گفت و گو با فریبرز رییس دانا درباره آراء و نظراتش پس آزادی از زندان/ مرتضوی فرمانده عملکرد های لیبرالی دولت احمدی نژاد بود / اگر نفت نبود، مصدقی نبود و نفت ملی نشده بود، ایران چه فرقی با افغانستان داشت؟ / شغل، آموزش رایگان و بیمههای اجتماعی حق مردم است
فریبرز ریس دانا درگذشت؛ گفتگو با دکتر فریبرز رییس دانا هیجانانگیز بود . چه با آرا و افکارش همداستان بودیم، و چه نبودیم. این هیجان وقتی بیشتر میشد که وارد بحث عدالت می شدیم؛ مقولهای که دغدغه همیشگی او بود او با حرارت کارنامه اقتصادی دولتهای مختلف در ایران را نقد میکرد، همچنانکه نظام سرمایهداری را در دنیا به زیر تیغ نقد میآورد.
سایت دیده بان ایران گفت و گوی سال۹۳ مرحوم دکتر فریبرز رئیس دانا با الشرق الاوسط بازنشر کرده است. مشروح آن را در ذیل بخوانید:
رییس دانا دولت احمدینژاد را راستترین دولت میداند و بر این عقیده است که دولت روحانی میخواهد از او در راستگرایی پیشی بگیرد. در این گفتگوی چالشی، به بحثداغ هدفمندی یارانهها نیز میپردازیم. فریبرز رییس دانا با نگاهی کاملا منفی به این طرح، دولتهای هاشمی و خاتمی را از نقد تند و تیز بینصیب نمیگذارد.
وی در بخشی از صحبت هایش در زمینه عدالت در گفتگو با الشرق الاوسط می گوید: «در این جامعه که دریایی از ثروت دارد، ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار تومان به عنوان حداقل دستمزد یعنی چه؟»
او در ادامه صحبت هایش تاکید می کند: «در طول تاریخ کسانیکه بیشتر از همه از عدالت، عدالتطلبی و حمایت از طبقات فرودست جامعه دم زدند، اتفاقا بیشترین ضربه را به همان طبقات وارد آوردند. هم در ایران و هم در خارج از ایران میتوان نمونههای فراوانی را مثال زد. مشکل کار کجاست؟ … مثلا استالین. استالین بنام طبقه کارگر حکومت کرد، ولی آن فجایع را آفرید…استالین اتحاد شوروی را از عقبماندگی نجات داد. اما استالین در عین حال به مخالفان خودش حملهور میشد و مانع رشد مخالفان میشد. گفته میشود ۵۰۰ هزار نفر در زمان استالین کشته شدهاند.»
رییس دانا معتقد است: «اگر نفت نبود، اگر دکتر مصدقی نبود و نفت ملی نشده بود، ایران چه فرقی با افغانستان داشت؟ بعد از ملی شدن نفت و آن جنبش جهانی که ایجاد شد و اوپک تشکیل شد، بهر حال از قیمت نفت دفاع شد. نفت به کشور آمد و حاصلش این سدها، دکلهای برق، راهها و … است.»
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که «پس به نظر شما به کاهش بیعدالتی کمک کرده؟» اینگونه می گوید: «در عین حال که رشد ایجاد کرده، افزایش بیعدالتی هم داشته. سرمایهداری را نباید یکسره نفی کرد یا یکسره قبول کرد. ما از آن آدمهای افراطی نیستیم که عاشق بازار یا عاشق استالین باشیم. ما داریم در اینجا از عدالت اجتماعی صحبت میکنیم. افراطی نباید فکر کرد. رادیکال باید فکر کرد. یعنی به ریشهها باید پرداخت. من دید افراطی ندارم. سرمایهداری خیلی ارزش بوجود آورده و هنوز دارد بوجود میآورد. پس این داروها چی هستند؟ اما در عین حال من در کشوری زندگی میکنم که یک بیمار سرطانی باید درد بکشد و بمیرد. ۸۰ درصد از هزینههای دارو را را باید تامین اجتماعی پرداخت کند. ولی میبینیم که مرتضوی رییس تامین اجتماعی میشود.»
وی می افزاید: «مرتضوی فرمانده عملکردهای لیبرالی بوده است. مرتضوی دوست صمیمی احمدینژاد بود و احمدینژاد از صندوق بینالمللی پول –قلب تپنده سرمایهداری جهانی - تقدیرنامه گرفته. این را میدانستید؟ یا میدانستید ولی نمیخواستید به زبان بیاورید؟ از این طرف وزیر مسکن فعلی شمشیر را از رو بسته و گفته از مسکن مهر بدم میآید. به چه حقی شما چنین چیزی میگویید؟ به گفته خودش ۳۷۰۰۰ میلیارد تومان از ذخیره پرقدرت برداشتهاند و مسکن مهر را ساختهاند و بعد میگویند ۲۰۰ هزار خانه مهر داریم. یعنی هر خانهای برای مستمندان ۱۸۵ میلیون تومان تمام شده؟! بعد شما مردم را به جان مستمندان میاندازید و میگویید به این جهت تورم ایجاد شده است؟»
به عقیده او احمدی نژاد «سیاستهای راستگرایانه افراطی داشته. مثل بوش؛ بوش نومحافظهکار، احمدینژاد نومحافظهکار. کلینتون نولیبرال، حسن روحانی نولیبرال. به مسکن مهر زیر فشار تودهها تن داد. بخاطر اینکه خود احمدینژاد به دلیل نارضایتی مردم از خاتمی به قدرت رسید. برای اینکه خاتمی به همه چیز رسید، جز فقر مردم. جز به خواستههای پایینیها. خاتمی عنصری وابسته به نظام عملکرد هاشمی رفسنجانی است. اینها سیاست تعدیل ساختاری را آوردند. اینها فقر و مصیبت و بیکاری را به این جامعه تحمیل کردند. هنوز هم دارند زندهاش میکنند. خیال میکنید دولت روحانی چه کسی را به قدرت آورده؟ مگر نعمتزاده و ترکان در دولت احمدینژاد کار نمیکردند؟ مگر نهاوندیان در دستگاه احمدینژاد رییس اتاق بازرگانی نبود؟ همه با همند.»
وی در ادامه صحبت هایش بین می کند: «همانطور که میبینیم امروز بر سر موضوع آمریکا همه با هم یکصدا شدهاند و فراموش کردهاند که آمریکا با ما چه کرده. یک شبه تحریمهای آمریکا که پدر مردم فقیر را درآورده، فراموش کردند. این پهلوانهایی که الآن برای رفع تحریمها به اوباما نامه مینویسند، قبلا کجا بودند؟ چرا قبلا دلشان برای مردم نمیسوخت؟ زمانیکه من و دوستانم هنگام تجاوز اسرائیل به غزه در دفاع از مردم فلسطین در جلوی دفتر سازمان ملل و سفارت فلسطین از ناحیه طرفداران دولت احمدینژاد چوب خوردیم، همه عناصر نولیبرال و اصلاحطلب علیه ما بیانیه نوشتند. این همه آزادیخواه و این همه طرفدار حقوق مردم و مخالفین این روشهای یارانهای به زندان افتادند. چرا هیچکدام اعتراضی نکردند؟ تا گذشته و مسئولان وقایع گذشته را نقد نکنیم، نمیتوانیم آینده را بسازیم. از احمدینژاد تا هاشمی رفسنجانی و خاتمی، چه کسانی عدالت را به خطر انداختند؟ زمان چه کسی قتلهای زنجیرهای اتفاق افتاد؟»
رییس دانا در زمینه هدفمندی یارانه ها نیز معتقد است: «این هدفمندی نبود، هدفبندی بود. اینها در حال حذف یارانهها هستند. اینها دارند باقیمانده توان فقیران و محرومان را میگیرند.»
وی معتقد است: «یارانه برای نیازمندان چیز بدی نیست. نیازمندان که خودشان خود را نیازمند نکردهاند. این نظم بازار که از آن دفاع میکنید، آنها را به زیر خط فقر کشانده است. کار برایشان پیدا نمیشود. ۱٫۶ میلیون فارغالتحصیل دانشگاه بیکار داریم. پس یارانه به معنای گستردهاش یعنی پرداختهای انتقالی. بخشی از منابع به عوض اینکه برای سدسازی به عنوان بهترین راه توسعه صرف شود، بیاید از انسان سد آهنینی در برابر مشکلات بسازد. دانش و مقاومت انسان را زیاد کند. باید این کارها بصورت پرداختهای انتقالی صورت میگرفت. شناسایی کسانی که نیازمندند، کار آسانی است. باید بیمههای بیکاری گسترش پیدا کنند. حداقل دستمزد کارگران باید افزایش یابد. یارانهها باید به این ترتیب خرج شود. حقوق بازنشستگی بالا برود. شیر رایگان یا بسیار ارزان به کودکان بدهند. «
وی تاکید می کند: «پدیده شغل، پدیده آموزش رایگان و پدیده بیمههای اجتماعی حق مردم است. اقتصاددانان نباید در حقوق مردم فضولی کنند. اگر اول اصل این حقوق به رسمیت شناخته شد، آنوقت اقتصاددانان میتوانند بگویند که حالا چگونه ما این را تمشیت بدهیم. اما نشستهاند در مورد اینکه یارانه بدهیم یا ندهیم صحبت میکنند. مدتهای مدید بنزین ارزان به ثروتمندان دادید و از ماشینهایشان مالیات نگرفتید. مالیاتی که در ایران گرفته میشود نسبت به تولید ناخالص داخلی جزء کمترینها است. بخشی از این مالیاتها باید پرداختهای انتقالی میشد. پرداختهای انتقالی خوب، حمایت از مردم و تامین زندگی مادیشان ارزش هزاران هزار پادگان نظامی دارد. مردم راضی و آزاد میتوانند در برابر هر دشمنی بایستند.»
این اقتصاددان، پرداخت مستقیم یارانه را «گداپروری» می داند و میگوید:. «این خریدن رای مردم است. الآن که میخواهند بخاطر کسری، سه دهک بالا را حذف کنند. اما یادتان باشد در روز اول قرار نبود کسری بیاورند. دولت قرار بود سود ببرد. میخواست با بالا بردن قیمت حاملهای انرژی و گاز و آب، یارانه پرداخت کند. در اینصورت آن لایههای پایینی منتفع میشدند. چرا اینطور نشد؟ میخواهید رازی را برای اولین بار بگویم؟ برای اینکه مردم مقاومت کردند، پول گاز را ندادند. ۴۵% از پولهای گاز عقب افتاد.»
با این حال او معتقد است دولت احمدی نژاد «راستترین دولتی است که از زمان مادها آمده است. و الآن حسن روحانی میخواهد از او جلو بزند. زمان احمدینژاد اتحادیههای کارگری بیشترین ضربه را خوردند. زمان احمدینژاد بیشترین میزان واردات آزاد صورت گرفت. زمان احمدینژاد تمام سندیکاها تعطیل شدند. زمان احمدینژاد نظارتها برداشته شد. زمان احمدینژاد بیشترین میزان خصوصیسازی انجام شد. زمان احمدینژاد صندوق بینالمللی پول به احمدینژاد بخاطر اینکه خصوصیسازی کرد، تبریک گفت.»