نیویورک تایمز: سران عرب با تصمیم ترامپ در مورد جولان موافق هستند
روزنامه نیویورک تایمز در سرمقاله خود نوشت: سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا، مخالفان اصلی تصمیم 'دونالد ترامپ' رییس جمهوری آمریکا در مورد به رسمیت شناختن حق حاکمیت اسراییل بر جولان و نیز سران عرب با سکوت معنادار خود، تنها موافقان این تصمیم هستند.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ در سرمقاله این روزنامه آمریکایی که روز گذشته (یکشنبه) انتشار یافته، آمده است: رئیس جمهور ترامپ پنجشنبه گذشته توئیت کرد که آمریکا بهتر است حق حاکمیت ملی اسراییل را بر ارتفاعات جولان که در مرز اسراییل با سوریه واقع است و بر سر مالکیت آن دعواست به رسمیت بشناسد، ولو آنکه هیچ کشور دیگری چنین کاری نکرده باشد.
ترامپ با این تصمیم گیری، چند دهه سیاست آمریکا در مورد سرنوشت بلندی های جولان را زیر و رو کرد.
یک چنین تصمیمی، بیش از آنکه منافع آمریکا را تامین کند، منافع اسراییل را برآورده ساخته است. هیچ عقل سلیمی در این تصمیم گیری دخیل نبوده است.
ترامپ با این تصمیم گیری بحث و جدلی به راه انداخته که هیچ لزومی نداشت کار به اینجا بکشد.
اسراییل از سال 1967 یعنی از زمان وقوع جنگ اعراب و اسراییل، جولان را به اشغال خود درآورده و طی این مدت مطلقا زیر بار هیچ فشاری برای متوقف کردن این اشغالگری قرار نداشته است.
اکنون 400 مایل مربع ( 643.738 کیلومتر مربع) از خاک جولان در تصرف سربازان اسراییلی است.
'بنیامین نتانیاهو' نخست وزیر اسراییل سخت درگیر مبارزات انتخاباتی است تا برای بار دوم انتخاب شود.
موضوع تصمیم گیری در مورد سرنوشت جولان را در واقع نتانیاهو با هماهنگی با ترامپ به پیش می راند.
این تصمیمی که ترامپ گرفته، موقعیت انتخاباتی نتانیاهو را حسابی محکم می کند چون اینک او می تواند مدعی شود که این فقط اوست که می تواند امنیت اسراییل را تضمین کند به این خاطر که پیوندهایی نزدیک با کاخ سفید دارد.
حمایت کاخ سفید از حق حاکمیت ملی اسراییل بر بلندی های جولان، دست برتر بر احزاب راست گرای اسراییل می دهد و فتح بابی می شود برای اینکه اسراییل ادعایی مشابه را در مورد 'کرانه باختری' مطرح کند.
در آن صورت دیگر نباید هیچ امیدی به تشکیل یک دولت فلسطینی داشت، ضمن آنکه اسراییل هم دیگر نمی تواند ادعا کند که یک 'دمکراسی یهودی' است.
حتی گروه لیبرال 'آمریکایی ها برای صلح' هم ضمن اعلام مخالفت با تصمیم گیری ترامپ و تغییر سیاست های آمریکا در قبال مساله جولان اعلام کرده است: اسراییل اکنون در حال حاضر دلایل مشروعی برای تصرف بلندی های جولان دارد چون در حال حاضر اوضاع سوریه کاملا به هم ریخته و این کشور تبدیل به یک کشتارگاه شده است. انواع و اقسام گروه های افراط گرا در این کشور به جان هم افتاده اند و یک جنگ داخلی وحشتناک به راه انداخته اند و در این وانفسا جمهوری اسلامی ردپایی برای خود در این کشور به جا گذارده است.
مساله مهم تعیین سرنوشت جولان چندین دهه است که موضوع بحث و مجادله است و در عرض این مدت نه سازمان ملل متحد و نه آمریکا هیچکدام رسما تصرف اسراییل بر ارتفاعات جولان و یا بر کرانه باختری به رسمیت نشناخته اند.
سازمان ملل متحد و آمریکا می گویند که تعیین حدود و ثغور مرزهای اسراییل با مرزهای هر کشور فلسطینی که تاسیس شود باید به مذاکره گذارده شود.
در سال 1981 اسراییل مدعی شد که ارتفاعات جولان را به خاک خود ضمیمه ساخته است.
در آن هنگام دولت 'رونالد ریگان' رئیس جمهوری وقت آمریکا بشدت از این تصمیم گیری اسراییل ناراحت شد و از او انتقام گرفت و توافقنامه استراتژیک با اسراییل را معلق کرد اما دو سال بعد دو طرف یک توافقنامه نظامی دیگری با هم امضا کردند.
از سال 2011 با شروع جنگ داخلی سوریه و دخالت نظامی ایران و روسیه در حمایت از رژیم 'بشار اسد'، یک مشروعیتی به دستان اسراییل افتاد و دیگر هیچ کس بر اسراییل فشار وارد نمی آورد که از جولان بیرون برود.
این یک الگوی رفتاری ترامپ است. رئیس جمهور هیچگاه عادت ندارد تصمیمات خود را پیش از اتخاذ و اعلام کردن آن قبلا چند بار خوب مرور کند و همه جوانب امر را بسنجد.
'مایک پمپئو' وزیر خارجه آمریکا اکنون در اورشلیم بسر می برد تا بدینوسیله حمایت کاخ سفید را از نتانیاهو در آستانه انتخابات سراسری اسراییل اعلام کند. این انتخابات در 9 آوریل - 20 اردیبهشت - برگزار می شود.
حتی خود پمپئو هم از شنیدن خبر تصمیم گیری ترامپ شوکه شد چون اصلا فکر نمی کرد که رئیس جمهور این مقطع زمانی را برای تصمیم خود انتخاب کند.
چند ساعت قبل از انتشار توئیت ترامپ در این موضوع، پمپئو به خبرنگاران گفته بود که سیاست های آمریکا در مورد جولان تغییر نکرده است.
به رسمیت شناختن ادعای اسراییل در مورد ارتفاعات جولان، یکی از موارد انبوه تصمیمات عجیب و غریب ترامپ است.
او از این دست تصمیم گیری ها فراوان انجام داده است.
ترامپ پیش از این، سفارت آمریکا در اسرائیل را از 'تل آویو' به اورشلیم منتقل کرده است. او از توافق هسته ای ایران خارج شده است.
ترامپ با یک چنین سوابقی نشان داده که تمام قد حامی دولت محافظه کار اسراییل است.
او متوهم شده و فکر می کند یک مذاکره کننده قرص و محکم است اما خیلی راحت این اهرم دیپلماتیک آمریکا یعنی هنر مذاکره کردن را از دست داده است. این اهرم دیپلماتیک را ظرف چندین دهه تمام روسای جمهور پیشین با مهارت تمام ساختند و پرداختند اما ترامپ یکباره ظاهر شد و آن را یک شبه بر باد فنا داد بدون آنکه در ازا آن یک چیز ارزشمندی که به درد منافع ملی آمریکا بخورد دریافت کند.
تنها کسانی که موافق تصمیم گیری ترامپ در مورد جولان بودند عبارتند از، نتانیاهو، طرفداران اسراییلی او و هواخواهان نتانیاهو در کنگره.
نتانیاهو قرار است به واشنگتن سفر و با ترامپ دیدار و در کنفرانس سالانه 'کمیته امور عمومی آمریکا - اسراییل' موسوم به 'آیپک' شرکت کند.
'آیپک' یک گروه لابی کننده در آمریکا به نفع اسراییل است.
اتحادیه اروپا که زمانی نزدیک ترین متحد آمریکا در خاورمیانه بود، جای شگفتی ندارد که اعلام کرده حق حاکمیت ملی اسراییل بر جولان را به رسمیت نمی شناسد.
رهبران سوریه و ایران این تصمیم ترامپ را محکوم کرده اند.
'رجب طیب اردوغان' رئیس جمهوری ترکیه هم هشدار داده که این تصمیم منطقه را تا لبه یک بحران به پیش می راند.
سوریه نیز قسم خورده که این خاک را از اسراییل پس می گیرد.
حال که آمریکا جولان را از سوریه سلب مالکیت می کند دیگر با چه اعتباری می تواند با الحاق کریمه به روسیه مخالفت کند.
اما در این رویداد، آنچه که بسیار تعجب برانگیز است، سکوت معنادار اعراب در قبال تصمیم گیری ترامپ در خصوص جولان است.
سران عرب در گذشته همواره یک حساسیتی در مورد ادعای ارضی اسراییل در مورد جولان داشتند اما امروز تا به این لحظه هیچ واکنشی به تصمیم گیری ترامپ در مورد تعیین سرنوشت این سرزمین از خود نشان نداده اند.
دلیل آن واضح است. امروز اوضاع خاورمیانه کاملا متمایز از گذشته است. امروز اعراب دشمنی با اسراییل را کنار گذاشته اند و اسراییل را یک 'شریک' برای ایستادن مقابل جمهوری اسلامی ایران می یابند.
ترامپ هم دغدغه های انتخاباتی خود برای سال 2020 و انتخاب شدن مجدد را دارد.
ترامپ با تصمیم گیری در مورد جولان در واقع می خواهد مسیحیان طرفدار اسراییل را و یهودیان آمریکا را بخرد.
به هر حال این حمایت تمام قد ترامپ از نتانیاهو، نه تنها ارزشی برای منافع ملی آمریکا ندارد بلکه برعکس، به ضرر این منافع تمام خواهد شد ضمن آنکه درون جامعه آمریکا بر سر این حمایت ها، تفرقه خواهد انداخت.