کرباسیان: یک شهروند عادی می بیند در خیابان پورشه حضور دارد ولی در فروشگاه پوشک نوزاد نیست
فضای عمومی جامعه یعنی درک مردم از وضعیت اقتصاد کلان کشور به شدت منفی شده و البته که فشارهای اقتصادی شدیدی روی دوش طبقه متوسط و طبقه محروم وجود دارد.
به گزارش دیده بان ایران؛ مسعود کرباسیان در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت: چند روز پس از استیضاح فکر میکردم مشغلههای فراوان اداره وزارت اقتصاد برایم تمام شده و احتمالا وقت بیشتری را صرف امور شخصی میکنم. اما عجیب است که گرفتاری ذهنی دیگری پیدا کردهام و غریبتر اینکه تقریبا ساعات کاریم با زمان حضور در وزارت اقتصاد برابری میکند.
این روزها بیشتر بین مردم هستم و در دیدارهای کاری هم افرادی که حضور پیدا می کنند، راحتتر از گذشته صحبت می کنند.
از سر کنجکاوی و البته نگرانی با دقت بخش مهمی از تحلیلها و یادداشتهای منتشر شده در رسانهها را میخوانم.
فضای عمومی جامعه یعنی درک مردم از وضعیت اقتصاد کلان کشور به شدت منفی شده و البته که فشارهای اقتصادی شدیدی روی دوش طبقه متوسط و طبقه محروم وجود دارد.
نقطه قابل تامل اینکه بحران جدی و بزرگ جامعه، فاصله طبقاتی است به طوری که در رسانه ها و حتی خیابان با دو نوع بحران مواجه ایم. یکی دلالت براین دارد که مثلا فلان کالای اساسی مانند پوشک نوزاد نایاب است و دیگری نشان می دهد که مدل گرانقیمت خودروی در خیابان ویراژ می دهد. به طور مشخص ما در دام روانی تحریم ها افتاده ایم.
همانطور که نویسنده کتاب هنر تحریم ها گفته بود، مکانیزم تحریم را طوری برنامه ریزی کرده بودند که کالاهای لوکس بدون مشکل به کشور سرازیر شود ولی کالاهای عمومی به سختی تامین شود.
یعنی حالا یک شهروند عادی می بیند که در خیابان پورشه حضور دارد ولی در فروشگاه پوشک نوزاد نیست و این وضعیت ذهن او را آزار می دهد.
در ثانی به نظر می رسد که هنوز مفهوم «جنگ اقتصادی» را درک نکرده ایم چراکه دقیقا در همین دوران نهاد قانونگذار کشور روزهای تعطیلات را پشت سرمی گذارد و نمایندگان محترم که دغدغه مردم و آینده اقتصاد کشور را دارند، فعلا در دسترس نیستند.
از طرفی دیگر چهره های سیاسی به دلایل مختلف از جمله موضوعات جنحالی هر کدام به شکلی برالتهاب مردم اضافه می کنند و تقریبا رسانه ها مملو از این انتقادات گاهی بیش از واقعیت تند شده است.
تجربه چهار دهه گذشته به من نشان داده که اصلاح فرآیندها به چند فاکتور نیاز دارد. سختکوشی و پرکاری در مسولان اجرای و قانونگذار، پاکدستی در جهت مبارزه جدی با فساد، دانش برای نیفتادن به دام تکرار اشتباهات و در نهایت صبوری برای رسیدن به نقطه مطلوب.
از همه مهمتر اینکه غم کشور باید در دل همه باشد. این نگرانی و اضطراب از آینده است که موتور محرک برای مسولان می شود تا وقت استراحت را کم و به زمان کاریشان اضافه کنند. در اقتصاد ایران بحران هایی مانند آنچه مقابلمان قرار دارد را بارها دیده ایم.
در گذشته وحدت در تمام ارکان کشور و وجدان کاری در میان مدیران موجب می شد تا از موانع عبور کنیم. اکنون هم اگر این دو باشد، می توان از نگرانی های مردم کم کرد. این روزها برای تعطیلات و معطلی مناسب نیست. اکنون زمان آن است که بیشتر و بیشتر کار کنیم، نه اینکه افزونتر از گذشته به منتقدان وضعیتی تبدیل شویم که خود در شکلگیری آن نقش داشتهایم.