در جستجوی مشروعیت
یکی از راههای تداوم مشروعیت و تاییدیک نظام در جهان مدرن مشارکت در انتخابات است. ایران در این چهل سال بطور متوسط سالی یک انتخابات برگزار کرده و اکثریت مردم مشارکت داشتند، اما در دو انتخابات اخیر (مجلس و ریاستجمهوری) به خاطر نارضایتی مردم از عدم بهبود شرایط زندگی از یک سو و مهمتر از همه حذف اکثریت کاندیداهای موثر رای آور جناح اصلاحطلب و اعتدالیها از سویی، مشارکت به زیر پنجاه درصد رسید.
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ در مناظرهای که چند شب پیش از شبکه چهار پخش شد دکتر محمد فاضلی گفت: "۱۴ درصد جمعیت کنونی ایران قبل از انقلاب به دنیا آمده اند" و۸۶ درصد متولدان بعد از انقلاب هستند. قطعا اینها به جمهوری اسلامی رای نداده اند. بخشی از متولدین قبل از انقلاب هم در رفراندوم "آری یا نه به جمهوری اسلامی" به سن قانونی نرسیده بودند. لذا درصد اندکی از باشندگان جامعه ایران کنونی به جمهوریاسلامی رای مثبت داده اند.
یکی از راههای تداوم مشروعیت و تاییدیک نظام در جهان مدرن مشارکت در انتخابات است. ایران در این چهل سال بطور متوسط سالی یک انتخابات برگزار کرده و اکثریت مردم مشارکت داشتند، اما در دو انتخابات اخیر (مجلس و ریاستجمهوری) به خاطر نارضایتی مردم از عدم بهبود شرایط زندگی از یک سو و مهمتر از همه حذف اکثریت کاندیداهای موثر رای آور جناح اصلاحطلب و اعتدالیها از سویی، مشارکت به زیر پنجاه درصد رسید.
یکی از استناداتی که دیپلماتهای ایرانی در مواجهه با خارجیها در دفاع از مشروعیت نظام بهکارمیبردند مشارکت اکثریت مردم ایران در انواع انتخابات بود. اما دو انتخابات اخیر این برگ برنده را از آنها گرفت. مثلا دکتر ظریف معمولا در صحبتهایش - به اینکه نظام را مردم می خواهند و محبوب و مشروع است- استناد میکرد که مثلا در فلان انتخابات بیش از ۷۰ درصد مردم مشارکت داشتهاند، لذا تاحدودی تیغ منتقدان و مخالفان حکومت ایران در خارج از کشور کند میشد.
اما در دو انتخابات اخیریعنی انتخابات مجلس وریاستجمهوری برنامهریزیها و رد صلاحیتهای گسترده، به گونهای پیش رفت که تا کاندیداهای خاصی انتخاب شوند. حتی بعضیها علنا گفتند هر چقدر مشارکت کمتر باشد شانس پیروزی اصلاحطلب- اعتدالی هم کمتر خواهد بود و مااصولگرایان پیروز میدان خواهیم شد. معمولا جناح راست و اصولگرا در کنار حضور گسترده در نهادها و سازمانهای انتصابی، در اکثر اوقات در انتخابات شکست میخوردند، ولی در دو انتخابات اخیر جوری سناریو پیش رفت "تا مشارکتکمترشودوکاندیداهای مد نظرشان شانس بیشتری داشته باشند"، نتیجه آنکه:
مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر که آقای رئیسی انتخاب شد، ۴۸٪ و رایهای باطله ۱۳٪ بود که پایینترین میزان مشارکت و بالاترین میزان رایهای باطله در تاریخ انتخابات ریاستجمهوری بودهاست. همچنین به خاطر همین رد صلاحیتهای گسترده و سختگیریهای شورای نگهبان انتخابات آخرین مجلس شورای اسلامی هم حال و روز خوشی نداشت. حدود ۴۲ درصد در انتخابات مجلس یازدهم شرکت کردند که کمترین مشارکت در تاریخ انتخابات مجلس پس از انقلاب بود. درتهراناین عدم مشارکت چشمگیرتر بود. طوری که ۲۲ درصد واجدین شرایط مشارکت داشتند و قالیباف با ۱۴ درصد رای بر مسند ریاست مجلس تکیه زد!
بهرروی جناحی که در جهت برکشیدن افراد خود بودند به هدف خود رسیدند و حکومت را یکدست کردند و سور دادند و شادی کردند که هم نهادهای انتصابی و هم نهادهای انتخابی را تسخیر کردهایم اما...
اما غافل بودند ازاینکه مشارکت کمتر مردم ممکن است بحران مشروعیت را به همراه داشته باشد. به عبارتی مشروعیت نظام هم در داخل و هم در خارج با سوال روبرو شود. اگر در دوره روحانی به منتقدان خارجی میگفتند بیش از ۷۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند که این مشارکت در اروپا هم بینظیر است، یا به معترضان داخلی نهیب میزدند که خودتان به شیخ بنفش! رای دادهاید حالا هم پیامدهایش را تحمل کنید. اما در دو انتخاب اخیر دیگر چنین توجیههاتی وجود ندارد.
آن روزها اصولگرایان به هشدارهای اصلاحطلبانی که دل با نظام داشتند توجه نکردند. الان با توجه به اعتراضات گسترده اخیر دیگر نمیتوان به شیوه سابق با مردم سخن گفت و لذا حاکمان در جستجوی مشروعیت از دست رفته هستند. شاید حضور کارشناسان منتقد بعضا مطرود در سیما در همین راستا باشد.
منبع مشروعیت، در جهان ماقبل مدرن، خدا بود و شمشیر. لذا هر حاکمی که زور داشت دیگران را قلع و قمع میکرد و بر تخت مینشست و خود را سایه خدا و مورد تایید الهی میدانست، آنگاه هر جور دوست داشت با رعیت رفتار میکرد. چرا که پادشاه، خلیفه و یا سلطان مطلقالعنان بود.
به تعبیر سعدی:
"تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشاهی"
اما جهان مدرن مشروعیت بخشی خدا و زور را قبول ندارد و از آن عبور کرده، و مشروعیت فقط در سایه همراهی و مشارکت مردم بدست میآید. بر این سیاق جمهوریاسلامی برای ماندن باید تمهیداتی بیاندیشد، به خواستههای مردم معترض حاضر در کف خیابان توجه کند و تلاش کند تا با اصلاحات اساسی، رضایت اکثریت مردم را جلب کرده تا مشروعیت خود را بازسازی و ترمیم کند. وگرنه بروز بحرانها دائمی خواهد بود و فقط هر بار بهانهای جدید میخواهد.
نویسنده: محمد جواد پهلوان، استاد دانشگاه و حقوقدان_سایت دیدهبان ایران