آشفتگی و سردرگمی در حزب دموکرات های آمریکا در انتخابات 2020
جو بایدن معاون رئیسجمهوری امریکا در دوران زمامداری 8 ساله باراک اوباما با ورود به صحنه انتخابات 2020 از حالا صندلی سندرز را از زیر پایش کشیده است. زیادی کاندیداها نه لزوماً یک حسن بلکه نشانگر روشننبودن تکلیف یک حزب با خودش است و عیار این گمگشتگی زمانی بیشتر و تلختر میشود که شماری از نامبردگان برای مردم امریکا و حتی محافل سیاسی این کشور چهرههایی ناشناخته و فاقد اعتباری ولو اندکاند.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران جو بایدن معاون رئیسجمهوری امریکا در دوران زمامداری 8 ساله باراک اوباما با ورود به صحنه انتخابات 2020 از حالا صندلی سندرز را از زیر پایش کشیده و سیاست امریکا در انتظار اعلام موضع نهایی از سوی شرود براون سناتوری از ایالت اوهایو، استیو بولوک فرماندار مونتانا، بیل دی بلاسیو شهردار نیویورک، تریمک الیف فرماندار سابق ویرجینیا، ست مولتون نماینده شاخص ماساچوست، بت اورورک نماینده سابق ایالت تگزاس در مجلس نمایندگان، تیم رایان سیاستمدار دیگری از اوهایو و اریک اسؤال ول نماینده ایالت نیویورک درمجلس نمایندگان است تا مشخص شود در انتخابات حزب دموکرات شرکت میکنند یا خیر.
یک لشکر کوچک دیگر
موضوع وقتی جالبتر و جمع بازیگران نمایش دموکراتها جمعتر میشود که متذکر گردیم یک لشکر کوچک با ثبتنام رسمی وارد کورس مذکور شده و تکلیف خود را روشن کردهاند. آنها عبارتند از: کوری بوکر سناتوری از ایالت نیوجرسی، پیت بوتی گیگ شهردار ساوت بند، جولی ین کاسترو وزیر سابق مسکنسازی و توسعه حومهای، جان دیلانی نماینده مریلند، تولس گابارد مقام ارشد هاوایی، کرستن جیلی برند سناتور دیگری از نیویورک، کامالا هریس سناتور کالیفرنیا، جی اینسلی فرماندار واشنگتن، ایمی کلوبوچار سناتوری از مینه سوتا، الیزابت وارن سناتور دیگری از ماساچوست، جان هیکن لوپر فرماندار ایالت کلورادو و البته برنی سندرز که سناتور دیگری از ورمونت است.
آنها وقت ندارند
زیادی کاندیداها نه لزوماً یک حسن بلکه نشانگر روشننبودن تکلیف یک حزب با خودش است و عیار این گمگشتگی زمانی بیشتر و تلختر میشود که شماری از نامبردگان برای مردم امریکا و حتی محافل سیاسی این کشور چهرههایی ناشناخته و فاقد اعتباری ولو اندکاند. حاصل این بزرگی بیش از حد سبد انتخابی دموکراتها وقت کمتر برای هر یک از آنها برای جلب توجه مردم و ارائه برنامههایشان به شکلی راضیکننده است و معمولاً حاصل بزرگ چنین فرآیندی محو شدن برخی لیاقتها و اوجگیری کسانی است که محتوای کمتر ولی سرو صدای بیشتری دارند. برای دونالد ترامپ تک نماینده بیرقیب جمهوریخواهان نیز- اگر استیضاح و برکنار نشود- این یک برگ برنده است زیرا همه جا خواهد گفت که رقبایش در یک ابهام بزرگ غرقاند و حتی نمیتوانند بین خودشان سازش و روی یکی دو نام اجماع کنند. تعدد کاندیداها در اردوگاه دموکراتها طبعاً باعث تقسیم آرا بین آنها و سر بر نیاوردن یک غول از جانب آنها میشود و هرکس از درون این معرکه مضحک بیرون آید، در افواه فردی متوسط و فاقد هویت برجسته برای رویارویی با جمهوریخواهان در پاییز سال 2020 تلقی خواهد شد. حتی تصمیمگیری افراد فوق برای ورود به انتخابات درون حزبی دموکراتها هم بسیار دیر صورت گرفت و تو گویی خودشان هم در صلاحیتشان تردید داشتند و به تبع آن وقتی برای ساماندهی اساسی کارهایشان نداشتهاند. کرستن جیلی برند از ایالت نیویورک نمونه خوبی است. وی تازه از 15 ژانویه وارد کورس شد و فقط وقت یک سفر خارج از ایالت خویش را داشته که ایوا را شامل شده و چه چیزی بدتر از اینکه از فرط ضعف تدارکات مجبور شد سخنرانیاش را در یک رستوران انجام بدهد و وسط نطق او یک زن سر برآورد و صحبتهای وی را قطع کرد و بهحاضران گفت: «ببخشید: آمدهام برای مزرعه محل کارم و کارگران شاغل در آن یک دبه سس سالاد بگیرم!»
مادری مثل ترامپ
جیلی برند مدعی است بهرغم مادر و بالنسبه مسن بودن با افتخار در این انتخابات شرکت میکند و ظاهراً اینها را ارزشهایی میداند که جایگاه سیاسی وی را محکم میکند. پدر و مادر او هم آدمهایی سیاسی و فعال بودند و خودش در دوره دوم زمامداری جورج دبلیو بوش به مجلس نمایندگان امریکا راه یافت و ایدههایی تند درباره مهاجران و قوانین حمل اسلحه را که بیشباهت با نظرات ترامپ نبود، از خود بروز داد ولی وقتی کوشید جای هیلاری کلینتون را در مجلس سنا بگیرد این ایدهها را به کلی عوض کرد و ملایمتر شد.
کهنهکاران ناکام
تعدادی از دموکراتهای ثبتنام کرده، کهنه کاران شکست خوردهای هستند که مشخص نیست چرا بر این باورند در دوره جدید بخت بازتری خواهند داشت . یکی از آنها ایمی کلوبوچار سناتوری از ایالت مینهسوتا است که قبلاً هم نامش را آوردیم. او را پیشتر آن قدر میانه رو و فاقد ایدههای قوی و پیشروانه و عاری از هرگونه نوگرایی توصیف میکردند که در محافل سیاسی «زن خوب و بیخاصیت سیاست امریکا» نامگذاری شده بود و این را برای کسانی بهکار میبرند که هیچ بهرهای ندارند و فقط فضا را پر میکنند. حالا قضایا عوض شده و کارمندان سابق دفتر کار او در مینهسوتا میگویند وی در خفا یک دیکتاتور واقعی بوده که حتی از آنها میخواسته است ظرفهای غذای او را بشویند و وقتی عصبانی میشد، هر چیزی را که جلو دستش بود به سمت آنها پرت میکرد و دشنام میداد. یکی دو زن کارمند دفتر وی نیز روایت میکنند که وقتی برای وضع حمل و دوران نقاهت بعد از آن دو سه ماهی به دفتر نیامدند، کلوبوچار دو برابر ایام غیبتشان از آنها کار و سه برابر این ایام برایشان زمان کار تعیین کرد و حقوق ایام غیبتشان را هم که طبق قوانین کار در امریکا باید میداد، پرداخت نکرد.
میانهرویهای نفرتانگیز!
در میان آدمهای نرم و میانهرویی که هنوز طی افشاگریهایی چهره پلید باطنیشان رو نشده، کوری بوکر نقش یک پیشتاز را بر عهده گرفته و او را حتی یک ستاره در حال خیزش در جمع دموکراتها توصیف کردهاند. در روزهایی که سایر دموکراتها میگویند حتی مجازات اعدام هم برای ترامپ کم است و باید با تریلی از روی هواداران وی هم رد شد، بوکر محو اظهار نظرهای سست و سرشار از میانهرویهای بیمارگونه است. او میگوید: «چرا از نفرت بگوییم، وقتی عشق و محبت هم در جهان هست و در سایه آن میتوان دنیا را زیباتر ساخت، چرا جنگ به راه بیندازیم؟!» در میان دموکراتها حتی امریکاییهای صددرصد نیز کمیاباند و چند رگهها وخارجیتبارها تعداد زیادی را تشکیل میدهند. یکی از آنها کامالا هریس است که نصفاش هندی است و نیمه دیگرش جامائیکایی و دیگری جولی ین کاسترو که والدینش صد درصد مکزیکیاند و تولس گابارد پدری سامورایی دارد و الیزابت وارن رگ و ریشهاش سرخپوستی است و پیت بوتی گیگ اصلاً معلوم نیست از کجا آمده است ولی این نکته مشخص است که همجنسباز است.
سرآمد عجیب و غریبها
فهرست فوق برای اینکه آدم مغشوشی مثل ترامپ احساس قدرت کند و دشمنانش را آدمهایی بیریشه بداند کافی است و وی حتی در مقام قیاس با این آدمها میتواند خودش را صالحترین فرد برای ابقا در کاخ سفید بینگارد. اما اگر جو بایدن را نادیده بگیریم که خود را از جزر و مدهای فوق دور نگه داشته و نسخهای مسنتر از الگور در سال 2000 است (که با اختلاف یک مو و به طرز مشکوکی مقابل جورج دبلیو بوش بازنده معرفی شد) باید بتو اورورک از ایالت تگزاس را سرآمد عجیب و غریبها و کسانی نامید که حتی حضور صرفشان برای تضعیف شدید بایدن و سندرز و هر فرد پیشرو دیگری در حزب دموکرات کفایت میکند. او را یک اوبامای ثانوی ولی فرد تکرویی توصیف کردهاند که در اوهام خود غرق است و تصور میکند میتواند یک تنه امریکا را از درون ظلمات بیرون بکشد. هوادارانش میگویند او تنها کسی است که میتواند دموکراتها را به مسیری صحیح برگرداند و در انتخابات 2020 به پیروزی بر ترامپ نایل کند.
مشکل او اینجا است که همین سناریو در ماههای منتهی به انتخابات 2016 نیز برای او نوشته شده بود ولی آنقدر پرت و پلا گفت و از رسالت و مأموریتهای انسانی خود یاد کرد که هوادارانش هم از سایت اینترنتی او گریختند و به تعقیب و ستیز هیلاری کلینتون و برنی سندرز مشغول شدند.
به جاهای دیگری نگاه کنید
اورورک البته در انتخابات میان دورهای سال 2018 مجالس امریکا قدری احیا شد اما بهنظر میرسید آرای او بیش از آنکه محصول درست بودن برنامههایش باشد، نتیجه بد بودن رأی دهندگان با تد کروز -رقیب اصلی و تندرو وی- بوده است. امروز جمهوریخواهان، اورورک را مرد بچه صورتی توصیف میکنند که نه رشد جسمیاش نرمال بوده و نه توسعه عقلیاش و ترامپ قطعاً از اوجگیری وی در انتخابات 2020 خوشحال خواهد شد، زیرا کار وی را راحتتر خواهد کرد. میتوان تمام دنیا را دشمن ترامپ تلقی کرد که البته این تعبیر چندان غلطی نیست اما اگر قرار است دشمنان شکست دهنده وی را جستوجو کنیم، برای این امر چندان به درون حزب دموکرات نگاه نکنید