آمریکا برای سوریه بدون بشار اسد آماده نبود/ ایالات متحده هنوز به حرفهای جولانی اعتماد ندارد
یک رسانه آمریکایی در گزارشی تحلیلی درباره وضعیت این روزهای سوریه پس از سقوط بشار اسد، نوشت: بهترین سناریو، ظهور سوریهای نسبتا باثبات است که تمرکز آن بر حفظ فشار بر گردن داعش باقی بماند. بدترین سناریو، درگیریهای داخلی شورشیان، منجر به ایجاد کانتونهای مبتنی بر فرقهگرایی، هرج و مرج و افزایش فعالیتهای جهادی خواهد شد. هنوز خیلی زود است که بدانیم سوریه در کدام سوی این سکه قرار خواهد گرفت.
به گزارش سایت دیدهبان ایران، پایگاه خبری Spectator در گزارشی تحلیلی درباره وضعیت این روزهای سوریه پس از سقوط بشار اسد نوشت: «عصر شنبه، مقامات اطلاعاتی ایالات متحده ارزیابی جدیدی را ارائه کردند: رژیم اسد، که بیش از نیم قرن بر سوریه حکومت کرده، ممکن است در عرض چند روز سقوط کند. یکی از مقامات به شبکه سیانان گفته بود: «احتمالاً تا آخر هفته آینده هیچ اثری از قدرت رژیم اسد نخواهد بود.»
اما واشنگتن در مورد قدرت اسد بیش از حد خوشبین بود. کمتر از هشت ساعت بعد، رژیم اسد به تاریخ پیوست و به تلی از خاکستر تبدیل شد. ارتش سوریه تسلیم شد، سربازان یونیفرمهای خود را کنار گذاشتند، دمشق بدون درگیری سقوط کرد، بشار اسد برای حفظ جان خود به مسکو پرواز کرد و شورشیان پیروز تلاش کردند تا انتقال سیاسی صلحآمیزی را مدیریت کنند.
اسد با تمام ایراداتش، از نگاه واشنگتن همچنان بهعنوان وزنهای در برابر جهادیهایی دیده میشد که ممکن بود کشور را تصاحب کنند.
از دیدگاه واشنگتن، این وضعیت احساسی دوگانه داشت. همانطور که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، چند روز قبل از برکناری خاندان اسد گفت، هیچکس برای خاندان اسد که بیش از یک دهه تحت حمایت روسیه و ایران قرار داشتند، اشک نخواهد ریخت. سوریه اسد، در نهایت، مسیری کلیدی بود که ایرانیها از طریق آن انواع سلاحها، از مهمات هدایتشونده دقیق و پهپادها تا موشکهای ضدتانک، برای نبرد با اسرائیل به حزبالله ارسال میکردند. این همان رژیمی بود که دمشق را به یک ایستگاه برای جهادیهایی که مشتاق سفر به عراق و کشتن سربازان آمریکایی بودند، تبدیل کرد.
با این حال، اسد با تمام نقایصش، در واشنگتن بهعنوان مانعی در برابر جهادیها تلقی میشد که احتمالاً کشور را تصرف کرده و مشکلات بیشتری برای ایالات متحده و خاورمیانه ایجاد میکردند. سالیوان در اظهاراتش در کالیفرنیا ابراز نگرانی کرد که خلأ قدرت فوری در سوریه پس از اسد میتواند جان تازهای به داعش بدهد، گروهی که خلافت سرزمینیاش در سوریه و عراق در سال ۲۰۱۹ تحت فشار حملات هوایی ایالات متحده و عملیاتهای زمینی توسط کردهای سوریه، ارتش عراق و گروههای شبهنظامی شیعه مورد حمایت ایران نابود شد. دولت اوباما نیز سالها قبل دیدگاه مشابهی داشت؛ یکی از دلایلی که رئیسجمهور باراک اوباما خط قرمز معروف خود را اجرا نکرد و تأسیسات دولتی سوریه را پس از حمله شیمیایی اسد به حومه دمشق بمباران نکرد، این بود که گروههای مسلح جهادی در منطقه احتمالاً از آن سود میبردند.
دولت بایدن در دو روز اخیر رویکردی محتاطانه اتخاذ کرده و بیانیههای کلیشهای درباره دریافت گزارشهای رئیسجمهور در مورد وضعیت صادر کرده است. رئیسجمهور بایدن در سخنرانی روز یکشنبه خود، سوریها را به دلیل سرنگونی یک دیکتاتور ستود و در عین حال بر روزهای سخت پیش رو تأکید کرد. یکی از مقامات ارشد دولت ایالات متحده به خبرنگاران گفت که واشنگتن با تمام گروههای مسلح در تماس است.
مقامات آمریکایی در این ساعات اولیه سقوط اسد، بهنظر میرسید که دچار سردرگمی شدهاند. با این حال، نمیتوان آنها را به دلیل احساس غافلگیری سرزنش کرد. سوریه از ابتدا یک مشکل دشوار بود و هرگز راهحل آسانی برای مدیریت آن وجود نداشت. حتی اگر گزینههای آسانی وجود داشت، ایالات متحده آنها را هم کنار می گذاشت. بارها و بارها، مقامات آمریکایی با نیت خیر، اما ناشی از سادهلوحی، غرور و اعتماد به نفس بیش از حد، خود را فریب دادهاند که میتوانند آینده سیاسی بهتری برای این منطقه ایجاد کنند. بارها و بارها – عراق در سال ۲۰۰۳، لیبی در سال ۲۰۱۱ و سوریه در سالهای ابتدایی جنگ داخلی تقریباً ۱۴ ساله – آنها شکست خورده و اوضاع را بهمراتب پیچیدهتر کردهاند.
جامعه بینالمللی نیز عملکرد بهتری نداشته است. خارج از مذاکرات برای ارائه کمک به مناطق خارج از کنترل اسد، سازمان ملل بهدلیل اختلافات شدید میان ایالات متحده و روسیه که طرفین مخالف را حمایت میکردند، نتوانست جنگ داخلی سوریه را حل کند. یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که هدف آن پایان دادن به جنگ از طریق ایجاد یک دولت موقت وحدت ملی، نگارش قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات آزاد بود، به سندی بیفایده تبدیل شد که به حال خود رها شد. اسد که به حمایت نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک روسیه و ایران اطمینان داشت، هیچ دلیلی نمیدید که قدرت خود را برای مخالفانی که آنها را تروریست میدانست، تضعیف کند. در نهایت، همین اعتماد بشار اسد به روسیه و ایران، که هر دو کشور به مشکلات بزرگتر خود مشغول بودند و از حمایت یک شریک ناسپاس خسته شده بودند، برای رژیم او مرگبار شد.
سوریه اکنون در لحظهای از انتقال قرار دارد. انتقال قدرت میتواند خوب یا بد پیش برود. در حال حاضر، ابو محمد الجولانی، رهبر جنبش شورشی هیئت تحریر الشام (HTS)، حرفهای درستی میزند. در یک سخنرانی در مسجد اموی دمشق، جولانی که همچنان جایزه ۱۰ میلیون دلاری ایالات متحده برای سرش تعیین شده است، سقوط اسد را پیروزیای برای سوریهای تمام فرقهها، ادیان و مناطق اعلام کرد. این عضو سابق القاعده که اکنون بهطور مؤثر به رئیس دولت تبدیل شده است، یک کارزار رسانهای راهاندازی کرده و تلاش میکند غرب را متقاعد کند که HTS به ساختن یک سوریه جدید علاقهمند است، نه حمله به کافران.
با این حال، ایالات متحده حرفهای او را بهسادگی نمیپذیرد. بهترین سناریو، ظهور سوریهای نسبتاً باثبات است که تمرکز آن بر حفظ فشار بر گردن داعش باقی بماند. بدترین سناریو، درگیریهای داخلی شورشیان، منجر به ایجاد کانون های مبتنی بر فرقهگرایی، هرج و مرج و افزایش فعالیتهای جهادی خواهد شد. هنوز خیلی زود است که بدانیم سوریه در کدام سوی این سکه قرار خواهد گرفت.»