انتخاب عراقچی؛ مفصلبندی و پیگیری سیاست خارجی مبتنی بر وفاق ملی
دکتر علی حاجی محمدی، متخصص ارتباطات بینالمللی و تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در یادداشتی به تحلیل انتخاب سید عباس عراقچی توسط مسعود پزشکیان به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه پرداخت.
به گزارش سایت دیدهبان ایران، در یادداشت دکتر علی حاجی محمدی، متخصص ارتباطات بینالمللی و تحلیلگر ارشد سیاست خارجی آمده است:
«مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید کشورمان، با وعدههایی مبنی بر بهبود روابط با غرب و اتخاذ سیاست خارجی عملگرایانه و تعاملی، در کمپین انتخاباتی ریسات جمهوری شرکت کرد. او متعهد شد که برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ تمامی تلاش خود را انجام دهد. پیگیری و اجرای چنین سیاستهایی تا حد زیادی به انتخاب وزیر خارجه بر میگردد.
انتخاب عراقچی، یک تحول مثبت در زمان تنش فراینده در منطقه و جهان و امیدبخش برای تعاملات سازنده بالقوه بین تهران و دنیای غرب به ویژه اروپا و ارائه یک سیگنال اطمینان بخش و مثبت به بازارهای مالی داخلی است. انتخاب او به عنوان وزیر خارجه صرفاً یک تغییر بوروکراتیک در وزارت خارجه نیست بلکه پیام شفاف برای همه کشورهای خارجی از ایالات متحده گرفته تا اتحادیه اروپا، از روسیه و چین تا سیاستهای پیچیده خاورمیانه دارد.
عراقچی پیش از یک دهه، یکی از مهمترین بازیگران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به شکل مستقیم و غیر مستقیم (معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه، سخنگو، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی، مذاکره کننده ارشد در مذاکرات هستهای و معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه و غیره) بود. برهمین اساس، او چهره مهمی در تشکیل چشمانداز سیاست خارجی اخیر ایران داشت. اکنون، صندلی وزیر امور خارجه را در اختیار دارد و فرصتی محوری برای پر کردن برخی شکافها و چالشها در عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی دارد با این تفاوت که نسبت به یک دهه گذشته، تفکرات او بالغ تر، با تجربهتر و عمیقتر و با شناختی که از ایشان سراغ دارم با توجه به شرایط و تحولات جدید، علم او نیز به روزتر شده است.
عراقچی بر خلاف اسلاف خود، به اظهارات تهاجمی و غیرسیاسی در داخل و خارج معروف نیست؛ نکته دوم، او زیاد به دنبال کنشهای گفتاری معمول دیپلماتیک و کنشهای اعلامی صرف نیست بلکه کنشهای اعمالی بیشتر را دنبال میکند. بنابراین عراقچی بخشی از تلاش دولت پزشکیان برای ارائه تصویری «میانه رو» و «عملگرا» به کشورهای مختلف جهان و نهادهای بینالمللی است زیرا در دولت جدید- آنچه تلقی میشود- آمریکا، اروپا، روسیه، چین و همسایگان همزمان برای ایران مهم هستند و تصور این است که بقیه کشورها در دریف بعدی اهمیت قرار دارند. بنابراین، چشمانداز سیاست خارجی که عراقچی ترسیم میکند کاملاً با رویکرد اعلامی پزشکیان در زمان تبلیغات ریاست جمهوری همسو است.
هر چند معتقدم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سیاست «متناسب» است تا سیاست «متوازن» اما سیاست خارجی تحت هدایت عراقچی و پزشکیان، تعادل و موازنه بیشتری را در روابط خارجی ایران حمایت خواهد کرد تا ضمن تقویت و حفظ روابط با شرق، با تکیه بر احترام متقابل، میتوان پیوندهایی را با کشورهای اتحادیه اروپا ایجاد کرد. ایجاد موازنه در سیاست خارجی با توجه به تغییر و تحولات بین المللی و منطقهای و نیز ماهیت روابط با چین و روسیه، ضرورت سیاست خارجی است و قدرت چانه زنی و میدان مانور بیشتری در اختیار جمهوری اسلامی ایران برای پیگیری منافع ملی قرار میدهد.
عراقچی یکی از حرفهایترین دیپلماتهای وزارت خارجه است و در سبک، تاکتیک، لحن و روابط کاملاً متفاوت با وزرای خارجه قبلی است. او علاوه بر تجربه طولانی در امور بینالملل و مذاکرات هستهای و تسلط به زبان انگلیسی، از رویکرد «انقلابی واقع بینانه» برخوردار است که میتواند مصالح و منافع ملی را هم زمان پیش ببرد و ارتباط معناداری بین آنها به شیوه خاصِ خود برقرار کند. او وابستگی به هیچ جبهه سیاسی ندارد و دچار دوگانگیهای خودساخته آسیب زایِ قبلی نخواهد شد و نگرش غیر جناحی او در مدت کوتاهی، افراط و تفریطها را به مسیر متعادل و متوازن در سیاست خارجی هدایت خواهد کرد. این ویژگی راهبردی، میتواند همه گروهها و نگاههای آنها به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به هم نزدیک کرده و یک اجماع نسبی و وفاق ملی در سیاست خارجی شکل دهد تا صدای نسبتاً واحدی در عرصه خارجی به جهان ارائه شود.
نگاه و رویکرد عراقچی به امریکا نیز امری مهم است و میتوان از کنشهای گفتاری او به خوبی درک کرد. ایشان در دی ماه ۱۴۰۳ اعلام کرد تا زمانی که جمهوری اسلامی به گفتمان انقلابی و ضد امپریالیستی خود پایبند است حل و فصل مسائل اساسی و ریشهای و بنیادین با ایالات متحده امریکا امکانپذیر نیست اما میتوان اختلافات و تخاصمات را مدیریت کرد. بنابراین او در ارتباط با امریکا موضعی عملگرایانه دارد و بیانگر تلاش همه جانبه برای مدیریت ماهرانه اختلافات است تا از ظرفیتهای سیاست خارجی در خنثیسازی تحریم و بیاثر کردن تحریمها و کوشش برای رفع شرافتمندانه تحریمها به ویژه تحریمهای یک جانبه استفاده کند که خواسته رئیس جمهور و مردم است.
اما سیاست خارجی با راهبری و مدیریت عراقچی، دیپلماسی را بیش از هر راهبردی در اولویت سیاست خارجی خود قرار دهد زیرا دیپلماسی، قدرت پنهان و ظرفیتی دارد که با هزینه کمتر، زمینهسازی و ظرفیتسازی موثری برای دستیابی به اهداف جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی فراهم میسازد.
ایجاد ارتباط نزدیک و معنادار بین سیاست خارجی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، موضوع دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. ضمن توجه به ملاحظات ژئوپلیتیکی، امنیتی و سیاسی، به نظر میرسد چهارچوب اقتصادی سیاست خارجی باید در فعالیتهای وزارت خارجه برجسته شده و حتی ملاحظات سیاسی و امنیتی و حتی ژئوپلتیکی نیز در راستای رفع نیازهای اقتصادی کشور، پیشرفت و توسعه باشد. هر چند او سعی میکند به شیوههای مختلف به سیاست داخلی توجه نکند اما باید نیم نگاهی به سیاست داخلی پیچیده کشور بیندازد زیرا نتیجه و برون داد سیاست داخلی در سیاست خارجی، نمود پیدا میکند. موضوعی که رئیس جمهور به خوبی از آن آگاه است. ادغام تجربه و علم سیاست خارجی و رهبری سیاسی پزشکیان در داخل، فصل جدیدی را در سیاست خارجی در حال تحول این کشور ارائه میدهد که به طور بالقوه برای کشور مفید خواهد بود زیرا اگر جامعه نتیجه تلاشهای دیپلماتیک وزار خارجه در امر اقتصادی را احساس کند پشتوانه قوی برای چانه زنی در عرصه بین المللی ایجاد میکند. معتقدم «جامعه قوی و همراه، وزارت خارجه قوی و چانه زنی قوی را در عرصه سیاست خارجی» به همراه خواهد داشت.
برای مقابله با مشکلات اقتصادی، وزارت امور خارجه مأموریت ویژهای را جذب سرمایهگذاری خارجی اختصاص دهد. بدلیل سوء عملکرد برخی کنسولگری ها، یا سرمایه گذاران در همان مرحله اول قید ورود به کشورمان را میزنند و یا با ساختارهای بروکراتیک و درخواستهای غیر قانونی و نامشورع روبرو میشوند که ادامه همکاری ناممکن میسازد. در انتخاب سفرا و به ویژه کنسولگریها باید آشنایی با زبان و فرهنگ کشور مقصد مهم در نظر گرفته شده و به عنوان یکی از شاخصهای اصلی در نظر گرفته شود. عملکرد سفرا و کنسولگریها شش ماه به شش ماه مورد بررسی جدی قرار گیرد.
نکته بعدی، استفاده از ظرفیت دیپلماسی پارلمانی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی است. اتخاذ رویکرد و سیاست هدفمند و هوشمند در استفاده از ابزارهای متعدد دیپلماسی پارلمانی، فرصت مناسبی را برای سیاست خارجی بر اساس منطق دیپلماسی پارلمانی ایجاد میکند که میتواند اقدامات و گامهای مثبتی در حمایت از سیاست خارجی دولت و فراتر از آن در راستای پیشبرد اهداف استراتژیک جمهوری اسلامی ایران انجام دهد. اتخاذ چنین رویکردی میتواند علاوه بر دستاوردهای خارجی، روابط مجلس و دولت را بهتر کند.
قطع به یقین، عراقچی پس از خدمت به عنوان وزیر خارجه، باید تحول بنیادینی را در وزارت خارجه ایجاد کند و مدرنسازی چنین نهاد مهم و مرتبطتر کردن آنها با نیازهای دنیای امروز را در دستور کار قرار دهد و استفاده از ظرفیتهای مهم فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی به ویژه هوش مصنوعی را در تغییرات مهم وزارت خارجه برنامه ریزی کند. در حال حاضر، بسیاری از ابزارهای دیپلماسی سنتی را میتوان با این حوزه جدید تطبیق داد. از این رو، وزارت خارجه تحت امر او باید بر اساس نیازهای دنیای امروز با الزامات مفهومی، نهادی و عملیاتی عصر معاصر، متحول شود تا نقش حیاتی در اجرای سیاستهای خارجی ایفا نماید.
با این حال، عراقچی با وجود تخصص و تجربه، احتمالاً با چالشهای مهمی در وزارت خارجه مواجه خواهد شد. ۱۵ ماه آینده برای سیاست خارجی ایران و پرونده هستهای بسیار مهم خواهد بود. در اکتبر ۲۰۲۵، قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد که برجام را تایید کرده بود، منقضی میشود و امکان تمدید تحریمهای قبلی سازمان ملل از بین خواهد رفت. رویکرد و راهبرد فشار حداکثری و تحریم علیه ایران و خروج از برجام، نتیجه باخت- باخت برای همه طرفین در پی داشته است.
عراقچی در زمان دولت قبلی، همچنان مدافع سرسخت برجام و مذاکرات هستهای بود. به گفته وی، این توافق سه مزیت متمایز برای ایران داشت. ابتدا تحریمها را لغو کرد. دوم، برنامه هستهای ایران از جمله غنیسازی اورانیوم را مشروعیت بخشید. سوم، «پروژه امنیتیسازی» دشمنان ایران را که جمهوری اسلامی را تهدیدی جدی برای صلح بینالمللی معرفی میکنند، خنثی کرد. بنابراین، اولویت عراقچی نحوه پیشبرد این مسئله و حل آن است.
اگر حاکمیت به طور کلی و دولت پزشکیان به طور خاص، اراده قوی برای مذاکره جدی بر سر برنامه هستهای داشته باشد، عراقچی مرد مناسب و مهمی برای این انجام این کار استتجربه قابل توجه او در دیپلماسی بین المللی و در برخورد با طرفهای غربی و نیز صبر راهبردی ایشان در مسائل حساس بینالمللی به این معنی است که او تجربه، علم، مدیریت و مهارتهای لازم را در این عرصه مهم دارد.
در حال حاضر، جمهوری اسلامی ایران با فضای مبهم و غیرقابل پیش بینی جهانی و مناطق درگیری منطقهای مواجه است باید به طور مداوم نیاز به یک سیاست خارجی پویا را احساس کند. وضعیت پویا و فعال، پیش نیاز موفقیت در سیاست بینالمللی و یک مزیت رقابتی نسبت به دیگران در منطقه به کشورمان میبخشد.
این نیاز را باید وزیر خارجه در راس دستگاه دیپلماسی کشور ایجاد کند.»