کد خبر: 203667
A
یادداشت؛

آمریکا و بحران سقوط هژمونی در خاورمیانه و جهان در تقابل با ایران/ ترکیه چگونه نیروهای نیابتی خود را در سوریه مدیریت می‌کند؟

سید عباس احمدی، فعال رسانه‌ای در یادداشتی تحلیلی به بررسی وضعیت نیروهای نیابتی ترکیه در شمال سوریه و رابطه کنونی این کشور با آمریکا و احتمال رویارویی آمریکا و ترکیه با دولت سوریه، ایران و گروه‌های مقاومت در منطقه پرداخت.

آمریکا و بحران سقوط هژمونی در خاورمیانه و جهان در تقابل با ایران/ ترکیه چگونه نیروهای نیابتی خود را در سوریه مدیریت می‌کند؟

به گزارش سایت دیده‌بان ایران، سید عباس احمدی، فعال رسانه‌ای در یادداشتی تحلیلی نوشت: چند روز پیش خبری مبنی بر حمایت تسلیحاتی ترکیه از گروه تروریستی «تحریر الشام» در ادلب سوریه به منظور آمادگی این گروه جهت یک حمله سنگین برای اشغال شهر استراتژیک حلب منتشر شد. با توجه به دشمنی این گروه با گروه‌های تروریستی همسو با ترکیه در سوریه و قرار گرفتن این گروه در لیست گروه‌های تروریستی دولت ترکیه در سال‌های قبل، چنین اقداماتی نشان از توافقاتی بزرگ میان ترکیه و آمریکا دارد.

تقویت تسلیحاتی گروهی که در تضاد با گروه‌های همسو با ترکیه در سوریه است، آن هم توسط خود ترکیه اتفاقی است که از منظر منافع ترکیه در شمال سوریه بسیار حائز اهمیت است. با توجه به دشمنی این گروه با کردهای شمال سوریه، نزدیک شدن تحریر الشام به ترکیه به معنی تقویت نفوذ امنیتی و نظامی ترکیه در شمال سوریه و علیه کردهاست. از طرفی دیگر، ترکیه به دنبال عادی‌سازی روابط بحرانی خود با دولت سوریه است و این موضوع می‌تواند موجب تشدید بحران میان ترکیه و سوریه شود، زیرا در نهایت و در صورت موفق بودن عملیات این اقدام موجب خلع حاکمیت سوریه از شهر استراتژیک حلب می‌شود.

طی سال‌هایی که سوریه درگیر جنگ داخلی بود، ترکیه با مهمترین چالش امنیتی خود در شمال این کشور روبه‌رو شد و آن هم تشکیل منطقه خودمختار کردی در شمال سوریه و در کنار مرزهای ترکیه است؛ منطقه‌ای که با مداخله و حمایت مستقیم آمریکا شکل گرفت و تقویت شد. آمریکا بارها اثبات کرده که کردها یک مهره کلیدی برای این کشور در خاورمیانه محسوب می‌شوند و برای دفاع از کردها در شمال سوریه حتی با در برابر متحد نزدیک خود ترکیه نیز قرار گرفته و هرگز اجازه نداده است که ترکیه بتواند موجودیت گروه‌های کردی در شمال سوریه را به طور جدی تهدید کند.

وضعیت منطقه به سمتی میرود که تشدید درگیری‌ها میان ایران و اسرائیل به احتمال بسیار زیاد به یک جنگ تمام عیار در خاورمیانه منجر شود که می‌تواند به مداخله مستقیم آمریکا در این جنگ تمام عیار با ایران بی‌انجامد، اما آمریکا در موضوع یمن و حمله به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ توسط ارتش یمن نشان داد به شدت از ورود به هر جنگ تمام‌عیاری در خاورمیانه حتی در حد کشوری ضعیف مانند یمن وحشت دارد، چه برسد که بخواهد با قدرتی بزرگ مانند ایران درگیر شود‌‌. حاکمان، فرماندهان و تئوریسین‌های نظامی امنیتی ایالات متحده تجارب سنگین جنگ در عراق و افغانستان را پیش روی خود دارند. آن‌ها خوب می‌دانند توان انسانی و نظامی و همچنین موقعیت ژئوپلتیکی ایران به هیچ وجه قابل قیاس حتی با عراق دوره صدام نیست؛ آنها وضعیت ارتش قدرتمند اسرائیل در باتلاق غزه را می‌بینند، این که پس از گذشت یک سال هنوز از این باریکه محاصره‌شده توسط اسرائیل به سمت سرزمین‌های اشغالی راکت شلیک میشود و حماس همچنان از نیروهای اسرائیلی تلفات می‌گیرد.

آمریکایی‌ها واقع‌گرایانه می‌دانند که اگر کمک‌های آنها نبود ارتش اسرائیل تا امروز احتمالا در غزه هم شکست می‌خورد. تصور یک جنگ تمام عیار با ایران برای حاکمان آمریکا مانند یک کابوس است، آنها میدانند که چین و روسیه از ورود آمریکا به جنگ با یک قدرت بزرگ مانند ایران استقبال می‌کنند، زیرا می‌دانند که ایران توان نابودی بخش قابل توجهی از توان نظامی آمریکا بخصوص نابودی قدرت ناوگان دریایی آمریکا در خاورمیانه و اقیانوس هند را دارد و این همان اتفاق ترسناکی است که آمریکایی‌ها را به وحشت می‌اندازد، زیرا می‌دانند که اروپا و اوکراین بدون آمریکا توان مقاومت در برابر ارتش روسیه را ندارند و تایوان هم ظرف چند روز به کنترل چین درخواهد آمد. دشمن اصلی آمریکا چین است و آنها اصلا نمیخواهند در یک جنگ بزرگ با ایران بخش قابل توجهی از توان نظامی و اقتصادی خود را نابود کنند، هرچند به قیمت نابودی بخش‌های زیادی از زیرساختها و توان نظامی ایران تمام شود، آمریکایی‌ها چنین جنگی با ایران را از زاویه منافع و آسیب‌هایی که به آنها وارد میشود می‌بینند، نه آسیبی که به ایران وارد میکنند.

با توجه به این توضیحات حال میتوان این‌طور نتیجه گرفت که آمریکا بیش از اینکه به دنبال درگیری با ایران باشد میخواهد با همه ابزارهای در اختیارش مانع از چنین جنگی شود و ترکیه یکی از این همین ابزارهای موثر محسوب می‌شود، اما ترکیه هم در این بین به دنبال منافع بلند مدت خود است، مهمترین بحران ترکیه در وضعیت امروز تهدید کردها در شمال سوریه و نزدیکی آنها به گروه تروریستی پ.ک.ک است که جدید ترین بحران امنیتی برای ترکیه محسوب می‌شود. آمریکا برای همراه کردن ترکیه باید امتیاز ویژه ای به اردوغان بدهد و بهترین امتیازی که ترکیه آن را مطالبه می‌کند، تقویت نظامی و امنیتش در شمال سوریه برای سرکوب و کنترل گروه‌های کردی است.

ترکیه بجای این که از گروه های نزدیک به خود برای جنگ با ارتش سوریه و اشغال حلب استفاده کند، گروه تحریر الشام را به عنوان نیروی نیابتی خود انتخاب کرده تا به این ترتیب هم توان گروه‌های همسو با خود را در مقابل کردها تضعیف نکند و هم یک گروه دیگر را به جمع نیروهای نیابتی خود در شمال سوریه اضافه کند؛ اما آنچه که آمریکا در این معامله به دست خواهد آورد نیز برایش ارزشمند است. شروع یک درگیری جدی در سوریه آن هم برای اشغال شهر استراتژیک حلب که اهمیت ویژه ای هم برای دولت سوریه به عنوان متحد ایران و هم برای جبهه مقاومت در منطقه دارد، می‌تواند بخش قابل توجهی از قدرت نظامی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت و بخصوص حزب‌الله لبنان را به خود معطوف کند، به این امید که چنین وضعیتی بتواند با تحت فشار قرار دادن جبهه مقاومت، ایران را وادار به تسلیم کند.

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر