بیراهه ای که گروسی در آن پیش می رود
دکتر هادی محمدی روزنامه نگار در روزنامه خراسان در یادداشتی به انتقاد از مواضع مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی پرداخت
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ دکتر هادی محمدی روزنامه نگار در روزنامه خراسان نوشت: در هفته های اخیر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی حرف های ضد و نقیضی درباره پرونده هسته ای ایران زده که جای تامل بیشتری دارد. وی از سویی خود را علاقه مند به سفر به ایران نشان می دهد و حتی تاریخ احتمالی این سفر را ماه فوریه اعلام کرده و از سوی دیگر در اظهاراتش که باید اصل بی طرفی و حرفه ای بودن را بیش از هر فرد دیگری حفظ کند، سیاسی کاری و تحریک فضای پرتنش موجود پرونده هسته ای دیده می شود. همین اظهارات دوپهلو، غیر حرفه ای و ناشی از وابستگی های گروسی به غربی هاست که باعث شده است ایران در دعوت از وی برای سفر به تهران دچار تردید جدی باشد.
گروسی در سه سفر قبلی خود به کشورمان وعده ها و قول هایی داد که اغلب در بازگشت به آن ها عمل نکرد و همین باعث شده است این تصور در ایران ایجاد شود؛ اشتیاقی هم که امروز برای سفر به تهران از خود نشان می دهد بیشتر با هدف جلب توجه و استفاده های نمایشی از سفر باشد تا کمک به حل بن بست ایجاد شده در مذاکرات احیای برجام. بن بستی که قطعا یکی از عوامل اصلی آن شخص مدیرکل و گزارش های غیرحرفه ای او و بعضا دیکته نویسی از دستورها و توصیه آمریکایی ها و صهیونیست هاست . یادمان نرفته است همین آقای گروسی چند روز مانده به نشست ژوئن شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در سفری عجیب و غریب به اسرائیل رفت و با مقامات این رژیم دیدار کرد. رژیمی که عضو انپیتی و هیچ پادمان نظارتی جدی با آژانس نیست و همه می دانند صدها کلاهک و بمب هسته ای دارد. در همان نشست ژوئن بود که اولین قطعنامه ضد ایرانی آژانس بعد از شروع مذاکرات احیای برجام به تصویب رسید و عملا فضای پرتنش موجود را تشدید کرد.
در روزهای اخیر هم رافائل گروسی در گفت وگو با سی ان ان مدعی شد ایران چشمان آژانس را کور کرده است! احتمالا منظور گروسی از این ادبیات، خاموش شدن دوربین های فراپادمانی و برجامی باشد که البته ادعایی خلاف و غیردقیق و ناشی از اقدامات وی برای ایجاد حساسیت بیشتر روی پرونده ایران است. در واقع اگرچه دوربین های برجامی خاموش هستند، اما هنوز همه دوربین های پادمانی آژانس روشن و در حال ثبت اتفاقات در سایت های ما باقی مانده اند. در موضوع بازرسی ها نیز با وجود نصف شدن تعداد بازرسی ها باز هم ایران بیشترین بازرسی از آژانس را در دنیا پذیراست. بخواهیم دقیق تر بگوییم در سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ حدود ۲ هزار بازرسی توسط آژانس انجام شده و در این سه سال میزان بازرسی از ایران ۵۰۰ مورد بوده است؛ یعنی یک چهارم تمام بازدیدها، در حالی که در ایران ۲۱ سایت هستهای وجود دارد و در کل دنیا ۷۳۰ سایت هستهای. با وجود این باز هم احساس نگرانی میکنند که خود نشان از رفتار غیر منطقی و سیاسی ناشی از فشارهای غرب بر گروسی دارد.همچنین مدیرکل آژانس و آن هایی که صحنه گردان او و گزارش هایش هستند، می دانند که ایران حتی با وجود خروج آمریکا و بازگشت تحریم ها ، یک سال صبر کرد تا اروپا جبران حماقت ترامپ را بکند، اما اتفاقی نیفتاد و در تمام مدت اجرای برجام و پس از خروج ترامپ ، آژانس در 15 گزارش عمل به تعهدات برجامی توسط ایران را تایید کرد و حالا نباید توقع داشته باشند ایران پس از این همه نقض عهد توسط اروپا و آمریکا و نفع نداشتن اقتصادی ایران از برجام ، همچنان به تعهداتش از جمله حفظ دوربین های فراپادمانی ادامه دهد. راه حل کور نشدن آژانس و نظارت بیشتر بر برنامه هسته ای ایران، فشار بر کشورهایی است که نقض عهد و تحریم ها را برای ایران احیا کردند نه فشار بر ایران و ایران را مانع احیای برجام نشان دادن.گروسی در جای دیگری به خبرنگاران گفته بود با مواد غنی شده ای که ایران تولید و انبار کرده می تواند چندین بمب هسته ای بسازد. اگرچه او بهتر از هر کسی می داند ایران هیچ برنامه نظامی هسته ای ندارد، اما بیان چنین حرف هایی نیز ناشی از شیطنت او و پیروی از سیاست های آمریکایی – صهیونیستی است که می خواهند بار دیگر پرونده ایران را امنیتی کنند و یک تهدید بزرگ از کشورمان برای دنیا بسازند. بازی گروسی در این نقشه هم دلیل دیگری بر ضعف حرفه ای او در عمل به وظایفش بوده و نشانه ای است بر این فرض که امروز گروسی خودش از موانع احیای برجام به شمار می رود.اگرچه رافائل گروسی از آرژانتین به عنوان یکی از کانون های قدیمی مبارزه با استبداد و استعمار و مخالفت با امپریالیسم آمده، اما همه می دانند انتخاب او ناشی از حمایت های بی دریغ آمریکا و اروپا بود و متاسفانه همین موضوع باعث شده است در همه اظهارات وی رگه هایی از دنباله روی همان سیاست های دیکته شده مشاهده شود که قطعا نه به نفع مذاکرات هسته ای و نه حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان یک نهاد بی طرف و تخصصی است.ایران همواره و حتی در اوج دعواهای برجامی ناشی از خروج غیرقانونی آمریکا روابط خود با آژانس را حفظ کرد و نخواست در حوزه نظارت ها تنشی ایجاد شود. امروز هم ایران مشکلی با سفر مدیرکل به تهران ندارد و فارغ از این که دعوتی از گروسی بشود یا خیر ، این سفر باید مبنا و هدف درستی داشته باشد. تهران هنوز به رفتار و مقاصد گروسی بدبین است و اظهارات اخیر وی و دیدارهای محرمانه اش با اروپایی ها این بدبینی را بیشتر کرده است،بنابراین نمی تواند به راحتی پذیرای چنین فردی باشد. کمتر از یک ماه دیگر نشست شورای حکام آژانس خواهد بود و احتمال دارد قطعنامه جدیدی علیه کشورمان تصویب شود و رفتار چند روز قبل آژانس نیز همچنان بر مدار سیاسی کاری و حاشیه سازی است. بر این اساس اگر سفر گروسی به تهران تاثیری در این نقشه نداشته باشد و وی بخواهد از این سفر تنها برای پوششی به منظور مشروعیت خود و قطعنامه احتمالی استفاده کند قطعا با روی خوش مسئولان جمهوری اسلامی برای حضور در تهران روبه رو نخواهد شد.تحلیل رفتار گروسی در هفته های اخیر نشان می دهد وی در بیراهه ای قدم گذاشته است که نهایتش تنش بیشتر در پرونده هسته ای خواهد بود. افزایش ذخایر غنی شده ایران از یک سو و افزایش فشار غربی ها علیه ایران از سوی دیگر نتیجه بیراهه ای است که هر چه زودتر گروسی باید از آن خارج شود و به مسیری بازگردد که به عنوان مسئول یک نهاد میانجی در دنیا آرامش بخش و صلح ساز باشد. گروسی اگر انسان هوشیاری باشد نمی گذارد نامش برخلاف سلفش، مرحوم آمانو به عنوان عامل بر هم خوردن یکی از مهم ترین توافق های امنیتی - سیاسی قرن جدید ثبت شود.