مجلسی: خروج آمریکا از افغانستان به چماق تبلیغاتی در دست ترامپ تبدیل شده / سیاستهای ضد مهاجرتی و تحریک احساسات ناسیونالیستی برای بخشی از آمریکاییها جذاب است/ میانمایگان فرهنگی جامعه آمریکا هواداران اصلی ترامپ هستند
فریدون مجلسی، تحلیلگر سیاست خارجی با تاکید بر این که خروج آمریکا از افغانستان به چماق تبلیغاتی در دست ترامپ تبدیل شده است، به دیده بان ایران گفت: جنگ غزه که بعد از حمله حماس به اسرائیل شروع شد، موج جدیدی از اسلامهراسی را در ایالات متحده به راه انداخت. به همین دلیل، این روزها سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ برای بخشی از مردم آمریکا جذاب به نظر میرسد؛ بخصوص که اغلب هواداران ترامپ جزو میانمایگان فرهنگی جامعه ایالات متحده هستند که وقتی شخصی مثل ترامپ روی تحریک احساسات ناسیونالیستی آنها دست میگذارد و میگوید آمریکا باید دوباره بالاتر از همه کشورها باشد، برای او هورا میکشند و او را تشویق میکنند.
به گزارش سایت دیدهبان ایران، در حالی که سه روز بیشتر به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نمانده است، رقابتهای دو نامزد جمهوریخواه و دموکرات یعنی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ایالات متحده و کامالا هریس، معاون کنونی رئیسجمهور آمریکا شانه به شانه هم پیش میرود. البته براساس تجربه تاریخی انتخاباتهای قبلی، میتوان با قطعیت گفت که از ۵۲ ایالت آمریکا، مشخص است که ۴۵ ایالت به نامزد مورد حمایت جمهوریخوهان رأی میدهند یا نامزد مورد حمایات دموکراتها؛ ولی ۷ ایالت در این کشور وجود دارد که آرای آنها همواره به صورت چرخشی بین نامزدهای مورد حمایت دو حزب اصلی آمریکا تغییر میکند و نامزدهای انتخابات معمولا تمرکز خود را در هفتههای پایانی دوره تبلیغات، روی جذب آرای اهالی این ایالتهای اصطلاحا کلیدی میگذارند.
در همین راستا برای تحلیل وضعیت آرای احتمالی ایالات متحده در انتخابات پیش رو که نتیجه نهایی آن تا چند روز دیگر مشخص خواهد شد، ابتدا لازم است که بافت اجتماعی و فرهنگی جامعه آمریکا را دقیقتر شناخت، زیرا اگرچه مسائل مربوط به سیاست خارجی ایالات متحده نیز تاثیر بالایی روی آرای شهروندان آمریکایی بهویژه در انتخابات پیش روی میگذارد، اما به هر حال، آن دسته از مردم آمریکا که پای صندوقهای رأی میروند و رئیسجمهور بعدی این کشور را تعیین میکنند، حتما توجه خاصی به مسائل داخلی کشورشان در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهند داشت. دیدهبان ایران در همین راستا گفتوگویی تفصیلی را در دو بخش با «فریدون مجلسی» دیپلمات پیشین، تحلیلگر سیاست خارجی و کارشناس مسائل آمریکا انجام داده است که مشروح بخش اول آن را در ادامه میخوانید.
جنگ غزه باعث گسترش اسلامهراسی در آمریکا شد
فریدون مجلسی در ابتدای صحبتهای خود درباره پیشبینیها از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا توضیح داد: رقابتهای انتخاباتی در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بسیار نزدیک به هم پیش رفته است و به همین دلیل، پیشبینی نتیجه این انتخابات بسیار دو طرف است. البته در انتخابات آمریکا معمولا سیاست خارجی تاثیر چندانی نداشته است، ولی در این دوره به نظر میرسد که مسائل بینالمللی، تاثیر بهسزایی روی نتیجه انتخابات خواهد گذاشت. علاوه بر این، تبلیغات منفی که دوطرف علیه همدیگر انجام میدهند، میتواند تاثیرگذار باشد و این در حالی است که در نظرسنجیها، دوطرف دوشادوش یکدیگر پیشمیروند؛ اگرچه رسانههای نزدیک به هرکدام از احزاب سعی میکنند نامزد مد نظر خود را با درصد اندکی بالاتر از رقیبش به عنوان پیروز احتمالی انتخابات معرفی کنند.
این کارشناس مسائل آمریکا با بیان این که شرایط عمومی این کشور از جمله اشتغال و مسائل رفاهی مردم به نفع کامالا هریس است، عنوان کرد: سیاستهای بایدن توانسته است وضعیت عمومی اقتصاد آمریکا را که در دوره کرونا دچار بحران شده بود، تا حدی بهبود ببخشید و این میتواند به افزایش آرای هریس در انتخابات پیش رو کمک کند. اما در شرایطی که دنیا را جنگ فرا گرفته است، بخصوص جنگ غزه که بعد از حمله حماس به اسرائیل شروع شد و موج جدیدی از اسلامهراسی را در ایالات متحده به راه انداخت، به نظر میرسد که مسائلی فراتر از شرایط عمومی داخلی آمریکا که معمولا نقش تعیینکننده ویژهای را در انتخابات این کشور داشت، روی نتیجه انتخابات اثر بگیرد.
وی با تاکید بر این که تشدید اسلامهراسی در ایالات متحده باعث جذاب به نظر رسیدن سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ برای بخشی از جامعه آمریکا شده است، خاطرنشان کرد: ترامپ به صورت علنی علیه مهاجرت رنگینپوستان بهویژه لاتینتبارهایی که از آمریکای جنوبی به ایالات متحده مهاجرت میکنند و همچنین علیه مهاجرت مردم از برخی کشورهای اسلامی به آمریکا موضع گرفته است. تبلیغات ضد مهاجرتی توسط ترامپ، حامیان و همفکران او باعث شده است که در ایالات متحده، راستگرایی تا حد زیادی قدرتمند شود. البته سیاهپوستها حدود ۱۵ درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند و درصد زیادی از سایر شهروندان آمریکایی نیز لاتینتبار، آسیاییتبر، عربتبار، ایرانیتبار و… هستند، اما بازهم در بخشی از جامعه آمریکا که نسلهایشان به اروپاییها بازمیگردد که در سدههای گذشته به این سرزمین مهاجرت کرده بودند، افراد قابل توجهی هستند که از سخنان ترامپ حمایت میکنند.
بخش زیادی از آمریکاییها از جمله خود ترامپ، جزو میانمایگان فرهنگی هستند
مجلسی با یادآوری این نکته که برای شناخت بافت اجتماعی جامعه آمریکا باید به ریشههای شکلگیری ایالات متحده توجه کرد، به دیده بان ایران گفت: جامعه آمریکا اساسا از مهاجران تشکیل شده است. بخش زیادی از افرادی که در سدههای گذشته به ایالات متحده مراجعه کردهاند، جزو فقیرترین مردم اروپا هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ اقتصادی بودهاند و البته بخشی از آمریکاییها نیز از اروپاییهای مهاجری بودهاند که در کشورهای خودشان جزو نخبگان جامعه بودند، اما به دلیل مشکلات سیاسی با برخی حکومتهای اروپا در دوره انقلاب صنعتی یا با هدف سرمایهگذاری در یک اقتصاد رو به رشد، به آمریکا مهاجرت کردند.
این تحلیلگر سیاست خارجی ادامه داد: در سدههای بعد از مهاجرتهای اولیه نیز علاوه بر این که مهاجرت هر دو دسته اروپاییها به ایالات متحده تداوم پیدا کرد و البته سیاهپوستها نیز عمدتا به عنوان برده یا با هدف انجام کارهای پست در آمریکا از کشورهای آفریقایی به این کشور رفتند، گروههایی نیز از شرق آسیا و خاورمیانه به آمریکا مهاجرت کردند که اینها نیز غالبا جزو نخبگان جامعه خود بودند. هنوز هم شاهد آن هستیم که مهاجران آمریکا، چه افرادی که از آمریکای لاتین به این کشور میآیند و چه سایر افراد، هم دو گروه نخبگان فکری قرار دارند و هم در گروه افرادی که از لحاظ فرهنگی در سطح پایینتری هستند.
وی در ادامه توضیحات خود گفت: بررسی ریشههای تاریخی مهاجرت گروههای مختلف به ایالات متحده نشان میدهد که جامعه آمریکا همواره دچار نوعی دوگانگی به لحاظ تقسیمبندی فکری و فرهنگی قرار داشته است و اکنون بخش زیادی از ثروت آمریکایی در دست گروههایی است که از لحاظ فکری در سطح پایینتری هستند. به عبارت دیگر، در حال حاضر افراد زیادی در ایالات متحده هستند که در دسته «میانمایگان فرهنگی» قرار دارند، اما بسیار ثروتمند هستند که خود آقای ترامپ یکی از همین افراد است. کسی که در خانوادهای آلمانیتبار با سابقه فاشیستی به دنیا آمده است و با دست زدن به انواع تجارتهای سالم و ناسالم توانسته است ثروت کلانی را به هم بزند.
نخبگان آمریکا گمان میکنند که ترامپ، آزادیهای زنان را محدود خواهد کرد
مجلسی با تاکید بر این که اختلاف طبقاتی امروز موجود در جامعه آمریکا، بیشتر ناشی از فاصله فرهنگی میان افراد تعیین میشود تا فاصله اقتصادی، عنوان کرد: برخلاف نظر کلی مارکس که براساس آن، اختلاف طبقاتی بر مبنای ثروت تعیین میشود، در جامعه امروز آمریکا، اختلاف طبقاتی اصلی مربوط به فاصله فرهنگی افراد است و نوع طبقه فرهنگی که افراد در آن قرار دارند، بیشترین نقش را در این که به شخصی مثل ترامپ یا شخصی مثل هریس رأی بدهند، نقش دارد. بسیاری از افرادی که از لحاظ فرهنگی در سطح پایینی قرار دارند نیز جزو ثروتمندان آمریکا هستند. این گروه پیش از این نقش چندانی در فعالیتهای سیاسی نداشتند، اما تبلیغات ضد مهاجرتی باعث شده است که این گروه طی سالهای اخیر هم در ایالات متحده و هم در کشورهای اروپایی فعالتر شوند و به همین دلیل است که میبینیم در چند سال گذشته، در اروپا و آمریکا راستگرایی شدت گرفته است.
وی همچنین به تبلیغات کمپین انتخاباتی هریس مبنی بر محدود شدن آزادیهای زنان در آمریکا در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد و گفت: بخش نخبگانی و فرهنگیتر جامعه آمریکا از مراحل تحقیر زنان عبور کردهاند و به آزادیهای مدنی برای زنان اعتقاد پیدا کردهاند. اینها حتما مخالف محدودتر شدن آزادیهای بانوان در ایالات متحده هستند و نظرشان مخالف نظرات اشخاصی مانند ترامپ است. اما نکته مهم این است که گروههای فرهنگی و نخبگانی جامعه آمریکا بیشتر با همدیگر در تماس هستند و با گروه مقابل ارتباطی ندارند. یعنی فکر میکنند چون خودشان به این آزادیها اعتقاد دارند، پس حتما دیگران هم برای این آزادیها ارزش قائل هستند، در حالی که توجه ندارند تعداد زیادی از افراد در همان جامعه آمریکا که جزو میانمایگان فرهنگی دستهبندی میشوند، مخالف آزادیهایی مثل آزادی سقط جنین برای زنان هستند و به همین دلیل، ممکن است به ترامپ رأی بدهند.
اقتصاد آمریکا لیبرال است و دست رئیسجمهور نیست
مجلسی همچنین درباره نقش مسائل اقتصادی داخلی روی نتایج انتخابات آمریکا توضیح داد: تلقی بخشی از میانمایگان فرهنگی جامعه آمریکا از ترامپ این است که چون ایشان خودش توانسته ثروتمند شود، پس در صورت ریاست جمهوری حتما وضع اقتصادی ایالات متحده را بهتر خواهد کرد. در حالی که پولدار شدن، الزاما ربطی به اقتصاددان بودن ندارد و خیلیها از طریق دلالی یا بهره بردن از رانتهای گوناگون ثروتمند میشوند. حتی تجارتهای ناسالمی مثل دایر کردن یک قمارخانه هم میتواند افراد را در جامعهای مثل آمریکا ثروتمند کند. دیدگاه ترامپ به مساله اقتصاد، یک دیدگاه صرفا پولی و مالی است که خودش در آن تجربه داشته و در تجربیات خود نیز از انجام هیچ کاری ابا نداشته است. اما ایشان به مسائلی مثل زیرساختی در حوزه اقتصاد توجه لازم را ندارد.
این تحلیلگر سیاست خارجی ادامه داد: اقتصاد آمریکا یک نظام اقتصادی کاملا لیبرال است که اساسا رئیسجمهور، آن را اداره نمیکند. البته اگر رئیسجمهور دست راستی باشد، مالیاتها را برای شرکتهای بزرگ و ثروتمندان کمتر میکند که به او پول بدهند تا بتواند تبلیغات کند و رأی بیاورد و اگر در طیف مقابل باشد، مالیاتها را بیشتر میکند تا زیرساختهای رفاه اجتماعی را تقویت کند؛ مثل اوباما که طرح «اوباما کِر» را برای بهبود وضعیت پوشش بیمهای و حفظ سلامت عموم مردم راهاندازی کرد. با این حال، در حقیقت این نظام لیبرالی است که اقتصاد آمریکا را اداره میکند، نه فقط دولت یا شخص رئیسجمهور.
وی با تاکید بر این که حتی سقوط اقتصادی ایالات متحده در اواخر دوره ترامپ را هم نباید به گردن او انداخت، یادآور شد: در سال آخر دوره ترامپ، شیوع بیماری کرونا لطمه بزرگی به اقتصاد آمریکا زد و یک رکود ناگهانی ایجاد کرد که تقصیر ترامپ یا دولت او نیست. در دوره بایدن نیز وقتی همهگیری کرونا رفتهرفته از بین رفت، گشایشهای بیشتری هم در اقتصاد آمریکا ایجاد شد و در سالهای اخیر تمام آمارها و فکتهای اقتصادی در ایالات متحده مثبت شده است؛ بهویژه در حوزه اشتغال، در حالی که در اواخر دوره ترامپ وضعیت کاملا خطرناکی در این زمینه پیش آمده بود، اکنون سطح اشتغال مردم و مهاجران در جامعه آمریکا به حدی بهبود یافته که کمتر سابقه داشته است.
ترامپ احساسات ناسیونالیستی بخشی از جامعه آمریکا را تحریک میکند
مجلسی با تاکید بر این که این تلقی که اوضاع اقتصادی ایالات متحده در دوره ترامپ خوب بود و در دوره بایدن بد شد، به هیچ وجه صحت نداشته است، عنوان کرد: با تمام این صحبتها، وقتی شخصی مثل ترامپ روی تحریک احساسات ناسیونالیستی بخشی از مردم آمریکا دست میگذارد، حتی در جامعه مدرن امروزی هم نتیجه میگیرد. شعار تبلیغاتی اصلی ترامپ این است که آمریکا باید دوباره بالاتر از همه کشورها باشد و طبیعتا میانمایگان فرهنگی جامعه ایالات متحده نیز وقتی این شعار را میشنوند، هورا میکشند و او را تشویق میکنند، چون آنها تمایل دارند که آمریکا مجددا به قدرتی در جهان دست پیدا کند که بتواند سایر کشورها را سرکوب کند و به آنها زور بگوید.
وی در ادامه یادآور شد: با وجود این که میانمایگان فرهنگی در جامعه آمریکا چنین نظری دارند، اما انسانهای فرهیخته ایالات متحده از چنین شعاری خوشحال نمیشوند، بلکه معتقدند اگر قرار است آمریکا دوباره بزرگی کند، باید وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم خودش را بهبود ببخشد و زندگی آنها را در شرایط بهتری قرار دهد و بعد به فکر همکاری و دوستی با سایر کشورها باشد، در حالی که میانمایگان فرهنگی بیشتر به دنبال جنگ و خونریزی هستند و از نابود کردن دشمنان خود لذت میبرند؛ بنابراین آنچه امروز جهان را تهدید میکند، تهییج میانمایگان برای به دست گرفتن قدرت است.
خروج آمریکا از افغانستان به چماق تبلیغاتی در دست ترامپ تبدیل شده است
مجلسی با تاکید بر این که در انتخابات کنونی آمریکا، مسأله سیاست خارجی ایالات متحده بیشتر از انتخاباتهای قبلی روی آرای مردم اثر میگذارد، عنوان کرد: مهمترین موضوعی در حوزه سیاست خارجی که ترامپ روی آن تبلیغ میکند، بحث خروج آمریکا از افغانستان است که از نظر او، تحقیرآمیز بود. به هر حال، آمریکا در طول ۲۰ سال، میلیاردها دلار در افغانستان خرج کرد که بتواند نوعی دموکراسی تدریجی و مدنیت را در آن کشور ایجاد کند و حتی یک الگوی توسعه اقتصادی و اجتماعی را در مقابل ایران نشان بدهد. آمریکاییها البته به این نکته توجه نداشتند که نمیتوان آزادی، دموکراسی و مدنیت را به یک جامعه تزریق کرد، بلکه باید با فرهنگسازی و در بلندمدت در این زمینهها به نتیجه مطلوب رسید.
این تحلیلگر سیاست خارجی ادامه داد: بخش زیادی از کمکهای مالی آمریکا به افغانستان در طول دوره اشغال این کشور توسط نیروهای آمریکایی، یا از طریق بازار سیاه به دست دلالان میرسید یا نصیب رانتخواران و عوامل حکومت قبلی افغانستان میشد. در مجموع، شرایطی در این کشور پیش آمد که آمریکاییها طی توافقهایی با سران برخی کشورهای عربی، به این نتیجه رسیدند که از خیر مداخله در افغانستان بگذرند و بهجای حکومت دموکراتیکی که سعی در ایجاد آن داشتند، یک طالبان حمامرفته شستهرفته را سر کار بیاورند و با آنها ارتباطاتی برقرار کنند که به نفع منافع خودشان باشد. اما در هر صورت، این شیوه عقبنشینی ایالات متحده از افغانستان، به یکی از چماق تبلیغاتی مهم در دستان ترامپ تبدیل شده است که با آن، دولت بایدن و سیاستهای هریس را میکوبد.
وی همچنین خاطرنشان کرد: دو موضوع مهم دیگر این روزهای جهان یعنی جنگ اوکراین و جنگ غزه و لبنان نیز حتما روی آرای مردم آمریکا در انتخابات کنونی تاثیر میگذارد. ترامپ بخصوص با توجه به روابطی که با سران روسیه دارد، معتقد است که دولت بایدن نباید اجازه میداد که جنگ اوکراین شکل بگیرد و آمریکا باید وضعیت آن منطقه را در آرامش نگه میداشت تا بتواند منافع خودش را کسب کند. ترامپ همچنین معتقد است که در جنگ خاورمیانه، بایدن در حمایت از اسرائیل کوتاه آمده و جنگ به همین دلیل طولانی شده است، در حالی که از نظر او، دولت آمریکا باید شرایطی را فراهم میکرد که جنگ غزه زودتر بگیرد تا تجمعات ضد جنگ بعدا دامن خود ایالات متحده را نگیرد.
بخش دوم گفتوگوی دیدهبان ایران با «فریدون مجلسی» که تمرکز آن روی تاثیر مسائل خاورمیانه بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، در روزهای باقیمانده منتهی به برگزاری این انتخابات منتشر خواهد شد.
منبع: سایت دیده بان ایران