آکیناکس (خنجر شاهان هخامنشی) اردشیر اول هخامنشی در موزه گتیویلا در شهر لسآنجلس به نمایش درآمده. نمایشگاهی با نام «ایران باستان، جهان کلاسیک» که از فروردین امسال (۱۴۰۱) برپا شده و قرار است تا شش ماه دیگر هم برقرار بماند. انتشار این عکس سبب شد تا برخی به اصالت این خنجر شک کنند. عدهای گفتند نقشهایش شلوغ است و برخی هم در مقایسه با نقش آکیناکس شاه هخامنشی در نقشبرجسته بار عام تختجمشید، آن را تقلبی دانستند. در میانه این بحثها، لازم دیدیم که نظر خود تورج دریایی را بشنویم.
شما نخستین کسی بودید که عکسی از آکیناکه/آکیناکس یا همان خنجر منسوب به اردشیر اول هخامنشی را که در موزه گتی به نمایش درآمده منتشر کردید، اما بعدا برخی اصالت آن را زیر سوال بردند. به نظر شما آیا این شیء واقعی است یا تقلبی؟
من تاریخدانم. متخصص این امر نیستم که بتوانم در حوزهای چنین تخصصی نظر قطعی بدهم. البته اگر هم متخصص این کار بودم، از کجا میتوانستم تنها با دیدن این آکیناکس اصالتش را تشخیص بدهم. این کار تخصصی است و متخصصان خودشان را دارد. نمیشود با دیدن اثر حتی از نزدیک به آسانی این کار را انجام داد، چه برسد به اینکه با دیدن یک عکس و از هزاران کیلومتر دورتر بگوییم قلابی است. ضمن اینکه موزهداران گتی، آنقدر ثروتمند هستند که آخرین ماشینهای شناسایی و تشخیص جزئیات آثار تاریخی را در اختیار داشته باشند تا با استفاده از آنها، حتی نحوه چکش خوردن چنین شمشیری را شناسایی کنند. گرچه با همه اینها بازهم تاکید میکنم که من نمیدانم این اثر اصل است یا تقلبی. مطمئن هستم که با عکس هم نمیشود این را متوجه شد. من هم فقط یک تاریخدان ذوقزده از دیدن این آثار هستم که عکسش را منتشر کردم.
تصویر آکیناکس اردشیر اول هخامنشی در کتاب نمایشگاه ایران باستان گتی
بههرحال این اولینبار است که آکیناکس هخامنشی دیده شده و موضوع بسیار مهمی است. برای همین طبیعی به نظر میرسد که حرف و حدیثها هم در مورد اصالتش زیاد باشد.
بحث و نظر که خیلی خوب است. همین که چنین بحثی درباره این اثر به راه افتاده و مردم هم شنونده آن هستند، اتفاق مبارکی است. اما نکته این است که چطور یک کارشناس با قطعیت میگوید این اثر تقلبی است؟ البته احتمالا بین آثاری که در هر موزهای نمایش داده میشود، اثری تقلبی هم پیدا شود و گتی هم از این قضیه مستثنی نیست. اما ما نمیتوانیم از راه دور و تنها از روی عکس، اصالت یک اثر را تشخیص دهیم. ضمن اینکه موزههایی هستند که گاهی اشیای قلابی را نگهداری میکنند چون بین صاحبنظران اختلاف است. در اینجور مواقع و با بررسی دقیق هم باز بین کارشناسان درباره اصالت یک اثر اختلافنظر به وجود میآید. در مورد این آکیناکیس هم بعضیها میگویند این شیء آنقدر تمیز است که واقعی به نظر نمیرسد. اما موزهای که ۵۰ سال است با اشیای باستانی مختلف سر و کار داشته و دپارتمانی از کارشناسان و صاحبنظران دارد بعید است به سادگی گول بخورد. اینطور نیست که اولینبار یک شیء طلای باستانی دیده باشند و از ذوق، دقت به خرج ندهند. در خیلی از موزههای دنیا مرسوم است که برخی صاحبنظران، اصالت یک شیء را زیر سوال ببرند و جای تعجب هم ندارد. البته این را هم بگویم که گرداننده نمایشگاه گتی به من گفت که این شمشیر واقعا کهن است.
بشقاب ساسانی با طرح شاه و شکار شترمرغ که تاکنون مانند آن دیده نشده است/ نمایشگاه ایران باستان گتی
اما درباره بخشی از سوالتان که گفتید اولین آکیناکس هخامنشی بوده، باید بگویم که خیر، آکیناکس دیگری را که شبیه همین بود، قبلا در موزه آلمان نمایش داده بودند. در واقع این خنجر، اولین نمونه آکیناکس هخامنشی نیست؛ یک شمشیر دیگر هم پیدا شده که بخشی از نیاماش موجود نیست. با اینکه برخی احتمال تقلبی بودنش را داده بودند، موزه آلمان چند ماه پیش آن را نمایش داد و کتابی هم چاپ کرد. بنابراین، این برای دومینبار است که طی سه ماه یک شمشیر هخامنشی را میبینیم. دوباره تاکید میکنم که کسی میتواند در مورد اصالت این آکیناکس نظر دهد که متخصص باشد و از نزدیک آن را تست و بررسی کند که مثلا بر اساس نوع کوبیده شدن طلایش آیا واقعی است یا نه؟
این تصویر مربوط به نمایشگاه ایران باستان در آلمان است؛ کتاب نمایشگاه و آکیناکس به نمایش درآمده در آن. در عکس پایین سمت راست، دو نقش از آکیناکس هخامنشی میبینید که نقشهایی متفاوت از یکدیگر دارند.
درست است که شاید از طریق یک عکس نشود اصالت این شیء را سنجید اما برخی، این آکیناکس را با نقشبرجسته بار عام هخامنشی مقایسه کرده و میگویند تفاوتهایی دارند. گفتهاند نقشهای روی این خنجر شلوغ است. نظر شما بهعنوان یک تاریخدان چیست؟
نظر شخصی من این است که چون اولینبار است که در عرض سه ماه، با دو آکیناکس که تاکنون ندیده بودیم روبهرو میشویم، چیزی برای مقایسه در دست نداریم. یعنی حتی نمیدانیم تحقیق دربارهاش را از کجا شروع کنیم؟ خیلی فرق است بین وقتی که نقش یک شیء را ببینید تا وقتی که خود اثر در دستتان باشد. این مقوله بسیار جدید است و میتوان بسیار در موردش صحبت کرد بدون اینکه بخواهیم به حاشیه برویم. اینکه کسانی بگویند نقش این خنجر بسیار شلوغ است و برای همین واقعی به نظر نمیرسد، عجیب است. خب مگر قبلا آکیناکس دیگری را دیده بودیم که خلوت یا شلوغ باشد و بر اساسش نظر بدهیم؟ یا در مورد نقشبرجسته بار عام، چقدر آن زمان هنرمند جا داشته که نقش آکیناکس را روی سنگ با ظرافتهایش طرح بزند؟ اصلا آیا آکیناکس اردشیر همیشه جلوی چشم هنرمند آن زمان بوده که بتواند آن را کاملا دقیق بکشد؟ اصلا لزومی به این کار میدیده؟ آیا نقش همه خنجرها در تمام دورهه خامنشی یکسان بوده؟ من میگویم نمیتوانیم با این صراحت درباره تقلبی بودن این شیء نظر بدهیم و ترجیح میدهم منتظر شوم تا یک باستانشناس قَدَر همچون آقای «رودیگر اشمیت» یا کسی که کارش فارسیباستان است این آکیناکس را بررسی کند و مثلا بگوید مشکوک به نظر میرسد. عدهای فکر کردهاند چون من عکس را منتشر کردهام، حساسیتی روی آن دارم. خب مگر این شیء برای من است که رویش حساسیتی به خرج دهم؟ مگر من اصالت آن را تائید کردهام؟ فقط دلم میسوزد که با این حرفها جریان مهمی را نادیده گرفته و حواسها را به سمت مسائل دیگری پرت میکند.
پیکرکی مربوط به شاه دوره اشکانی/ نمایشگاه ایران باستان گتی
و آن مساله مهمتر چیست؟
همین نمایشگاه گتی. دویست شیء ارزشمند تاریخی را از دوره هخامنشیان تا انتهای دوره ساسانیان به نمایش گذاشتهاند. دویست شیء شگفتانگیر و خارقالعاده که همتای برخی آنها را تاکنون ندیدهایم. مثلا دو پرتره از نرسه شاه ساسانی، مهر مُغانی، یا بشقابهای ساسانی که تاکنون مثلش دیده نشده. همه در یک نمایشگاه گرد هم آمدهاند. هرکدام از نقطهای جمع شدهاند و یکجا در یک موزه برای بازدید عموم گذاشته شده. مثلا پرترههای نرسه متعلق به یک خانواده فرانسوی بود که دورشان قاب طلا دارند و در حراج کریستیز فروش رفته بود. یا بشقاب دیگری از دوره ساسانی که طرحی از شکار شترمرغ به دست شاه دارد و چون برای یک کلکسیوندار خصوصی بوده تاکنون دیده نشده بود. اشیایی که از وجود خیلیهایشان تا پیش از این نمایشگاه خبر نداشتیم و برای همین بسیار من را شگفتزده کرد. موزه گتی بسیار ثروتمند است. این موزه اکنون حدود ۴۴ هزار شیء باستانی دارد. در قدیم سیاست این موزه جمعآوری آثار رومی و یونانی بوده، اما در طی یک دهه اخیر، سیاستهای موزه تغییر کرده و نظرشان بیشتر به سمت تمدنهای میانرودان و ایران جلب شده. آقای «تیموتی پاتس» مدیر موزه گتی که دکترایش درباره «میانرودان» (بینالنهرین) در هزاره سوم-چهارم قبل از میلاد بوده، تصمیم گرفت همه موزه درباره هنر روم و یونان نباشد و بنابراین شروع کرد به کار روی تمدنهای دیگر از جمله ایران. اما اینبار فراتر رفته و نمایشگاهی را برای پنج/شش ماه برگزار کرده و کتاب نفیسی هم در آلمان از اشیای تاریخی دوره هخامنشی تا ساسانی منتشر کردهاند که شامل اشیایی بود که قبلا خیلیهایش را در موزههایی مثل لوور، بریتانیا و آلمان و... دیده بودیم. ضمن اینکه خود موزه گتی بزرگترین کلکسیون «تکوک» (ریتون) ایرانی را دارد.
پرترهای از نرسه شاه ساسانی در قابی از طلا/ نمایشگاه ایران باستان گتی
موزه گتی به چه مناسبت این اشیاء را نمایش داده است؟
همانطور که گفتم اینها از چند سال پیش تصمیم گرفته بودند هر دو یا چهار سال یک برنامه درباره هنر تمدنهای باستان برگزار کنند. اولین موردش به نام «فراتر از نیل» در مورد تمدن مصر بود که بسیار هم باشکوه برپا شد. قرار بود دومین نمایشگاه در مورد ایران باشد که بیماری کووید۱۹ پیش آمد و مدتی به تعویق افتاد. من میدانستم قرار است این آکیناکس در این نمایشگاه ارائه شود؛ از آنجایی که یکی از نویسندگان مقالات این کتاب بودم پیش از بازگشایی رسمی دعوت شدم تا دیداری با برگزارکنندگان نمایشگاه داشته باشم و چون بسیار از برپایی این نمایشگاه هیجانزده بودم در مصاحبهای گفتم خنجری در این نمایشگاه قرار است به نمایش دربیاید که میگویند متعلق به اردشیر اول است. همین مصاحبه باعث شد که اصلا کلیت این اتفاق به حاشیه برود و تمام بحثها تنها پیرامون خنجر شکل بگیرد. با این همه صحبتهای من در پاسخ به کسی و ادعایی نیست. چون معتقدم باید اصل ماجرا یعنی این نمایشگاه با دویست شیء ارزشمندش را ببینیم نه حاشیههای دیگر. این نمایشگاه فرصتی مطالعاتی پژوهشی است پر از اشیائی که تاکنون حتی از وجودشان خبر نداشتیم.
کتاب نمایشگاه «ایران باستان، جهان کلاسیک» در موزه گتی ویلا/ شهر لسآنجلس امریکا
مهر مغانی متعلق به دوره ساسانی/ نمایشگاه ایران باستان گتی
شاه ساسانی از مصر/ نمایشگاه ایران باستان گتی
بشقاب دوره ساسانی با طرح ماهی و پرندگان دریایی/ نمایشگاه ایران باستان گتی