کد خبر: 198056
A

«زهرا واگن‌کنشت»، نماینده ایرانی‌تبار بوندستاگ چگونه نماد چپ افراطی آلمان شد؟

همزمان با نزدیک شدن به انتخابات حساس مناطق شرقی آلمان، رویکرد منحصر به فرد زهرا واگِن‌کِنِشت به «چپ‌گرایی محافظه‌کار» چشم‌انداز سیاسی این کشور را دگرگون ساخته است. وب‌سایت پولیتیکو روز دوشنبه ۲۶ اوت (۵ شهریور ۱۴۰۳) در مقاله‌ای مفصل به دیدگاه‌های و زندگی سیاسی زهرا واگن‌کنشت پرداخته و آورده است که عده‌ای ممکن است پس از شنیدن سخنان این نماینده ایرانی‌تبار که نماد چپ افراطی آلمان به حساب می‌آید به این فکر کنند که بزرگترین تهدید برای دموکراسی ناشی از تفکر «چپگرایی در سبک زندگی» است که نوشیدن از فنجان‌های چندبار مصرف و خرید محصولات ارگانیک از بازار کشاورزان را توصیه می‌کنند.

«زهرا واگن‌کنشت»، نماینده ایرانی‌تبار بوندستاگ چگونه نماد چپ افراطی آلمان شد؟

به گزارش سایت دیده بان ایران؛  وب‌سایت پولیتیکو روز دوشنبه ۲۶ اوت (۵ شهریور ۱۴۰۳) در مقاله‌ای مفصل به دیدگاه‌های و زندگی سیاسی زهرا واگن‌کنشت پرداخته و آورده است که عده‌ای ممکن است پس از شنیدن سخنان این نماینده ایرانی‌تبار که نماد چپ افراطی آلمان به حساب می‌آید به این فکر کنند که بزرگترین تهدید برای دموکراسی ناشی از تفکر «چپگرایی در سبک زندگی» است که نوشیدن از فنجان‌های چندبار مصرف و خرید محصولات ارگانیک از بازار کشاورزان را توصیه می‌کنند.

او معتقد است که این سنت‌شکنان شهرنشین و دوست‌دار محیط‌زیست دارای دیدگاه‌هایی «از لحاظ اخلاقی بی‌عیب» در مورد همه چیز از اوکراین گرفته تا تغییرات آب و هوایی هستند، ولی خودشان این باورها را با تعصب سخت‌گیرانه بر مردم عادی تحمیل می‌کنند.

واگن‌کنشت - که حزب تازه‌تأسیسش در آستانه انتخابات ایالتی روز یکشنبه در شرق آلمان از حمایت قابل توجهی برخوردار است – در عین حال معتقد است که تعداد زیادی پناهجو به این کشور آمده‌اند و ادعا می‌کنند که «دیگر جایی برای آن‌ها وجود ندارد.»

او همچنین از حزب سبز آلمان انتقاد می‌کند و سیاست‌های انرژی پاک آن‌ها را عامل صنعتی‌زدایی کشور می‌داند و از روابط قوی‌تر با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه حمایت می‌کند.

خانم واگن‌کنشت که هم اکنون یکی از محبوب‌ترین سیاستمداران آلمان است، فعالیت سیاسی خود را به عنوان عضوی از حزب کمونیست آلمان شرقی آغاز کرد و مدت‌ها به عنوان چهره چپ افراطی این کشور شناخته شده است. با این حال، اخیراً، او اظهاراتی داشته که به نظر به جناح راست افراطی نزدیک است.

نظرات و انتقادات کوبنده زهرا واگن‌کنشت از جریان اصلی چپ، حمایت قابل توجهی از راست افراطی را جلب کرده است. بیورن هوکه، یکی از چهره‌های برجسته حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» و رهبر این حزب در ایالت تورینگن، چنان تحت تأثیر واگن‌کنشت به‌ویژه مواضع او در مورد پوتین قرار گرفت که سال گذشته علناً از او برای پیوستن به حزب «آلترناتیو برای آلمان» دعوت کرد.

در عوض، واگن‌کنشت نیروی سیاسی جدید خود را شکل داده است که با دو ایدئولوژی ظاهراً نامتناجس محافظه‌کاری و چپگرایی تعریف شده است که خودش آن را «محافظه کاری چپ» می‌نامد.

دورانی که احزاب سنتی بزرگ در آلمان (Volksparteien) می‌توانستند به تنهایی جهت‌گیری سیاسی کشور را شکل دهند، به پایان رسیده است. حالا احزاب تازه‌واردتری مانند «آلترناتیو برای آلمان» و حزب متبوع خانم واگن‌کنشت به نام «اتحاد زهرا واگن‌کنشت» (BSW)، جریان اصلی سیاسی را به چالش می‌کشند و باعث تغییر در چشم انداز سیاسی می‌شوند.

این وضعیت به طور ویژه در مناطقی که آلمان شرقی سابق را تشکیل می‌دهند، قوی‌تر است  و علیرغم بیش از سه دهه تلاش برای جذب و ادغام دولت کمونیستی سابق پس از فروپاشی دیوار برلین، به طور فزاینده‌ای واقعیت سیاسی موازی خود را دنبال می‌کند.

وضعیت احزاب خارج از جریان اصلی در آستانه انتخابات

در آستانه برگزاری سه انتخابات ایالتی در شرق آلمان - در ایالت‌های زاکسن و تورینگن در روز یکشنبه، و در ایالت براندنبورگ در ۲۲ سپتامبر – حزب «آلترناتیو برای آلمان» در همه رقابت‌ها پیشتاز است یا نزدیک به پیشتازی است. مقبولیت حزب جدید واگن‌کنشت در نظرسنجی‌ها نیز بین ۱۳ تا ۱۸ درصد است که یک نتیجه قابل توجه برای حزبی تازه تأسیس است.

 

واگن‌کنشت در محو کردن طیف سنتی چپ و راست تنها نیست. مارین لوپن، رهبر راست افراطی فرانسه نیز سیاست‌های اقتصادی و رفاهی را از چپ سنتی انتخاب کرده و در این روند، بسیاری از رای‌دهندگان سابق حزب کمونیست فرانسه را به خود جلب کرده است.

وقتی از خانم واگن‌‌کنشت پرسیده شد که آیا شباهت هایی بین خود و شخصیت های راست افراطی مانند مارین لوپن می بیند یا خیر، کمی تعجب کرد. او استدلال کرد که چنین احزابی نماینده «به اصطلاح آدم‌های کوچک» نیستند، در حالی که سیاست‌های خودش این امر را محقق می‌کند، زیرا به نابرابری اقتصادی می‌پردازند و از سیاست‌های اجتماعی حمایت می‌کنند که «سنت‌ها، ثبات و امنیت» را ترویج می‌کنند.

واگن‌‌کنشت ظهور جناح راست افراطی را به گردن اولاف شولتس، صدراعظم آلمان و ائتلاف چپگرای «متکبر» می‌اندازد.

زندگی سیاسی زهرا واگن‌‌کنشت

خانم واگن‌‌کنشت به متمایز بودن عادت کرده است. او در سال ۱۹۶۹ در آلمان شرقی از پدری ایرانی که برای تحصیل به برلین غربی آمده بود و مادری آلمانی که به عنوان فروشنده آثار هنری کار می‌کرد و در آن سوی دیوار برلین زندگی می‌کرد، به دنیا آمد.

وقتی واگن‌‌کنشت سه ساله بود، پدرش به ایران رفت و دیگر برنگشت. او توسط پدربزرگ و مادربزرگش در دهکده‌ای کوچک در تورینگن بزرگ شد، جایی که بچه‌های دیگر او را به خاطر موهای سیاه و چشمان تیره‌اش مسخره می‌کردند. او به پولیتیکو گفت: «من در آنجا نسبتا تنها بودم. هیچ فرزندی با والدین خارجی وجود نداشت.»

در سن ۱۹ سالگی و درست قبل از فروپاشی دیوار برلین، او به دلیل تمایل به کمک به جلوگیری از فروپاشی دولت به دلیل آنچه که او «نیروهای ضد انقلاب» می‌دانست، به حزب کمونیست آلمان شرقی پیوست. پس از فروپاشی دیوار، او به حزب جایگزین آن یعنی حزب «سوسیالیسم دموکراتیک» پیوست.

واگن‌کنشت به لطف جوانی و شیوه‌ای که در آن از ایده‌های رادیکال دفاع می‌کرد، به چهره‌ای برجسته در رسانه‌های آلمان تبدیل شد. در حالی که حزب او به دنبال فاصله گرفتن از خاستگاه آلمان شرقی بود، او در دفاع از رژیم قدیمی و بر مخالفت با غرب، ناتو و سرمایه داری اصرار داشت. او در یک مصاحبه تلویزیونی عمومی در سال ۱۹۹۶ اظهار داشت: «آلمان شرقی با دیوار بهتر از شرایط اجتماعی امروزی است.»

دیدگاه های سفت و سخت واگن‌کنشت پس از آشنایی او با اسکار لافونتین، یک چهره برجسته چپ که ۲۶ سال از او بزرگتر بود، تعدیل شد. لافونتن، یکی از رهبران کلیدی حزب سوسیال دموکرات (SPD) در دهه ۱۹۹۰، در پی جنگ قدرت با گرهارد شرودر، صدراعظم وقت، حزب خودش را ترک کرد. او احساس می‌کرد که حزب سوسیال دموکرات به طبقه کارگر و دولت رفاه خیانت کرده است.

در سال ۲۰۰۷، حزب منشعب لافونتن با حزب سوسیالیسم دموکراتیک (PDS) ادغام شد و «حزب چپ - Die Linke» را تشکیل داد و واگن‌کنشت به کمیته اجرایی آن پیوست. او و واگن‌کنشت بعدها ازدواج کردند.

پس از آن که لافونتن در سال ۲۰۰۹ به دلایل سلامتی از جایگاه سیاسی پایین‌تری برخوردار شد، و واگن‌کنشت به یکی از صداهای پیشرو حزب تبدیل شد.

در سال‌های بعد، واگن‌کنشت به یک چهره جنجالی در حزب چپ تبدیل شد، به‌ویژه در جریان بحران پناهندگان در سال ۲۰۱۵ که او از تصمیم آنگلا مرکل صدراعظم وقت برای پذیرش صدها هزار پناهجو انتقاد کرد و واکنش تند هم حزبی‌هایش را برانگیخت.

ماجرا به همین‌جا ختم نشد، روابط او با بسیاری از هم حزبی‌هایش پس از اینکه به شدت از «قفل‌های بی‌پایان» دولت در طول همه‌گیری کووید-۱۹ انتقاد کرد و بعداً نظراتی را در مصاحبه‌های تلویزیونی بیان کرد که به تعبیری بازتاب تبلیغات کرملین در تهاجم تمام‌عیار روسیه به اوکراین بود، تیره‌تر شد.

منبع: یورونیوز

سرانجام، سال گذشته اعلام کرد که او و گروهی از متحدان او در حزب چپ، حزب خود را تشکیل خواهند داد و لافونتین، همسرش نیز بعداً به آن ملحق شد.

 

دیدگاه‌های واگن‌کنشت و نظریه نعل اسبی سیاست

واگن‌کنشت تاکید دارد که داشتن یک دولت رفاه قوی مستلزم ایجاد احساس همبستگی میان شهروندان است، در غیر این صورت، مالیات‌دهندگان ممکن است در نهایت از حمایت از مزایای اجتماعی خودداری کنند.

 

او همچنین با لایحه اخیر آلمان که تغییرات جنسیت را تسهیل می کند، مخالفت کرد و آن را به نفع صنعت داروسازی دانست.

 

علاوه بر این، واگن‌کنشت بارها خواستار توقف کمک نظامی آلمان به اوکراین و پیگیری مذاکرات با پوتین شده است و این موضع خود را به عنوان یک موضع ضد جنگ که ریشه در اصول چپ دارد، علیرغم همسویی‌اش با دیدگاه های راست افراطی، مطرح کرده است.

 

همسویی او با دیدگاه‌های جناح راست در مورد این موضوعات، «نظریه نعل اسبی سیاست» را تداعی می‌کند. این نظریه که اغلب با کتاب ژان-پیر فی، نویسنده فرانسوی «عصر ایدئولوژی ها» در سال ۱۹۹۶مرتبط است، نشان می دهد که افراط ‌گرایی چپ و راست به جای قرار گرفتن در منتهای تضاد در قطب‌های مختلف سیاسی، شباهت نزدیکی به یکدیگر دارند و مشابه نعلِ اسبی که دو سوی آن در نهایت به هم نزدیک می‌شود، ‌عمل می‌کنند.

 

واگن‌کنشت ، همچون برخی از رهبران سایر احزاب، تشکیل ائتلاف با آلترناتیو برای آلمان را رد کرده است. با این حال، او احتمال همکاری با آلترناتیو برای آلمان برای پیشبرد قوانینی را که او حساس می‌داند، رد نکرده است.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر