اولین مانیفست طالبان؛ از اعلام جنگ علیه «غیرمسلمانان» تا «احیای خلافت»
یورونیوز: همزمان با آمادگیها برای برگزاری «نشست بزرگ علما» طالبان اولین نظامنامه/ مانیفست خود را منتشر کردهاند، طالبان در مانیفستشان عملکرد خلفای راشدین، خلفای اموی، خلفای عباسی و ترکان عثمانی را معیار شرعی اعلام کردهاند
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ یورونیوز: همزمان با آمادگیها برای برگزاری «نشست بزرگ علما» طالبان اولین نظامنامه/ مانیفست خود را منتشر کردهاند، با این وجودمعلوم نیست که در این نشست سه روزه، این مانیفست رونمایی و به بحث گذاشته خواهد شد یا خبر.
علی امیری نویسنده و پژوهشگر معتقد است که «طالبان در مانیفستشان تلاش کرده اند که وفاداری خود را به جریان های تروریستی نشان دهند و اگر قرار بود که داعش یک مانیفست سیاسی بنویسد، همین کتاب را مینوشت و تنها نامش را «الخلافه الاسلامیه و نظامها» میگذاشت. در کتاب حتی یکبار اشاره نشده است که تروریسم بین المللی حق استفاده از خاک افغانستان را ندارد. این سکوت عمدی و برای جلب حمایت گروههای تروریستی به نظر میرسد.»
محمد محق، پژوهشگر در زمینه افراط گرایی اسلامی که سفیر دولت سابق افغانستان در مصر بود، نیز مذاکراتی در دوحه با عبدالحکیم حقانی داشت که به تیم طالبان پیشنهاد کرده بود که الازهر مصر یا گروهی متشکل از الازهر و دیوبندیه به عنوان یک مرجع بی طرف در مذاکرات قطر حکم کند اما طالبان نپذیرفته بودند.
به گفته محق، طالبان که در میان گروه های تروریستی و سلفی از نظر فقهی فقیر و بی سواد محسوب می شدند، اکنون با تکیه بر آخرین نسخه مکتب دیوبندیه از فقه حنفی را که در ظاهر حنفی اما با درون مایه سلفی است، مانیفست نوشته اند تا بگویند که از نظر دینی بی سواد نیستند.
صدها مدرسه جهادی و سرکوب زنان
طالبان در نخستین ماههای آمدنشان بر سر قدرت اعلام کرده بودند که صدها مدرسه دینی/جهادی را در افغانستان فعال خواهند کرد، اخیرا رهبر طالبان در فرمان سه مادهای، حکم تشکیل «مدارس جهادی» را اعلام کردند و همزمان وزیر دفاع طالبان از نیروهایش خواست تا در گزارشهایشان «جبهه مقاومت ملی» را «باغیان» بخوانند، اصطلاحی که در مانیفست طالبان از آن استفاده می شود.
به گفته مناقبی، آنچه اهمیت دارد این است که «جهاد با کفار» و مساله زنان از موضوعات کلیدی است که طالبان در مانیفستشان بر آن تاکید کردهاند که باید همیشه در حال «جهاد با کفار» باشند و تمام غیرمسلمانان را «کافر» تلقی می کنند و پیروان مذاهبی غیر از حنفی را «باغیان» می خوانند. در بحث زنان نیز تحصیل و رهبری زنان را بر نمی تابند و تاکید کرده اند که باید دروازه های تمام مکاتب/مدارس جدید چه برای زنان یا مردان بسته شود و مدارس جهادی فعال شود و پا را از افغانستان فراتر می گذارد و این خواسته را از حاکمان جهان اسلام مطرح می کند که فقط مدارس دینی/جهادی فعال شوند.
بر اساس این مانیفست، زنان عملا حق بیرون رفتن از خانه را تحت هیچ شرایطی ندارند و فقط باید به فرزندداری و خانه داری بپردازند، حتی برای نماز خواندن هم فقط در کوچکترین اتاق خانه باید بروند و حق خواندن نماز در اتاق بزرگ خانه را ندارند. برخی کارشناسان این تبصره درباره زنان را به وحشت این گروه از زنان تعبیر می کنند.
جنبشهای زنان، تنها نهادهای مدنی بودند که بعد از به قدرت رسیدن طالبان اعتراضات خیابانی را علیه سیاست های طالبان برگزار کردند.
وفاداری به بنیانگذار رادیکالیسم اسلامی
در مانیفست طالبان از سید قطب و راه و اندیشه او به عنوان یک الگو یاد شده است. بسیاری از صاحبنظران کتاب «نشانه های راه» سید قطب را مانیفست رادیکالیسم اسلامی می دانند.
مناقبی می گوید: «طالبان بارها در کتابشان اعلام کرده اند که دنباله رو اندیشه و افکار سید قطب بنیانگذار رادیکالیسم هستند که معتقد است باید با خشونت و کشتار حکومت اسلامی را برپا کرد. آن ها الگوی فکری سید قطب را بسط داده اند و با اضافه کردن فرهنگ قبیله ای، یک مدل افغانی از الگوی حکومت سید قطب را مطرح کرده اند.»
به گفته وی، طالبان با تاثیرپذیری از اندیشه سید قطب در این کتاب با تمام مظاهر زندگی مدرن از جمله دموکراسی، انتخابات و مشارکت مردمی و فرهنگی غیر از فرهنگ قبیله دشمنی می کنند.
محق نیز در این باره می گوید که طالبان تحت تاثیر گفتمان سید قطب و جهادیان هستند، بخصوص وقتی که از جاهلیت سخن می گویند. سید قطب متاثر از فضای گفتمان چپ کمونیسم که در دوره زندگیش مطرح بود، مانیفستش را در تقابل با کمونیسم نوشت و بعدها این مانیفست معیار عمل گروه های تندروی اسلامی شد.
دولت خلق چین که به عنوان بزرگترین حزب کمونیست جهان شناخته می شود، روابط بسیار نزدیکی با امارت طالبان برقرار کرده اند و بارها برای حمایت از امارت طالبان رایزنی هایی با کشورهای غربی انجام داده است.
در مانیفست طالبان، هیچ بند و تبصرهای در زمینه بهبود زندگی و معیشت مردم به مطرح نشده و فقط بر مساله جهاد علیه کفار و باغیان و تطبیق شریعت در جامعه افغانستان تاکید شده است. به نظر میرسد که این گروه با تکیه بر مانیفستشان، قتل عام مردم در پنجشیر، بلخاب و اندراب را قابل توجیه بدانند.
تنها مذهب مورد پذیرش در این مانیفست، مذهب حنفی است و بقیه مذاهب در افغانستان رد شده است.