ماجرای اختلاف ولایتى، فلاحیان و محسن رضایی چه بود؟
هاشمی رفسنجانی: شب به مهمانسراى سعدآباد رفتم که شام را با مهمانان اتریشى به طور خصوصى بخوریم و مذاکرات خصوصى داشته باشیم. کنار استخر نشستیم. فضای خوب سعدآباد و منظرة زیبای کاخ، آنها را تحت تأثیر قرار داده بود؛ مىگفتند چنین جایى در اتریش ندارند.
دیده بان ایران- جمعه ۱۷ خرداد
در خانه بودم. بیشتر وقت به مطالعه کتاب «آخرین سفر شاه» گذشت.
شنبه ۱۸ خرداد
صبح براى بازدید از پارک در حال احداثِ «طبیعت پردیسان» در غرب تهران رفتیم؛ حدود سیصد هکتار، در جنوب شهرک غرب واقع شده است؛ منطقه جالبى است و طرح مهم علمى دارد که قبل از انقلاب، متخصصان آمریکایى دادهاند. با هزینه چهل میلیون تومان در حال احداث است. قسمتهاى مختلف پارک را با ماشین بازدید کردیم. در جمع کارکنان سازمان محیط زیست صحبت کردم و تشویقشان نمودم. بناست طبیعت پنج قارة جهان در آن نمونه سازى شود و حیوانات وحشى مناسب در آن رها شوند.
از آنجا براى بازدید موزه تاریخ طبیعى رفتیم که آن هم جالب بود. بیشتر نمونه حیوانات جمع آورى شده، شکارهاى شاهپور عبدالرضا پهلوى است. نمونههاى با ارزش و نادرى است که از اطراف دنیا جمع کردهاند. در پایان مصاحبهاى انجام دادم.
از ساختمان کاخ مرمر که براى تشریفات تعمیر شده است، بازدید کردم. در جلسه شوراى عالى امنیت ملی شرکت نمودم. موضوع عراق و عربستان و افغانىهاى مهاجر در ایران در دستور بود.
یکشنبه ۱۹ خرداد
رییس مجلس تانزانیا آمد؛ درباره روابط دو جانبه و قاره آفریقا مذاکره شد. مردم ساده و سالمى هستند. مسلمان است و یک تاجر شیعه را هم همراه داشت. مجذوب مرقد امام شده بود.
دکتر ولایتى و فلاحیان و محسن رضایی آمدند. اختلافاتشان درخصوص مسئولیتهاى متداخل در امور نهضتها را مطرح کردند که به جایى نرسیدیم.
به دفترم برگشتم. به ملاقات رهبرى رفتم. دربارة سفر آقای سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان سعودی مسایل عراق و مسایل داخلى حرف زدیم؛ ایشان کسالت دارند.
دوشنبه ۲۰ خرداد
آقای کورت والدهایم به دفترم آمد. ابتدا مذاکرات خصوصى دربارة صلح خاورمیانه داشتیم. او معتقد است که بوش رییس جمهور آمریکا و جیمز بیکر، وزیر امور خارجه آمریکا مایل به حل موضوع و استرداد اراضى اشغالى اسراییل در سال ۱۹۶۷ هستند، ولى طرفداران اسراییل در آمریکا مخالفاند؛ به همین دلیل احتمال موفقیت حرکت صلح خاورمیانه نزدیک به صفر است؛ ولى من گفتم در اینکه بوش و بیکر هم چنین چیزى بخواهند، تردید دارم.
اجازه خواست که درباره کمک به آزادی گروگانهاى لبنان مذاکره کنند. موافقت کردم؛ به شرط اینکه به رسانهها بگوید که ایران مایل نیست در این موضوع صحبت شود، چون مربوط به ایران نیست.
شب به مهمانسراى سعدآباد رفتم که شام را با مهمانان اتریشى به طور خصوصى بخوریم و مذاکرات خصوصى داشته باشیم. کنار استخر نشستیم. فضای خوب سعدآباد و منظرة زیبای کاخ، آنها را تحت تأثیر قرار داده بود؛ مىگفتند چنین جایى در اتریش ندارند.
منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۰