کد خبر: 198502
A
بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران

پاسخى به یک روایت ناصادقانه

آقای علی ربیعی به بهانه برگزاری دورهمی روزنامه نگاران در روز خبرنگار، با انتشار روایتى ناقص، مخدوش و ناصادقانه در کسوت یکی از سمت های خود به عنوان "رییس انجمن علمی ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات"، ضمن تحریف، تقطیع و سانسور بخش های مهمی از رخدادهای مرتبط با تشکل های صنفی روزنامه نگارى ایران، تلاش کرده تا با القای وجود بن بست در بازگشایی "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران"، دولت تازه روى کار آمده را به بهانه "سیاستگذاری جدید مبتنی بر شرایط داخلی و خارجى ایران امروز ..." به سوی تشکیل یک انجمن بدیل سوق دهد.

پاسخى به یک روایت ناصادقانه

به گزارش سایت دیده بان ایران ؛تقارن زمانی انتشار این یادداشت با بیانیه اخیر "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" که حمایت رسمی دبیرکل "فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران" از بازگشایی انجمن را در پی داشت و نیز در بحبوحه کسب رای اعتماد برای کابینه رییس جمهوری جدید، شاید ناشی از نگرانی ایشان از پیگیری احتمالی موضوع توسط مسعود پزشکیان و بازگشایی انجمن باشد؛ چرا که به نظر می رسد رسیدگی بیطرفانه به این موضوع، دست کم نقش افراد و مسئولان وقت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سنگ اندازی و ممانعت از بازگشایی انجمن را در دوران ریاست جمهوری آقای حسن روحانی بر ملا خواهد کرد.

ایشان همچنین در این یادداشت، خود را مبتکر و از بنیانگذاران "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" و "انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران" معرفی کرده و نوشته است که تلاش های او برای بازگشایی انجمن بی نتیجه بوده است. نگارنده به منظور جلوگیری از تحریف رخدادهای سه دهه اخیر و صرفا جهت ثبت در تاریخ، موارد زیر را به ایشان و همکاران روزنامه نگار یادآوری می کند. با توجه به یادداشت اخیر دوست و همکار گرامی ام آقای عیسی سحرخیز که به سانسور و تحریف تاریخ شکل گیری "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" از سوی آقای علی ربیعی پاسخ گفته و نقش بی بدیل روزنامه نگار شریف و شجاع مرحوم "احمد بورقانی" را در شکل گیری و دوام انجمن یادآور شدند، از توضیح بیشتر درباره این بخش صرف نظر می کنم.

الف- "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران"، به عنوان تنها تشکل فراگیر و مستقل مطبوعاتی در ایران و مجامع بین المللی، پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد، مغضوب دستگاه های دولتی قرار گرفت و هجمه همه جانبه ای از سوی وزارتخانه های مختلف از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی علیه این انجمن آغاز شد و هر وزارتخانه ای متناسب با ظرفیت و نوع وظایفی که بر عهده داشتند مدیریت بخشی از این هجمه را بر عهده گرفتند.

آتش تهیه اولین هجمه از سوی وزارت ارشاد فراهم شد که با لغو دستور سیدمحمد خاتمی، مانع واردات لپ تاب از سوی "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" برای روزنامه نگاران شد و بودجه ارزی این کار، به صورت ریالی و بدون ضابطه بین تعدادی از روزنامه نگاران توزیع شد و سپس تولیت برگزاری جشنواره مطبوعات از "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" سلب شد و ظرف مدت کوتاهی انجمن از تمامی فعالیت هایی که از سوی وزارتخانه مذکور برون سپاری شده بود، کنار گذاشته شد و این امور به انجمن های موازی که یک شبه توسط افراد و جریان های سیاسی وابسته به دولت به وجود آمده بودند، واگذار شد.

دومین هجمه را وزارت کار به بهانه نحوه برگزاری مجامع عمومی انجمن آغاز کرد و با عدم تایید مجامع عمومی و بلاتکلیف نگه داشتن آن، تلاش کرد تا انجمن را در شرایط انحلال قرار دهد. همزمان و هر روز، انجمن صنفی جدیدی به نام روزنامه نگاران در وزارت کار ثبت می شد و سر بر می آورد تا بتواند جایگزین "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" شود یا آن را تضعیف کند که البته این اقدامات برای آنها نتیجه ای جز دریافت رانت های مالی و اقتصادی در بر نداشت و نتوانست به جایگاه مرجعیت "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" لطمه ای وارد کند. در همین بحبوحه و در جریان وقایع سال ١٣٨٨ و دومین دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، این بار ساختمان انجمن با شکایت وزارت اطلاعات دولت وقت و با دستور قاضی مرتضوی پلمب شد و فعالیت های رسمی آن به حالت تعلیق درآمد.

با آنکه در ابتدای دولت آقای حسن روحانی، وزارت اطلاعات اعلام کرد که شکایت خود را از "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" بازپس گرفته و مانع امنیتی برای ادامه فعالیت آن وجود ندارد، وزارت کار به مدیریت آقای علی ربیعی که می توانست مستقل از سایر مراجع، به وظایف قانونی خود در تعیین تکلیف آخرین مجمع عمومی انجمن صنفی عمل کند و یا با صدور اجازه برگزاری مجمع عمومی وضعیت انجمن را از بلاتکلیفی خارج کند، از هرگونه اقدام موثر برای بازگشایی انجمن خودداری کرد. در حالی که مقوله پلمب ساختمان که امری قضایی محسوب می شود، هیچ ارتباطی به مشکل تراشی حقوقی وزارت کار برای مجامع عمومی انجمن نداشت.

هیات مدیره "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" برای کمک به این روند، پیامى برای ایشان و مقامات قضایی با این مضمون ارسال کرد که هیچ یک از اعضای هیات مدیره کنونی انجمن در انتخابات بعدی کاندیدا نخواهند شد. با این حال وزارت کار به مدیریت آقای ربیعی با پرهیز وسواس گونه از هرنوع مکاتبه رسمی، به تماس ها و نامه های انجمن صنفی بی توجهی کرده و همه نامه های ارسالی انجمن به ایشان و یا مدیران دیگر وزارت کار، در دوره ایشان بی پاسخ گذاشته شد. سرنوشتی که البته برای دیگر نامه های انجمن به آقای حسن روحانی نیز پیش آمد.

وزارت کار در دوره مدیریت آقای ربیعی، در حالی که همه وزارتخانه ها شکایات، ادعاها و پرونده سازی های دوره احمدی نژاد از افراد و تشکل ها را بازپس گرفتند، حاضر نشد ادعاهای خود علیه انجمن را در دیوان عدالت ادارى باز پس بگیرد و نامه های غیرقانونی صادره از سوی آن وزارتخانه را باطل کند و متاسفانه با ادامه مشی و سیاست دولت احمدی نژاد، با انجمن صنفی مثل یک تشکل غیرقانونی برخورد و تلاش کرد که هیچ مکاتبه و یا اثر رسمی از ملاقات ها با اعضای هیات مدیره انجمن و وعده هایی که داده اند، باقی نماند.

مقامات مسئول در سازمان های کارگری و کارفرمایى وزارت کار نیز که قرار بود موضوع را پیگیری کنند، در جلساتی که غیررسمی، محتاطانه و بدون امضای هیچ صورتجلسه ای برگزار مى شد، ادعا کردند که پرونده انجمن در وزارت کار مفقود شده و مستندی برای رسیدگی وجود ندارد. آنها مدعی بودند که پرونده توسط مدیرسابق از بایگانی وزارت کار خارج شده است. حتی پس از آنکه انجمن مستندات خود را در اختیارشان گذاشت، حاضر نشدند اقدامی حتی در حد یک نامه نگاری جزیی انجام دهند و با تکرار مواضع غیرقانونی مدیران قبلی سعی در وقت کشی و سنگ اندازی داشتند.

بنابراین شایسته است چنانچه آقای ربیعی مستندی برای اثبات تلاش های خود برای بازگشایی انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران دارند (به طور مشخص حتی یک پاسخ کتبی به نامه های بی شمار انجمن)، آن را به همراه نتیجه به دست آمده، برای اطلاع عموم روزنامه نگاران منتشر کنند.

ب- حدود شش ماه پیش از برگزاری دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی، آقای بیژن رمضانی مشاور وقت آقای علی ربیعی از بنده به عنوان دبیرانجمن خواست که جلسه ای دوستانه با یکدیگر داشته باشیم. در این جلسه آقای بیژن رمضانی به نمایندگی از طرف آقای علی ربیعی، درخواست کرد کهاعضای هیات مدیره انجمن ایران، همزمان با تلاش برای بازگشایی انجمن، از پیگیری مطالبات بر زمین مانده روزنامه نگاران از طریق تشکیل یک انجمن صنفی جدید، حمایت کند.

آقای رمضانی همچنین در این جلسه اذعان داشت که پیشتر چندبار از افراد سرشناس، سردبیران و پیشکسوتان مطبوعات در این خصوص دعوت شده اما هر بار آنها تاکید کرده اند که در هیچ اجتماعی که هدف آن موازی سازی با انجمن ایران هست، مشارکت نخواهند کرد. به گفته ایشان، آقای ربیعی به این نتیجه رسیده اند که بدون تایید، حمایت و همراهی انجمن ایران هرگونه تلاشی برای تشکیل یک انجمن جدید که مورد اعتماد روزنامه نگاران باشد، بی فایده است.

وقتی از آقای رمضانی پرسیده شد که چرا آقای ربیعی به جای حمایت از بازگشایی انجمن بر تشکیل یک انجمن جدید اصرار دارد، پاسخ داد که ایشان قول داده اند که موازی سازی در کار نیست، تلاش برای بازگشایی انجمن ادامه خواهد یافت و حتی انجمن جدید می تواند روند آن را تسریع کند و اگر این کار در ماه های پایانی دوره وزارت من انجام شود، من اجازه نخواهم داد که هیچ مانعی برای تاسیس انجمن جدید ایجاد شود.

در این جلسه به ایشان گوشزد شد که بازگشایی "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" مطالبه دائمی و اصلی است و هرگونه اقدامی که راه را برای بازگشایی انجمن ایران دشوار کند، خط قرمز ما است.

بر همین مبنا و از آنجایی که در آیین نامه جدید نحوه تشکیل انجمن های صنفی که در دوره احمدی نژاد به تصویب هیات وزیران رسیده، امکان تشکیل انجمن های صنفی سراسری جدید وجود ندارد و انجمن ها به صورت استانی قابل تشکیل هستند، مقرر شد که امکان تشکیل یک انجمن صنفی استانی در سطح استان تهران با حمایت انجمن ایران در هیات مدیره "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" به بحث گذاشته شود. بنابراین راه حل در آیین نامه مشخص و در دسترس بوده و نیازی به کشف شدن نداشته است، مضافا اینکه پیشتر نیز تعدادی از همکاران و پیشکسوتان مطبوعات با مراجعه یا تماس با هیات مدیره انجمن، خواستار پیدا کردن راهی برای پیگیری مطالبات روزنامه نگاران شده بودند و انجمن خود نیز راهکارهای مختلفی را مدنظر داشت که یکی از آنها تشکیل انجمن استانی بود اما به دلیل ملاحظاتی که وجود داشت اجرای آن به تعویق افتاد.

پ- موضوع مذاکرات با آقای بیژن رمضانی در جلسه هیات مدیره "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" مطرح شد و پس از چندین جلسه بحث و جمع بندی نظرات موافق و مخالف، هیات مدیره انجمن موافقت کرد تا چنانچه جمع قابل قبولی از اعضای انجمن و روزنامه نگاران برای تاسیس "انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران" پیشگام شوند، انجمن ایران از اقدام آنها حمایت و پشتیبانی کرده و اعضای خود را به حمایت و عضویت در انجمن مذکور ترغیب خواهد کرد. شایان ذکر است که تماس های مستقیمی نیز از سوی آقای ربیعی با برخی از اعضای هیات مدیره انجمن از جمله بنده، برای جلب موافقت هیات مدیره برقرار شد.

از آنجایی که تاسیس یک انجمن صنفی توسط گروهی از روزنامه نگاران با هرگرایش و نظری، یک امر مستقل بوده و نیازی به تایید یا رد انجمن ایران یا دیگر افراد و تشکل ها نداشته و ندارد، لذا هیات مدیره "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" نیز صرفا با رویکرد حمایت و تشویق و پیگیری مطالبات روزنامه نگاران وارد این پروسه شد و نمایندگانی را برای تعامل مستقیم با موسسان و تسهیل امور اجرایی تعیین و معرفی کرد.

از آنجایی که مطابق آیین نامه، انجمن های صنفی با درخواست حداقل 50 نفر از اعضای صنف تشکیل می شوند، در این روند ٥٣ نفر از روزنامه نگاران برای حضور در فهرست موسسان(متقاضیان تاسیس) اعلام آمادگی کردند و چون طبق آیین نامه اعضای هیات موسس انجمن ها سه تا پنج نفر هستند، آنها از بین خود سه نفر شامل آقایان داوود محمدی، شهریار شمس مستوفی و علی کدخدازاده را به عنوان اعضای هیات موسس انتخاب و به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران معرفی و نیز ١١ نفر را شامل خانم ها و آقایان معصومه ستوده، گیسو فغفوری، اعظم ویسمه، مهدی افروزمنش، سروش فرهادیان، محمدجواد روح، علی ذهابی، کسری نوری، داود محمدی، مسعود هوشمندرضوی، پژمان موسوی، به عنوان اعضای هیات اجرایی تعیین کردند. بنده نیز با تصمیم جمعی، به عنوان سخنگوی موسسان تعیین شدم. افراد دیگری نیز عمدتا از جوانان و نسل جدید روزنامه نگاران به صورت داوطلبانه به کمک هیات موسس آمدند و در این بین گاهی نیز افرادی با توجه به شرایط شغلی خود به ترکیب کمیته ها اضافه یا کم می شدند. تعداد قابل توجهی از پیشکسوتان مطبوعات نیز به دعوت انجمن ایران به کمپین حمایت از تشکیل انجمن تهران پیوستند.

همچنین در دومین نشست هیات موسس به منظور تسهیل در امور برگزاری نخستین مجمع عمومی "انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران"، سه کمیته شامل روابط عمومی و اطلاع رسانی متشکل از خانم ها و آقایان پژمان موسوی، اعظم ویسمه، علی ذهابی، حمید جعفری و صبا شعردوست، کمیته برگزاری مجمع عمومی متشکل از خانم ها و آقایان محمدرضا مقیسه، هوشنگ صدفی، آزاده محمدحسین، محمد نوری، سیامک رحمانی، کیوان کثیریان، امیرعباس نخعی، مهدی افروزمنش، سروش فرهادیان، ایمان پاکنهاد، گیسو فغفوری، علیرضا کریمی و اسماعیل حق پرست و کمیته عضوگیری متشکل از خانم ها و آقایان مینو بدیعی، بهروز گرانپایه، علی کدخدا زاده، شهریار شمس مستوفی، کسری نوری، داود محمدی، مسعود هوشمند رضوی، مهرداد خدیر، محمدجواد روح و معصومه ستوده و بنده تشکیل شد.

ت- جلسات بی شماری برای فراهم کردن مقدمات برگزاری اولین مجمع عمومی و تاسیس "انجمن صنفى روزنامه نگاران استان تهران" برگزار شد و تقریبا همه اعضای هیات موسس و موسسان به همراه روزنامه نگاران داوطلب، پا به پای هم تلاش کردند و "انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران" از آقای ماشاالله شمس الواعظین رییس انجمن گرفته تا دیگر اعضای هیات مدیره، در همه مراحل از تهیه و ارسال دعوتنامه ها تا تهیه و تنظیم اساسنامه و .... در کنار هیات موسس بودند و در این بین جلساتی هم با شخص آقای ربیعی برگزار شد. "اصلاح آیین نامه نحوه تشکیل انجمن های صنفی" دوران احمدی نژاد و پیگیری بازگشایی "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" دو وعده مهمی بود که آقای علی ربیعی در همه جلسات تکرار می کرد اما هیچکدام محقق نشد.

مقدمات برگزاری اولین مجمع عمومی انجمن استان تهران فراهم و آگهی دعوت منتشر شد و متقاضیان عضویت در هیات مدیره و بازرسان کاندیداتوری خود را اعلام کردند.

پیش از برگزاری مجمع عمومی به هیات موسس به صورت شفاهی اعلام شد که صلاحیت کاندیداهای هیات مدیره و بازرسی باید به تایید مراجع امنیتی برسد که به ناچار مورد پذیرش موسسان قرار گرفت (این رسم که در دوره آقای خاتمی منسوخ شده بود در دوره محمود احمدی نژاد احیا شد و تاکنون ادامه دارد). در عین حال در خصوص بنده و آقاى مقیسه از همان اول اعلام کردند نباید کاندیدا شویم که ما هم چون چنین قصدى نداشتیم و هم براى پیشبرد کار پذیرفتیم. سرانجام اولین مجمع عمومی تاسیس در تاریخ دوم دیماه ١٣٩٥ برگزار شد و وزارت کار درباره نتیجه استعلام کاندیداها سکوت کرد.

در اولین انتخابات،آقایان بهروز گرانپایه، داود محمدی، افشین امیرشاهی، مسعود هوشمندرضوی و مهرداد خدیر و خانم ها اعظم ویسمه و نسرین تخیری با رای اعضای مجمع به عنوان اعضای اصلی هیات مدیره و خانم مژگان جمشیدی و آقایان هادی حیدری و مهدی حسنى به عنوان اعضای علی البدل انتخاب و از بین منتخبان، آقای بهروز گرانپایه به عنوان رییس، آقای داود محمدی به عنوان نایب رییس و آقای مهرداد خدیر به عنوان خزانه دار تعیین و صورتجلسه تعیین سمت به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران ارسال شد. اما پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات، وزارت کار به مدت شش ماه از تایید تصمیمات مجمع عمومی سر باز زد و پس از مدتی به صورت شفاهی اعلام کرد که صلاحیت خانم ها اعظم ویسمه و نسرین تخیری و آقایان بهروز گرانپایه و مسعود هوشمندرضوی از سوی مراجع امنیتی رد شده و این افراد باید خودشان استعفا دهند و افراد دیگری به ترتیب تعداد آرای مکسوبه جایگزین شوند وگرنه امکان ثبت انجمن وجود ندارد(رد صلاحیت پس از انتخابات بدعتی است که در دوره وزارت آقایربیعی گذاشته شد). طبق این نظریه غیرقانونی، عملا تصمیمات مجمع عمومی تغییر می کرد و افرادی که حتی نتوانسته بودند حداقل آرای مجمعرا به عنوان علی البدل کسب کنند، جایگزین منتخبان اصلی می شدند.

وزارت کار چون می دانست که این اقدام قانونی نیست، هرگز حاضر نشد که این موضوع را شفاف و کتبا اعلام کند و آقای علی ربیعی هم که قرار بود در دوران وزارت ایشان انجمن تهران "بدون مشکل" ثبت بشود، کمترین اقدامی برای رفع مشکل انجام نداد و خواستار تمکین منتخبان و تغییر نتیجه انتخابات به روش غیرقانونی شد. 

در این مرحله دو رویکرد بین اعضای هیات موسس وجود داشت. رویکرد اول که "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" نیز از آن حمایت می کرد و معتقد بود باید استوار و محکم از تصمیم مجمع عمومی و منتخبان دفاع کرد، حتی اگر انجمن تهران هرگز به ثبت نرسد. طرفداران این رویکرد معتقد بودند انجمنی که در همان ابتدا نتواند از تصمیمات مجمع و از حقوق منتخبان خود دفاع کند، نمی تواند از حقوق سایر روزنامه نگاران دفاع کند. اما در مقابل رویکرد دیگری وجود داشت که معتقد بود باید از این فرصت و روزنه ای که باز شده استفاده و به هر نحو ممکن انجمن تهران را ثبت کرد. رویکرد دوم موافقان بیشتری داشت و به همین دلیل و به منظور اجابت خواست اکثریت از یک سو و عدم تمکین به تغییر نتیجه انتخابات از سوی دیگر، علاوه بر افرادی که توسط مراجع امنیتی رد صلاحیت شده بودند، بقیه منتخبان نیز با صدور بیانیه ای به صورت جمعی از عضویت در هیات مدیره استعفا دادند و راه برای تجدید انتخابات و تشکیل انجمن تهران باز شد. در اینجا لازم می دانم متن کامل بیانیه افراد مستعفی را به رسم امانتداری و برای یادآوری مجدد به پیوست (١) باز نشر کنم.

ث- سرانجام در دیماه ١٣٩٦ و پس از گذشت حدود ١٦ ماه از برگزاری اولین نشست موسسان در شهریورماه ١٣٩٥، "انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران" که قرار بود در دوره مدیریت آقای ربیعی و تا قبل از پایان دوره اول دولت روحانی تشکیل شود، به ثبت رسمی رسید و از زمان تشکیل انجمن تهران تاکنون، "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" و اعضای هیات مدیره آن، همواره در کنار این انجمن قرار داشته و درخواست ها و مطالبات آنها را اجابت کرده است.

در حاشیه لازم به یادآوری می دانم که طولانی شدن روند شکل‌گیری "انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران" و نیز عدم بازگشایی "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" در جریان بررسی رای اعتماد مجلس به کابینه دوم آقای روحانی، در قالب سئوال از آقای ربیعی توسط برخی نمایندگان از جمله خانم پروانه سلحشوری مطرح شد.

خانم سلحشوری همان زمان و در حالی که آقای علی ربیعی تلاش می کرد که انجمن هنوز تشکیل نشده روزنامه نگاران استان تهران را به عنوان دستاورد وزارت خود و دولت روحانی جلوه دهد، گفت: «همان‌طور که توضیح دادیم در تذکری که به آقای ربیعی داده شد، خواستار سرعت بخشیدن به اعطای مجوز به انجمن تازه شدیم. آقای ربیعی در تمام چهار سال وزارتش پیگیر راه‌اندازی انجمن[ایران] نشد، اما حالا و موقع رای اعتماد از پیگیری بازگشایی انجمن سخن می‌گوید .... متاسفانه شاهد هستیم هرکسی مسوولیتش را گردن دیگری می‌اندازد. قابل قبول نیست که آقای ربیعی جلوگیری از بازگشایی انجمن[ایران] را متوجه قوه قضاییه می‌داند ..... برخورد سیاسی با انجمنی که قرار است کار صنفی انجام دهد، قابل قبول نیست. با توجه به مسایل پیش‌آمده به آینده تاسیس انجمن و راهکارهای آقای ربیعی خوشبین نیستیم.»

بنابراین و در پایان به جناب آقای ربیعی یادآور می شویم که تشکیل انجمنهای ایران و تهران، حاصل تلاش و فداکاری ده ها روزنامه نگاری است که بی منت و بی شائبه برای برپایی آن وقت گذاشته اند. اطمینان دارم به رغم تلاش های سازمان یافته افراد و جریان های خاص، همکاران شجاع و آزاده از تمامی نسل ها، بازگشایی "انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران" را به عنوان یک مطالبه محوری فراموش نخواهند کرد و به مقامات دولتی اجازه نخواهند داد با تحریف تاریخ مطبوعات، روزنامه نگاری مستقل و تشکل سراسری روزنامه نگاران را به بهانه "سیاست گذاری جدید" به مسلخ بسپارند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر