فقر و اثرات آن بر دیدگاه افراد
فقر یک پدیده جهانی است که تاثیرش را بر زندگی میلیونها انسان شاهد هستیم. این پدیده عواقب ناگواری را برای افراد و جوامع بهدنبال دارد
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ فقر یک پدیده جهانی است که تاثیرش را بر زندگی میلیونها انسان شاهد هستیم. این پدیده عواقب ناگواری را برای افراد و جوامع بهدنبال دارد. درحالیکه فقر اغلب در اصطلاحات اقتصادی تعریف میشود، تاثیرش بسیار فراتر از محرومیت مادی خواهد بود. فقر به شیوه قابلتوجهی جهانبینی افراد را شکل میدهد و روی افکار، احساسات و رفتار آنها تاثیر میگذارد. پرداختن به روانشناسی فقر در درک تاثیر گسترده این موضوع و کشف راهحلهای بالقوه بسیار اهمیت دارد.
تعریف فقر در عصر مدرن
تعریف انواع فقر در عصر مدرن کار سادهای نیست. در جامعه معاصر، فقر بهعنوان یک مفهوم چندبعدی تعریف میشود.
- درحالیکه معیارهای اقتصادی همچنان در تعریف فقر حرف اول را میزنند، مفهوم فقر به لطف حوزه روانشناسی فقر گسترش پیدا کرده است و ابعاد دیگری مانند دسترسی به آموزش، مراقبتهای بهداشتی، بهداشت، و شمول اجتماعی را در برمیگیرد.
- فقر نهتنها باید بر اساس درآمد، بلکه بر اساس کمبود فرصتها و قابلیتهای افراد برای داشتن یک زندگی آبرومندانه ارزیابی شود.
- باتوجهبه روانشناسی، فقر فراتر از محرومیت مادی محسوب میشود و احساس عمیقی از ناتوانی و به حاشیه راندهشدن را در برمیگیرد.
روانشناسی فقر و بررسی انواع فقر
فقر انواع متنوعی دارد که میتواند بهصورت متناوب یا مزمن ظاهر شود و افراد را دچار مشکلات اقتصادی پراکنده یا محرومیت طولانیمدت کند. روانشناسی فقر تاثیر فقر را بر افراد و جوامع از جمله تأثیرات روانی، شناختی و عاطفی زندگی در فقر تجزیهوتحلیل میکند.
فقر مطلق
فقر مطلق که اغلب در کشورهای درحالتوسعه رایج است، منعکسکننده محرومیت شدید خواهد بود. فقر مطلق به شرایطی اطلاق میشود که در آن افراد نمیتوانند نیازهای اساسی خود را برای بقا مانند غذا، سرپناه و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی برای یک زندگی استاندارد برآورده سازند. این موضوع اغلب با تعیین یک خط فقر که نشاندهنده سطح درآمد لازم برای رفع نیازهای اساسی است اندازهگیری میشود. افراد زیر این خط در فقر مطلق به سر میبرند.
فقر نسبی
در میان انواع فقر، نوع نسبی با مقایسه بین افراد جامعه، به شرایطی اشاره دارد که در آن برخی از افراد فاقد منابع و فرصتهایی هستند که در جامعه آنها عادی یا مورد انتظار خواهد بود. این شکل از فقر نابرابریهای درون یک جامعه و توزیع نابرابر منابع در میان جمعیت آن را برجسته میکند.
مطابق با روانشناسی فقر، نوع نسبی فقر با مقایسه درآمد یا ثروت افراد با متوسط درآمد یا ثروت جامعهای که در آن زندگی میکنند تعیین میشود. کسانی که کمتر از درصد معینی از متوسط درآمد هستند، در فقر نسبی قرار دارند.
فقر ساختاری
فقر ساختاری بهجای اعمال یا ویژگیهای فردی، بر عوامل سیستمی و نهادی که به فقر کمک میکنند تاکید دارد. در این مورد، به فقری میپردازیم که صرفا نتیجه انتخابها یا کمبودهای شخصی نیست، بلکه تحت تاثیر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.
فقر ساختاری موانع سیستماتیک و تبعیض را برجسته میکند که فقر را تداوم میبخشد، مانند توزیع نابرابر ثروت، دسترسی محدود به آموزش و مراقبتهای بهداشتی باکیفیت، و تبعیض بر اساس جنسیت، نژاد یا قومیت.
فقر نسلی
مطابق با روانشناسی فقر، نوع نسلی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن افراد به دلیل فرصتها و منابع محدودی که از طریق نسلها منتقل میشوند در چرخهای از فقر گرفتار میشوند که شکستن آن دشوار است. فقر نسلی اغلب با دسترسی محدود به آموزش، مراقبتهای بهداشتی و فرصتهای شغلی ایجاد و شناسایی میشود. در این شرایط، فقر موروثی منجر به فرصتهای محدود برای تحرک اجتماعی میشود.
عوامل فقر
درک علل زمینهای فقر با درنظرگرفتن عناصر روانشناسی فقر برای ایجاد تغییرات معنادار بسیار اهمیت دارد. علل فقر چندوجهی و به هم مرتبط است.
- عوامل فردی مانند فقدان آموزش
- مسائل سیستمی مانند توزیع نابرابر منابع، فرصتهای شغلی محدود، جنگ، حکومتداری فاسد و بیثباتی سیاسی
- عوامل محیطی مانند بلایای طبیعی و تغییرات آبوهوایی
- ستمهای متقاطع مانند نژادپرستی، تبعیض جنسی، نابرابری جنسیتی، طردشدگی اجتماعی و سنگرایی.
تاثیر فقر بر جهانبینی
روانشناسی فقر تاثیر عمیق آن را بر طرز فکر و جهانبینی افراد را آشکار میکند.
- قرارگرفتن دائمی در معرض فقر میتواند منجر به ادراک منفی از خود و فرسایش حس اختیار شود، بهطوریکه فرد خود را قادر به فرار از شرایط خود نمیداند.
- فشار روانی ناشی از فقر اغلب منجر به افزایش سطح استرس، اضطراب و افسردگی میشود.
- زندگی در این شرایط بر طرز فکر مردم تاثیر میگذارد، جهانبینی آنها را شکل میدهد و آرزوهای آنها را محدود میکند.
- فقر باعث ایجاد حس ناتوانی و ناامیدی، کاهش عزتنفس، حاشیهنشینی و بیارزشی و ایجاد چرخهای از احساسات منفی میشود.
- روانشناسی فقر نشان میدهد که افراد اغلب با مبارزه دائمی برای بقا مواجه هستند. همانطور که ابیجیت بانرجی و استر دوفلو در کتاب اقتصاد فقیر تاکید میکنند، فقر بر فرایندهای تصمیمگیری تاثیر میگذارد. این باعث میشود افراد نیازهای فوری را بر سرمایهگذاریهای بلندمدت اولویت دهند. نگرانی دائمی در مورد برآوردهکردن نیازهای اساسی میتواند آرزوهای تحصیل، پیشرفت شغلی و رشد شخصی را تحتالشعاع قرار دهد، تفکر آیندهنگر را از بین ببرد و چرخه فقر را تداوم بخشد.
راهکارهای کاهش فقر
" اگر میخواهید کسی را یک روز سیر کنید به او ماهی بدهید؛ اما اگر میخواهید همیشه سیر باشد، به او ماهیگیری یاد بدهید."
راهحل کلی برای ریشهکنکردن فقر وجود ندارد و تمام راهحلهای مفید، بنیادی و برگرفته از اصول روانشناسی فقر هستند پرداختن موثر به راهکارهای کاهش فقر، نیازمند رویکردی جامع و چندوجهی خواهد بود. روشهای زیر برای شکستن چرخههای فقر موثر است:
- آموزش، برنامههای توسعه مهارت و توانمندی فردی و جوامع، سیستمهای حمایت اجتماعی و بهبود دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، خدمات اجتماعی و آموزش باکیفیت
- تعهد سیاسی و تغییر سیاست در سطوح ملی و بینالمللی به تخصیص عادلانه منابع و سیاستهای فراگیر در مقابله با موانع سیستمی
- مداخلات اقتصادی هدفمند، مانند طرحهای تامین مالی خرد
- تلاشهای مشترک دولتها، جامعه مدنی و بخش خصوصی برای اجرای استراتژیهای جامع کاهش فقر
با ترکیب این تلاشها، میتوانیم بهتدریج چرخه معیوب فقر را از بین ببریم و مهارت غلبه به فقر را در افراد توسعه دهیم.
جمعبندی
تأثیر فقر بر جهانبینی مردم عمیق است؛ طرز فکر آنها را شکل میدهد و فرصتهای آنها را محدود میکند. درک روانشناسی فقر برای درک چالشهایی که افراد با آن روبرو هستند و ایجاد مداخلات موثر ضرورت دارد. با پذیرش رویکردی کلنگر و بهرهگیری از دانش بهدستآمده از متون تاثیرگذار در مورد فقر، جوامع میتوانند بهسوی جهانی عادلانهتر تلاش کنند که در آن با ریشهکنشدن فقر، امید و آرزوهای افراد احیا شود.
منابع