رسانههای نوین و مالکین آنها در دوره تازه ترامپ
زهرا نژادبهرام، فعال اجتماعی و سیاسی در یادداشتی در شماره امروز (۹ بهمن ۱۴۹۳) روزنامه «آرمان امروز» به تحلیل حضور مالکان رسانهها و شبکههای اجتماعی در مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و نحوه ارتباط این افراد با دولت جدید ایالات متحده پرداخت.
به گزارش سایت دیدهبان ایران، متن کامل یادداشت زهرا نژادبهرام، فعال اجتماعی و سیاسی که در شماره امروز (۹ بهمن ۱۴۹۳) روزنامه «آرمان امروز» به چاپ رسیده، به شرح زیر است:
«در مراسم تحلیف ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا با طیف تازهای از مهمانان روبهرو شدیم که با شگفتی تمام در این مراسم، در کنار هم شادیکنان ورود ترامپ به کاخ سفید را مغتنم شمردند و به فردای تازهای برای اقتصاد رسانههای جدید میاندیشیدند. این مهمانان افرادی چون ایلان ماسک، زاکر برگ، سوندال پیچار، سم آلتمان، شوزی چو و جف بزوس، تیم کوک و… بودند که مالکیت بزرگترین شرکتهای فنآوری و شبکههای اجتماعی از جمله ایکس، تیک تاک و گوگل، آمازون، اپل و… را در اختیار دارند.
براساس برخی گزارشها مایکروسافت، یک میلیون دلار برای مراسم تحلیف ترامپ کمک مالی کرد؛ این مبلغ دو برابر مشارکت این شرکت در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱ بود. گوگل هم قول کمک یک میلیون دلار را داده است. متا، آمازون، اوبر و اُپناِیآی هر کدام حداقل یک میلیون دلار به صندوق کمیته ویژه مراسم تحلیف ترامپ کمک کردند. به گفته منبع آگاه واشنگتن اگزمینر، ترامپ ۲۰۰ میلیون دلار برای مراسم تحلیف جمعآوری کرده است و رکوردهای قبلی را شکست.
ظاهراً بروز و ظهور سیاسی مالکان رسانههای نوین و شبکههای مرتبط با آنها از زمانی که توییتر به ایلان ماسک فروخته شد، شکل دیگری گرفته است؛ زنگ خطری که شاید بخشی از آزادیها و اعتماد به رسانههای نوین را با چالش روبهرو میکرد؛ چراکه «ماسک» کار افرین و ثروتمندترین مرد جهان، در تلاش بود که یکی از مهمترین و اثر گذارترین شبکههای اجتماعی را به مالکیت خود در آورد که موفق نیز شد؛ او تلاش داشت تصویری دیگر از این رسانه را به نمایش بگذارد، تصویری که قادر است اهداف اقتصادی را در پشت حمایتهای سیاسیاش از جریانهای انتخاباتی آمریکا معنادارتر کند؛ او با تغییر نام توییتر به «ایکس» و گشودن انواع عضویت و خرید وفروش فضای عضویت همچون تیک آبی و… البته رفع ممنوعیت ترامپ از استفاده از این شبکه اجتماعی بستر دیگری را تعریف کرد.
به نظر میرسد این رویکرد فقط به ایلان ماسک منحصر نبود، بلکه این نوع نگرش در سایر مالکین شرکتهای فنآوری که صاحبان شبکههای مجازی و ارتباطی هستند، نیز بهوجود امده است! .
آنگونه که با اعلام ترامپ در سخنرانی مراسم تحلیف جهت تغییر نام خلیج مکزیک به نام خلیج آمریکا، «گوگل مپ» سریعا آن را تغییر نام داد! تغییر رفتارهای غولهای فنآوری دراین دوره ریاست جمهوری ترامپ تصویری دیگر از چراغ سبز آنها به دنیای سیاست در راستای اهداف اقتصادی را به نمایش میگذارد.
به نظر میرسد واکنشهای مالکین به سیاستهای دولت جدید آمریکا، نشان از نوعی پیوستگی جریان جدید رسانه در راستای تولید ثروت از کانونهای سیاسی است، چیزی که پیش از این نیز در خصوص رسانههای جریان اصلی شاهد بودیم. اهمییت این موضوع دراین است که برخی کارشناسان معتقدند مدیران فناوری برای حضور در مراسم تحلیف ترامپ و دستیابی به جایگاههای ویژه، از ابزارهای مالی استفاده کردهاند.
طبق گزارشهایی، این شرکتها مبالغ قابلتوجهی به کمپین انتخاباتی ترامپ کمک کردهاند. اندرو سلپاک، استاد رسانه دانشگاه فلوریدا، در اینباره میگوید: «این مدیران با پول، جایگاه خود را خریدهاند. این اقدام معمولاً برای جلب نظر دولت و تقویت موقعیت اقتصادی و سیاسیشان انجام میشود. از اینرو شاید بتوان گفت که نوعی سازش نانوشته میان آنها و دولت جدید آمریکا شکل گرفته تا بتوانند در فشارهای مالیاتی احتمالی و نگرانیهای ناشی از بیتوجهی آنان در دولت قبلی ترامپ فضا برای ادامه فعالیتها انها قابل مدیریت کردن باشد. با این وجود این احتمال وجود دارد که اگراین تاکتیک از سوی این شرکتها شکل گرفته باشد، در بلند مدت مبدل به تغییر استراتژی احتمالی آنان نیزگردد.
در دور قبل ریاست جمهوری ترامپ این شرکتها چندان از سوی وی مقبول نبودند و متهم به دخالت در انتخابات شده بودند و حتی بخشی از شبکههای اجتماعی زیر مجموعه این شرکتها حساب کاربری وی را مسدود ساخته بودند.
اگرچه ازاین واقعیت نمیتوان دور ماند که عرصه سیاست بدون دسترسی به قدرت اقتصادی ناکام است. ازاین رو تلاش این شرکتها برای بقا قابل درک است اما تدوام آن یقیناً منجربه تغییر در شیوه فعالیت زیر مجموعههای شکل گرفته، به نام رسانههای نوین خواهد شد؛ تغییری که شاید بتواند در کوتاه مدت فضای فعالیت آنها را با افول روبرو کند.
هم اکنون بیش از ۶۰ درصد ساکنان جهان در یک یا چند شبکه اجتماعی عضویت دارند و این مهم به معنی آن است که این سرمایه بزرگ انسانی امری نیست که بتوان با تصمیمگیریهای از این جنس فضای ارتباطی با آنها را دچار اختلال کرد.
اگر چه حضور ایلان ماسک به عنوان مشاور ترامپ و برگزارکننده برخی از کمپینهای انتخاباتی موید این واقعیت است که مالکین رسانههای نوین تلاش دارند راه مالکین رسانههای جریان اصلی را انتخاب کنند؛ اما آنها باید بدانند که تفاوت جدی میان این رسانهها و رسانههای قبلی وجود دارد، و آن اینست که اعتبار رسانههای نوین به کاربران است کاربرانی که تنها شنونده و بیننده و خواننده نیستند بلکه آنها تولیدکننده و تصمیم ساز و گوینده هستند! کاربرانی که با اتکا به جمعیت گسترده و متنوعشان توانایی ایجاد تغییر در مشی و روش را نیز دارا هستند.
اصولاً کارکرد رسانههای نوین به رغم پلت فرمهای گوناگون در حس بودهگی و هویتمندی اعضا است. تحلیلهای تلگرامی و توییتری در خصوص موضوعات گوناگون جملگی بیانگر فعال بودن و فعلیت داشتن عمل آنها است. به عنوان نمونه واکنشهای کاربران به تلاش رسانههای جریان اصلی برای محق دانستن اسراییل در جنگ غزه و تغییر نگاه افکار عمومی نسبت به این مهم در کنار جهتگیری مردم به ضرورت آتش بس و مقابله با نسل کشی در غزه شاید از جدیترین رویکردهای کاربران در این رسانهها بود، که توانست نگاه دیگری را معنا کند! .
در واقع به رغم آنکه مالکیت سهم اساسی در جهتگیری رسانهها دارد، اما کارکرد رسانههای نوین به نوعی است که نمیتوان تنها با نگاه مالکیتی و اقتصادی جهت رفتاری مخاطبان و کاربران را هدایت کرد. بلکه عنصری مهمتر در آنها شکل گرفته که بستر تدوام بخشی آنرا همراه داردو آن کاربر محور بودن آن است! در واقع جریان اطلاعات در این نوع رسانهها یک سویه نیست لذا قدرت رقابت را دارا میباشد. آنها به رغم همه ظرفیتهای شرکتهای تکنولوژی در تنظیمگری حتی با استفاده از هوش مصنوعی، قادر نیستند فضای ارتباطی کاربران را با نگاههای سیاسی صرف همراه کنند. چرا که تنها مسأله مالکیت نیست که امکان لازم برای جهت دهی رسانههای نوین تعریف میشود بلکه ظرفیت دیگری تحت عنوان کاربران وجود دارد که تصویر متفاوت این نوع رسانهها را ساخته است.»