اقیانوس آرام در تلاطم بازی با اژدهای سرخ به شیوه ترامپ
هنری کیسینجر وزیر خارجه سابق آمریکا در آخرین سفر خود به پکن، ضمن ابراز شگفتی از رفتارهای خویشتندارانه دولت مرکزی چین در مقابل عملکرد تحریک آمیز آمریکا، سیاستخارجه دولت این کشور را مورد تمجید قرار داد. او در این دیدار از تمایل نسبی روسای جمهور آمریکا برای تحریک چین رسما پرده برداشت.اما دونالد ترامپ تاحدود زیادی نسبت به روسایجمهور گذشته آمریکا متفاوت است.اوسیاست«یا بهانهای خواهم یافت یا بهانهای خواهم ساخت» را به طور جدیتری در قبال پکن دنبال میکند
دونالد ترامپ تفاوتهای فاحشی با باراک اوباما دارد. او یک سرمایهدار ناسیونالیست است. لذا اگر از فردی چون ترامپ بپرسید مردم تایوان برای تحقق چه هدفی تلاش میکنند،خواهد گفت برای استقلال ملی کشورشان و خروج از زیر پرچم بیگانه. درست است که ترامپ میتواند نسبت به غرورملی مردمان کشورها احساس شور و شعف پیدا کند و از استقلالطلبی آنها خوشنود شود، اما اینکه استقلال تایوان برای او بیش از استقلال اسکاتلند از بریتانیا یا استقلال کردستان از عراق اهمیت دارد مسلما دلایل دیگری دارد.با اینکه مناظرات انتخاباتی آمریکا به شدت تحت تاثیر بحث درباره مسائل جنسی، نژاد پرستی، عدم پرداخت مالیات و ایمیلهای هیلاری کلینتون قرار داشت، اما در لابهلای این بحثها، محور اصلی صحبتهای نماینده حزب جمهوریخواه، اقتصاد بود. او یکی از راهکارهای اصلی جهت بهبود شرایط اقتصادی کشورش را بازگرداندن سرمایهگذاران از کشورهایی چون چین و مکزیک میدانست.
ترامپ این روزها در حال یافتن درکی بهتر نسبت به قدرت رییس جمهور آمریکا و وجه تمایز آن با امپراتور جهان است. او که در مناظرههای خود مدعی شده بود کاری میکند که ژاپن، تمام و کمال هزینه قرارگاههای نظامی ایالات متحده در ژاپن را بپردازد، حال به همان پرداخت 50 درصدی هزینههای این قرارگاهها بسنده کرده و بهجای حمله به شینزو آبه نخست وزیر ژاپن، وزیر دفاع کابینه خود را به ژاپن میفرستد و آبه را به کاخ سفید دعوت میکند. او که فهمیده برای تقابل با پکن نیازمند حمایت توکیو خواهد بود، دست از های و هوی و دعاوی بیحاصل برداشته و به فکر افزایش توان موشکی و امنیتی خود در شرق آسیا با همکاری ژاپن و کره جنوبی است.دونالد ترامپ که اخیرا تهدید کره شمالی را “خیلی خیلی خطرناک” توصیف کرده، بعید است دغدغهای درباره این کشور داشته باشد.
نگرانیهای امنیتی ابدا در قواره شخصیتی چون او نیست و این صحبتها میتواند ناشی از دیدار رییسجمهور تازه آمریکا و شینزو آبه نخستوزیر ژاپن باشد. لذا محوریت برنامههای ترامپ در شرق آسیا بیشتر معطوف به چین خواهد بود.طبیعتا رییسجمهور یک کشورهیچگاه با استاندار کشوردیگر تماس نخواهد گرفت،بلکه هرمسالهای رابامقامات آن کشور در میان خواهد گذاشت.
اما او اولین رییسجمهور آمریکا در 37 سال گذشته است که با مقامات تایوان مستقیما گفت وگو میکند.اقیانوس آرام در این روزها به جز محلی آزاد جهت رفت و آمد کشتیهای تجاری، به محلی برای برگزاری رزمایشهای نظامی نیز بدل شده است.با پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا و متحدانش قانونی مبنی بر آزادی دریاها، آسمانها، فروشگاهها و مردمان، تصویب و به جهان ابلاغ کردند. این قانون به معنی اجازه استفاده همه کشورها از اقیانوس آرام نیز بود. قانونی که کماکان در دریاها و اقیانوسها تا حد زیادی لحاظ میشود.او در زمینه ایدئولوژیک نگرانی خاصی را نسبت به چین بروزنمیدهد. لذا در مجموع، علاقهای به ایجاد یک کنش داخلی در این کشور ندارد. از طرفی، بحثی پیرامون دخالت چین در مسائل داخلی سایر کشورها نیز وجود ندارد. پای مسائل هستهای نیز در میان نیست.
از این موارد میتوان نتیجه گرفت که بعید است واشنگتن “فعلا” بتواند بر علیه پکن ائتلافی را شکل دهد و در حال حاضر به دنبال چنین روشهایی نخواهد رفت. بعید به نظرمیرسد که کشور چین نیز خود را وارد چنین بازیهایی کند.لذا ترامپ عملا گزینه خاصی روی میز ندارد تا با استفاده از آن، چین را به بازی بگیرد. هنری کیسینجر وزیر خارجه سابق آمریکا در آخرین سفر خود به پکن، ضمن ابراز شگفتی از رفتارهای خویشتندارانه دولت مرکزی چین در مقابل عملکرد تحریک آمیز آمریکا، سیاستخارجه دولت این کشور را مورد تمجید قرار داد. او در این دیدار از تمایل نسبی روسای جمهور آمریکا برای تحریک چین رسما پرده برداشت.اما دونالد ترامپ تاحدود زیادی نسبت به روسایجمهور گذشته آمریکا متفاوت است.اوسیاست«یا بهانهای خواهم یافت یا بهانهای خواهم ساخت» را به طور جدیتری در قبال پکن دنبال میکند.هرچند روسایجمهور سابق آمریکا انتقاداتی جدی نسبت به وضعیت حقوق بشر در چین داشتند، اما رییسجمهور جدید آمریکا تا به امروز سیاستی جدی برای حمله به وضعیت داخلی این کشور در پیش نگرفته است. به علاوه، سخنان او در دوران انتخابات نیز چنین سمت و سویی نداشت. او که میتوانست با اعلام حمایت از بهبود وضعیت حقوق بشر در چین افکار عمومی را تاحدی تحت تاثیر قرار دهد و در چارچوب قواعد بینالمللی بازی کند، با صرف نظر از این موضوع به وجهه جهانی آمریکا آسیب خواهد زد. از طرفی بی توجهی او نسبت به افکار عمومی میتواند عاملی برای روی کارآمدن رهبرانی با رویکرد رادیکال نسبت به آمریکا شود. این موضوع میتواند یک تیغ دولبه باشد. از یک سو او میتواند نسبت به عکسالعمل پکن در قبال رفتارهای تحریک آمیز خود بیش از پیش امیدوار شود و از سوی دیگر، این موضوع میتواند زمینهساز وقوع رویارویی نظامی دو کشور شود. او باید بتواند این بازی را به درستی مدیریت کند و در زمان مناسب آن را به پایان برساند و این دقیقا چیزی است که میتوان از یک سیاستمدار خبره انتظار داشت. بدون شک تقابل این دو قدرت اقتصادی بزرگ جهان پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت مختلفی به همراه دارد که تاثیر ملموسی بر معادلات قدرت در جهان خواهد داشت.
قانون